دکتر رضا اکبرینوری در میزگرد علمی-تخصصی «ایجاد ساختار مناسب برای توسعه و نظارت بر اجرای حقوق شهروندی» گفت: ساختارهای ما مشکل ندارد، این نگاه ما است که مشکل دارد، ما به مسائل رویکرد توسعهای نداریم، برای رشد و توسعه جامعه مدنی ابتدا باید زیرساختهای ذهنیمان را اصلاح کنیم.
به گزارش عطنا، میزگرد علمی-تخصصی «ایجاد ساختار مناسب برای توسعه و نظارت بر اجرای حقوق شهروندی» به همت دانشگاه علامه طباطبائی و همکاری دبیرخانه دائمی حقوق شهروندی با حضور جمعی از مسئولان و فعالان حوزه حقوق شهروندی چهارشنبه، ۱ آذر در دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
دکتر رضا اکبرینوری، دستیار وزیر ارتباطات در امور حقوق شهروندی و عضو شورای سیاستگذاری دبیرخانه دائمی حقوق شهروندی با اشاره به پرسشهای مطرح شده توسط مدیر میزگرد در مورد ایجاد ساختار برای تحقق مواد منشور حقوق شهروندی گفت: این پرسشها من را یاد پرسشهایی میاندازد که تجددخواههان در مواجهه با جوامع توسعهیافته از خود میپرسیدند، وقتی تجددخواهان با جهان توسعهیافته روبهرو میشدند بلافاصله شروع به مقایسه وضعیت ایران با جوامع توسعهیافته میکردند و از خود میپرسیدند حالا این فاصلهای که وجود دارد چگونه و چطور پر کنیم.
ما باید تفکر بسازیم نه سازمان؛ حالا این سوال پیش میآید که ما چطور با تحت سیطره بودن گفتمانهای دیداری و شنیداری تفکر خود را اصلاح کنیم؟
وی افزود: در صورتی که آن جوامع مسیری صد ساله را طی کرده بودند؛ این تفکر مقایسهای کار را تا اندازه زیادی سخت میکند، طرح سوالات بزرگ، اجرای کار را دشوار میکند؛ اتفاقا سوال تجددخواهان در آن دوره هم ساختار به معنای سازمان مجری، متولی و ساز و کار بود، چرا که توسعهیافتگی خود را در ساختار نشان میدهد، ما بدون اینکه ابتدا با بنیانهای معرفتی توسعه قرابت پیدا کرده باشیم ساختارها را در نظر میگیریم.
نگاه ما با نگاه مشروطهخواهان تفاوتی نکرده
دستیار وزیر ارتباطات در امور حقوق شهروندی با اشاره به کتاب «یک کلمه» مستشارالدوله گفت: تجددخواهان میگفتند چرا آن جوامع توسعه پیدا کردهاند، ما توسعه پیدا نکردهایم و به خود پاسخ میدادند که حتما قانون و ساختار ما مشکل دارد، بنابراین برای وضع و اجرای قانون باید مجلس و عدالتخانه داشته باشیم؛ رفته رفته به امروزی که با ساختارهای متعددی که برای اهداف متعدد درست شدهاند رسیدیم.
اکبرینوری در ادامه گفت: پرسشهای ما هنوز همان پرسشها است اما ایجاد ساختار و کارایی ساختار دو مقوله متفاوتند، ما میتوانیم عدالتخانه داشته باشیم اما مبتلابه عدالت نباشیم، ما میتوانیم مجلس داشته باشیم اما افراد قانونمندی نباشیم، میتوانیم سامانههای اداری بسیاری درست کنیم اما در کشورمان فساد اداری بسیاری باشد، اینها همه ساختار هستند.
ما بعد از حدود صد سال همان مطالبات را داریم و اگر همینطور فکر کنیم پنجاه سال دیگر هم فکر خواهیم کرد اینها مطالبات و نیازهای ما هستند اما ما باید به آموزش، نهادینه کردن، جریانسازی و گفتمانسازی بیاندیشیم.
وی اساس منشور حقوق شهروندی را برابری و آزادی دانست و گفت: مشروطهخواهان نیز به دنبال دو پایه برابری و آزادی بودند ولی تا امروز این اتفاق نیفتاده است، بنابراین ساختار ما را به توسعه نمیرساند بلکه ما باید به قبل ساختار و نظام معرفتی پشتش فکر کنیم؛ بین شعارهای اصلاحطلبان و مشروطهخواهان رابطه تنگاتنگی وجود دارد و تمام نهادهایی که مشروطهخواهان میخواستند درست کنند تا زمان اصلاحات درست شده بود اما همچنان شعارهای اصلاحات، قانونمداری، جامعه مدنی، آزادی و برابری است.
دستیار وزیر ارتباطات در امور حقوق شهروندی افزود: ما بعد از حدود صد سال همان مطالبات را داریم و اگر همینطور فکر کنیم پنجاه سال دیگر هم فکر خواهیم کرد اینها مطالبات و نیازهای ما هستند اما ما باید به آموزش، نهادینه کردن، جریانسازی و گفتمانسازی بیاندیشیم، همه انسانها تحت سیطره گفتمانهای دیداری و شنیداری هستند، یعنی ما همان کارهایی را انجام میدهیم که دیدهایم، همان حرفهایی را میزنیم که شنیدهایم و خارج از گفتمانهایمان رفتار نمیکنیم.
تغییر از ذهن ما آغاز میشود نه از سازمانها و تشکیلات
اکبرینوری گفت: ما بدون تغییر گفتمانهایمان و بدون درک اینکه زمین بازی عوض شده همچنان با قواعد گذشته بازی میکنیم. وقتی از تغییر گفتمان حرف میزنیم منظورمان تغییر و توسعه رویکردمان است، یعنی هدف من از سامانهمند کردن کارهای اداری تامین بیشتر حقوق مردم باشد نه کم کردن تعداد کارمندان برای کمتر حقوق دادن و شاخص ارزیابی کار خودم و موفق بودن سامانه را هم تامین حقوق شهروندی در نظر بگیرم.
وی افزود: شاید این سامانهها موجب بالا رفتن سرعت و و دقت شود اما ما میتوانیم سامانههایی درست کنیم که تغییری در فساد اداری ایجاد نکند. ساختار فقط سازمان و نهاد نیست، گفتمان یک ساختار مشخص دارد که معطوف به ساختار ذهن، زبان و رفتار است. ما باید دنبال ساماندهی ساختار ذهن باشیم که موجب اصلاح ساختار گفتاری و رفتاریمان میشود.
تنها راه خروج از این ساختار ذهنی که بر من سیطره پیدا کرده است و باعث میشود من هم جزء ضایعکنندگان حقوق شهروندی در سطوح مختلف باشم، تغییر نگاه است.
دستیار وزیر ارتباطات در امور حقوق شهروندی دو ضلع حقوق شهروندی را مردم دانست و گفت: حقوق شهروندی سه ضلع دارد که فقط یک ضلعش دولت است که شامل رابطه دولت با مردم، مردم با دولت و مردم با مردم میشود؛ حتی ممکن است با وجود یک حاکمیت شریر هم مردم در حق هم شرارت نکنند، به شرطی که ساختار ذهن، زبان و رفتاری آنها تحت سیطره گفتمانی باشد که حقوق شهروندی را در نظر میگیرد.
اکبرینوری تصریح کرد: ساختار به معنای ایجاد سازمان نیست، ساختار ذهن، رویکرد و نگاه ماست که در گفتار و عملکردمان متجلی میشود. ما باید تفکر بسازیم نه سازمان؛ حالا این سوال پیش میآید که ما چطور با تحت سیطره بودن گفتمانهای دیداری و شنیداری تفکر خود را اصلاح کنیم؟ اینجا است که بحث آموزش اهمیت پیدا میکند، نظامهای آموزشی باید به سمت گفتمانهای انتقادی بروند.
نباید خود را با نمونه ایدهآل مقایسه کنیم
وی گفت: تنها راه خروج از این ساختار ذهنی که بر من سیطره پیدا کرده است و باعث میشود من هم جزء ضایعکنندگان حقوق شهروندی در سطوح مختلف باشم، تغییر نگاه است؛ ما نباید خود را با جامعهای اصلاح شده مقایسه کنیم، بلکه باید ریشه عدم برخورداریهای خود را پیدا کنیم و آن را اصلاح کنیم تا رفته رفته ساختارهای ظاهری به شکل صحیح و در زمان خودش شکل بگیرد.
دستیار وزیر ارتباطات در امور حقوق شهروندی افزود: بعد از اصلاح ذهن به مکانیسمهای اجرایی که میتواند به ما کمک کند میرسیم، برای تحقق این امر باید رویکرد انتقادی به وضع موجود داشته باشیم و چیزی که بر ما سیطره پیدا کرده را بیمهابا نقد کنیم.
اکبرینوری مواد منشور حقوق شهروندی را یک نمونه ایدهآل دانست و گفت: منشور، نقطه ایدهآل را ترسیم کرده اما ما باید توجه کنیم که قرار است در مسیر رسیدن به نقطه ایدهآل حرکت کنیم. همه مفاهیم موجود در منشور مثل آزادی، برابری، مالکیت و بهداشت مفاهیمی نسبی هستند.
آنقدر نمونه آرمانی در ذهن ما پررنگ است که وقتی آن را در نظر میگیریم حرکت کوچک خود را بیاثر میبینیم.
این دانشآموخته دکتری اندیشه سیاسی قرار دادن یک پرسش بزرگ در مرحله ابتدایی کار جلوی خود را اشتباه دانست و گفت: پرسش بزرگ، افراد را ناامید میکند و فرد به رسیدن چیزی نامطلوب راضی میشود. تبدیل کردن مواد منشور به بخشهای کوچکتر و مرحلهای دیدن رسیدن به اهداف، راهحل و نگاه صحیح است. جلب مشارکت مردم در قالب سازمانهای مردمنهاد بسیار تاثیرگذار و کمککننده است. یکی از مشکلات ما از مشروطه تا امروز، مقایسه یک دفعه وضع و حال فعلی خود با وضع ایدهآل جوامع توسعهیافته است.
وی افزود: ما هدف بزرگی را در نظر میگیریم، نمیتوانیم به آن برسیم، هدفمان را تبدیل به جزءهای کوچکتر میکنیم اما رسیدن به جزءهای کوچکتر را برای خودمان دستاورد محسوب نمیکنیم، این اشتباه ما است که وضعیت ایدهآل را معیار داوریهایمان قرار میدهیم. مثلا تحت پوشش قرار دادن 11 میلیون نفر در بیمه همهگانی سلامت توسط دولت را دستاورد محسوب نمیکنیم و رسیدن به وضعیت ایدهآل را دستاورد میدانیم که این نگاه اشتباهی است و جلوی پیشرفت ما را میگیرد.
جامعه ما خیر را بر حق مقدم میداند
دستیار وزیر ارتباطات در امور حقوق شهروندی در ادامه گفت: اگر یک روز موفق شدیم صد متر قبل از رسیدن به خطکشی عابر پیاده سرعتمان را کم کنیم تا اگر عابری قصد رد شدن از خیابان را داشت بایستیم، این عملکرد یک دستاورد محسوب میشود. اما آنقدر نمونه آرمانی در ذهن ما پررنگ است که وقتی آن را در نظر میگیریم حرکت کوچک خود را بیاثر میبینیم و میگوییم آنقدر حقوق شهروندی در این جامعه تضییع شده است که چه فرقی میکند من پشت خط عابر بایستم یا نایستم.
عضو هیئت علمی دانشكده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی گفت: نسل اول مشروطهخواهان تجار و صنعتگران، نسل دوم درباریان و شاهزادگان و نسل سوم روشنفکران بودند که در برابر ساختار هرمی قدرت خواستار برابری بودند، وقتی ما از تقدم حق صحبت میکنیم به یک جامعه بالغ اشاره میکنیم، جوامع کلاسیکی مثل جامعه دیروز و امروز ما که سه هزار سال است نظام معرفتی تقدم خیر بر حق در آن حاکم است فاصله زیادی با جوامعی مثل نروژ دارد که نهادی مثل آمبودزمان دارند.
در دوران حاکمیت کلیسا هم جامعه همینطور بود، غرب هم این دوران را پشت سر گذاشت و به جایی رسید که تقدم خیر بر حق جای خود را به تقدم حق بر خیر داد.
دستیار وزیر ارتباطات در امور حقوق شهروندی افزود: ما در جامعهمان بحث ولایت پدر بر فرزند را داریم که به قانون اجازه ورود کامل نمیدهد، تقدم خیر بر حق یعنی کسی وجود دارد که خیر شما را تشخیص میدهد، ما خیر را به اطرافیان خود تحمیل میکنیم، مثلا به همسرمان موقع مهمانی رفتن میگوییم «برو لباس آبی رنگ رو بپوش»، بنابراین این بخش دیگری از گفتمان غالبی است که ما در آن زندگی میکنیم.
دکتر رضا اکبرینوری، دستیار وزیر ارتباطات در امور حقوق شهروندی در پایان گفت: تقدم خیر بر حق یعنی رابطهای بین زمین و آسمان وجود دارد، عدهای این رابطه را تشخیص میدهند و ما به تبعیت از آن عده باید از خیر تشخیص داده شده تبعیت کنیم؛ در دوران حاکمیت کلیسا هم جامعه همینطور بود، غرب هم این دوران را پشت سر گذاشت و به جایی رسید که تقدم خیر بر حق جای خود را به تقدم حق بر خیر داد، به جایی که ما میتوانیم از حق در برابر خیر دفاع کنیم و جایی که فرد حق دارد خیر خود را خودش تشخیص دهد.