عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی معتقد است: ایران زمانی که زبانش را از دست داد بیهویت بود تا زمانی که زبان فارسی احیاء شد. بنابراین ما اگر استمراری در هویت ایرانی میبینیم باید آن استمرار را مدیون استمرار زبان فارسی بدانیم.
به گزارش
عطنا ، دکتر قاسم پورحسن در گفتوگو با خبرگزاری
مهر در پاسخ به این سؤال که متفکری گفته زبان خانه وجود است دغدغه حفظ هویت ملی با توجه به این مبنا چه نسبتی با ماندگاری زبان فارسی دارد؟ گفت: ما وقتی از زبان فارسی سخن میگوییم حقیقت این است که از مهمترین بنیاد هویتی ایران داریم سخن میگوییم. هویت ایران به معنای جغرافیای محصور امروز ایران نیست بلکه از یک فرهنگ و تمدنی که سر منشأ تحولات بسیار زیاد در سه سده مهم بشر بود یعنی سدههای سوم و چهام و پنجم تشکیل شده است. دو امر هست که شالوده مهم هویت ایرانی را تشکیل میدهد یکی زبان فارسی است و دیگری دین اسلام .
وی افزود: حقیقت این است که زبان فارسی در دوره اندکی در ۲۰۰ ساله نخست ورود اسلام به ایران که از ایفای نقشش باز ایستاده بود هویت ایرانی هم باز ایستاده بود و زمانی که زبان فارسی دوباره نقشش را شروع میکند به ایفاء کردن و جایگاه خودش را به دست میآورد هویت ایرانی مجدداً سر برمیآورد. زبان اساس فرهنگ و فکر هر ملتی را تشکیل میدهد اما گاهی تنها به مثابه قرارداد یا سخن گفتن اقوام یک ملت است و گاهی وقتها به عنوان عنصر بنیادین هویتبخش است. زبان انگلیسی در حال حاضر هویتبخش هیچ جامعهای نیست یعنی میتواند این زبان در جامعه انگلستان باشد در جامعه امریکا هم باشد در استرالیا هم باشد. اما کسانی که به زبان فارسی سخن میگویند یعنی وابسته به هویت ایرانی هستند در حالی که سخن گفتن به زبان انگلیسی لزوماً وابستگی به هویت انگلو ساکسونی نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: در حالی که تمام کسانی که به زبان فارسی پای بند هستند نوعی کشش درونی و میل به هویت ایرانی پیدا میکنند. بنابراین تلاش متفکران ما در احیای زبان فارسی، احیای صرف یک زبان نبود که رسمالخط باشد بلکه احیای یک هویت بود و کسانی که به زبان فارسی احیاء مجدد بخشیدند مانند رودکی، فردوسی، سعدی، مولانا، حافظ اکنون ما آنها را به عنوان احیاء گران هویت ایران تلقی میکنیم. لذا هویت ایرانی بدون زبان فارسی معنا ندارد و زبان فارسی پشتوانه این فرهنگ است بنابراین کسانی که الان تعلقی، گرایشی و میلی به زبان فارسی دارند میل به هویت ایرانی دارند.
وی افزود: بزرگترین فیلسوف ما که به زبان فارسی خدمت زیاد و غیر قابل انکاری کرد سهروردی است. بسیاری از شاهکارهای فارسی در فلسفه را سهروردی نوشته است. تلاشش بر نوشتن زبان فارسی مهمترین دغدغهاش احیای هویت ایرانی است.
پور حسن در پاسخ به این سؤال که بسیاری از فرهنگها در طول تاریخ شاهد تغییر زبان بودهاند تداوم زبان فارسی در فرهنگ ایرانی برای قرنها تا چه اندازه در تداوم فرهنگ ایرانی نقش داشته است؟ گفت: همانطور که اشاره کردم استمرار هویت به استمرار زبان وابسته است به خصوص زبان فارسی که تنها، زبان نیست بلکه هویت و معنا در آن نهفته است. ما وقتی از زبان فارسی سخن میگوییم یک مقطع دو مقطع یاچند مقطع زمانی را در برنمیگیرد بلکه همراه با تداوم ،هویت دارد پیش میآید بنابراین زبان فارسی با مسئله ای به نام تداوم و استمرار توأم است و هر وقت گسستی در این زبان به وجودآمد گسستی در هویت ما به وجود آمد. یعنی زبان فارسی هضم نشد در زبانهای دیگر چنانکه مصر با آن تمدن بزرگش زبانش هضم شد در زبان عربی .
وی افزود: بنابراین مسئله استمرار مسئله مهمی است که ما وقتی از زبان سؤال میکنیم باید عنوان بکنیم که این زبان آیا تداوم پذیر است یا خیر ، تداوم چه نقشی در هویت آن میتواند داشته باشد . یونان زبانش را از دست داد در حالیکه الان دارای حیات است ولی ایران زمانی که زبانش را از دست داد بیهویت بود تا زمانی که زبان فارسی احیاءشد. بنابراین ما اگر استمراری در هویت ایرانی میبینیم باید آن استمرار را مدیون استمرار زبان فارسی بدانیم.
پورحسن در پاسخ به این سؤال که چه پیششرطهایی برای حفظ و نگهداری از زبان فارسی لازم هستند تا تداوم فرهنگی ما در آینده هم حفظ شود؟ گفت: ما به زبان فارسی در حال حاضر بسیار بیمهریم. بسیاری از تحصیلکردههای ما جزو افتخارات آنهاست که بیدلیل و پربسامد از زبان لاتین استفاده کنند درحالی دانشجویان ما زبان فارسی را میفهمند و ما معادلهای بسیار مهمی هم برای هرکدام از واژهها داریم، الا واژه های خیلی خاص. دکتر حسابی معتقد بود در هیچ رشتهای و در هیچ طرح علمی اینطور نیست که زبان فارسی توانایی نداشته باشد که معادل آن اصطلاح غیر فارسی را به دست دهد. بنابراین اولین شرط این است که دانشگاهیان ما به زبان فارسی اهتمام داشته باشند و نوشتههای ما نباید از واژههای لاتین پر شود.
وی افزود: دومین شرط این است که ما باید به زبان فارسی مقابل واژههای بیگانه اهمیت بدهیم. یعنی راه مراقبت از زبان فارسی توان بخشی به زبان فارسی است . فرهنگستان نباید صرفاً به معادل یابی دست بزند باید به نیرومندی زبان فارسی هم اعتنا بکند یعنی زبان فارسی را باید در دسترس پژوهشگران ما قرار بدهد . ببینید الان وقتی ما نگاه میکنیم دشواری مهم دانشجویان ما در یافتن جنس فرهنگنامه یا لغتنامههایی است که ما داریم. اما شما وقتی نگاه میکنید به آکسفورد به کمبریج به وبستر مدلهای مختلفی از دیکشنریهایشان را به دست می دهند و ما باید بسیار آسان و انبوه، اقسام لغتنامهها را در دسترس دانش آموزان ،دانشجویان و پژوهشگرانمان قرار بدهیم و زبان فارسی را باید صرفاً از جایگزینی و معادل سازی واژه ها نگاه نکنیم.
این استاد فلسفه یاد آور شد: نکته سوم در شرط زبان فارسی این است که همه اهل علم و متفکران ما باید به اهمیت زبان فارسی توجه بکنند. ما الان مقالاتی که جایگاه زبان فارسی در دنیای امروز را در حوزه علم نشان دهد نداریم و کمتر مقالاتی داریم که به توانمندی و غنای ونیرومندی زبان فارسی توجه کند. ما نمیتوانیم به زبان فارسی اعتنا بکنیم بدون اینکه واقف باشیم که این زبان از چه توانمندیهایی برخوردار است. پس سه شرط را باید رعایت رعایت کنیم. اول اینکه ما به زبان فارسی حرف بزنیم و بنویسیم. شرط دوم این است که ما غنای فارسی را بتوانیم در دسترس قرار دهیم و شرط سوم این است که ما اهمیت زبان فارسی را و پیوندش با هویت را بتوانیم مورد توجه قرار دهیم.