این دانشآموخته دکترای ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به نتایج تحقیقات پدیدارشناسانه گفت: اولین قدم برای تقویت کانون خانواده و رسیدن به اهداف عالی نظام جمهوری اسلامی درباره خانواده، گفتوگوی شفاف درباره روابط جنسی در سپهر اجتماعی است.
به گزارش عطنا، «اولین همایش ملی مسائل اجتماعی زنان» به همت دانشگاه علامه طباطبائی با همکاری دیگر دانشگاههای علوم انسانی کشور و مراکز تخصصی مطالعات زنان با حضور جمعی از استادان و دانشجویان متخصص حوزه مطالعات زنان دوشنبه، ۱۰ اردیبهشتماه و سهشنبه، 11 اردیبهشتماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
عاطفه آقایی، دانشآموخته دکترای ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه در پنل اول این همایش که موضوع آن «تحولات سبک زندگی زنان» مقاله خود را با عنوان «تحلیل پدیدارشناسانه روابط جنسی زنان طبقه متوسط شهر در سال 1396» که با همکاری محمدتقی کرمیقهی، دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی نوشته بود، ارائه داد.
آقایی در ابتدای سخنانش گفت: طبق آماری که داریم 30 درصد افرادی که مشکلی در روابط جنسی دارند برای درمان به مشاوره مراجعه میکنند، در ایران صحبت کردن از رابطه جنسی چه در کنار خانواده و چه در خارج از خانواده مسئلهای است که نمیشود در سپهر عمومی درباره آن صحبت کرد و بنابراین یکی از مهمترین دلیل این تحقیق نیز همین مسئله است.
وی درباره پرسش تحقیق اظهار کرد: زنان چه فرمی از روابط جنسی خود با همسرانشان در کانون خانواده دارد و آن را چگونه معنا می کنند این معنا کلیدواژه بحث پدیدارشناسی است.
این دانشآموخته دکترای ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران درباره هدف تحقیق نیز بیان کرد: اکثر تحقیقاتی که انجام میشود در پارادایم اثباتی است و پارادایم اثباتی این واقعیت اجتماعی را امر بیرونی میداند یعنی مکانیزمی بیرونی است مثلا در علوم طبیعی آب در ۱۰۰ درجه میجوشد؛ اگر مکانیزم علوم اجتماعی را پیدا کنیم میتوانیم کنش اجتماعی را فهم کنیم و در نتیجه پیشبینی کنیم بنابراین هدف ما در این تحقیق این است که با پارادایم تفسیری پیش رویم.
وی افزود: اعتراض پارادایم تفسیری در این است که واقعیت اجتماعی در علوم اجتماعی و انسانی با واقعیت اجتماعی در علوم طبیعی متفاوت است، واقعیت علوم اجتماعی آن معانی و آن تفاسیری است کنشگر فعال در کنشهای متقابل در جهان اجتماعی خلق میکند پس واقعیت اجتماعی معنایِ خلق شده است که کنشگر در روابط اجتماعی دارد.
پدیدارشناسی در پارادایم تفسیری
آقایی با بیان اینکه پدیدارشناسی یک رویکرد فلسفی است، اظهار کرد: پدیدارشناسی به این توجه میکند که انسانها جهان هستی را آنگونه که بر آنها پدیدار میشود فهم میکنند یعنی ما نمیتوانیم به ذات و واقعیت پی ببریم، زبان در کنش متقابل نمادین باعث میشود که ما در رابطه و در جهان هستی قرار گیریم و معنا را برای ما خلق میکند .
او اضافه کرد: پدیدارشناسی بر تجربه زیسته افراد تاکید دارد و در تحقیقاتی استفاده میشود که بر تجربه زیسته خواص مدنظر دارند، مثل بحث روابط جنسی، تجربه مادر بودن به چه معناست، معلوم معلول فیزیکی بودن یعنی تجربه زیسته خاصی که ما به آنها دسترسی نداریم و تنها و تنها فردی میتواند این معنا را به ما بگوید که خودش تجربه میکند و پدیدارشناسی به ما کمک میکند.
آقایی درباره رویکردهای حوزه بهداشت و سلامت بیان کرد: سه رویکرد در حوزه مطالعات بهداشتی و سلامت وجود دارد، در واقع دو رویکرد وجود دارد که ما رویکرد سوم را پیشنهاد میکنیم.
رویکرد اول؛ رویکرد طبیعتگرا است که این رویکرد در حوزه پزشکی مسلط است اگر مشکلی در حوزه سلامت و پزشکی اتفاق افتد به سراغ این رویکرد میروند یعنی اگر شما بگویید که من در روابط جنسی مشکل دارم به سراغ بیولوژیک میروند فرمانها را چک میکنند و چرخههای هورمونی در واقع به مسائلی که به فیزیولوژیک ما مربوط است و پزشک با فرد صحبت میکند.
وی ادامه داد: رویکرد دوم؛ هنجارگرا است که این رویکرد فهم جامعه را در مورد این مشکلات بررسی میکند و درباره بیمار حرف میزند این یک رویکرد ارزشی است برای مثال میگوید: جامعه چگونه یک فرد مبتلا به بیماری ایدز را می فهمد؟، رویکرد سوم؛ پدیدارشناسی است که این رویکرد در حوزه سلامت ارتباطات مهم است که حوزه بهداشت و سلامت به جامعهشناسی و ارتباطات پیوند میخورد و ما میتوانیم بفهمیم که فردی که این مشکل را دارد این مسئله را چگونه برای خود فهم و معنا میکند؛ در این رویکرد ما صدای فرد را میشنویم، بنابراین هر کنشی را که انجام میدهیم برگرفته از معنا ذهنی ماست.
آقایی افزود: پدیدارشناسی روابط جنسی به این معناست که افراد روابط جنسی را با همسرشان معنا و فهم میکنند.
وی درباره دادههای تحقیق متذکر شد: در این تحقیق ما با 14 نفر از زنان متاهل شهر تهران در پاییز و تابستان ۹۶ مصاحبه کردیم، شرط مصاحبه ما این بود که ۵ سال از رابطه زناشویی و درگیریهای اولیه زندگیشان گذشته باشد و توانسته باشند این رابطه را فهم کنند؛ سن آنها کمتر از ۴۵ باشد زیرا به چگونگی فهم زنان امروزی طبقه متوسط درباره تغییرات مدرن جامعه پی ببریم.
یافتههای تحقیق
این دانشآموخته دکترای ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران گفت: ما چهار مقوله را دستهبندی کردیم یکی از مهمترین مقولهها که مصاحبه شوندگان در فهم رابطه جنسی با همسرشان مطرح کردند وظیفه همسری زن است به عنوان مثال یکی از آن ها گفت «اگر من آن را انجام ندهم به همسرم حق میدهم که برود و وارد رابطه فرا زناشویی شود».
آقایی ادامه داد: دومین مقوله بحث معامله با همسر به این معناست که فرد به طور عادی به خواستههای خانم تن نمیدهد و آن چیزی که مدنظر خانم است در فضای این رابطه از همسرش تقاضا میکند و خیالش راحت است که پاسخ مثبت میشنود، مقوله بعدی فرصت برای تهدید و کنترل همسر است؛ آنها معتقد بودند که این مقوله زمانی اتفاق میافتد که همسر ما رابطه خوبی با ما دارد و ما را دوست دارد و فرد میتوانست از طریق رابطه جنسی همسرش را کنترل کند.
وی افزود: مقوله بعدی اهرمی برای تضمین زندگی زناشویی بود که مصاحبهشوندگان میگفتند که این یک اهرم خیلی خوب است که زندگی زناشویی را تضمین میکند تمام روانشناسان و کسانی که در حوزه ارتباطات کار میکنند قبول دارند که رابطه جنسی مناسب اهرم خیلی خوب برای تضمین زندگی زناشویی اما رابطه زندگی مناسب و رضایتبخش برای دو طرف نه اینکه خانم وارد رابطهای شود که هیچ حق و لذتی را برای خودش در نظر نگیرد و فقط آن را به عنوان اهرمی برای تضمین زندگی استفاده کند خیلی فرق دارد با آن چیزی که روانشناسان میگویند رابطه جنسی مناسب در واقع تضمین ایجاد میکند پس این رابطه برایش معنای صمیمیت و عشق ندارد به معنای اهرم برای تضمین زندگی زناشویی است.
این دانشآموخته دکترای ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران گفت: در بین زنهایی که من با آنها مصاحبه کردم اینطور نبود که این گونه رابطه جنسیشان را معنا کنند اما معنای آرمانی نداشته باشد همه اینها میگفتند که ما خواستار رابطه جنسی برابر و عاشقانه هستیم اینها متوجه بودند که این رابطهشان رابطه مناسبی نیست.
آقایی اظهار کرد: یک نکته با آمارهای تحقیقات دیگران همپوشانی داشت، بحث ناتوانی و کمتوانی جنسی در بین خود و همسرانشان بود و نکته مهم عدم مراجعه برای درمان بود و میگفتند هنگامیکه این مسئله را با همسرانمان مطرح میکنیم آنها میگفتند که «خیلی زیاده خواه شدی چیزی شده کسی زیر سرت بلند شده» یعنی هنگامی که خانومی از همسرش درخواست کند که به سراغ به یک سکس تراپیست برویم و این موضوع را درمانکنیم داغ ننگ میخورد و بنابراین خود مطرح کردن موضوع روابط زناشویی بین آنها را دچار مشکل میکند برخی دیگر از این موضوع آگاه نبودند و آناتومی طرف مقابل را به خوبی نمیشناختند و از برقراری رابطه جنسی درست ناآگاه بودند.
وی در ادامه بیان کرد: از آنها پرسیدم خوب چکار میکنید و سخت است به این قسمت از لایه معنایی ذهن مصاحبهشونده وارد شویم و اینجاست که پدیدارشناختی به ما کمک میکند وارد این لایههای ذهنی شویم اگر یکی از مکانیزمهای جبران، جبران مالی بود، آقا میداند که این رابطه با همسرش درست نیست و همسر میداند دارد متزلزل میشود و از طریق جبران مالی تو این رابطه میگویند مثلا قرار بود فلان سند را به نام من بزنید در واقع جبران میکند از طریق معاملهای که با همسر میکند این مکانیسم را جبران میکند.
آقایی جایگزینی روابط عاطفی با دوستان از دیگر مکانیسم جبران خواند و گفت: مصاحبهشوندهها میگویند بیخیال رابطه صمیمی با شوهر میشویم و به جای آن تنهایی را با دوستانم پر میکنیم برای خودمان دوره و شبکه اجتماعی داریم، در حالی که متوجه نبودند که همچنان دارند آسیب میبینند و فکر میکردند قضیه را جبران میکنند مصاحبهشوندگانی که به این مقوله اشاره میکردند دچار طلاق عاطفی با همسرشان بودند.
دکترای ارتباطات اضافه کرد: از ۱۴ مصاحبه شونده یک سوم آنها وارد «رابطه فرا زناشویی» شده بودند و این خانمها میگفتند که ما فقط میخواستیم رابطه عاطفی داشته باشیم و خلاء عاطفی را پر کنیم و اصلا نفهمیدیم کی وارد رابطه جنسی شدیم.
وی درباره احساس این خانمها که وارد چنین رابطهای شدند، بیان کرد: آنها میگفتند که میدانیم که این رابطه غلط است ناراحتیم ولی اگر نباشد ما مجبور میشویم جدا شویم بعد زن مطلقه میشویم و خیلی مسائل بیشتری برایمان پیش میآید و این جوری زندگی داریم و بالای سر بچهمان هستیم و رابطه فرا زناشویی هم داریم.
وی ادامه داد: اگر در جایگاه پزشک سکس تراپیست بخواهیم این را بررسی کنیم نمیتوانیم بفهمیم که این آدم چگونه این را میفهمد و اگر به لحاظ اجتماعی کسی که میخواهد بگوید بیرون چه خبر است ممکن است بگوید که دینداری با این رابطه دارد پدیدارشناسی به ما کمک میکند که بفهمیم یک فرد با توجه به مکانیسم جبران چگونه دارد میگوید که حق من است و این مکانیسم جبران من است بنابراین اگر به او آموزش دینی هم بدهیم این را برای خود تعریف نمیکند.
آقایی در قسمت نتیجهگیری این پژوهش گفت: در نظام جمهوری اسلامی به کانون خانواده خیلی تاکید میشوند اما آن چیزی که از نتیجه این تحقیق به دست میآید این کانون مقدس خانواده برای اولین قدمی که باید برداشته شود؛ شفافیت در سپهر اجتماعی در مورد روابط جنسی است.
وی افزود: در مورد روابط جنسی صحبت کنیم و آموزش دهیم حتی ما رابطه جنسی ایمن را به جوانان آموزش نمیدهیم فقط روی مسائل فرهنگی و آن نیز قسمت اسلامی آموزش میدهیم خیلی از خانمها در مورد آداب و روش این رابطه آگاهی نداشتند و باید به پسران و دختران آموزش دهیم وقتی ما اینها را نمیگویم تصورات غلطی از طریق ماهواره و فیلمهای پر در ذهنشان شکل میگیرد.
عاطفه آقایی، مدرس ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در پایان گفت: با آموزش درست و شکستن تابو از صحبت در مورد این مقوله و و آوردن سرفصل آموزش مدارس و دانشگاهها و تلویزیون به این مشکل کمک کنیم به کانون خانواده یکی از اهداف جمهوری اسلامی برسیم.