استادیار مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه ایران تنها تمدنی بود که الهه آموزش داشت که نام آن الهه «چیستا» بود، گفت: پژوهشهای تاریخی نشان میدهد که ایران تنها تمدن 3000 ساله است که نگاه متفاوتی به آموزش داشته است.
به گزارش عطنا، کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران» اثر دکتر مقصود فراستخواه، دانشیار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به همت پژوهشکده ارتباطات و انجمن علمی-دانشجویی مطالعات ارتباطی دانشگاه علامه طباطبائی با حضور دکتر هادی خانیکی، مدیرگروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر محمدامین قانعیراد، استاد جامعهشناسی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، علی خورسندیطاسکوه، استادیار مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و دکتر زرین زردار، استادیار علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در جایگاه دبیر سهشنبه، ۱۱ اردیبهشت در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی نقد و بررسی شد.
علی خورسندیطاسکوه، استادیار مدیریت و برنامهریزی آموزشی در بخش نخست سخنانش گفت: این کتاب چندین بار نقد شده و در اکثر موارد شاهد بودم که از آن تعریف شده تا اینکه نقد جدی شود. من نمیخواهم خیلی از این کتاب تعریف کنم و قصد دارم که اگر نکات انتقادی وجود دارد به جهت بهبود کیفیت کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران» بگویم.
وی به سه نکته اشاره کرد: نکته اول و کلیدی این کتاب برای بنده در جایگاه فردی که مدیریت آموش عالی یا حوزه آموزش عالی را یک حوزه تخصصی میدانم، برگها و ساقههای درخت مهم است تا جنگل. یعنی اگر بخواهم از این لنز نگاه کنم این کار برایم کاملا دایرهالمعارفی است. رویکرد این کتاب یک رویکرد دایرهالمعارفی است که در جاهایی کلیگویی کرده است.
خورسندی افزود: مؤلف در این کتاب از هر باغی یک گلی چیده که اتفاقا گل خوبی هم است. مثلا در این کتاب جامعهشناسی علم، فلسفه علم، سیاست علم، تاریخ علم، مدیریت و سیاستگذاری علم گفته شده اما در هیچکدام دقیق نشده است.
این استاد دانشگاه در خصوص ویژگی غیرتخصصی بودن کتاب گفت: برای یک خواننده عام کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران» خیلی ارزشمند است زیرا یک دورنمای قویتر و بزرگتری میدهد ولی برای من که باید نگاه دقیقتری در حوزه کاری خودم داشته باشم خیلی این اطلاعات را نمیدهد.
خورسندی مثالی از کتاب در این موضوع زد و بیان کرد: در فصل دوم این کتاب نظریههای دانشگاه در 10 صفحه توضیح داده شده است اما من در تورنتو یک سال و نیم این درس را خواندم. افرادی هم که در این بخش معرفی شدند و از آنها سخن رفته در درجههای پایینتری نسبت به شاخصان این رشته قرار دارند.
استادیار مدیریت و برنامهریزی آموزشی در نکته دوم خود به قلم نویسنده انتقاد کرد و گفت: آقای فراستخواه قلم بسیار شیوایی دارند اما در جاهایی زیادی خودمانی میشوند و این برای یک اثر فاخر علمی خیلی پسندیده نیست. برای مثال درجاهایی گفته شده «پول و پلهای جمع کنیم» و «پسِ پشتِ این مرد.»
وی افزود: در جایی دیگر هم نویسنده جزوه درسی را جعبه جادویی خوانده درحالی که به لحاظ تاریخی این اصطلاح برای تلویزیون بهکار میرود و حتی فیلم زیبایی هم به این نام ساخته شده است که نام آن «the magic box» است.
نکته سوم و آخر سخنان این استاد دانشگاه به خاستگاه دانشگاه، که مقصود فراستخواه آن را غرب میداند معطوف شد و بیان کرد: پژوهشهای تاریخی نشان میدهد که ایران تنها تمدن 3000 ساله است که نگاه متفاوتی به آموزش داشته است و حتی تنها تمدنی بود که الهه آموزش داشت که نام آن الهه «چیستا» بود.
وی در خصوص اولین دانشگاهی که در دنیا تأسیس شد گفت: قبل از اینکه دانشگاههای غرب بنا بشود دانشگاه جندیشاپور در ایران باستان بود که کارکرد بینالمللی داشت.
خورسندی در پایان سخنانش گفت: این کتاب برای کسانیکه در حوزه آموزش عالی فعالیت نمیکنند مناسب است و متخصصان حوزه آموزش عالی هم باید کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران» را با احتیاط بخوانند.