استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی:در نظام شناور بدون مداخله، بیشتر بودن نرخ تورم داخل در مقایسه با تورم در کشورهای شریک تجاری، با تقلیل ارزش پول داخلی و افزایش ارزش پول شرکای تجاری باعث افزایش صادرات کشور و کاهش واردات می شود و تراز جاری پرداخت های خارجی را بهبود می بخشد.
به گزارش عطنا به نقل از بنکر، دکتر مهدی تقوی نوشت: بر اساس نظریه برابری قدرت خرید، نرخ ارز تابعی از نسبت شاخص قیمت داخل به خارج یا نسبت تورم داخل به خارج است؛ بنابراین تفاضل مثبت نرخ تورم داخل با خارج باید باعث تقلیل ارزش پول داخل و افزایش ارزش پول خارج شود. در نظام نرخ ارز شناور بدون مداخله دولت، عرضه و تقاضای پول ها در بازارهای ارز رابطه بین دو پول را مشخص می کند.
در نظام نرخ ارز شناور با مداخله، که شناور کثیف خوانده می شود، دولت به خاطر برخی ملاحظات اقتصادی در بازار ارز مداخله می کند. مثلا ارزش پول داخلی را با وجوداینکه به خاطر بیشتر بودن نرخ تورم داخل، از خارج باید کاهش یابد، ثابت نگاه می دارند. ارزش بیش از حد پول داخل باعث می شود که به خاطر کاهش نیافتن ارزش پول داخلی واردات ارزان و صادرات گران شود.
از سویی قاچاق کالا و واردات کالاهای رقیب تولید داخلی نیز باعث ورشکستگی بسیاری از تولیدکنندگان و بستن بسیاری از واحدهای تولیدی شده است.
اثر مداخله دولت در بازار ارز بدین شکل، قدرت رقابت صادرکنندگان و صادرات را کاهش و به دلیل عدم افزایش قیمت واردات، تقاضا برای واردات را افزایش می دهد. بدین ترتیب، خالص صادرات که تفاوت بین صادرات و واردات است، کاهش یافته و باعث کاهش درآمد ملی می شود.
در نظام شناور بدون مداخله، بیشتر بودن نرخ تورم داخل در مقایسه با تورم در کشورهای شریک تجاری، با تقلیل ارزش پول داخلی و افزایش ارزش پول شرکای تجاری باعث افزایش صادرات کشور و کاهش واردات می شود و تراز جاری پرداخت های خارجی را بهبود می بخشد. افزایش صادرات تولید داخل را بالا می برد و اشتغال در داخل را افزایش می دهد. کاهش واردات نیز باعث افزایش مصرف کالاهای داخلی شده و همین اثر مثبت را بر نرخ رشد، تولید ملی و اشتغال می گذارد. در سالهای اخیر، مداخله دولت در بازار ارز باعث ارزش بیش از واقع و مصنوعی ریال در برابر سایر پول ها شده است.
از سویی قاچاق کالا و واردات کالاهای رقیب تولید داخلی نیز باعث ورشکستگی بسیاری از تولیدکنندگان و بستن بسیاری از واحدهای تولیدی شده است. در حال حاضر، بسیاری از تولیدکنندگان به دلیل عدم امکان رقابت با واردات، تولید خودشان را رها کرده و خود واردکننده همان تولیدات شده اند و بعضا با همان نام تولیدکننده، کالای خود را به نام مواد اولیه یا کالای واسطه ای وارد کرده و فقط آن را بسته بندی و به بازار روانه می کنند.
این واردکنندگان شکل تولیدکنندگی خود را حفظ کرده اند؛ چون از مزایای آن بهره مند می شوند، ولی در عمل تولید واقعی و اشتغال آفرینی ندارند؛ مثال دراین باب بسیاری از ماشین سازان ما و تولیدکنندگان لوازم خانگی و ... هستند. با نرخ ارز مدیریت شده ، صادرات دیگر مقرون به صرفه نبوده و صادرکنندگان و تولیدکنندگان کالاهای صادراتی، به واردکننده تبدیل خواهند شد واین خطر بزرگی برای اقتصاد مملکت محسوب می شود.