در نشست تخصصی «نگاهی جامعه شناختی به کردستان:روایت کولبران»، با حضور فعالان و پژوهشگران کرد در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران، مطرح شد که کولبری نوعی بردگی در عصر مدرن از نوع بردهداری معیشتی است و کولبر هم فردی است که نه صاحب کالا بلکه بردهی کالاست.
به گزارش عطنا، نشست تخصصی «نگاهی جامعه شناختی به کردستان:روایت کولبران» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با حضور رحیم فرهمند، دبیر کل جبهه متحد کُرد، محمد رئوف مرادی، پژوهشگر و مترجم کرد و اردشیر پشنگ، پژوهشگر مسائل خاورمیانه دوشنبه 18 بهمنماه برگزار شد.
در آغاز، رحیم فرهمند در این نشست با اشاره به سیر تاریخی ایران در گذشته درباره کولبران منطقه مرزنشین گفت: صحبت و اظهار نظر در باره کولبران و سایر گروهای در حاشیه به خاطر تکرار زیاد و از آنجایی که هیچ اقدام خاصی صورت نگرفتهاست، ارزش کلام درباره این دسته از افراد را از بین برده و نحوهی مدیریت در نواحی مرزی به گونهای است که به سود ایران نیست.
دبیرکل جبهه متحد کُرد با اشاره به عظمت و بزرگی ایران در گذشته و با توجه به سابقه فرهنگی که ایران دارد و این کشور را در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه متمایز میکند، اظهار داشت: متاسفانه به گونهای رفتار شده که این شکوه فرهنگی کمرنگ شدهاست،
این فعال مدنی در اشاره به موقعیت جغرافیای کردهای که بخشی در ایران بخشی در ترکیه و بخشی در سوریه و عراق پراکنده شدهاند، یادآورد شد که این چهار تیکه حال حاضر در گذشته جزء ایران بودهاند و در اثر سیاستها و دستهای پشتپرده از ایران جدا شدهاند و این نشان از عظمت و شکوه تاریخی ایران و غنای فرهنگی این کشور در گذشته بوده است.
فرهمند در ادامه درباره تعلق خاطر مناطق مرزنشین کرد به ایران در گذشته و امروز، افزود: کردهای حال حاضر ایران و احزاب این مردمان در گذشته در اساسنامه خود به ایرانی بودن خود افتخار کردهاند.
وی با بیان اینکه این عنوان امروزه یک عنوان تبلیغاتی شده و معنای حقیقی خود را از دست داده است، خاطرنشان کرد: کردستان ایران باید به حدی از توسعه برسد که موجب غبطه کردهای ساکن در کشورهای دیگر بشود و این امر سبب جلب توجه این مردمان به ایران میشود، نحوه مدیریت این مناطق به گونهای بوده است که نه تنها به نفع ایران نبوده بلکه به ضرر ایران تمام شده است.
او دربارهی مسئله کولبری با اشاره به این مسئله که کولبری نوعی گدایی است به طرح این سوال پرداخت که چرا کردهای ایران برای گدایی، باربری، کولبری، تحصیل و غیره به کردستان عراق روی میآورند؟ آیا بهتر نبود که ایران در این زمینه الگوی سایر کشورهای همجوار میشد، طی سی و چندی سالی که از عمر انقلاب سپری میشود این مسئله بارها مطرح شده، اما متاسفانه تغییر رویه در بهبود مردمان این مناطق صورت نگرفته است.
فرهمند با اشاره بهاین ضربالمثل که جلوی ضرر را هر وقت بگیری، سبب منفعت است، افزود: با توجه به شرایط و اوضاع منطقه در حال حاضر باید به مردمان این مناطق توجه ویژهای شود.
وی با تاکید بر اینکه این رسالت نسل جوان است که بهاین مسائل بپردازند، با اشاره به گریه نماینده مهاباد در مجلس به خاطر عدم پیگری لازم مسئولان گفت: کارد بهاستخوان رسیده است و من به عنوان یک ایرانی متاسفم که کشوری با این قدمت کولبر دارد، این برای یک ایرانی کسر شأن است و یادمان نرود، آمار خودکشی و خودسوزی در کردستان بسیار بالا رفته است.
دبیرکل جبهه متحد کرد در پایان خطاب به مسئولان اظهار کرد: باید تدبیری مسالمتآمیز، معقول و قانونی بیاندیشیم که باعث بازگشت شکوه گذشته به بدنه جامعه باز گردد.
در ادامه این نشست، محمدرئوف مرادی، پژوهشگر و مترجم کرد، در سخنانی از منظر تاریخی سه رویه پژوهشی را مطرح کرد: اول مرز، مرزنشین و مرزبان، دوم قاچاق، قاچاقبر و سوم، کولبر به عنوان واژهای که به دلیل بحران اجتماعی در منطقهای از ایران به وجود آمده است.
مرادی با اشاره به تعریف مرز اظهار داشت: مرزبانانی به عنوان پاسداران قانونی مرزها هستند، اما مردمان مرزنشین پاسدارن حقیقی مرزها هستند و این مردم حافظان اصلی مرز هر کشوری هستند.
وی افزود: در ایران با توجه به ایجاد حالت گریز از مرکز، باعث کم لطفی به مردم این مناطق شده است و این مردم به هر دلیلی، اگر اتفاقی بین کشورها به وجود بیاید، اولین قربانیان هستند و اکثرا از امکانات ارتباطی، بهداشتی، تفریحی و غیره محروم اند و قشر ضعیف جامعه محسوب میشوند.
این پژوهشگر تاریخی با اشاره به ادوار مختلف تاریخی ادامه داد: همه مرز نشینان ایران، در همه ادوار تاریخی، مورد بیمهری حاکم قرار گرفتهاند. اگر به ساکنان یک مرز توجه کافی نشود این امر باعث تهدید مرزها کشور میشود، چرا که باعث از بین رفتن تعلق خاطر مرزنشینان به مرز کشور شده و وقتی که نگاه مرکز به مرزنشینها از منظر فرادست و فرودست باشد مرزنشینها دیگر وفادار به خاک کشور نیستند چرا کهاگر مرزنشینان داری شرایطی مطلوبی باشند در مواقع بروز حوادث حاضر به فدا کردن خود در راه دفاع از کشور خود می باشند.
مردای درباره چگونگی رو آوردن مرزنشینان به قاچاق هم گفت: وقتی مردم نواحی مرز نشین به مضیقه مالی گرفتار میشوند، ناچاراً به قاچاق کالا روی میآورند. طبق تعریف قانونی هر کالایی از مرزهای کشور عبور کند و از گمرک رد نشود قاچاق محسوب می شود و هر کسی کهاین کالا ها را حمل می کند به اسم قاچاق چی شناخته میشود.
او اضافه کرد: اما مسئله اینجاست که اگر به مردم این نواحی از طرف مرکز توجه کافی نشود و این دستهاز مردم برای امرار معاش مجبور شوند بهاین کار روی بیاورند، آیا میتوان عنوان قاچاقچی را برای این افراد به کار برد؟ لذا در واقع میتوان گفت که حاکمیت باعث شده که این افراد برای امرار معاش بهاین پدیده روی بیاورند.
محمدرئوف مرادی در ادامه سخنان خود اظهار کرد: کولبری نوعی بردگی در عصر مدرن به سبک عصر بردهداری این برده داری معیشتی است و کولبر فردی است که نه صاحب کالا بلکه برده کالاست.
او ادامه داد: در این موقعیت، فرد در مقابل کولهای که حمل کرده مبلغی را به عنوان روزمزد دریافت میکند که بر این اساس قادر به اداره زندگی روزمره خود می باشد.
وی پایین آوردن درصد گمرکی برای این افراد به عنوان یک راهکار موقتی برای حل این مسئله عنوان کرد و گفت: کولبران از نظر خود، حمل کالاهایی اینچنینی برای امرار معاش را قاچاق به حساب نمیآورند، بلکه کسانی که به صورت عمده این کالاها را وارد میکنند، قاچاقچی محسوب میشوند و این نکته ضروری است که از نظر مردم این منطقه، تنها کالاهای چون مشروبات الکلی قاچاق محسوب میشود.
در ادامه این جلسه، اردشیر پشنگ، پژوهشگر مسائل خاورمیانه در سخنانی اظهار داشت: این نخستین بار نبوده است که کولبرانی این چنین جان خود را از دست می دهند اما این بار که علت و عوامل اصلی نه عامل انسانی بلکه قهر طبیعت بوده، باعث شده شبکههای اجتماعی و مسئولان بهاین حادثه بپردازند، اکثر واکنشها در جهت ابراز همدردی با این واقعه بوده است و نه تنها در سطح محلی بلکه در سطح ملی بازتاب داشته است.
او به چرایی ایجاد سیکل کولبری پرداخت و تصریح کرد: کولبری متاثر از شرایط سخت معیشتی است و فقدان کار و فرصتهای کاری برای تولید مولد و ایجاد یک زندگی شرافتمندانه است کهاین امر ناشی از فقدان توسعه در مناطق حاشیهای کشوراست.
پشنگ یادآور شد: بیگمان توجه به توسعه این مناطق موجب جلوگیری از مشاغل کاذبی چون کولبری میشود و لذا برنامههای توسعه در ایران شکست خورده است و آهنگ رشد توسعه در غرب ایران بسیار کندتر از سایر مناطق دیگر ایران بوده و این در حالی است که این مناطق دارای پتانسیلهای بالایی هستند.
این فعال مدنی افرود: در اینکه چرا آهنگ رشد توسعه در این مناطق پایین بوده یک پرسش بسیار کلیدی است و اراده جدی برای این امر وجود ندارد.
وی با تفیک افراد به دسته های مردم عادی، نخبگان و دولتمردان بهاین امر اشاره داشت که هر یک از این افراد به سهم خود در به وجود آمدن این حادثه سهیم بودهاند و با ارائه راه حلی برای این مسئله بهارائه ی طرحی پرداخت.
پشنگ با تفکیک سه سطح محلی، منطقهای و ملی و در سه بازه زمانی کوتاه، میان مدت و بلندمدت برای حل این مسئله، گفت: باید نوعی پیوند عملگرایانه میان دستههای اشاره شده ایجاد شود، رفع این وضعیت اسفناک کنونی نیازمند یک اراده ملی است و ما نیازمند نوعی برنامهریزی استراتژیک برای خروج از این بحران هستیم، ضمنآنکه مشکل بزرگ در بخش سیاستهای اعلامی است که تاکنون برنامه مدونی برای حل این بحران وجود نداشته است.
پشنگ تصریح کرد: نگاه امنیتی به منطقه، از دیگر عواملی است که سبب عدم توسعه این مناطق شده است، چراکه نگاه امنیتی نه تنها سبب امنیت در منطقه نیست، بلکه باعث به چالش کشیدن امنیت میشود.
این پژوهشگر در پایان افزود: مناطق غرب کشور نیازمند توجه ویژهای از لحاظ توسعهای هستند که میتوان آن را تبعیض توسعهای مثبت نامید و آغاز تغییر اساسی در انتصاب مدیران بومی برای این مناطق است.