استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی: در سالهای اول ظهور اینترنت در کشورهای غربی، دسترسی برای همه با هر شرایطی فراهم نبود. بچههای زیر 16 سال در کتابخانهها و با ارائه تعهد و با اطلاع و آگاهی والدین میتوانستند از اینترنت استفاده کنند و هنوز هم سیستمهای کنترلی متعددی برای حضور کودکان در فضای مجازی وجود دارد، اما تجربه زیستی ما با اینترنت، توسط بخش خصوصی شکل گرفت!
دسترسی نوجوانان به فضای مجازی و تاثیرپذیری آنها از این فضا دغدغهای است که نمیتوان آن را انکار کرد، اما در این باره باید این نکته را در نظر داشت که فضای مجازی یکی از زمینههای تاثیرگذار در رفتار و سرنوشت نوجوانان است. همچنین مسیر مواجهه و استفاده جامعه ایرانی از این فضا بدرستی طی نشده است.
توجه و تامل بر این دو مساله و احتمالا نکات مرتبط دیگر شاید بتواند راهکارهایی پیشروی متولیان امر قرار دهد.
نوجوانان از چهار زمینه متفاوت تاثیر میگیرند؛ نهاد خانواده، مدرسه، همبازیها و همکلاسیها که گروههای همتا نام دارد و حالا چند سالی است که فضای مجازی نیز به این مجموعه اضافه شده است.
به عبارت دیگر تاثیرپذیری نوجوانان از مدرسه به موازات خانواده و گروه همتایان رخ میدهد و حتی میزان تاثیرپذیری آنها از فضای مجازی بسیار کمتر از تاثیری است که از مجموع سه زمینه دیگر دریافت میکنند.
بنابراین هر برنامه یا اقدامی در زمینه ساماندهی استفاده از فضای مجازی برای نوجوانان، پیش از هر چیز باید با بررسی هر چهار زمینه و تعیین و احتمالا تفکیک همه زمینههای نامبرده صورت گیرد. به عبارتی، باید دید نوجوانان از خانواده، مدرسه و همتایان خود تا چه اندازه و در چه مواردی تاثیر میگیرند و در کنار این سه، تاثیرگذاری فضای مجازی نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
بیشک این تحلیل و بررسی با توجه به گونههای مختلف مدارس در کشورمان که طیفی از مدارس غیرانتفاعی تا مدارس حاشیه شهرها را شامل میشود و با توجه به تفاوت رفتاری و سطح دانش و آگاهی گروه همتایان و والدین در اقشار جامعه، کار چندان سادهای نیست.
به اعتقاد من در کنار این تحلیلها و بررسیها، لازم است یه یاد بیاوریم که نوع آشنایی و مواجهه ما با اینترنت و فضای مجازی چطور بوده و چه مسیری را طی کرده که امروز در این نقطه ایستادهایم.
در سالهای اول ظهور اینترنت در کشورهای غربی، دسترسی برای همه با هر شرایطی فراهم نبود. بچههای زیر 16 سال در کتابخانهها و با ارائه تعهد و با اطلاع و آگاهی والدین میتوانستند از اینترنت استفاده کنند و هنوز هم سیستمهای کنترلی متعددی برای حضور کودکان در فضای مجازی وجود دارد، اما تجربه زیستی ما با اینترنت، توسط بخش خصوصی شکل گرفت! کافینتها خدمات اینترنتی ارائه میکردند، بدون اینکه متولیان و مسئولان به این امر توجه داشته باشند که در بخش خصوصی دغدغه سلامت جامعه اگر هم وجود داشته باشد، اولویت اصلی نیست.
در سالهای آخر دهه 70، بسیاری از ما در کافینتها برای استفاده از اینترنت به صفحات مستهجنی برخوردهایم که توسط نفرات قبلی دیده شده بود و صاحبان کافیشاپها فقط با بستن این صفحات از کنار اتفاقات در حال وقوع میگذشتند. این شروع آشنایی ما با اینترنت است و حالا در نقطهای هستیم که نمیتوان و نباید حق انتخاب و دسترسی را برای هیچ فرد و حتی نوجوان محدود کرد، البته پیش از آنکه اطلاعات و آگاهی لازم در این زمینه به افراد ارائه شود، ما باید ضمن ایجاد دسترسی به همه کاربران و بخصوص نوجوانان، آگاهی و هشدار میدادیم. دولت، مردم یا نخبگان باید اعلام میکردند چه نکاتی باید در این فضا مورد توجه و مراقبت قرار بگیرد، اما این اتفاق نیفتاد. برخورد ما در این زمینه بیشتر تکنولوژیک بود؛ سرعت را کم کردیم، پهنای باند را کاهش دادیم، فیلترینگ ایجاد و دسترسیها محدود شد، بیخبر از آنکه چند سال بعد فناوری رشد میکند و همه این محدودیتها از بین میرود و ناکارآمد میشود.
حتما در شرایط فعلی هم راهکارهایی وجود دارد و شاید در این زمینه بتوان پیشنهادهای راهبردی ارائه کرد که در یادداشت دیگری به آن خواهم پرداخت.