مطبوعات، محصول یک جامعه توسعهیافته و به عنوان چهارمین رکن دموکراسی، بعد از سه مقوله مشارکت فعال شهروندان در فرآیندهای اجتماعی، شفافیت کنشها و پاسخگو بودن حکومت، زمینه را برای استقرار و تداوم مردمسالاری میسر میسازند. استفاده از مطبوعات و رونق آن حتی هنوز هم با وجود فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، معیاری برای اندازهگیری میزان پیشرفت و توسعه هر کشوری است و با این تعاریف، وضعیت مطبوعات در شهرستانهای کشور اهمیت ویژهای دارد، اما شواهد و قرائن حاکی از آن است بجز چند شهر بزرگ کشور، در دیگر شهرها و مراکز استانها هیچ روزنامهای منتشر نمیشود، هفتهنامهها و حتی ماهنامهها با وقفه و نامرتب منتشر میشوند و عمده نشریات خالی از محتوا و پر از اطلاعیههای بازرگانی و تبلیغات تجاری هستند. استادان و فعالان عالم رسانه درباره علل و چرایی سرنوشت مطبوعات در شهرستانها به نکاتی اشاره میکنند که از سهلانگاری و بیتوجهی دولت، دستاندرکاران رسانهها و حتی خود مردم به این رکن مهم توسعه و پیشرفت حکایت دارد.
به گزارش عطنا، روزنامه جامجام در گزارشی که چهارشنبه، 17 خرداد در این روزنامه منتشر شد به بررسی مشکلات و چالشهای مطبوعات محلی پرداخته است.
مطبوعات، محصول یک جامعه توسعهیافته و به عنوان چهارمین رکن دموکراسی، بعد از سه مقوله مشارکت فعال شهروندان در فرآیندهای اجتماعی، شفافیت کنشها و پاسخگو بودن حکومت، زمینه را برای استقرار و تداوم مردمسالاری میسر میسازند. استفاده از مطبوعات و رونق آن حتی هنوز هم با وجود فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، معیاری برای اندازهگیری میزان پیشرفت و توسعه هر کشوری است و با این تعاریف، وضعیت مطبوعات در شهرستانهای کشور اهمیت ویژهای دارد، اما شواهد و قرائن حاکی از آن است بجز چند شهر بزرگ کشور، در دیگر شهرها و مراکز استانها هیچ روزنامهای منتشر نمیشود، هفتهنامهها و حتی ماهنامهها با وقفه و نامرتب منتشر میشوند و عمده نشریات خالی از محتوا و پر از اطلاعیههای بازرگانی و تبلیغات تجاری هستند.
استادان و فعالان عالم رسانه درباره علل و چرایی سرنوشت مطبوعات در شهرستانها به نکاتی اشاره میکنند که از سهلانگاری و بیتوجهی دولت، دستاندرکاران رسانهها و حتی خود مردم به این رکن مهم توسعه و پیشرفت حکایت دارد!
دکتر محمدمهدی فرقانی، استاد ارتباطات و روزنامهنگاری، وضعیت مطبوعات شهرستانی را به دو برهه پیش و پس از ظهور اینترنت و فضای مجازی تقسیم میکند و درباره فاصلهای که بین مطبوعات شهرستانها و مطبوعات پایتخت وجود دارد، به جامجم توضیح میدهد: این فاصله تا حدی طبیعی است، چراکه بیشتر امکانات در تهران جمع شده و زمینههای تولید خبر و دستگاههای دیوانسالاری نیز در تهران تمرکز دارند.
به گفته این استاد ارتباطات، در تاریخ مطبوعات در ایران نه امکاناتی چون چاپخانه و لیتوگرافی و امثال آن در شهرستانها وجود داشته و نه شبکه توزیع و فروش مطبوعات. نیروی انسانی آموزش دیده و صاحب ذوق به اندازه کافی در شهرستانها نیست و سرمایه کافی برای مطبوعات وجود نداشته است. پس این نشریات در بهترین حالت، حداکثر بر د استانی داشتند و نه بیشتر از آن.
دکتر فرقانی با اشاره به این که نشریات شهرستانی همیشه از نظر تیراژ ضعیف، از منظر ساختار نارسا و از لحاظ مالی بیبنیه بوده و هستند، اینترنت را تا حدی در جهت انتشار محتوای بومی و محلی در سطح ملی و حتی بینالمللی موثر میداند، اما تاکید میکند: هنوز بسیاری از محدودیتهای قبلی سر جای خودش هست. حوزه انتشار توسعه پیدا کرده و امکان دسترسی مخاطب به محتوا از طریق اینترنت فراهم است؛ اما محتوای تولید شده در شهرستانها همچنان ضعیف است. هنوز به لحاظ فنی، نیروی انسانی و مالی مشکلاتی وجود دارد و به دلیل تنگنظریها و دشواریهایی که در مناطق دور از پایتخت وجود دارد، امکان توسعه نشریات وجود ندارد.
این مدرس روزنامهنگاری، فقر مخاطب را به همه مسائل مطرح شده اضافه میکند و درباره مسئول و متولی بهبود شرایط مطبوعات محلی تصریح میکند: فراهم کردن امکانات لازم برای رشد مطبوعات چیزی نیست که از دولتها توقع داشته باشیم. اگر قائل به این هستیم که مطبوعات باید توسط بخش خصوصی تاسیس و اداره شود که بتوانند استقلال خود از بودجه دولتی و در نتیجه از دستگاههای دولتی را حفظ کنند، باید بخش خصوصی قادر باشد زمینهها را خودش فراهم کند، اما با در نظر گرفتن این نکته که فعالیت مطبوعاتی، کنشی فرهنگی و توسعهای به حساب میآید، میتوان توقع داشت در کشورهای در حال توسعه، دولت کمکهایی برای سرپا ماندن مطبوعات، حفظ حیات آنها و ایجاد قدرت رقابت در اختیارشان بگذارد به شرط آن که به وابسته شدن به دستگاههای دولتی منجر نشود و استقلال مطبوعات شهرستانی از بین نرود.
دکتر علیاکبر قاضیزاده، به عنوان پژوهشگر و استاد ارتباطات بر این عقیده است که در شهرستانها و بخصوص در شهرهای کوچک، مسئولان اجرایی توقعات زیادی از روزنامهها دارند و مطبوعات را بولتنی تصور میکنند که باید به صورت سیستماتیک گزارش عملکرد آنها را منتشر کنند.
این استاد ارتباطات توضیح میدهد: توقع مسئولان در شهرستانها این است که مطبوعات بومی هر روز آمار خدمات بسیار و عملکرد مثبت و مفید آنها را منعکس کنند و خدای نکرده به دنبال معایب نروند، در حالی که در شهری مانند تهران که بیشتر نهادهای دولتی و غیردولتی متمرکز هستند، تحمل کمی بیشتر است.
وی توضیح میدهد، در چنین شرایطی روزنامهنگاران در شهرستانها به طور طبیعی ترجیح میدهند به دنبال دردسر نروند. در نتیجه وارد حیطه نقد نمیشوند و وظایف حرفهای خود را نادیده میگیرند.
این استاد ارتباطات نتیجه چنین روندی را انتشار مطبوعاتی میداند که در آنها از مردم و مطالباتشان خبری نیست و چون مخاطب تصویری از خودش و آمالش در این مطبوعات نمیبیند، تمایلی به خرید و مطالعه آنها ندارد.
دکتر قاضیزاده، دشواریهای حرفه خبرنگاری در شهرستانها و نبود درآمد کافی را از دلایلی میداند که روزنامهنگاران خواسته یا ناخواسته به گرفتن آگهی و فعالیت اقتصادی روی بیاورند، اما مسأله مطبوعات شهرستان پیش از هر چیز به دست خود روزنامهنگاران قابل حل است.
از نگاه این پژوهشگر ارتباطات، روزنامهنگاران در هر جایی و بخصوص در شهرستانها باید در حرفه خود تخصص و هوشمندی داشته باشند و با وجود همه دشواریها طوری بنویسند که هم مسائل را مطرح کنند و هم خودشان گرفتار حواشی و دردسر نشوند. وی تاکید میکند: طبیعی است کسی که از هوشمندیها و ظرافتهای این حرفه آگاه نیست با خطرات بسیاری هم روبهرو شود.
بهمن زینالدین، جانشین مدیرمسئول روزنامه زایندهرود اصفهان، اهم مشکلات روزنامهنگاری در شهرستانها را با مسائل اقتصادی مرتبط میداند. از نگاه او فعالیت غیرقانونی به بهانههای فرهنگی، اما با طمع اقتصادی یکی از بیماریهای مهم مطبوعات در شهرستانهاست. این فعال مطبوعاتی تصریح میکند: زیرساختهای فنی مطبوعات در بسیاری از استانها ازجمله اصفهان، در دست افرادی است که دغدغه فرهنگی ندارند و به سودآوری اقتصادی فکر میکنند. بهمن زینالدین تصریح میکند: اداره ارشاد اصفهان تاکنون توانایی و قاطعیتی برای هدفمند و قانونی کردن آگهیها نداشته و با دادن مجوزهای مغایر با قانون مطبوعات به کانونهای تبلیغاتی، تیشه به ریشه ارتزاق مطبوعات اصفهان زده است. زینالدین انتشار نیازمندیهای غیرقانونی را که بدون ضمیمه شدن به روزنامه پخش میشوند، از دیگر مشکلات مطبوعات این استان میداند که گلوی ارتزاق مطبوعات محلی را فشرده و بخشی از مخاطب این روزنامهها را گرفته است.
جانشین مدیرمسئول روزنامه زایندهرود، همچنین عملکرد برخی روابط عمومیهای غیرحرفهای در برخی ادارات اصفهان را دلیل سوق دادن روزنامهها به سمت فعالیتهای اقتصادی میداند و تشریح میکند: قانون برای آگهیهای مزایده و مناقصه، چاپ دو نوبت در دو روزنامه را تکلیف کرده، ولی متأسفانه شاهدیم برخی مدیران با بیان این که مزایده تشریفاتی است و قبلا پیمانکار مشخصشده، فقط یک بار آگهی را برای رفع تکلیف چاپ میکنند یا تقاضای چاپ غیرقانونی آگهی مزایده در تاریخ گذشته را دارند! عدم حمایت از مطبوعات سبب میشود سالانه دهها مورد تعدیل نیرو در این رسانهها صورت بگیرد.
وی همچنین وجود رسانههای متمول دولتی را از دیگر دلایل برهم خوردن قاعده رقابت سالم مطبوعات در اصفهان میداند و تاکید میکند: وقتی مدیران اقتصادی با تخصص غیرمرتبط برای پستهای فرهنگی حکم میگیرند، باید منتظر عواقب ناخوشایند دیگری هم باشیم. تمام این مسائل باعث شده مطبوعات محلی تنگناهای مالی فراوان داشته باشند، رشد نکنند، مخاطب اقبالی به آنها نداشته باشد و در نتیجه دکهداران هم روی خوشی به فروش مطبوعات محلی نشان ندهند و زنجیرهای از مشکلات متعدد ایجاد شود.