حضور اجتماعی زنان در دورههایی از تاریخ ایران با محدودیتهایی گسترده روبهرو بود. بخشی مهم از زنان ایرانی به دلیل باورهای سنتی یک جامعه پیچیده چندهزار ساله، از جایگاهی در میان گستره فعالیتهای اجتماعی برخوردار نبودند.
به گزارش عطنا، گزارشی درباره تاریخچه پزشکی در میان زنان به قلم آبان روزگار، روزنامهنگار در شهروند منتشر شده است. متن آن به شرح زیر است:
حضور اجتماعی زنان در دورههایی از تاریخ ایران با محدودیتهایی گسترده روبهرو بود. بخشی مهم از زنان ایرانی به دلیل باورهای سنتی یک جامعه پیچیده چندهزار ساله، از جایگاهی در میان گستره فعالیتهای اجتماعی برخوردار نبودند.
این محدودیتها به ویژه در جامعههای شهری بیشتر به چشم میآمد. زنان در مناطق روستایی دستکم در چرخه اقتصادی حضوری چشمگیر داشتند که موجب میشد کارکردهایی در حوزه فعالیتهای جمعی بیابند. در شهرها اما اینگونه نبود.
حضور اجتماعی زنان در سدههای اخیر تاریخ ایران با دهههای پایانی دوره قاجار پیوند میخورد، آنجا که دگرگونیهایی فراوان در زمینه حکومتداری و اداره جامعه رخ داد و اندیشهورزان و روشنفکران ایرانی توانستند دگرگونیهایی به ویژه در زمینه اجتماعی پدید آورند. پیروزی جنبش مشروطه ایران سرآغاز رسمی چنین دگرگونی گسترده به شمار میآید.
وضعیت پس از این رخداد بزرگ سیاسی و اجتماعی آرامآرام برای تغییر جایگاه زنان و حضور آنان در اجتماع فراهم آمد. نیاز جامعه برای بهکارگیری زنان در پارهای زمینهها و مشاغل، اهمیتی فراوان در آسانسازی ورود زنان به عرصه اجتماع در ایران داشت. فعالیتها و زمینههایی از پیش در این میانه وجود داشت که موجب میشد با دگرگونی در نگرشها، زنان از همان بسترها به گستره فعالیت اجتماعی وارد شوند.
حضور در گستره جامعه و کنشهای اجتماعی زنان در نیمه دوم حکومت قاجارها در ایران افزایش یافت. برقراري ارتباط گسترده سياسي و نظامي با اروپا و کشورهای همسایه همچون عثمانی و روسیه در اواخر دوره قاجار آرامآرام شرایط را دگرگون کرد.
انجام اصلاحات سیاسی و آموزشی، تشكيل وزارت علوم، فرستادن دانشجو به اروپا، بنیانگذاری مدرسه به سبك نوين، انتشار روزنامههاي دولتي و رونق ترجمه و نشر كتاب، شرایط اجتماعی ایرانیان را به ویژه در شهرهای بزرگ با دگرگونی روبهرو ساخت و شرایط زنان نیز به پیروی از آن تغییر کرد. بخشی از زنان ایرانی، توجه بیشتر به سوادآموزی اجباری و همگانی، حمایت از تحصیل دختران و زنان و نیز رعایت بهداشت آنان را خواستار شدند.
آنگونه که سندها و منابع تاریخی مینمایانند، دگرگونیهای فراوان در لایههای گوناگون زندگی سیاسی و اجتماعی ایرانیان پس از پیروزی جنبش مشروطیت ایران، پدیدار شد؛ پررنگی و گسترش حضور زنان در جامعه از دستاوردهای آن دگرگونی بزرگ به شمار میآمد. پیش از آن نیز با برخی دگرگونیهای محدودتر در دوره ناصرالدین شاه قاجار، پیش از رخداد جنبش مشروطیت، با فعالیتهای اجتماعی زنان روبهرو میشویم. فعالیت در حوزه آموزش و راهاندازی مدرسههای نوین دخترانه و دانشآموزی دختران برخی خانوادهها در آن مدرسهها، از جمله جلوههای این حضور بوده است.
فعالیت در حوزه طب نیز از دیگر زمینههایی برشمرده میشود که زنان پس از دگرگونیهای اجتماعی در میانههای دوره قاجار بدینسو در آن توانستند حضور یابند. ادوارد پولاک، پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه در سفرنامه خود «ایران و ایرانیان» از فعالیت چند زن کحال (چشمپزشک) در تهران یاد میکند که به دلیل مهارتشان در درمان بیماریها پرآوازه بودند.
داروسازی به شیوه سنتی نیز از دیگر حوزههایی بوده که از حضور زنان در آن آگاهایم. پولاک به زنانی اشاره دارد که داروهای گیاهی را خوب میشناختند و برای افراد، دارو تجویز می کردند. دگرگونیهایی که بر اثر فعالیتهای گسترده اندیشهورزان جامعه در اواخر دوره قاجار پدیده آمد، در کنار فراوانی مشکلات و دشواریهای موجود در حوزه پزشکی و بهداشتی این بخش از جامعه، به تاسیس بیمارستان ویژه زنان با پزشکان و پرستاران آموزشدیده زن انجامید.
مریضخانه نسوان (اميراعلم) درسال ١٣٣٥ قمري به منظور ايجاد زايشگاه و تربيت پرستار و ماما تاسيس شد. چون پزشکان مرد از معاینه زنان منع ميشدند، چند پزشک زن غیر ایرانی از جمله مادام فراس يكنا، مادام درمپس، دكتر پن و دكتر سركيسيان که در قابلگی و بیماریهای زنان تخصص داشتند به ایران دعوت و در مريضخانه نسوان استخدام شدند.
همچنین برای محدود کردن فعالیتهای قابلههای سنتی و تشویق دختران و زنان جوان به فراگیری علوم مرتبط با این حوزه، احمد بَدِر، وزیر وقت معارف در سال ١٢٩٨ خورشیدی پس از تاسیس دارالمعلمات مقرر داشت ده نفر از شاگردان مدرسه هفتهای سه روز به تحصیل قابلگی و بیماریهای زنان بپردازند. این رخداد، پایه آموزش مامایی به صورت علمی در ایران به شمار میآمد.
نخستین آموزشگاه مامایی به نام «مدرسه قابلگی» به این ترتیب با ده نفر شاگرد در مریضخانه نسوان پایه گذارده شد. با توجه به این که شیوههای سنتی درمان و زایمان در ایران از نفوذ و گسترشی فراوان برخوردار بود در آغاز اندک به چنین مرکزهایی مراجعه میشد. روشهای علمی اما آرامآرام در کنار باورهای سنتی مورد توجه قرار گرفت.
با افزایش مراجعات، مرکزهای آموزشی برای تربیت متخصصان مامایی و پرستاری در نقاط گوناگون کشور تاسیس شد و زنان در حوزه پزشکی و بهداشت حضوری فعال یافتند. فعالیت زنان در زمینه تولید داروهای سنتی، با ورود پزشکی نوین به ایران در اواخر دوره قاجار و سراسر روزگار پهلوی اول، به تربیت نخستین زنان داروساز انجامید.
آنگونه که سندهای تاریخی نشان میدهند اقدس غربی و اختر فردوس، نخستین زنانی بودند که در دوره پهلوی اول با تحصیل در حوزه داروسازی در دانشگاه تهران، به عنوان نخستین زنان دکتر داروساز در ایران دانش آموختند. تصویرهای تاریخی که در بایگانیها به جای ماندهاند، یکی از آنان را بیشتر به ما میشناسانند. اقدس غربی، فرزند نصرالله خان غربی و بتول شرقی، گویی نام خود و خانوادهاش با داروسازی نوین در ایران گره خورده است.
پدر او میرزا نصرالله خان آنگونه که آرشیو دنیای زنان در عصر قاجار به نقل از خانوادهاش آورده است پسر عصمت خانم و میرزا آقا خان بود که در کالج آمریکایی تهران تحصیل کرد و حرفه داروسازی را پیش گرفت. او مؤسس داروخانه غربی ۱۳۳۱ قمری، نخستین داروخانه نوین ایران، در خیابان چراغ برق تهران بود. او با دخترعمهاش بتول شرقی ازدواج کرد که اقدس، دستاورد این پیوند بود.
در یک تصویر جالب که در بایگانی دیجیتال «آرشیو دنیای زنان در عصر قاجار» برجای مانده، احتمالا نخستین دانشجویان یا دانشآموختگان داروسازی نوین را در ایران به نمایش گذاشته است. این تصویر، اقدس غربی، دختر بتول شرقی و نصرالله غربی را به همراه اختر فردوس، نخستین زنان دانشآموخته داروسازی در ایران مینمایاند. اقدس غربی، آن دختر با لباس تیره در میانه جمعیت است که به همراه دختر دیگر، نخستین زنان دکتر داروساز در ایران نام گرفتهاند.