عطنا - علی اسمعیلی اردکانی استادیار روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی معتقد است در جهانِ بیش از پیش هزارتو و در هم تنیده، پیشبرد موثر و کم هزینه منافع، نیازمند ترسیم یک تصویر مطلوب از اهداف و آرمانهای یک کشور است.
این استاد دانشگاه می افزاید: هر چه این تصویر با اتکا به ابزارهای اقتصاد، فرهنگ، آموزش، بهتر ترسیم شود، پیگیری منافع و در نتیجه ارتقای جایگاه و پرستیژ بینالمللی کارآمدتر خواهد داد. در این میان آموزش عالی و نهادهای مرتبط با آن مانند دانشگاه نقشی بسیار کلیدی دارند. دانشگاه به دلیل ظرفیتهای بینظیر جهانی علمی- فرهنگی و انسانی یکی از پیشگامان تصویرسازی بین المللی است.
اسمعیلی اردکانی در ادامه میگوید دولتها با تصویرسازی دقیق و ارائه یک روایت جذاب از کنشگری خود میتوانند مسیر دستیابی و تامین منافع ملی را هموار کنند. در پس این تصاویر مطلوب، نظمها ساخته شده و جنگها رخ داده است. مقصود او این است که تصویر سازی مطلوب دولتها، لزوما به سود بشر نبوده است. به نظر او مصداق این مدعا، تصویر سازی مطلوب گوبلز از دولت آرمانی نازی بود که چندین میلیون نفر را به کُشتن داد.
او میافزاید: امروز دولت تنها کنشگر روایتساز و تصویرساز در عرصه بین المللی برای یک کشور نیست اگرچه مهمترین و کلیدیترین کنشگر است.
این استادیار روابط بینالملل در ادامه میگوید: امروز آلمانیها با موسسه گوته و چینیها با بنیاد کنفوسیوس پیشگام تصویرسازی از طریق مراکز و بنیادهای علمی هستند. مراکزی که به اندازه بزرگترین دانشگاههای جهان در ابعاد فرهنگی تاثیرگذار بودهاند.
مشروح گفتگوی الف با این استادیار دانشگاه را در ادامه بخوانید:
منظور از تصویرسازی بینالمللی چیست؟ چه بایستههایی دارد و اساساً چرا مهم است؟
تصویرسازی یعنی ارائه یک چشم انداز روشن از جایگاه، کنش، اهداف و آرمانهای یک کشور در عرصه بینالمللی به گونه ای که این چشم انداز علاوه بر اینکه برای ملت ها معتبر باشد، جهت گیری دولتهای جهان را به سوی همگامی و احترام به اهداف و منافع آن کشور به همراه داشته باشد. در جهان امروز تصویرسازی نقش کلیدی در طراحی، تنظیم و اجرای استراتژی دولت ها دارد. دولتها با تصویرسازی دقیق و ارائه یک روایت جذاب از کنشگری خود میتوانند مسیر دستیابی و تامین منافع ملی را هموار کنند. دولتها به عنوان بازیگرانی که تا یک دهه پیش و به تعبیر برخی، حتی امروز بازیگر اصلی نظام بینالملل بوده و هستند، بازسازی جهان طبق تصویر خود یا به بیان دقیق تر طبق تصویر مطلوب خود را پیگیری کردهاند. در پس این تصاویر مطلوب، نظمها ساخته شده و جنگها رخ داده است. یعنی تصویر سازی مطلوب دولتها، لزوما به سود بشر نبوده است. مصداق آن تصویر سازی مطلوب گوبلز از دولت آرمانی نازی بود که چندین میلیون نفر را به کُشتن داد.
در این مسیر، ایدهها برای تصویرسازی مهم هستند و دولتها باید پیش از بهرهگیری از ابزار ارتباطات برای اجرای تصویرسازی و بازسازی جهان بر اساس آن، درباره آنچه میخواهند به جهان مخابره شود و با آن به افکار عمومی جهان شناسانده شوند، ایدهپردازی کنند. ایدهها مهمترین گام در تصویرسازی هستند. به عبارتی دیگر ایدهها بن مایه ساخت روایت های استراتژیک هستند و روایتهای استراتژیک ابزار دولتها جهت ساخت معنا و تصویری مطلوب برای شکل دهی به رفتار کنشگران داخلی و بین المللی هستند. روایت استراتژیک، ابزار دولتها برای گسترش نفوذ و مدیریت انتظارات بینالمللی از خود و دیگری است. برای غالب کردن روایت خود از نظم و مناسبات مطلوب بینالمللی.
ارائه یک تصویر مثبت کمک میکند تا دولتها نفوذ و اثرگذاری بیشتری بر فرایندها و تحولات اقتصادی، سیاسی و نهادی بینالمللی داشته باشند. تصویر مطلوب که با یک ایده قدرتمند همراه باشد به حدی اثرگذار و مهم است که میتواند نقص در تجمیع برخی مولفههای دیگر قدرت برای یک دولت را پوشش دهد.
امروز دولت تنها کنشگر روایتساز و تصویرساز در عرصه بین المللی برای یک کشور نیست اگرچه مهمترین و کلیدیترین کنشگر است. دولت در حال محو شدن نیست، اما در کنار دولت، برخی نهادهای غیردولتی جدا از دولت در داخل یک کشور به شکلی فزاینده در تعامل با نهادها و گروههایی در خارج از مرزها به این روایت سازی و تصویرسازی کمک میکنند.
این نهادها نماینده منافع ملی یک کشور هستند و در کنار پیگیری منافع خود، با عملکردی مثبت و کارآمد میتوانند زمینه تصویرسازی مثبت از کشور را فراهم کنند. هرچه این گونه نهادها و گروهها که دانشگاه نیز یکی از آنهاست، توانایی برقراری ارتباط، تعامل و تعریف اهداف و پروژههای مشترک داشته باشند، زمینه ایجاد پیوند میان کنشگران مختلف را بهتر فراهم میکنند.
به نظر شما دانشگاهها در این میان چه نقشی دارند؟
آنچه امروز تحت عنوان «دیپلماسی علم» به عنوان یک ایده طرح میشود و در سالهای گذشته نیز ادبیات خوبی درباره آن در ایران ترجمه و تالیف شده، در گام اول نیازمند اراده کشورهای مستقل با پیشگامی دولت بود. در ابتدا دیپلماتها و وزارت خارجه میبایست به اهداف تعیین شده در حوزه تعاملات علمی کمک میکردند و زمینه تسهیل روابط علمی میان کشورها را فراهم میکردند. روابطی که برای بهرهگیری از دانش یک یا چند فناوری در حوزههای خاص مانند دانش نظامی و فناوری هستهای صورت میگرفت. اما به مرور جایگاه ذینفعانی مثل دانشگاه و موسسات علمی افزایش پیدا کرد.
در شرایط امروز که برخی آن را عصر ارتباطات و تعاملات بینالمللی میدانند، دانشگاه بایستی در کنار توجه به مسائل ملی و ایفای نقش تخصصی و اجتماعی خود، نقش یک نهاد موثر در تصویرسازی بینالمللی را بر عهده بگیرد. این تصویرسازی بینالمللی از سوی دانشگاه با ابزار ارتباطاتی مانند رسانههای مکتوب و غیرمکتوب و مجازی، هم زمینه افزایش قدرت نرم یک کشور را فراهم میکند و هم تصویر مطلوبی از جامعه و کشور در سطح جهانی میسازد.
تصویرسازی با راهبری دانشگاه هم ثمره علمی و متناسب با ماهیت این نهاد دارد و هم زمینه افزایش قدرت ملی و پرستیژ بینالمللی را فراهم خواهد کرد. ثمره علمی دارد زیرا زمینه شکوفایی استعدادهای دانشگاه را فراسوی توان نخبگی و ارتباطات فردی دانشگاهیان تسهیل میکند و این امر شرایط درخشش فراملی را در حوزههای علمی ایجاد میکند. موجب افزایش قدرت ملی و پرستیژ بینالمللی میشود زیرا تربیت متخصصین مسلط در چند حوزه علمی فنی و پزشکی، اشتغال فعال و پیشگامی بینالمللی آنها در شرکتهای بزرگ و در نهایت نقش آفرینی ذینفعان دانشگاه در صحنههای جهانی میتواند به تصویرسازی مطلوب از اهداف، آرمانها و جایگاه یک کشور کمک کند.
بنا به تجربه جهانی، نهاد دانشگاه به مانند پدیده ورزش، میتواند پیشگام دیپلماسی غیررسمی، نزدیک کردن ملتها و تقویت تعاملات بین المللی باشد زیرا بستر غیررسمی و تسریع کننده شناخت فرهنگ و زبان برای مهمانان و مشتاقان علمی در کشور میزبان است. در دانشگاه، مراوادت بین المللی با حضور انسان هایی از نژاد و مذهب و تاریخی متفاوت، شکلی دوستانه تر و همدلانه تر پیدا می کند. به همین واسطه امروز دانشگاهها و مراکز علمی در شرق و غرب محل اعتبار و یکی از مولفههای قدرت ساز کشورها هستند. امروز آلمانیها با موسسه گوته و چینیها با بنیاد کنفوسیوس پیشگام تصویرسازی از طریق مراکز و بنیادهای علمی هستند. مراکزی که به اندازه بزرگترین دانشگاههای جهان در ابعاد فرهنگی تاثیرگذار بودهاند. اینها مراکز موفق تصویرسازی مطلوب از چین و آلمان در اجتماعات جهانی هستند و به اهداف غیرعلمی این کشور مانند اهداف اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی این کشورها کمک کرده اند. مراکزی با نام تلاش برای هم اندیشی و آموزش زبان و فرهنگ و ایجاد همدلی و همراهی نخبگان و دانشجویان سراسر جهان با یک فرهنگ و زبان، اما در عین حال بسترساز فرصتهای همه جانبه برای کشورهای متبوع شان.
دانشگاهها در ایران در نسبت به آن چه گفتید، چه وضعیتی دارند؟
دانشگاههای ایران در یک دهه اخیر نقش پررنگتری در این زمینه بر عهده گرفتند. در سالهای اخیر، علاوه بر تقویت دیپلماسی علمی در وزارت علوم تحقیقات و فناوری با ایجاد معاونت بینالملل، دانشگاهها نیز با دفتر همکاریهای بینالمللی با استقلال بیشتری و در تعامل با وزارت امورخارجه فعالیتهای قابل توجهی در زمینه تعاملات بینالمللی علمی داشتهاند. این همکاریهای علمی و بینالمللی و تلاش برای بینالمللی کردن پژوهش در ایران باعث شده تا دستاوردهایی بسیاری را شاهد باشیم هر چند تا وضعیت مطلوب که شایسته کشور است فاصله بسیاری داریم.
حضور دانشجویان و اساتید در عرصه بینالمللی مانند مشارکت در پروژههای علمی، المپیادها و رقابتهای تکنیکال دانشگاهی مانند موت کورت، تاسیس و ایجاد گروهها یا مراکز مطالعاتی بین دو یا چند دانشگاه به شکل مشترک تنها بخشی از نتیجه تعاملات بینالمللی با دانشگاه های شرق و غرب است. این اقدامات به نوبه خود زمینه به اشتراکگذاری ایدههای علمی و در نتیجه کمک به ساخت تصویر مطلوب از یک کشور در عرصه بینالمللی را فراهم میکند.
برای مثال در دانشگاه علامه طباطبائی طی سالهای اخیر با درک خوب از مناسبات بینالمللی و روندهای جهانی در حوزه علوم انسانی، شاهد تاسیس و ایجاد مراکزی مانند مرکز فرهنگ ایرانی و زبان فارسی «خیام» در اسپانیا یا فعال و بینالمللی کردن مرکز «آزفا» هستیم. مرکز فرهنگ ایرانی و زبان فارسی خیام بستری مناسب به لحاظ نهادی و سیاستگذاری برای تصویرسازی دقیق از ایران در قلب اروپا خواهد بود. مرکزی که هم شرایط ایدئال ترویج فرهنگ، زبان و تاریخ ایران را فراهم میکند هم به انتقال آرام و موثر پیام صلح و دوستی ایران کمک خواهد کرد. از این دست اقدامات باید در سطح منطقهای و بینالمللی در دستور کار و برنامه آموزش عالی ایران قرار بگیرد.
مرکز آزفا این دانشگاه به عنوان یکی از مراکز بینالمللی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان ظرفیتهای عظیمی برای تصویرسازی دارد. هم تصویرسازی مثبت از فرهنگ، زبان و تاریخ ایرانی هم مدیریت ایران هراسی که به عنوان یک پروژه فعال در حال پیگیری است. این مرکز به شکل تخصصی با آموزش غیرفارسی زبانان دانشگاهی از سراسر جهان زمینه نزدیکی قلب و ذهن جهان به ایران را فراهم میکند.
علاوه بر مراکز گفته شده، مراکز مشترک مطالعاتی با قطبهای پیشگام جهانی مانند حقوق با نخبگان آلمانی و تاسیس مراکز خدماتی بینالمللی مانند مشاوره و روان درمانی با حضور نخبگان افغانستانی برای مهاجرین و پناهجویان همه در مسیر تصویرسازی گفته شده قابل درک است. بنابراین میتوان این مسیر را با آگاهی بیشتر و با ایدههای تکمیلی ادامه داد.
دانشگاههای تخصصی مانند علامه طباطبائی میتوانند با اتکا به اساتید و دانشجویان خود و با ادامه این اقدامات، پیشگام ترویج فرهنگ و تمدن ایرانی در شرق و غرب باشند. یا این مراکز و ایده های محوری آنها هم میتوان پرستیژ بینالمللی را افزایش داد هم میشود وارد قلبها شد. با این دسته از مراکز و تعاملات با جهان میتوان از منطق عقلانی ایران سخن گفت و بنیادهای اقلیم شعر و ادبیات ایران را زمینه تصویرسازی موفق و قدرتمندی از کشور قرار داد. با این منابع و ایدهها میتوان جهان را بستر بهره برداری از منافع کرد، زمینه توانمندسازی دانشگاهها را فراهم ساخت و با برجستهسازی نقاط قوت و جذابسازی ایدههای اسلامی – ایرانی در علوم انسانی، زمینه بهره برداری مالی – ارزی را برای اقتصاد کشور و استقلال مالی بیشتر دانشگاه ها فراهم ساخت.
دانشگاهها در ایران برای کمک به تصویر مطلوب از کشور چه راهبردی را بایستی اتخاذ کنند؟
همانطور که گفتم اقدامات خوبی در این سالها آغاز شده و هم اکنون در حال انجام است. با این حال، این روند میبایست تقویت شود. در این شرایط باید بخش همکاریهای بینالمللی را با بودجه و ساختار تشکیلاتی چابک به عنوان یکی از بخشهای اصلی دانشگاه در نظر گرفت تا زمینه تعاملات دوجانبه و چندجانبه بینالمللی را بیش از پیش فراهم کند.
در یک برنامه مدون و با درنظر گرفتن حوزهها و رشتههای پیشگام علمی کشور در سطح منطقه ای و بین المللی میتوان چگونگی و بایسته های حوزه تعاملات بینالمللی در جهت تصویرسازی مطلوب را با یک سند بالادستی به عنوان ماموریتی کلان به دانشگاه محول کرد و در بازه زمانی چهار و هشت ساله از آنها رسیدن به اهداف مشخصی را طلب کرد. البته با این قید که در برنامه ریزی و تعیین محدوده تعاملات مستقل باشند اما الزامات چارچوبهای کلان سند تعاملات دانشگاهی در سطح عالی را رعایت کنند.
از جمله ماموریتهای اولویتدار برای مدیریت همکاری های بینالمللی دانشگاه ها هم میتواند کمک به جذب حمایت مالی بینالمللی برای پروژههای علمی بنیادین، امضا تفاهم نامههای دانشگاهی برای اعزام و پذیرش دانشجویان بورسیه و داوطلب خارجی، برگزاری کارگاههای بینالمللی با حضور اساتید برتر از سراسر جهان جهت بسط ایده های ایرانی- اسلامی و ایجاد سهم در پیشبرد دانش، تسهیل شرایط بهره برداری اساتید بینالمللی از فرصتهای مطالعاتی در دانشگاههای کشور، اعزام دانشجویان در المپیادها و رقابتهای بینالمللی، برگزاری همایشهای تخصصی با حضور اساتید و دانشگاههای منطقهای وبینالمللی، تعریف پروژه مشترک منطقهای برای بهرهبرداری از دستاوردهای علمی مشترک یا به اشتراک گذاشتن مزیتهای علمی در یک یا چند حوزه سرآمد برای حل مسائل منطقهای و جهانی در زیست محیط، مهاجرت و... باشد. بدون شک این مسیر یکی از کم هزینه ترین، اقتصادی ترین و در عین حال کم حاشیه ترین مسیرهای تصویرسازی مطلوب مدنظر یک کشور خواهد بود.
بنده کتابی کوچک در این زمینه در دست تهیه دارم که همه این بایستهها را به شکل کاملتری در آنجا ذکر کردهام و امیدوارم انتشار آن اقدامی تکمیلی در راستای زحمات و ایده های طرح شده قبلی در این حوزه باشد.