پس از پخش شیوع کروناویروس، پرستاران و پزشکان در خط مقدم جنگ ایستادند و شبانهروز برای کاهش شیوع این ویروس آمادهباش بودند، با این وجود این ویروس به حدی در جهان گسترش یافت که پس از مدتی وضعیت پاندمی اعلام شد و همین ترس و اضطراب را نه تنها میان کادر درمانی بلکه در دل مردم بیشتر کرد، تا جایی که اضطراب، افسردگی، وسواس و استرس میان مردم و پریشانی روانی و ترس آسیبزا میان کادر درمانی به عنوان شایعترین اختلالات روانی عنوان شد.
به گزارش عطنا و به نقل از ایسنا، فریبرز درتاج، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور درباره وضعیت روانی مردم و کادر درمانی پس از شیوع کروناویروس بیان کرد: یافتهها و مطالعاتی که روی مردم عادی انجام شده است نشان میدهد که راهکارهایی مانند قرنطینه بلندمدت، در خلق پیامدهای آسیبزای روانشناختی مانند سردرگمی و عصبانیت، ناامیدی، فرسودگی و ناراحتی از شکستهای مالی، وحشتزدگی، اضطراب، افسردگی و ترس اثرگذار بوده و تمام گروهها را درگیر کرده است. بر همین اساس، باید توجه داشت هم بیماریهای اپیدمیک و هم راهکارهای این چنینی به سبب داشتن آسیبهای روانشناختی مورد غفلت قرار نگیرند.
بنا بر اظهارات معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور و طبق آخرین آماری که از نظرسنجیهای انجام شده توسط انجمنهای روانپزشکی و اورژانس بهداشت روانی در سراسر دنیا منتشر شده اضطراب، افسردگی، وسواس و استرس پس از سانحه (PTSD) از جمله شایعترین اختلالات پس از بروز ویروس کرونا هستند.
وی ادامه داد: در نظرسنجی که از شهروندان چینی در ماه فوریه منتشر شد، مشخص شد که 42.6 درصد از پاسخدهندگان علائم اضطراب را تجربه کردهاند. در این نظرسنجی آنها نگرانی از بیماری خود و اطرافیان و مشکلات مادی و معیشتی را مهمترین عوامل بروز اضطراب دانستهاند. همچنین وسواس و افسردگی از شایعترین اختلالات در بین مردم چین گزارش شد که آنها تأثیرات تنهایی و انزوای اجتماعی ناشی از این دوران را عامل بروز افسردگی اعلام کردند.
درتاج افزود: همچنین 36 درصد از مردم آمریکا در نظرسنجی انجمن روانپزشکی آمریکا اظهار داشتند که شیوع ویروس کرونا تأثیرات جدی بر سلامتروان آنها گذاشته است. به گفته کارشناسان این کشور 6 اختلال عمده، سلامت روان مردم آمریکا را در این دوران تهدید میکند که عبارتند از اضطراب (گزارش شده تا 31 درصد)، افسردگی، اختلال سوء مصرف مواد، استرس پس از سانحه، وسواس و اختلالات خوردن.
یافتههای یک متاآنالیز متمرکز بر تأثیرات قرنطینه بر سلامت روان نیز که اخیراً صورت گرفته حاکی از آن است که طولانی شدن قرنطینه و عدم کنترل و درمان این اختلالات شایع، منجر به روند افزایشی مبتلایان و علائم این اختلالات و علائم بیشتر اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) خواهد شد.
به گفته وی، روانشناسان دریافتهاند که پریشانیهای روانی مانند وحشتزدگی، اضطراب، افسردگی، ترس، انکار و ناامیدی اساسیترین واکنشهای روانی آسیبزا در اغلب افراد آسیبدیده و افراد در معرض شیوع بیماریها بودهاند. همچنین روانشناسان در سال 2008 نشان دادهاند که گسترش بیماریهای واگیردار موجب افزایش اضطراب در افراد در معرض بیماری میشود و این اضطراب نیز به نوبه خود دارای اثراتی بر وضعیت روانی و اجتماعی افراد است.
معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور افزود: پژوهشهایی که با همکاری دکتر حسنوند نیز در سال جاری انجام شد، نشان داد که پریشانی روانی، فراتر از حالت طبیعی زندگی اجتماعی در این ایام با میزان خشونت فردی در محیط خانواده و جامعه و احساس تنهایی رابطه مثبت و با هدفمندی معناداری زندگی رابطه منفی داشته است؛ افرادی که دارای جو عاطفی مثبت در خانواده بودهاند تا حد زیادی اثرات پریشانی روانی بر احساس تنهایی و معناداری زندگی آنها تعدیل شده بود، ولی توانایی تعدیل این اثرات نامطلوب بر میزان خشونت بسیار اندک بود.
بنابر اظهارات درتاج، نتایج پژوهشهای دکتر شیوندی و دکتر حسنوند (روانشناس) نیز نشان داد که اضطراب فراگیر ناشی از بحران کرونا بسیار بیشتر از میانگین این متغیر در حالت طبیعی بود و این اضطراب فراگیر به شدت با سطح پرخاشگری افراد رابطه مثبت و با کیفیت رابطه خانواده و نگرش مثبت به آینده رابطه منفی داشت. همچنین افرادی که سطح سلامت معنوی بالایی داشتهاند نیز توانسته بودند تا حد زیادی اثرات اضطراب فراگیر بر نگرش مثبت خود نسبت به آینده و کیفیت رابطه با خانواده را کاهش دهند؛ البته این نوع سلامت توان تعدیل میزان پرخاشگری را نشان نداد؛ این عدم تاثیر احتمالا به این دلیل است که پرخاشگری و خشونت موجود بیشتر حالت موقعیتی دارد و به سبب دگرگونیهای جسمی و وضعیت خلقی نابه هنجار افراد، امکان تسلط بر تکانههای پرخاشگرانه کمتر است.
وی در ادامه درپاسخ به این سوال که کادر درمانی از جمله پزشکان و پرستاران در این شرایط با چه مشکلات روانی دستو پنجه نرم میکنند، توضیح داد: مطالعاتی که در رابطه با اختلالات شایع در میان پرستاران و کادر درمانی انجام شده نشانگر آن است که پرسنل و کادر خدمات درمانی مشکلات گسترده مرتبط با سلامت روان مانند پریشانی روانی و ترس آسیبزای عمیق ناشی از ابتلا به ویروس کرونا را تجربه کردهاند.
معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با تاکید بر اینکه پرستاران، به عنوان سربازان خط مقدم مراقبتهای روزانه از بیماران، در معرض بیشترین تهدیدهای روانی هستند که این امر میتواند تعادل عاطفی آنها را تضعیف کرده و بر سلامتی جسمی و روحی آنها تأثیر بگذارد، تصریح کرد: سلامت روان پرستاران و کادر درمانی در هنگام گسترش بیماریهای همهگیر ویروسی به شدت دچار چالش میشود.
درتاج معتقد است که تجربه انسان در مقابله با ظهور ناگهانی سندرم حاد تنفسی (سارس) باعث شد که اضطراب بلافاصله در بین کادر پزشکی ظاهر شود و پریشانی روانشناختی به تدریج هویدا و بسیاری از آسیبهای روانشناختی درازمدت مانند اختلالات روانی منجر به اثرات عمیق شد؛ بار کاری زیاد، فشار تقاضاهای شغلی و متاثر شدن ابعاد مختلف زندگی این گروه و تغییرات زمانی در شیفتهای کاری به گسترش آسیبهای روانی و جسمی سرعت بخشیده است.
وی افزود: دیگر پژوهشها نیز نشان داده که تجربههای منفی روانشناختی ناشی از کرونا در پرستاران شامل هیجانهای منفی مانند خستگی، ناراحتی، درماندگی ناشی از کار با شدت زیاد، اضطراب و نگرانی درباره اعضای خانواده بسیار آشکار و بارز هستند. در این گونه بحرانها، اضطراب، به عنوان آسیبی فراتر از پیامدهای مستقیم جسمی بیماری مورد تاکید قرار گرفته است. البته در کشاکش تلاطم تهدیدهای این بیماری، برخی ویژگیها و بروندادهای مثبت هویدا شدهاند که از جمله آنها میتوان به کاربرد سبکهای مقابلهای مانند سازگاری، اعمال نوعدوستانه، رشد حمایت گروهی، رشد تحت فشار مانند افزایش محبت و قدردانی، گسترش مسئولیتپذیری حرفهای و خوداندیشی و وقوع احساسات مثبت همزمان اشاره کرد.
معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در پاسخ به سوالی درباره چگونگی کاهش تهدیدهای روانی ناشی از کروناویروس گفت: به طور کلی و فارغ از درمانهای کلینیکی، در ایام پس از کرونا باید با تمرکز بر عوامل مهمی مانند تقویت جو عاطفی خانواده و حمایت خانوادگی، بر کاهش اثرات و آسیبهای روانی با استفاده از پتانسیل خانواده تمرکز کرد. البته زمینهسازی برای گسترش رویکردهای مبتنی بر سلامت معنوی و یاددهی روشهای آرامسازی و شایستگی هیجانی، راهکارهای خوددرمانی اضطراب در محیط خانه، به نوعی ابزاری خودآموزی در اختیار افراد قرار داد تا بر وضعیت روانی خود تسلط یابند.
درتاج ادامه داد: پژوهشهایی که با همکاری دکتر حسنوند و دکتر دانش پایه داشتهام نشان میدهد که به سبب عدم آشنایی مردم برای رویارویی مثبت با بحرانهای روانشناختی، سبک گریز از مشکل و سبک رویارویی همراه با عصبیت بیشترین تاثیر را بر اضطراب در افراد در بحبوحه کرونا دارد. این در حالی بوده که سبکهای مثبت مانند حل مسئله و جستجوگری حمایت اجتماعی تاثیری بر اضطراب نداشته است. این مسئله نشان میدهد که باید برنامهای تدوین شود تا افراد از همان دوره ابتدایی با انواع روشهای مقابلهای مثبت مانند حل مسئله و جستجوگری آشنا شوند و این راهبردها را در خود تمرین کنند.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی تاکید کرد که درمانهای کلینیکی مانند شناخت درمانی و تنظیم هیجانی توسط روانشناسان نیز به صورت حضوری یا تلفنی میتواند کمکی مهم در جهت کمک به مردم به منظور تسلط بر وضعیت روانی باشد.
معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در ادامه به تاثیر کروناویروس بر تغییر سبک زندگی مردم اشاره کرد و افزود: شیوع بیماری کرونا باعث تغییرات زیادی در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و .... در سطح جهانی شده، اما شاید بیشترین تأثیر آن، تغییر سبک زندگی مردم سراسر دنیا باشد.
درتاج ادامه داد: بسیاری از مردم به اجبار خانهنشین شدهاند، مدارس و دانشگاهها تعطیل شده است، وضعیت اقتصادی مردم اُفت و عادات غذایی، بهداشتی و خواب تغییر کرده است، ارتباطات اجتماعی از بین رفته، سفرها، تفریحات و حتی سادهترین سرگرمیها لغو شده، خرید خانه، سطح امنیت، نظارت ما بر یکدیگر و... بسیاری موارد دیگر به طور ناگهانی دستخوش تغییرات شدهاند که همه اینها ما را به تبعیت از سبک زندگی جدید وادار کرده است. برخی محققان پیشبینی کردهاند که احتمالاً با طولانی شدن این دوران، این نوع سبک زندگی در بسیاری از مردم دنیا به یک عادت تبدیل خواهد شد و برخی دیگر این فرضیه را رد کردهاند.
وی معتقد است که شاید مهمترین سوالی که اکنون ذهن همه مردم جهان را مشغول کرده این باشد که بعد از شکست این ویروس آیا بازگشت به سبک زندگی قبل از این بیماری، امکانپذیر است؟ مسلماً با بر طرف شدن این بیماری در دوران پساکرونا تمامی این محدودیتها از بین خواهد رفت، اما اینکه ما چه رویههایی در پیش بگیریم باید با در نظر گرفتن تأثیرات مثبت و منفی سبک زندگی این دوران باشد. بسیاری از عاداتی که در این دوران توصیه شده و درسهایی که این دوران به ما داده را میتوان حفظ کرد؛ از جمله استفاده پیشرفتهتر و انعطافپذیر از فناوری تا قدردانی دوباره از فضای بیرون و سایر لذتهای ساده زندگی هستند.
معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور افزود: چه خوب است که رعایت فاصله فیزیکی که در این دوران توصیه شده به فرهنگ تبدیل شود، همه ما در بانکها، فروشگاهها، بیمارستانها و مکانهای عمومی همچنان این فاصله فیزیکی را رعایت کنیم و به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذاریم. چه خوب است که نقطه عطفی را که فنآوری در روش کار کردن، آموختن و ارتباطاتمان ایجاد کرده است، به شکل بهینه حفظ کنیم و در حد اعتدال و به صورت هدفمند ادامه دهیم. چه خوب است همچنان در هنگام سرفه و عطسه و... نظارت و کنترل لازم را داشته باشیم و بدانیم که ویروس کرونا، تنها ویروس و آخرین ویروسی نیست که جهان را درگیر خواهد کرد. چه خوب است عادات غذایی و بهداشتی که در این دوران مجبور به رعایت آن بودیم، همچنان حفظ کنیم، تا از سلامت جسمی بیشتری برخوردار باشیم. چه خوب است این تلاش برای خوشحال بودن وخوشحال ماندن در تنهایی را حفظ کنیم چراکه تنهایی، بخش جدایی ناپذیر زندگی هر انسانی است و همچنین بپذیریم بسیاری از کارها را نیز نمیتوانیم به تنهایی انجام دهیم، پس برای ایجاد روابط پایدار و سالم تلاش کنیم.
درتاج در پایان گفت: مسلماً مبارزه با چنین ویروسی که سلامت جسمی و روحی هر انسانی را به خطر انداخته، نوعی اعتماد به نفسی جمعی در همه ما ایجاد کرده است و مطمئناً ما انسانهایی قویتر از قبل خواهیم بود. پس بهتر است، نه سبک زندگی قبل از کرونا را داشته باشیم و نه سبک زندگی دوران کرونا را ادامه دهیم، بلکه با استفاده از تجربیات مثبت و منفی ارزشمندی که در این دوران کسب کردهایم، بهترین سبک زندگی را در دوران پساکرونا برای خود بسازیم.