شش نفر، پنج شرکت، 33 ميليون يورو ارز دولتي و تلفنهاي همراهي که کمپيداست. اين خلاصهاي از وضعیت پرپيچوخمی است که براي يافتن ارتباطاتش بايد اندکي تأمل کرد و تا حدودي حوصله به خرج داد.
به گزارش عطنا به نقل از شرق، دو شرکت ايماهمراه و کاريانهمراه، چهارمين و هفتمين شرکت در فهرست اعلامي وزارت ارتباطات از حيث دريافت بيشترين ارز دولتي در بازه سهماهه بهار سال جاری هستند. دو شرکتي که به ترتيب، 20 میلیون و 49 هزار و 158 و 13 میلیون و 70 هزار و 746 يورو ارز دولتي گرفتهاند و از اين مقدار به ترتيب هشت میلیون و 720 هزار و 801 و هفت میلیون و 870 هزار و 149 يوروي آن منجر به واردات تلفن همراه (ترخيصي از گمرک) شده است.
به عبارت سادهتر اين دو شرکت درمجموع 33 میلیون و 119 هزار و 904 يورو ارز تخصيصيافته دارند که 16 میلیون و 590 هزار و 950 يوروي آن منجر به واردات تلفن همراه شده است و 16 میلیون و 528 هزار و 954 يوروي آن همچنان يا در انتظار دريافت است يا بلاتکليف مانده است.
حال اگر بدانيم اين دو شرکت متعلق به يک گروه مشخص از افراد هستند و در کنار دو يا سه شرکت ديگر که آنها نيز فعاليتشان در همين حوزه بازار تلفن همراه است، مجموعهاي از شرکتهاي اين چند نفر را تشکيل ميدهند، آنگاه ميتوانيم بيتفاوت به جدولي که وزارت ارتباطات منتشر کرده است، اين گروه را بزرگترين دريافتکنندگان ارز دولتي براي واردات تلفن همراه و البته صاحب بيشترين حجم ارز دريافتي بلاتکليف بدانيم.
ششنفری که شاخصترين چهره ميان آنان محمد مسعود ابريشمچي، يکي از اعضاي خاندان مشهور ابريشمچي است. لازم نيست حتماً از نزديک با بازار تلفن همراه آشنا باشيد تا احمد ابريشمچي، صاحب برند نوکيا در ايران را بشناسيد.
احمد ابريشمچي، متولد سال 1317 در قم، يکي از ثروتمندترين و البته موفقترين تجار ايراني است که پس از انقلاب از طريق واردات کالاهاي مختلف و البته در رأس آنها گوشيهاي تلفن همراه نوکيا بهسرعت پلههاي ثروت و شهرت را طي کرد.
او که اغلب با برخي حواشي مانند رابطه نزديکش با برخي مسئولان و ميهمانيهاي مشترکش با آنان در ويلاي شمال کشورش به خروجي رسانهها ميآيد، مدتي است فعاليتهاي خيريهاي را در شهرهاي کشور انجام ميدهد و البته مجسمهاي نيز از او در حال بوسيدن پاي مادر، بهپاس زحماتش در ويلاي بزرگ او در شهر نور مازندران نصبشده است.
محمدمسعود ابريشمچي اگرچه مانند احمد ابريشمچي واردکننده تلفن همراه است، اما شرکتهايي که تأسيس کرده، واردکننده و فروشنده بزرگ برندهاي محبوب ايرانيها، يعني سامسونگ و هوآوي و نه نوکيا هستند.
بهجز عضويت در خيريه خانواده امام رضای (ع) مهربان، محمدمسعود ابريشمچي، مستقیماً در دو شرکت پارسمايکروتل و همراه سرویس خاورميانه و پوششکار تهران عضو هيئتمديره است و در کنار افراد نامآشنايي مانند حميدرضا رحمتي و حسين پاينده و برخي گمنامترها مانند عليرضا آهوان، شاهرخ ساساني و جعفر بهشتي، شبکهاي از صندليهاي مديريتي در پنج شرکت ايماهمراه، کاريانهمراه، همراهسرويس خاورميانه، پارسمايکروتل و پوششکار را در اختیاردارند.
حسين پاينده که پیشازاین مديرعامل پارسکامتل بوده است، از مؤسسان شرکت پارسسامتل قشم نيز محسوب ميشود که هماکنون مديران ديگري دارد و البته 18 میلیون و 43 هزار و 862 يورو ارز به آن تخصیصیافته و از اين مقدار سه میلیون و 847 هزار و 481 يوروي آن منجر به واردات شده است.
اگرچه تأسيس شرکتهاي تودرتو و وابسته به يکديگر در اقتصاد غیر شفاف و غير مولدپرور ايران چندان عجيب و تازه نيست، اما هنگامیکه به اين موضوع ميانديشيم که چگونه شرکتهاي غيرمولد که نه نقشي در توليد ملي دارند و نه به اقتصاد ملي ما کمکي ميکنند، اينچنين با مهرباني از طرف دولتهاي پياپي پذيرايي ميشوند، اين سؤال پيش ميآيد که بالاخره چه زماني به اين اشتباه تاريخي 50 ساله پايان ميدهيم و توليدکنندگان و صنعتگران ايراني، آنها که اين سالها به پستوي خانهها و زندانها و بيمارستانها خزيدهاند، رنگ آفتابِ زندگي و توسعه را خواهند ديد؟
غمانگيز اما آنجاست که اين شرکتهاي غيرمولد نهتنها بر خوان نعمت نشستهاند، بلکه قطعهاي بزرگ از پازل هستند. پازلي به نام فاجعه خروج سرسامآور ارز از ايران که نه به قيمت توليدمان که به قيمت فروش سرمايه بزرگ زير پايمان، نفت، به ايران آمدهاند. پولپاشي براي واردات ميليونها يورو تلفن همراه گرانقيمت با برندهايي که قيمتشان از حقوق سه تا چهار ماه يک کارگر يا معلم بيشتر است، آدمي را به ياد جملات ريچارد نفيو مياندازد.
ريچارد نفيو، مسئول تيم طراحي تحريمها عليه ايران در دولت دوم باراک اوباما و از چهرههاي اصلي تيم پشتيبان مذاکرهکنندگان آمريکا در وين، در کتاب «هنر تحريمها» اينطور نوشته است: «مردم ايران (در زمان تحريمهاي پيشابرجام) عملاً ميتوانستند كالاهاي لوکس را خريداري كنند و واردات نيز جريان داشت.
پايينآمدن ارزش پول ملي و بالا رفتن نرخ ارزهاي خارجي عملاً امكان خريد اين كالاها را از بسياري از ايرانيها گرفت و تنها افراد ثروتمند و كساني كه در موضع قدرت بودند، ميتوانستند همچنان از منافع مرتبط بودن ايران با شبكههاي بينالمللي سود ببرند. بهاینترتیب ارز بهصورت مداوم از ايران خارج ميشد و كالاهاي تجملاتي وارد اين كشور ميشد و نابرابري درآمدي و تورم روزبهروز در ايران قوت (و نمود)بيشتري ميگرفت».
شرکت پارس مايکروتل يکي از اين شرکتهاست که محمدمسعود ابريشمچي، حسين پاينده، شاهرخ ساساني و حميدرضا رحيمي در هیئتمدیره آن حاضر هستند و خود اين شرکت بهعنوان شخصيت حقوقي در ارتباط با شرکت ايماهمراه است که 20 ميليون يورو ارز مبادلهاي دريافت کرده است.
ايماهمراه در کنار ديگر شرکت مشترک ميان اين مديران، يعني همراه سرويس خاورميانه، نمايندگان واردات، فروش و خدمات پس از فروش برند سامسونگ در ايران هستند که فروردینماه امسال بزرگترين فروشگاه سامسونگ در شمال تهران را افتتاح کردهاند. ردپاي ارتباط بين پارس مايکروتل و ايماهمراه را بهجز در ميان مديران مشترکشان، ميتوان در انتهاي سايت فروشگاه مايکروتلپلاس هم ديد، جايي که بسيار کوتاه ذکرشده همه حقوق اين سايت متعلق به شرکت ايماهمراه است.
در توضيحات سايت مايکروتلپلاس آمده است: «مايکروتلپلاس، قطب توانمند شرکت پارس مايکروتل، تأثيرگذارترين مجموعه زنجيرهاي در بازار موبايل و تبلت ايران است که با دارا بودن فروشگاههاي مدرن در سراسر ايران بهعنوان اولين و بزرگترين شرکت زنجيرهاي عرضهکننده تلفنهاي هوشمند و تبلت با گارانتي پارس مايکروتل در کشور شناخته ميشود».
در اين سايت محصولات دو شرکت سامسونگ و هوآوي عرضهشدهاند. از ميان تمام مدلهاي قابلعرضه تلفن همراه اين دو برند، تنها 10 مدل روي اين سايت قيمت مشخص دارند و در مقابل تمامي مدلهاي ديگر رقم صفر تومان درجشده و 10 مدلي که قيمت مشخصي دارند نيز «ناموجود» هستند.
به عبارتي اين سايت هيچ تلفن همراهی براي عرضه ندارد. در تماس با يکي از شمارههاي شرکت پارس مايکروتل موفق ميشويم آدرس شعب فروش اين شرکت را يافته و با چند فروشنده تماس بگيريم. شعبي که براي ارزيابي انتخاب کرديم، همگي در پاساژ علاءالدين خيابان جمهوري قرار داشتند و مدلي که براي پرسوجوي قيمت انتخاب کرديم نيز مدل S9 و S9 plus برند سامسونگ بود.
قيمت رسمي S9، حدود 720 دلار است که با احتساب تعرفه واردات، ماليات بر ارزشافزوده و ماليات عليالحساب به قيمت 850 دلار ميرسد. قيمتي که با تبديل به ارز دولتي، سه میلیون و 570 هزار تومان خواهد بود. ما فرض کرديم که اين نمايندگي، گوشيهاي همراه را نه بهعنوان عامل فروش سامسونگ باقیمتی کمتر و نه حتي بهعنوان خريداري عمده، بلکه بهصورت تکفروشي از سامسونگ خريداري کرده باشد و هزينه حملونقل و سود فراتر از آن را نيز به قيمت اين گوشي همراه اضافه کرده باشد.
در اين صورت احتمالاً اگر رقم چهار ميليون تومان را براي اين مدل تلفن همراه ميپرداختيم، ميتوانستيم بگوييم تنها کمي سرمان کلاه رفته است. تماس با فروشندگاني که از طرف مايکروتلپلاس به ما معرفي شدند اما نشان داد که ما بسيار خوشخيال بودهايم. فروشنده اول در همان ابتدا آب پاکي را روي دست ما ريخت و گفت اجازه اعلام قيمت پشت تلفن را ندارد. اصرار ما براي گرفتن قيمت بيفايده ماند تا با فروشنده دوم که تنها چند مغازه آنسوتر به فروش مشغول است تماس بگيريم.
اين فروشنده جوان مانند فروشنده اول سختگير نبود و قيمت گوشي سامسونگ S9 را پنج میلیون و 200 هزار تومان و مدل Plus آن را شش میلیون و 200 هزار تومان اعلام کرد.
فروشنده بعدي در همان طبقه همکف پاساژ علاءالدين نيز به ما گفت که حاضر نيست پاي تلفن قيمتي اعلام کند، اما در پاسخ به اين سؤال که آيا اين مدل گرانتر از پنج میلیون و 200 هزار تومان است، پاسخ داد: «برو بالاتر». فروشنده بعدي باز هم در همان طبقه همکف پاساژ علاءالدين، حاضر ميشود قيمتها را پاي تلفن بگويد. شش میلیون و 100 هزار تومان براي مدل S9 با حافظه 64 گيگابايتي، شش میلیون و 800 هزار تومان براي مدل S9 با حافظه 128 گيگابايتي (قيمت روز آن 770 دلار است که با احتساب هزينههاي گمرکي، حملونقل و... با ارز دولتي بايد به قيمت سه میلیون و 900 هزار تومان فروخته شود)، مدل S9 plus با حافظه 64 گيگابايتي، هفت میلیون و 800 هزار تومان و مدل S9 plus با حافظه 128 گيگابايتي، هشت میلیون و 500 هزار تومان قيمتهايي است که اين فروشنده به ما ميدهد. قيمتهايي که يک محاسبه سرانگشتي نشان ميدهد نرخ دلار واردات آن بيش از هفتهزار و 500 تومان محاسبهشده است.
شرکت ديگري که در اين مجموعه شرکتها خودنمايي ميکند، کاريانهمراه است. اين شرکت بهعنوان شخصيت حقوقي به شرکتهاي ايماهمراه و همراهسرويس مرتبط است؛ با اين تفاوت که ارتباط اين شرکت با ايماهمراه دوطرفه است؛ يعني هم کاريانهمراه عضو هيئتمديره ايماهمراه است و هم ايماهمراه عضو هيئتمديره کاريانهمراه.
نکته جالب، اينجاست که هم شرکت پارس مايکروتل که خود را متعلق به ايماهمراه ميداند و هم شرکت کاريانهمراه، هر دو يک آدرس مشترک در خيابان آفريقا دارند. البته شايد چندان نادر نباشد که دو شرکت در يک آدرس مشترک فعاليت کنند، اما مسئله آنجا آغاز ميشود که ايماهمراه 20 ميليون يورو و کاريانهمراه 13 ميليون يورو ارز دولتي گرفته باشند و بيش از 15 ميليون يوروي آن منجر به واردات نشده باشد. راستي چرا بايد دو شرکت در يک آدرس مشترک ارز دولتي بگيرند؟
بهراستي چرا بايد دو شرکت که در يک آدرس قرار داشته و مديراني مشترک دارند، جداگانه ارز دولتي دريافت کنند و نيمي از آن منجر به واردات نشود؟ اين سؤال اولي است که ميتوانيم درباره اين شرکتها بپرسيم، اما چند سؤال ديگر وجود دارد که رسيدن به پاسخ آن براي من ممکن نيست؛ چون دسترسي به اين اطلاعات در بانک مرکزي يا سازمان بازرسي براي خبرنگاران ايراني در حد رؤياست.
بااينحال هم بانک مرکزي، هم وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، هم سازمان تعزيرات و هم سازمان بازرسي ميتوانند به جستوجوي اين سؤالات برخيزند و پاسخي درخور براي آن بيابند: چه نفعي در ثبت شرکتهاي مختلف با سازوکار، زمينه فعاليت و مديران مشترک وجود دارد؟ چه تفاوتي بين دو شرکت دوقلوي ايما و کاريانهمراه وجود دارد که هر دو موفق به دريافت ارز دولتي شدهاند؟ آيا شرکت پارس مايکروتل با مديريت همين مديران که ارز دولتي دريافت نکرده، اما فروشنده برند وارداتي همين دو شرکت است، خريدار تلفنهاي همراه وارداتي آنها بوده است؟
آيا اگر بازرسان به اين شرکتها مراجعه کنند، امکان يافتن فاکتورهايي وجود خواهد داشت که خريدوفروش بين همين شرکتها را با يکديگر نشان بدهد؟ آيا تلفنهاي همراهي که فروشندگان شرکت پارس مايکروتل در پاساژ علاءالدين و دهها نمايندگي فروش ديگر در تهران و ديگر شهرهاي کشور ميفروشند، همان تلفنهاي همراهي است که دو شرکت ايما و کاريان وارد کردهاند؟
اگر پاسخ مثبت است، تفاوت قيمت اين فروشندگان با يکديگر و نرخ تمامشده تلفن همراه به چه دليل است؟ راستي، بانک مرکزي ميتواند به اين پرسش پاسخ بدهد که آيا اين شرکتها در ماههاي اخير وامهايي هم از بانکهاي کشور دريافت کردهاند؟ اين تنها گوشهاي از سؤالاتي است که ميتوانيم در حال حاضر درباره فعاليت اين شرکتها بپرسيم. بايد منتظر ماند و ديد آيا کسي براي پاسخگويي به اين پرسشها پيشقدم خواهد شد؟