ماندانا تیشهیار، مدیر همکاریهای علمی بینالمللی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به حضور چهار دههای مهاجران افغانستانی در ایران به ارائه آمارها در این موضوع پرداخت و گفت: اگر فرض کنیم سه میلیون نفر افغانستانی در ایران زندگی میکنند این رقم حدود 10 درصد جمعیت این کشور است و این جمعیت چهار درصد جمعیت ایران است که رقم بالایی است. یکی از کارهایی که ما باید انجام دهیم توانمندسازی جوانان افغان است.
به گزارش عطنا، از حدود چهار دهه پیش مهاجرت افغانها به ایران آغاز شد طی این سالها پناهجویانی از افغانستان به ایران آمدند و الان بر اساس تخمینها حدود سه میلیون نفر مهاجر افغان در ایران زندگی میکنند. با توجه به «اقامت طولانی مهاجران افغان، پراکندگی این جمعیت در سراسر کشور و ورود قانونی و غیر قانون آنها برای کشور تبعاتی داشته است به نوعی میتوان گفت «بحران مهاجرت در برخی از شهرها دیده میشود». برای بررسی این موضوع نشست «ایران و بحران مهاجرت» در مؤسسه آموزش عالی بیمه اکو برگزار شد و ماندانا تیشهیار، مدیر همکاریهای علمی بینالمللی دانشگاه علامه طباطبائی در این نشست به بررسی علل و پیامدهای مهاجرت افغانها به ایران پرداخت.
تیشهیار با بیان اینکه با وجود نا امنی در کشورهای منطقه، ایران یک کشور امن است، گفت: در چهار دهه گذشته ایران میزبان آوارگانی از کشورهای مختلف بوده است، کردها، عربها و افغانها سه گروه اصلی هستند که طی این دههها به ایران مهاجرت کردهاند اگر چه کردها و عربها به کشورشان بازگشتند اما مهاجران افغانستانی حدود سه نسل است که در ایران زندگی میکنند و برخی از آنها حتی کشور خودشان را ندیدهاند.
وی افزود: اقامت طولانی مهاجران افغان و تعداد سه میلیون نفریشان و پراکندگی این جمعیت در سراسر کشور و ورود قانونی و غیر قانون آنها برای کشور تبعاتی داشته است و به نوعی میتوان گفت بحران مهاجرت در برخی از شهرها دیده میشود.
مدیر همکاریهای علمی بینالمللی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه مهاجرت عملی ارادی برای رسیدن به زندگی بهتر است، خاطر نشان کرد: اما زمانی که عنصر اجبار مانند مسائل سیاسی یا جنگ وارد میشود و فرد تلاش میکند به کشور دیگری برود در اینجا او را پناهنده میگویند و زمانی که کشورش را ترک میکند اما جایی پیدا نمیکند او آواره است و سرزمینی برای خودش ندارد و ممکن است سالها در اردوگاهها زندگی کنند.
تیشهیار سه عامل را دلیل مهاجرت افغانها عنوان کرد و گفت: امنیت، نخستین عامل مهاجرت است، اکنون امنیت معنای متفاوتی یافته و ابعاد گستردهتری از زندگی انسانها را شامل میشود. یکی از نکات مهم در بحث امنیت، دسترسی به غذا است با جوامعی مواجهیم که شکاف بین سیر و گرسنه بیشتر میشود آمارها نشان میدهد در سالهای 2012 تا 2014 حدود 850 میلیون نفر در دنیا به غذا دسترسی نداشتند که به نظر میرسد ریشه در سیاستهای سرمایهداری دارد.
به گفته وی در سال 1950 اغلب کشورهای کم درآمد در زمینه تولید غذا خودکفا بودند، اما بیست سال پس از آن به دلیل سیاستهای کشورهای صنعتی، اغلب این کشورها 50 درصد وابسته به واردات غلات شدند که دلیل آن تبدیل زمینهای کشاورزی به واحدهای صنعتی بود.
عضو هیئت علمی موسسه آموزش عالی بیمه اکو در ادامه خاطرنشان کرد: آمارهای افغانستان نشان میدهد که پایینترین استانداردهای زندگی در جهان در این کشور وجود دارد در سال 2014، 36 درصد از مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی میکردند و این در حالی بود که یک سوم زمینهای زیرکشت این کشور به تولید تریاک اختصاص یافته است.
تیشهیار با اشاره اینکه در سالهای اخیر زیر عنوان امنیت زندگی «زیست خوب» مطرح شده است، اظهار کرد: بر این اساس اگر شما در کشوری زندگی کنید که رتبه آن بین یک تا 50 باشد شما در کشوری هستید که زیست آن بسیار خوب است. رتبه 50 تا 100 زیست خوب است در حال حاضر رتبه ایران 69 است رتبه افغانستان 177 است و این یعنی امکان زیست خوب در این کشور بسیار پایین است.
وی افزود: بنابراین میتوان گفت مهاجران افغان در هزاره سوم بیش از هر چیز برای بدست آوردن امنیت انسانی با تأکید بر مولفههای اجتماعی و دستیابی به زیست خوب به دیگر کشورها مهاجرت کردهاند.
دانشیار دانشگاه علامهطباطبائی دومین عامل مهاجرت افغانها را وجود دولت شکننده در این کشور عنوان کرد و گفت: دولت شکننده به این معناست که دولتی نمیتواند پیشنیازهای حکمرانی و اعمال حاکمیت بر شهروندان خویش و قلمرو خودش را مانند برپایی نظم و برپایی ثبات و امنیت را تأمین کند. افزایش فرار مغزها، تنش میان گروههای اجتماعی، افزایش مهاجرت، افزایش بیماریها و بلایای طبیعی، فقر و توسعه نیافتگی اقتصادی، فساد مالی بالا(افغانستان بالاترین رتبه فساد مالی را دنیا دارد)، کاهش مشروعیت دولت، کاهش خدمات عمومی، نقض حقوق بشر و اجرا نشدن قوانین مصوب، کاهش امنیت داخلی و افزایش مداخلات خارجی (در افغانستان کشورهای زیادی نقش دارند) از شاخصهای دولت شکننده است.
تیشهیار با بیان اینکه دولت شکننده باعث بروز گسستهای اجتماعی در جامعهاش میشود، خاطرنشان کرد: به دنبال آن مداخلات خارجی افزایش مییابد و چون فرایند دولت-ملتسازی کامل نشده است، افت شاخصهای توسعه انسانی و امنیت انسانی را مشاهده میکنیم و در این جوامع مردم دو گزینه برای انتخاب دارند؛ یا باید با طرفداری از یک گروه آنها نیز وارد جدلها در کشورشان شوند و یا اینکه از سرزمینشان مهاجرت کنند تا زندگی آرامی داشته باشند.
مدیر همکاریهای علمی بینالمللی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه سومین علت مهاجرت افغانها وجود تروریسم و تندروی در این کشور است گفت: در افغانستان ما شاهد بنیادگرایی هستیم. بنیادگرایی معمولا در چند وجه قومی، مذهبی، ایدئولوژیک و گاهی تندرویهای ملی رخ دهد که در افغانستان کم و بیش این وجوه وجود دارند به ویژه تندرویهای قومی و مذهبی پر رنگ است. گروههای تندرو و بنیادگرا به سمت ستیز با دولت و ملت افغانستان پرداختهاند که باعث برهم ریخته شدن نظم و سامان اجتماعی در این کشور شدهاند.
وی افزود: یکی از پیامدهای این موضوع به تعلیق درآمدن فعالیتهای بشر دوستانه در افغانستان شده است برای مثال پزشکان بدون مرز سالهاست که افغانستان را ترک کردهاند چون در یک سال 24 پزشک بدون مرز در این کشور کشته شدهاند.
در ادامه تیشهیار به به بررسی وضعیت افغانها در ایران پرداخت و گفت: افغانها از چهار دهه قبل به علتهای مختلف به ایران آمدند؛ پس از اینکه ارتش سرخ به این کشور حمله کرد اولین موج مهاجرت افغانها به ایران شروع شد. پس فروپاشی شوروی و شروع جنگ داخلی در افغانستان، بار دیگر شهروندان این کشور، به ایران و دیگر کشورها مهاجرت کردند. سپس سلطه طالبان عامل خروج افغانها از کشورشان شد و در سالهای اخیر به دلیل تداوم نا امنی بسیاری از افغانها کشورشان را ترک کردند.
دانشیار دانشگاه علامهطباطبائی افزود: سال 2015 حدود 580 هزار نفر مهاجر دارای گذرنامه در ایران بودند و حدود 900 هزار پناهده نیز در ایران اسمشان را ثبت کرده بودند، در عین حال تخمینها بر این است که حدود یک میلیون و 500 هزار نفر مهاجر افغان غیر قانونی در ایران زندگی میکنند.
به گفته وی 130 هزار نفر از دارندگان گذرنامه مجرد بودند و 450 هزار تن با خانواده آمده بودند و نیمی از مهاجران را زنان تشکیل میدادند. این نشان میدهد که مهاجران به دنبال امنیت اجتماعی هستند. زنان معمولا یا سرپرست خانواده هستند یا با خانوادهشان به ایران آمدهاند برای رسیدن به یک زندگی آرام و یک پناه.
تیشهیار به تلاش دولتهای افغانستان و ایران و کمیساریای عالی سازمان ملل برای بازگشت مهاجران افغان به کشورشان اشاره کرد و گفت: از سال 2001 به بعد این سه نهاد تلاش کردند در یک دهه یک میلیون و 300 هزار افغان را کمک کنند تا به کشورشان بازگردند، اما مهاجران پس از اینکه به کشورشان بازگشتند و بار دیگر با مشکل عدم امنیت، بیکاری و ... روبهرو شدند به ایران برگشتند.
عضو هیئت علمی موسسه آموزش عالی بیمه اکو با اشاره به اینکه بر اساس آمارها 97 درصد مهاجران در شهرها و روستاهای ایران زندگی میکنند و تنها سه درصد آنان در اردوگاهها هستند، اظهار کرد: این موضوع برخلاف سیاستی است که پاکستان یا ترکیه دارد، به عبارت دیگر مهاجران افغان در این کشورها در اردوگاهها زندگی میکنند و ممکن است میلیونها نفر سالهای زیادی در اردوگاهها باشند که باعث وارد شدن فشار زیاد روحی و روانی به این افراد میشود. در حالی که مهاجران افغان در ایران با عموم مردم آمیخته میشوند، با آنان زندگی میکنند، ممکن است حتی با شهروندان ایرانی ازدواج کنند.
در ادامه تیشهیار به آموزش مهاجران افغان در ایران اشاره کرد و گفت: از سال 1982 که اولین گروه مهاجران افغان به ایران آمدند تا سال 2013 بیش از 650 هزار تن از انان دوره سوادآموزی را در ایران گذراندند و در حدود 360 هزار دانشآموز افغان در سال 2015 داری کارت شناسایی بودند همچنین 50 هزار دانشآموزش هم بدون کارت شناسایی تحصیل میکردند اما هزینه تحصیل مهاجران افغان در ایران بسیار بالاست یعنی دولت ایران باید سالانه 600 دلار برای هر دانشآموز هزینه کند که در مجموع 246 میلیون دار هزینه میخواهد در حالی که مجموع کمکهای دریافتی کشور در سال 2015 یک میلیون دلار بوده است.
وی افزود: در کشور 830 مدرسه برای دانشآموزان افغانستانی وجود دارد در حالی که کمیساریای عالی سازمان ملل فقط 12 مدرسه ساخته است برای همین کیفیت آموزش دانشآموزان افغان پایینتر میآید که در کیفیت زندگیشان تأثیر دارد.
عضو هیئت علمی موسسه آموزش عالی بیمه اکو با بیان اینکه سال 2015 حدود 12 هزار دانشجو و 11 هزار طلبه افغان در ایران تحصیل میکردند، اظهار کرد: از سال 78 تا 94 فقط 42 هزار تن از دانشجویان افغان در کشور فارغالتحصیل شدند با توجه به اشتراکات فرهنگی و زبانی این رقم بسیار پایین است که یکی از علتهای آن این است که افغانها به دلیل مشکلات اقتصادی که داشتند اغلب مجبور بودند کار کنند و فرصتی برای تحصیل نداشتند. به نظر من ایران به دلیل داشتن زبان مشترک بهترین کشور برای تحصیل مهاجران افغانستان است اما این فرصت را از دست دادهاند و دولتها باید برنامهریزی جدی در این زمینه داشته باشد.
تیشهیار به بیمه درمانی و تکمیلی 220 هزار پناهنده افغان در ایران اشاره کرد و گفت: این موضوع ابتکار ایران و با همکاری شرکتهای بیمه و بودجهای که کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان برای نخستین بار در دنیا اتفاق افتاد اما وضعیت مهاجران افغان در زمینه بهداشت در ایران نابهسامان است. در سالهای اخیر حدود سه هزار نفر از پناهندهها که به بیماریهای خاص مانند اماس، تالاسمی یا سرطان دچار بودند به صورت رایگان درمان شدند اما اگر حساب کنید که تعداد این بیماران بیش از 100 هزار نفر باشد این رقم بسیار ناچیز است..
وی با تأکید بر اینکه دولت ایران تلاش کرده است قوانینی را در زمینه ازدواج، مالکیت، اقامت و تابعیت مهاجران را تسهیل کند، تصریح کرد: اما این افراد هنوز با مشکلات عدیدهای در ایران مواجه هستند که یکی از مهمترین این مشکلات نگاه تبعیضآمیز جامعه است در حالی که ما مردم هیچ کشوری در این حد پیوند تاریخی، فرهنگی، زبانی و مذهبی مشترک نداریم اما چون آنان دچار مشکلات اقتصادی هستند، سطح تحصیلاتشان پایینتر است یا مجبور هستند به مشاغل سطح پایین در جامعه بپردازند ممکن است حس خود برتربینی در میان برخی از ایرانیان وجود داشته باشد اما نکته اساسی اینجاست که هیچوقت افغانستیزی را در جامعه نمیبینیم و افغانها به خوبی در ایران جذب شدهاند.
تیشهیار افزود: طی یک نظر سنجی که انجام شده است شاخصهایی که ایرانیان برای مهاجران افغانستان معرفی کردهاند، آنان را درستکار، قابل اعتماد و سختکوش نامیدهاند و مطابق آماری که نیروی انتظامی منتشر کرده است جرایم افغانها بسیار پایینتر از دیگر اقوامی بوده که در ایران زندگی میکنند.
دانشیار دانشگاه علامهطباطبائی به مشکلاتی که در حوزه اقتصاد در ایران و دنیا بوجود آمده اشاره کرد و گفت: یکی بحران مالی است که در کل جهان رخ داده و سرمایهگذاریها و کمکهای مالی به افغانستان کمتر شده است و به دلیل جنگ وضعیت اقتصادی و اجتماعی در منطقه نا بهسامان است. بیش از یک دهه است که ایران زیر تحریمهای اقتصادی قرار گرفته و نرخ تورم در کشور طی چند سال گذشته بالا رفت و م فکر میکردیم که این موضوع فقط بر زندگی ما تأثیر میگذارد در حالی که افغانهایی که در ایران زندگی میکنند نیز از اتفاق متأثر شدند. حذف یارانههای دولتی سوخت و برخی موارد خوراکی هم مستقیما بر زندگی افغانها و میزان دستمزد آنان تأثیر گذاشت.
وی با بیان اینکه اکنون چند راه پیشروی برای زندگی مهاجران افغان قرار دارد قرار دارد، اظهار کرد:آنان یا باید به کشورشان بازگردند که با توجه به تجربه گذشته (مهاجران یک بار به کشورشان بازگشتند اما به دلیل شرایط اقتصادی و سیاسی بر دیگر به ایران آمدند) و اینکه مشکلات سیاسی و اقتصادی افغانستان تا چند سال دیگر پابرجاست، انتظار اینکه افغانها به کشورشان بازگردند کمی بعید به نظر میرسد.
تیشهیار راه دوم برای مهاجران افغان را استفاده از ایران به عنوان یک گذرگان برای رفتن به اروپا دانست و گفت: بنابر اعلام نماینده کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان در افغانستان، سال گذشته حدود 350 تا 400 هزار نفر به ترکیه درخواست پناهندگی دادهاند که ترکیه هیچ کدام را نپذیرفته و همه آنها را در اردوگاهها نگه داشته است چون سیاست اصلیشان انتقال پناهندگان به کشورهای دیگر است.
وی اضافه کرد: طی 16 سال گذشته دانمارک، سوئد، سوئیس، کانادا و استرالیا در مجموع به 13 هزار نفر از مهاجران افغان پناهندگی دادهاند این در حالی است که 132 هزار نوزاد در بین گروهی که درخواست پناهدگی دادهاند طی این مدت به دنیا آمده است به عبارت دیگر درخواست برای پناهندگی بسیار بیشتر از پذیرش پناهندگی در این کشورها است. بعد از اینکه دوره کوتاهی اروپا سیاست درهای باز را اجرا کرد الان سیاست درهای بسته را دنبال میکند و بعید به نظر میرسد افغانها در سالهای آینده بتوانند به اروپا مهاجرت کنند.
تیشهیار با بیان اینکه راه سوم برای پناهندهها این است که ایران خانه دوم مهاجران افغان باشد و آنان جذب ایران شوند، گفت: اگر فرض کنیم سه میلیون نفر افغانستانی در ایران زندگی میکنند این رقم حدود 10 درصد جمعیت این کشور است و این جمعیت چهار درصد جمعیت ایران است که رقم بالایی است. یکی از کارهایی که ما باید انجام دهیم توانمندسازی جوانان افغان است.
دانشیار دانشگاه علامهطباطبائی با تأکید بر اینکه ایران باید به جوانان افغانستانی که در کشور زندگی میکند کمک کند، تصریح کرد: اگر فرض کنیم هر پناهنده در روز به یک دلار پول نیاز داشته باشد، در روز سه میلیون دلار و در سال یک میلیارد دلار میشود. نهادهای بینالمللی سالانه 60 میلیون دلار به ایران برای این موضوع کمک میکنند البته همین رقم برای ترکیه سه میلیارد دلار است. ایران به دلیل مشکلاتی که تحریمها بوجود آورد نتوانست به اندازه کافی از این نهادها کمک مالی دریافت کند و مهاجران را حمایت کند پس ما باید کمک کنیم تا جوانان افغان در کشور حرفهای یاد بگیرند تا بتوانند کار کنند و درآمد داشته باشند.
به گفته وی تشکیل گفتوگوی مهاجرت ذیل برخی سازمانها مانند سازمان همکاریهای اقتصادی اکو که افغانستان و ایران و برخی از کشورهای منطقه یکی یگر از اقدامات برای کمک به مهاجران افغان است که در این پیشنهاد ایران با کمک دولت افغانستان برنامهریزی کنند که چه برنامهها و ایدههایی میتوان برای مهاجران داشت.
تیشهیار در خاتمه خاطر نشان کرد: پیشنهاد دیگر من این است که ایران به عنوان کانون مطالعات مهاجرت افغانها باشد یعنی نهادهای بینالمللی در کشور سرمایهگذاری کنند و پژوهشهایی انجام شود که چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم.