کلان دادهها چگونه به تحلیل کنشهای سیاسی جمعی ورود میکنند، پرسشی که نیازمند درک پاسخی درست از آن هستیم.
به گزارش سایت خبری - تحلیلی دانشگاه علامه طباطبایی (عطنا) نشست علمی کاربرد کلان دادهها در تحلیل کنشهای سیاسی با نگاهی بر کتاب آشفتگی سیاسی به همت انجمن علمی علوم سیاسی و علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی با حضور محمد رهبری، دانشجوی دکتری جامعهشناسی چهارشنبه 20 اسفند به صورت برخط برگزار شد.
در این نشست محمد رهبری به بررسی «بیگ دیتا، داده کاوی و دنیای آینده»، «عمل جمعی به سمت دیجیتالی شدن حرکت میکند»، «جامعه شبکه ای و تحولات ناشی از آن»، «چگونه داده ها را از فضای مجازی میتوان استخراج کرد؟» و... پرداخت. مشروح این نشست را در ادامه میخوانیم.
مترجم کتاب آشفتگی سیاسی به 8 فصل این کتاب اشاره کرد و گفت: «کتاب آشفتگی سیاسی استفاده از تحلیل کلان دادهها را در دستور کار قرار داده و در کنار آن نیز انجام برخی از آزمایشها که تاًثیرات رفتارهای مردم را در شبکه های اجتماعی تحلیل میکند و اینکه چه عواملی باعث میشود در شبکه های اجتماعی یک کنش جمعی شکل گیرد را بررسی میکند.
چه عواملی باعث میشود که یک کنش جمعی موفق شود و یا چرا یک کنش جمعی شکست می خورد؟. در فصل های پایانی شخصیت افراد از لحاظ درونگرا، برونگرا، جامعهگرا و فرد محوری افراد و بطور کلی ویژگی های شخصیتی افراد که چگونه میتواند بر روی یک کنش جمعی اثر گذار باشد، بررسی میشود.
همچنین در فصل پایانی کتاب مجموعه ی ویژگیهایی که در شبکه های اجتماعی وجود دارد و درواقع نحوة شکل گیری کنشگری جمعی در این شبکهها بسیار غیرقابل پیشبینی است و همین غیرقابل پیشبینی بودن نوعی آشفتگی و آشوب را در اتمسفر سیاسی ایجاد میکند.
بطور کلی این کتاب یک ماهیت میان رشتهای در حوزه هایی نظیر فیزیک، علوم سیاسی و ارتباطات تا بحثهای آماری و بحث های روانشناختی دارد که میتوان ردپای همهی این حوزه ها و در واقع فیلد ها را در کتاب آشفتگی سیاسی پیدا کرد.»
محمد رهبری با بیان اینکه عمل جمعی به سمت دیجیتالی شدن حرکت میکند عنوان کرد: «از آغاز قرن 21 که روز به روز استفاده از اینترنت فراگیرتر شد، کنش های جمعی نیز تحت تاثیر اینترنت قرار گرفتند.
درآمریکای شمالی، استفاده از دستگاه های مبتنی بر اینترنت در میانه دهة اول قرن جدید آغاز شد اما استفاده گسترده از دستگاههای مبتنی بر اینترنت بجز کامپیوتر، مانند موبایلها و تبلتها شتاب استفاده از اینترنت را تشدید کرد، آنچنان که در سال 2013 استفاده از اینترنت در میان 83% از مردم رواج یافت و این میزان نیز همچنان درحال افزایش است.
در جهان عرب و در پایان سال 2011، 346 میلیون استفاده کننده از تلفن همراه تقریبا با جمعیت آن نواحی برابر بود و بطور فزایندهای، بیشتر این موبایلها قابلیت استفاده از اینترنت را داشتند؛ حتی در کشورهای جنوب صحرای آفریقا و جنوب آسیا، این آمار نزدیک به 20 درصد است.
رهبری میگوید که «جوامع شبکه ویژگیهای گستردهای همچون تولد سیاست رسوایی، پایان سیاست دو حزبی، تحولات در معنای مشارکت سیاسی و عضویت در نهادهای سیاسی، توسعه و گسترش فیک نیوز، اتاق پژواک، ایجاد آشفتگی در کنش های سیاسی و پیشبینی ناپذیری آن، که در این ویژگی ها مفهوم زمان و مکان و نوع نگرش سیاسی دستخوش تغییرات قرار میگیرد چراکه کنشگری سیاسی بر بال رسانههای اجتماعی قرار گرفته است.
سیاست رسوایی به این معناست که تحت تاثیر شبکه های اجتماعی، احزاب و نخبگان سیاسی، نهادهای سیاسی و رهبران سیاسی خیلی راحت تر از قبل رسوا میشوند به این معنا که تنزل اخلاقی پیدا کرده و اعتبارشان خدشه دار میشود و بدین واسطه جایگاه همیشگی خود را در میان مردم از دست میدهند.»
او با طرح این سوال که چگونه دادهها را از فضای مجازی میتوان استخراج کرد؟ اظهار کرد: « در توضیح داده کاوی باید گفت که فرایند استخراج حجم زیادی از دادهها از یک منبع بزرگ داده بهصورت قبل فهم و کشف الگوهای حاکم بر آن با استفاده از یادگیری ماشین را داده کاوی میگویند. بنابراین فرایندهای داده کاوی شامل یافتن داده ها بر روی وب، تمیز و مرتب کردن این داده و آمازه سازی آنها برای گزارشهای اولیه، شناسایی روابط حاکم بر دادهها یا تحلی آن را شامل میشوند.
همچنین اینترنت، بهترین منبع استخراج کلان دادهها در پایان سال 2020 بوده است. چراکه اینستاگرام بیش از اینستاگرام بیش از 1 میلیارد کاربر فعال داشته و روزانه بیش از 1 میلیارد عکس در آن آپلود میشود، توئیتر 353 میلیون کاربر فعال داشت و روزانه بیش از 500 میلیون توئیت در آن منتشر میشود، وتلگرام نیز 500 میلیون کاربر فعال داشت که مطابق با آخرین نظرسنجی ایسپا، حدود 29میلیون نفر از آنها ایرانی هستند. براین اساس در ایران بیش از 80 درصد ایرانیان از اینترنت و 92.9 درصد از جوانان از شبکه های اجتماعی استفاده میکنند. طبق این آمار مردم در ژانویه 2020 بهطور میانگین در هر روز 6 ساعت و 43 دقیقه از زمان خودشان را در اینترنت میگذرانند.
مترجم کتاب آشفتگی سیاسی اعتقاد دارد که «شبکههای اجتماعی علاوه بر آنکه محلی مهم برای کنش جمعی هستند، راههای جدیدی برای تحقیق درباره آن کنشها ایجاد میکنند. هر اقدام مشارکتی، حتی اگر کوچک باشد، بر روی شبکههای اجتماعی اثر دیجیتالی ایجاد میکند؛ بنابراین جنبشها دنبالهای دیجیتال ایجاد میکنند که میتوانند برای تولید دادههای بزرگ استفاده شوند که با نرم افزارها و ابزارهای متن و داده کاوی و تحلیل شبکه، میتوانند بازیابی و تحلیل شوند.
این دادهها که در اصطلاح، کلان داده نامیده میشوند گرایشی مورد توجه در شرکتهای جهان هستند که توجه بسیار زیادی را از سال 2012 از سوی روزنامهنگاران، تحلیل گران دانشگاهی و کارآفرینان جلب کرده است. این دادهها همچنین چالشهای جدیدی را در نسبت با مهارتهای تکنیکی، مهارت چند رشتهای، رویههای اخلاقی و محاسبه منابع مورد نیاز برای جمع آوری، ذخیره و تحلیل دادهها ایجاد میکنند. به این چالشها در رشته مبتنی بر داده به نام علوم اجتماعی محاسباتی پرداخته میشود.»
او در پاسخ به این سوال که اهمیت کلان دادهها و مزیت آنها به نظرسنجیها در چیست؟ اذعان داشت که «کلان داده ها مزیت های بسیاری همچون ارائه انواع جدید داده مثل دادههای گوگل یا دیگر شبکههای اجتماعی را فراهم میکند، فراهم آوردن دادههای صادقانه مثل آنچه مردم در اینترنت جستجو میکنند، امکان زوم کردن روی زیر مجموعههای کوچکی از مردم مثل دادههای محلی براساس لوکیشن آنها، امکان پذیر ساختن آزمون روابط علّی مثل تغییر دادن یک بخش از یک سایت اینترنتی، بی معنی کردن نمونه گیری به لحاظ آماری و کاهش اهمیت متغیرهای زمینهای در تحلیل کنشهای جمعی دارند.
پژوهشگر شبکههای اجتماعی درباره فواید کنشگری در فضای آنلاین می گوید که «کمپینهای اجتماعی آنلاین ایجاد کرد. جهان سیاسی در شبکههای اجتماعی که همینجا مورد بحث قرار گرفت ناهمگون، بسیار فردگرا، پر از هرجومرج و نامناسب برای بررسی نمایش احیای حوزه عمومی تحت نظرات ارتباطات است.
شبکههای اجتماعی مانند یک سیستم هرجومرج هستند و به همین دلیل میتوانند از نظریه «تاًثیر پروانهای» الگو بگیرند، در نتیجه آن هرنوع آگاهی بخشی و اثرگذاری بر افکار عمومی، میتواند در بلند مدت اثرات زیادی بگذارد. در داخل نیز واکنش نیروهای سیاسی و رسانهای به هشتگهای آنلاین گواهی از همین اثرگذاریها است.
محمد رهبری در پاسخ به ای سوال گفته است که «بررسی بیگ دیتای دادخواستهای آنلاین نشان میدهد که اکثر دادخواستها(94درصد) خیلی زود شکست میخورند، فقط 0.7 درصد از دادخواستها توانستند حداقل امضای لازم را بدست آورند؛ درمورد هشتگهای توئیتری نیز احتمالا رقم مشابهی را شاهد باشیم.
همچنین دادخواستهای موفق، خیلی زود حداقل امضای لازم برای موفقیت را بدست آوردند؛ فقط 6 درصد از دادخواستها در زمان طولانی امضای لازم را بدست آوردن. دادخواستهایی که به صدهزار امضا رسیدند، در 10 ساعت اول سه هزار امضا داشتند. بنابراین ساعات اولیه یک کمپین مجازی برای موفقیت آن بسیار مهم است.
او به فعالیت بدون رهبر، انقلابهای بدون سازمان اشاره کرد و تاکید داشت که «روزهای اولیه یک فعالیت، حیاتی است؛ موفقیت، وابسته به تعداد قابل توجهی از افرادی است که تمایل به فعالیت در نقطه اولیه دارند، زمانی که هیچ اطلاعات اجتماعی از پایداری و زیست پذیری وجود ندارد. در شبکههای اجتماعی، جایی که مردم میتوانند به سرعت از فعالیتهای جدید از طریق ابعاد بزرگ شبکههای اجتماعی آگاه شوند و اطلاعات اجتماعی در دسترس است، فعالیتها میتوانند به سرعت به نقطه عطف برسند.
در این محیط، رهبری، جمع بسیاری از هزینه یا فایدههایی است که توسط افرادی که تمایل به آغاز کردن دارند برعهده گرفته است نه فعالیتهای با هزینه بالا و صفات کمیابی که معمولا به رهبری نسبت داده میشود. البته، گروه آغاز کنندگان در این محیط معمولا شامل حداقل یک رهبر بیشتر از گروههای سنتی است که هزینههای بالاتر فعالیت را برعهده میگیرند. این فعالیتها میتواند به سازوکارهای نمایندگی آسیب بزند و در نتیجه منبع آشفتگی باشد.
رهبری به اطلاعات اجتماعی اشاره کرد و توضیحاتی درباره آن ارائه داد و گفت: «شبکههای اجتماعی قابلیت مشاهده فعالیت دیگران را برای سایر کاربران فراهم میکند که ما آن را اطلاعات اجتماعی مینامیم. اطلاعات اجتماعی فعالیت اجتماعی را ترویج میکند.
درمورد دادخواستهای آنلاین، پس از آن که قابلیت مشاهدة دادخواستهای پرطرفدار معرفی شد، ضریب جینی در میان امضای دادخواستها بهصورت قابل توجهی افزایش یافت. این امر نشان میدهد که امضاها پس از ارائه این امکان، به تعداد کمی از دادخواستها محدود میشده است. همچنین بسیاری از این کاربران پای توئیتهای مسئولین و حتی کاربران عادی کامنت میگذاشتند و یکدیگر را تقویت میکردند.
این امر باعث شد تا این تصور ایجاد شود که بسیاری از کاربران در این امر مشارکت دارند که این امر منجر به ایجاد «اثر ارابه موسیقی» شد. اثر ارابه موسیقی پدیدهای روانشناختی است که مطابق آن معمولا آدمیان هنگامی که متوجه شوند که دیگران نیز به اندیشهای معتقدند یا کاری را انجام دهند، احتمال اینکه بدون فکر آن را بپذیرند یا آن کار را انجام دهند بسیار است.
مترجم کتاب آشفتگی سیاسی ضمن طرح این سوال که آیا شبکه های اجتماعی نقش کافههای هابرماسی را ایفا میکنند؟ چنین پاسخ داد که «برخی معتقدند شبکههای اجتماعی امروزه نوعی از همان «کافههای هابرماسی» هستند که امکان بحث و سنجش عمومی را فراهم میکنند و میتوانند حوزه عمومی را شکل دهند. بنابراین امکان شکل گیری گفتگو و کنش ارتباطی لازمه اساسی شکل گیری حوزه عمومی است. اما در شبکههای اجتماعی چه میزان گفتوگو شکل میگیرد؟
اکونومیست در گزارش با بررسی 120 هزار توئیت نشان داده است که الگوریتمهای توئیتر حرفهای احساسی و تحریک کننده و ادعاهای غریب و ناجور را بیشتر در تایم لاین کاربران نمایش میدهد. این یافته به تاًیید این ادعا کمک میکند که در توئیتر کمتر گفتوگو شکل میگیرد و فضای حاکم بر آن بیشتر از عقلانی بودن احساسی است.
محمد رهبری با اشاره به مقاله روانشناسی تاریک شبکههای اجتماعی یادآور شد که «انسان ها به نحوی تکامل یافتهاند که خوششان میآید پشت سر بقیه حرف بزنند، خودنمایی کنند، دیگران را گول بزنند و آنها را از چشم عموم بیندازند و طردشان کنند.
ما، به واسطه شبکههای اجتماعی خیلی ساده به درون این سیرک گلادیتوری جدید کشانده میشویم. شبکههای اجتماعی آدمها را تشویق به ابراز مداوم خشم، ترویج خشونت، تمسخر و جلب توجه با توسل به موضعگیریهای اخلاقی میکند. «مخالفتهای خشم آلود» دوبرابر بیشتر از سایر محتواها لایک میگیرند و بازنشر میشوند.
نویسنده میگویند که شبکههای اجتماعی باعث میشود تمام توجه ما و خصوصا نسل جوان فقط معطوف به اخبار، شایعات و جنجالهای روزمره باشد و ارتباط ما با تاریخ و دانش اندوخته بشری هر روز کمرنگتر شود و به ایدههای ارزشمند کمتر توجه شود.