استاد مدیریت دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص حسابهای اقماری و درآمد حاصل از گردشگران ورودی میگوید: در کشور ما هنوز تعداد گردشگران بر مبنای آمار گمرک محاسبه میشود و بههمین دلیل این آمارها را نمیتوان با قطعیت پذیرفت و در چنین شرایطی تصور موجود بودن حسابهای اقماری سخت خواهد بود.
به گزارش عطنا، محمود ضیایی، دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری و عضو هیئت مدیره دانشگاه علامه طباطبائی در پاسخ به ادعای مطرح شده از سوی معاون گردشگری کشور مبنی بر اینکه حسابهای اقماری در سایت IRTSS.IR وجود دارد، اما در این سایت چنین آماری دیده نمیشود، به ایلنا گفت: وقتی هنوز در کشور ما تمایزی بین مسافر و گردشگر نبوده و تعداد افرادی که از آنها بهعنوان گردشگر یاد میشود؛ تنها براساس آمار گمرک بوده و ورودی دیگری وجود ندارد؛ اصل این قضیه زیر سوال میرود. اما اگرهم فرض کنیم که آمارهایی وجود دارد، میتوان گفت که برای تهیه آنها متوسط هزینهکرد گردشگر در سطح جهانی را ضرب در تعداد گردشگر کردهاند و میگویند که ما این درآمد را از گردشگر داشتیم؛ درحالیکه بخش قابل توجهی از گردشگران ما اهل کشورهای همسایه حوزه خلیج فارس و بهطور مشخص افغانستان و پاکستان هستند که در موقعیتها و رویدادهای خاص همچون ایام شعبانیه به ایران میآیند و در اغلب موارد نیز به دعوت دولت و با هزینه ما انجام میشود و نمیتوان برای آنها هزینهکرد لازم را در نظر گرفت.
وی در ادامه درباره سخنان معاون گردشگری مبنی بر اینکه هر گردشگر به طور مستقیم ۶۸۰ دلار و به طور غیرمستقیم ۱۳۴۰ دلار درآمد ایجاد میکند، افزود: واقعیت این است که به لحاظ علمی ما نباید خودمان را مجاز و محق بدانیم که با قطعیت علمی بگوییم مابهازای هر گردشگر در ایران فلان مقدار است؛ حال چه برسد به اینکه حسابهای اقماری را داشته باشیم. بهطور معمول آمارهای ارائه شده براساس تکنیکها و ضرایب فنی و با استفاده از یکسری پیشفرضها بدست آمدهاند. بهعنوان مثال میگویند اگر هرکس به اندازه متوسط جهانی هم هزینه کرده باشد، چنین مقداری است یا اینکه میگویند بهازای هر گردشگر ۶ تا ۷ شغل مستقیم و ۱۲ شغل غیرمستقیم تولید میشود. درنهایت باید بگویم این دوستان به محاسبه دقیق این آمار نمیپردازند و براساس ضرایب آمار را اعلام میکنند.
این کارشناس گردشگری در بخش دیگری از صحبتهایش درباره حسابهای اقماری اینطور توضیح داد: در صنعت گردشگری بحث تنها به درآمدهای مستقیم مربوط نمیشود بلکه اثرهای تراوشی دارد که به توسعه بحثهای اقتصادی دیگری نیز کمک میکند. بنابراین وقتی میخواهیم اثرات اقتصادی را برآورد کنیم، به بررسی آمارهایی نیاز داریم که از آن بهعنوان حسابهای اقماری یاد میشود. در حقیقت این حسابها، آمارهای جانبی هستند که براساس آنها فعالیتهای اقتصادی که به دلیل گردشگری به تحرک درآمدهاند را نشان میدهد. اما متاسفانه تا آنجایی که بنده در جریانم ما حتی اطلاعات دقیقی از خودِ تعداد گردشگران هم نداریم و در چنین شرایطی داشتن آماری غیر از اقامت، پذیرایی و حملونقل که به تاثیرات دیگر گردشگری مربوط میشود، قدری سخت خواهد بود.
وی در پاسخ به این موضوع که با توجه به اینکه در جلسه سال گذشته شورای عالی میراث فرهنگی، معاون اول رئیسجمهور دستور آمادهسازی حسابهای اقماری را داده است، گفت: واقعیت این است که اساس هرگونه مدیریت و برنامهریزی آمار و اطلاعات بوده و هرچه این آمار دقیقتر باشد؛ کسانی که مسئولیت سیاستگذاری و همچنین تصمیم گیری را برعهده دارند؛ تشخیص دقیقتری داده و میتوانند تصمیم درستتری بگیرند ولی اگر تشخیص درستی صورت نگیرد؛ داروی اشتباه داده شده و معالجه اشتباهی صورت میگیرد و در نهایت نتیجهای ایجاد نمیشود.
عضو هیئت مدیره دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه همیشه درباره گردشگری این صحبت شده که باید موتور توسعه اقتصادی باشد؛ اما باوجود اینکه ۳۰ سال است در حال کار کردن در این حوزه هستیم؛ هنوز نتوانستیم در آن راه بهجایی ببریم، ادامه داد: ما باید اطلاعات لحظهای گردشگری را در طی یک دوره طولانی داشته باشیم تا بتوانیم در این حوزه به تشخیص درستی برسیم و متناسب با آن، راهکار درستی ارائه دهیم. بنابراین در اهمیت این قضیه هیچ شک و شبههای نبوده و بارها در خصوص داشتن یک دیتابانکی که همه اطلاعات دقیق گردشگری همچون تعداد آنها، اینکه از کجا میآیند و الگوی رفتاری و هزینهکرد آنها چیست، صحبت شده ولی عملا چنین چیزی در اختیار محققین و مدیران اجرایی قرار نگرفته و حداقل بنده از آن اطلاعی ندارم. بههمین دلیل میگویم که قطعا بخش قابل توجهی از عدم موفقیت ما در حوزه گردشگری، ناشی از نبود اطلاعات دقیق، موثق و متداوم و همچنین عدم تشخیص درست مشکلات و چالشهای حوزه گردشگری است.
وی افزود: با وجود اینکه برای سنجش اثرات گردشگری و همچنین برنامهریزی برای آن وجود حسابهای اقماری یک ضرورت بهشمار میآید؛ تا جایی که من میدانم ما در ایران چنین اطلاعات دقیقی نداریم و نمیتوان ادعاهای مطرح شده را حقیقی دانست. البته اگر سازمان میراث فرهنگی توانسته این آمار را تهیه کند، بنده به آنها تبریک میگویم و درخواست دارم که این اطلاعات را در اختیار کارشناسان بگذارند تا از آنها استفاده شود. ولی تا آنجا که بنده در جریانم متاسفانه ما در سادهترین اطلاعات با مشکل مواجهایم و جامعه دانشگاهی که برای همفکری و ارائه طرح در گردشگری نیاز مبرمی به این آمار دارد؛ از آن محروم است. متاسفانه ما در این حوزه تا به حال به این اطمینان نرسیدیم که آمارهای ارائه شده به لحاظ علمی قابل استناد باشد.
محمود ضیایی در پاسخ به این پرسش که با چنین تفسیری نمیتوان به آمارهای ارائه شده استناد کرد، گفت: در بیابان لنگه کفشی نعمت است و نمیتوان این آمارها فاقد ارزش دانست اما شاخصهای آماری ما دقیق نیستند. در صورتی که اگر این شاخصها دقیق باشند؛ در آن شرایط وقتی گفته میشود که بهعنوان مثال تولید ناخالص داخلی بنگلادش ۲۰۰ دلار است و کشور ما ۲۷۰۰۰ دلار، این میزان نشان میدهد که کدام کشور توسعه یافتهتر است. ولی متاسفانه آمارهای ارائه شده از سوی مسئولان از طریق گمانهزنی از سیستمهای دیگر بدست آمده و خودشان آمار دقیقی را مانیتور و تولید نکردهاند. یعنی میگویند که اگر بهطور فرض مابهازای هر گردشگر در آمریکا ۱۴ هزار دلار و در کشوری دیگر ۶ هزار دلار است و همچنین متوسط جهانی ۷ هزار دلار است؛ با ضرب ۷ هزار دلار در تعداد گردشگری که تعداد آنهم در لایهای از ابهام است؛ عددی بدست میآورند و میگویند که ما امسال از گردشگری چنین درآمدی را بدست آوردهایم.