جامعهپذیری سیاسی رمز بقا و مشروعیت نظام سیاسی است، ضمن آنکه مشارکت در انتخابات یکی از بارزترین مصادیق آن است و «رسانهها» در مقام مهندسان افکار عمومی نقش مهمی در انتخابات دارند. این در حالی است که تصمیمگیری عقلانی که مبتنی بر عینیت و امور واقع است مانع تشکیل پوپولیسم میشود.
به گزارش عطنا، نشست «سخنرانی دانشجویی با موضوعیت انتخابات» در طی دو پنل با حضور دانشجویان کارشناسی ارشد و کارشناسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی به همت انجمن علمی- دانشجویی این دانشکده شنبه، 23 اردیبهشتماه در سالن شهید بهشتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
در ابتدای پنل اول، هاشم قادری در خصوص تعریف «پوپولیسم» به عنوان شکلی از سیاست تودهای که ایده مرجعدهی آن بر مردم و نخبگان استوار است، اظهار کرد: پوپولیسم عبارت است از یک ایدئولوژی خرد که جامعه را به دو گروه متضاد و جدا از هم یعنی «نخبگان» فاسد و «مردم» اصیل و فاضل تقسیم میکند.
قادری ادامه داد: برای پوپولیسمها مفهوم مردم، مفهومی گنگ است که در شعارهای انتخاباتی نیز بسیار به کار میرود، در حالیکه مشخص نیست که آیا منظور از مردم کل جامعه است یا اکثریت، آیا بخشی از یک فرهنگ است یا تمدن.
وی در مورد نخبگان، گفت: نخبگان گروهی دارای امتیازهای ویژه نسبت به مردم عادی هستند که در پوپولیسم، آنها فاسد شناخته شده و کسانی هستند که جامعه را به انحطاط کشاندهاند همچنین آموزش، مالکیت، فرهنگ، انحصار قدرت و... را در اختیار دارند.
قادری با بیان اینکه پوپولیسم در چه شرایطی شکل میگیرد، خاطرنشان کرد: ادوارد شینز معتقد است زمانی که مردم از نظم تحمیلی طبقه ممتاز به ستوه آمده باشند پوپولیسم شکل میگیرد، «بحرانهای اجتماعی و اقتصادی» به عنوان اولین شرط ظهور پوپولیسم میتواند واقعی و یا ساختگی بوده و پاسخی به مدرنیته، استعمار و حتی جهانی شدن و توسعه اقتصادی باشد.
این دانشجوی ارشد دانشکده حقوق و علوم سیاسی موارد دوم و سوم ظهور پوپولیسم را این چنین برشمرد: «عدم شفافیت نهادهای سیاسی جامعه» و «ظهور یک رهبر فرهمند» که تودهها را با بیان خاصی به سمت اهداف سیاسی خود بسیج میکند از شرایط دیگر ظهور پوپولیسم هستند.
برای انتخاب کاندید انتخاباتی باید ویژگیهای منفی و مثبت آنها را در نظر گرفت و بعد به تجزیه و تحلیل پرداخت ضمن آنکه تجزیه و تحلیل باید روشمند و نظاممند باشد و از دانش دیگران بهرهگیری شود.
وی بیان کرد: در ایران، پوپولیسم را باید به عنوان یک استراتژی و نه یک نوع ایدئولوژی یا جنبش سیاسی در نظر گرفت، اصولاً آنها در هر بستری با یک نحو خاصی به وجود میآیند، ضمن آنکه یک فردی است که با به کارگیری قدرت خویش مبتنی بر پشتیبانی از تودههای مردم به صورت مستقیم و بیواسطه آنها را در جهت هدف سیاسی خود بسیج میکند.
قادری به ویژگیهای پوپولیسم اشاره کرد و گفت: در کانون قراردادن مردم (چه تعداد مردم بیشتر باشد پایگاه اجتماعی آنها مستحکمتر میشود)، بومیگرایی (در هر بستری به وجود میآید)، ضدیت و ناسازگاری با نظامهای مبتنی بر نمایندگی (سیاست را امری کثیف میدانند و با پرهیز از پیچیدگیهای نظامهای سیاسی طرفدار سادگی و صراحت در اندیشهاند) از جمله این ویژگیها هستند.
او همچنین سایر ویژگیهای پوپولیسم را این چنین برشمرد: رهبری فرهمند (ادعای تجسم اراده ملت دارد و انعکاس تعلقات مردم است)، زیرسوال بردن نظم موجود، مخالفت با نهادها، بیتوجهی به سیاستهای اقتصادی و دیگرسازی و دشمنتراشی (نخبگان در حاکمیت به عنوان درونمرزی و مهاجران و بیگانگان به عنوان برونمرزی).
این دانشجو در پایان سخنانش، نتایج پوپولیسم را اینگونه گفت: آسیب زدن به نظام دموکراسی، برهم زدن تعادل و توازن جامعه، کنار گذاشتن حاکمیت قانون، ایجاد رژیمی مبتنی بر اراده ملت که امکان حضور فاشیسم و نازیسم از آن است، ایجاد فضای دوقطبی بین مردم و نخبگان، اجازه دادن به نیروهای افراطی و بنیادگرا برای ورود به عرصه و کند شدن روند سیاسی بر جامعه مدنی.
محمدعلی موسوی از دیگر افراد حاضر در این پنل به مفهوم «آنتاگونیسم» به معنی تخاصم پرداخت و گفت: آنتاگونیسم یعنی وجود یک سری هژمونیهای قدرت در سطح جامعه که دارای استراتژیهای معطوف به خود هستند و میخواهند به واسطه آنها در سطح جامعه تغییر و تحول ایجاد کنند.
موسوی ادامه داد: در این شرایط شاهد دگرسازی و ایجاد دوست و دشمن هستیم که هدف حذف یکدیگر در رقابت است در نتیجه عرصه سیاسی، عرصه پیکارجویی برای حذف میشود ضمن آنکه اینها در فضای فاشیستی شکل میگیرد.
او در مورد فضای «تخالفی»، گفت: بعد از تعدیل فضاهای فاشیستی در قرن 21، یک فضای تخالفی ایجاد میشود یعنی وجود یک سری اختلافاتی که به واسطه یک اجماع عقلانی نمیتوانیم بر روی آنها اجماع کنیم اما همدیگر رو به رسمیت شناخته و برای حذف همدیگر تلاش نمیکنیم.
موسوی افزود: تلاش ما در این فضا، بسط گفتمان خود در عرصه اجتماعی است ضمن آنکه به واسطه بسط استراتژیک و شکلگیری هژمونیهای قدرت، سیاست شکل میگیرد و این ناشی از وجود پارادایمهایی است که هر کدام سعی دارند در سطح اجتماعی پیاده کنند.
این دانشجو خاطرنشان کرد: وقتی در جامعهای، چتر بزرگی از هژمونی قدرت باشد که همه گروهها بخواهند به واسطه آن عمل کنند مرگ سیاست روی میدهد و در نتیجه فضا، فضای تغییر و تحول و بهبودی نیست و هدف کسب قدرت است و این در حالی است که رقبا با استفاده از تخریب دیگری و اغوا به جای اقناع سعی در کسب قدرت دارند.
وی افزود: در چنین جامعهای تمام احزاب، گروهها و کاندیداها هر کدام به نحوی در کنش و رفتار، سعی در ترغیب و ترویج پوپولیسم دارند و راه مقابله با آن شکلگیری سطح عقلانیت و تغییر ساختار است.
در ادامه حمید نصیر در خصوص تعریف عقلانیت در حوزه تصمیمگیری اظهار کرد: یعنی از مستندات با طی کردن یک فرآیند استدلال منطقی برای تصمیمگیری بهرهگیری کنیم، نقطه شروع یک کنشگر سیاسی برای داشتن یک انتخاب عقلانی در ابتدا امور بیرون از ذهن او است، در حالیکه نقطه شروع کنشگر غیرعقلانی ذهنیت او است.
نصیر ادامه داد: تصمیمگیری عقلانی مبتنی بر عینیت و امور واقع است و برای این کار باید مسئله جمعآوری واقعیات و مستندات را در نظر داشت، مثلاً برای انتخاب کاندید انتخاباتی باید ویژگیهای منفی و مثبت آنها را در نظر گرفت و بعد به تجزیه و تحلیل پرداخت ضمن آنکه تجزیه و تحلیل باید روشمند و نظاممند باشد و از دانش دیگران بهرهگیری شود.
وی افزود: افرادی که کنش غیرعقلانی اتخاذ میکنند به پوپولیسم دامن میزنند چون سیاستمدارهای پوپولیسم دنبال احساسات مردم هستند و کنش عقلانی مانع مهمی در سطح مردم و سیاستمدارها است که جلوی پوپولیسم گرفته شود.
طیبه حاتمی با بیان اینکه اعتماد سیاسی میزان نگرش مثبت و عامیانه مردم نسبت به نظام، نهادها و کنشگران سیاسی در جامعه است، گفت: این نهادها آنچه را که با ترجیحات سیاسی مردم درستتر است انجام میدهند.
حاتمی اضافه کرد: انتخابات یکی از سطوح مشارکت سیاسی است که از شاخصهای توسعهیافتگی و دموکراتیک به حساب میآید بر همین اساس، دولتها سعی در جلب مشارکت حداکثری مردم دارند و مشارکت یکی از ضرورتهای نظام سیاسی در قرن 21 است.
وی ادامه داد: انتخابات به عنوان یک رفتار سیاسی در هر جامعه جهت حمایت، اصلاح و تغییر صورت میگیرد، در نظریه دموکراسی میزان اعتماد به دولت با میزان رای مردم به آن سنجیده میشود، یعنی هرچقدر رای بیشتر باشد دولت قابل اعتمادتر به نظر میرسد.
این دانشجو خاطرنشان کرد: مورد دیگر در تعیین میزان اعتماد به ظاهر دولت برمیگردد یعنی دولت با ظاهر دموکراتیک قابلیت بیشتری برای اعتماد دارد در صورتی که دولتهای استبدادی و غیردموکراتیک بیشتر مورد بدبینی قرار میگیرند.
او گفت: اعتماد مهمترین عنصری است که افراد را به داشتن ارتباطات دوسویه یا چندسویه تشویق کرده و منجر به تعاون و همکاری در جامعه میشود.
حاتمی با بیان اینکه اعتماد یک شمشیردولبه به حساب میآید اظهار کرد: اعتماد زیاد برای نظام خطرناک است چون باعث عدم پاسخگویی دولت میشود، اما از سوی دیگر کاهش اعتماد منجر به از دست رفتن کارآیی دولت میشود.
وی افزود: در هر رابطهای چه رابطه اعضای یک گروه کوچک یا اعضای حقیقی و حقوقی در یک جامعه، کمابیش به عنصر اعتماد نیاز است و تصور رابطه اجتماعی بدون اعتماد تقریباً غیرممکن است ضمن آنکه کارکرد اعتماد این است که باعث تقویت مشارکت سیاسی میشود.
در پایان پنل اول، زهرا خلیلی در خصوص فرهنگ سیاسی و نسبت آن با انتخابات اظهار کرد: فرهنگ سیاسی هر کشوری منبعث از تاریخ، جغرافیا، دین، فرهنگ عمومی و... است، ایرانیها همیشه پایبند دین بودهاند ضمن آنکه انباشت فرهنگی ما به طور عام فرهنگ سیاسی ما را شکل میدهد.
خلیلی ادامه داد: فرهنگ سیاسی گاهی از بطن جامعه به بالا و گاهی از طریق رفتار و گفتار نخبگان شکل میگیرد اما چیزی که امروزه فرهنگ سیاسی ما را با فضای انتخابات پیوند میدهد، رفتار و گفتار کاندیداها است که در بلندمدت بسیار جهتدهنده خواهد بود.
وی افزود: با توجه به ژئوپولتیک ایران که همیشه در معرض تاخت و تاز دشمنان بوده است، اولویت کشور ما ایجاد و حفظ و نگهداری ثبات، استقلال و یا همان امنیت است که در سیاست خارجی ما دنبال شده و میشود اما امروزه اینها دستاویزی برای کسب قدرت در مناظرهها میشود.
خلیلی تاکید کرد: فرهنگ سیاسی امروز را باید در فضای بسته نقد جستو جو کرد، فضای نقدی که یا دولت آن را تجدید میکند یا مردم بر آن صحه گذاشته و قوامدهنده آن مسئله میشوند.
در ادامه، نشست با حضور چهار نفر از دانشجوهای کارشناسی مدیریت شد و هدی یوسفی در خصوص انگیزه مردم برای حضور در انتخابات، گفت: مردم دوست دارند کاری که از طرف دولت انجام میشود بر روی زندگیشان تاثیر مستقیم داشته باشد و این به معنای نادیده گرفتن برنامههای بلندمدت و زیربنایی نیست.
یوسفی افزود: سیاستهایی که از جانب یک کاندیدا ارائه میشود آیا قرار است منجر به تغییر شود یا تداوم سیاستهای قبلی است، برای ما تغییر همیشه مهم بوده است؛ مردمی که سیاستمداران فاسد را انتخاب میکنند قربانی نیستند، شریک جرماند.
امیرحسین دودانگه دانشجوی دیگر این پنل در مورد نقش و تاثیر رسانه در فرآیند انتخاباتی، گفت: با توجه به سه کارکرد رسانه در زمینه اطلاعرسانی، آموزشی و تفریحی، مشارکت اجتماعی مردم در همین کارکرد طبقهبندی میشود، تشویق مردم به مشارکت توسط رسانهها در حال شکلگیری است.
دودانگه با بیان اینکه جامعهپذیری سیاسی مجموعهای از روند و مسیری است که افراد یک ملت و حکومت طی آن با وظایف، حقوق و تکالیف خود نسبت به نظام سیاسی آشنا میشوند، اظهار کرد: جامعهپذیری سیاسی رمز بقا و مشروعیت نظام سیاسی است ضمن آنکه مشارکت در انتخابات یکی از بارزترین مصادیق آن است.
او ادامه داد: امروزه به وضوح میتوانیم شاهد حضور رسانه در انتخابات باشیم و با رشد و گسترش رسانهها شهروندان نقش کنشگری فعال را در این فرآیند دارند، این در حالی است که رسانهها در مقام مهندسان افکار عمومی نقشهای نظارتی را در فرآیند اطلاعرسانی برعهده دارند.
دودانگه بیان کرد: آسیبشناسی رسانه حول چند محور از جمله اخلاق رسانهای، شکاف میان رسانه و جامعه و تضعیف اعتماد عمومی، کوتاهی در شرح وظایف رئیس جمهور و تفکیک قوا مطرح است.
در ادامه پیمان زارعی با بیان اینکه «اقتدارگرایی» بر جامعه ما سلطه دارد، گفت: با وجود اینکه انقلاب اسلامی و بعد از آن انقلاب فرهنگی را نیز گذراندهایم و یکی از ویژگیهای انقلابها تغییر ارزشها است اما در فرهنگ سیاسی ما اقتدارگرایی ریشه دوانده است.
او ادامه داد: ما امروزه شاهد گرایشهای تندی از نامزدهای انتخاباتی هستیم که برآمده از رشد مجدد اقتدارگرایی است، همه آنها دست به تخریب شخصیت میزنند و در این نوع کنش، عقلانیت نظری گنگ است و همین باعث به خطر افتادن امنیت مردم میشود.
در پایان نشست، محمد غلامیان اظهار کرد: بحث مشارکت سیاسی در نظامها از باب اینکه مهر تاییدی بر نظام حاکمیت است مهم بوده و میزان مشارکت هرچه بالاتر باشد آن نظام از مقبولیت بالایی برخوردار است؛ انتخاب مترادف با گزینش و اراده است، در بحث آزادی بحث اراده مطرح میشود که به معنی گزینش انتخابی توسط فرد است.
غلامیان در مورد بحث «انتخاب به نفع»، گفت: به دنبال بحث مشارکت سیاسی بحث انتخاب به نفع به معنی تلاش یک تفکر یا اصول سیاسی برای کسب رای دیگران مطرح میشود و سطوح مختلفی دارد، از یک طرف بحث نظام حاکمه است اما در سطح پایینتر احزاب هستند.
وی افزود: احزاب سیاسی برای اینکه بتوانند بحث مشارکت را مطرح کنند سه تا زاویه میسازند که در قاعده هرم، احاد مردم و گروههای بازخورد هستند ضمن اینکه راس هرم را «تاپ لیدرها» کسانی که با بیاناتشان از رسانههای مختلف بر روی مردم تاثیر میگذارند، تشکیل میدهد.