مهدی منتظرقائم در نشست تخصصی «رسانهها، چالشها و مسائل جدید در گفتوگوی فرهنگی ایران و جهان عرب» اظهار کرد: تلاش برای پیدا کردن نقطه بهینه در بحث تضاد بین حقیقت و مصلحت یکی از مهمترین چالشهایی است که جهان اسلام با آن روبهرو است.
به گزارش عطنا، نشست تخصصی «رسانهها، چالشها و مسائل جدید در گفتوگوی فرهنگی ایران و جهان عرب» با حضور محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، احمد گلمحمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، مهدی منتظر قائم، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، مهدی دخل الله، وزیر سابق اطلاعرسانی سوریه و هاشم حسن التمیمی، رئیس دانشکده ارتباطات و اطلاعرسانی بغداد برگزار شد.
در بخشی از این نشست، مهدی منتظرقائم به بررسی نقش ارتباطات در جامعه پرداخت و گفت: فرهنگ، جامعه و هر پدیدهای که در ذیل این دو مقوله به وجود میآید، مستقیما تحت تاثیر ارتباطات است لذا در این جهان انسانی تاثیرگذار است. ظهور تکنولوژیهای جدید ارتباطی قطعا جهان بشری را هم به عنوان بستر و هم به عنوان عامل تحت تاثیر قرار میدهد.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران ادامه داد: مرکزیتزدایی، سرزمینزدایی، ساختارزدایی، تخصصزدایی و رواج ارتباطات افقی و عمودی وقتی عملیاتی شود تمام هستیهای اجتماعی، قومیتی، جنسیتی، ملی، دینی، مذهبی و تمام ساختارهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی تصریح کرد: باید یاد بگیریم وضعیت جامعه را در سیاستها، برنامهها و اقدامات عرصه رسانهای از ماورا و جهان بینابینی در تعاملی بالاتر از سطح درونی نگاه کنیم.
او با ابراز تاسف اظهار کرد: یکی از اتفاقاتی که در جهان اسلام و کشورهای عربی آنچنانکه باید پیش نرفته، توان نگاه کردن به مسائل و کنشهای متخصصین جهان ارتباطی از بالاتر و کلیت جهان است.
منتظرقائم با بیان اینکه ما در این زمینه در جهان اسلام بسیار کوتاهی کردهایم، خاطرنشان کرد: نیاز داریم تا گفتوگوها را با پژوهش، مطالعات و رفتوآمدهای بسیار حل کنیم تا گزاره مشترک محقق شود که من اسم آن را نگاه جامع داشتن از بالا به هستی و رفتار فردی واحدهای شکلدهنده جهان انسانی و منطقه میگذارم.
او در این زمینه ادامه داد: پیرو این مسئله چالشهای زیاد معرفتشناختی و رفتاری وجود دارد که اگر آنها را درست درک نکنیم، ممکن است در مقام تجویز و توصیه به سمتی حرکت کنیم که غیر واقعی باشد.
وی تنوع و تعدد رهبران در عرصه دینی و مذهبی را یک چالش مهم عنوان کرد و گفت: زمانی که در جهان قدیم زندگی میکردیم، فقهای ما مرجعیت و حاکمیت داشتند و رابطه خود را با حکومت به شیوههای متداول ترسیم میکردند اما در جهان جدید تنوع و تکثری از رهبران مشاهده می شود، در شبکه اجتماعی و حتی در رسانههای مشهود مثل ماهواره هر فردی با چند ده هزار سرمایه و با کمی دانش میتواند به عنوان یک کنشگر نه تنها در سطح منطقه بلکه در کل خاورمیانه عمل کند و پیروانی بعضا آماده جانفشانی دور خود جمع کند.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: این تنوع و تکثر رهبران اگر وارد ابعاد مذهبی شود، میتواند افراطیگریهایی را دامن زند که منطقه ما را دچار حملات دهههای اخیر کرده است.
او در بخش دیگری از سخنانش گفت: تکنولوژیهای جدید، رابطه بین رهبران و پیروان آنها را از حالت مکانمند و سلسله مراتبی خارج کرده و سبب برقراری رابطه بدون سرزمین شده به نحوی که یک فرد در هر جایی از خاورمیانه میتواند پیروانی در آمریکا، اروپا، آفریقا و حتی مکانهایی دیگر داشته باشد.
وی با بیان اینکه به دلیل تنوع گفتمانها از صدر اسلام تاکنون، رویکردها نسبت به تاریخ و حوادث در حال بازتعریف شدن است، افزود: یکی از ویژگیهای انقلاب ارتباطات و بحرانهای هویتی، ضرورت بازگشتن به تاریخ و بازتعریف کردن آنهاست.
منتظرقائم ادامه داد: این بازنمایی مجدد زمانی که پاسخ عقلانی، عاطفی، محققانه و مبتنی بر تفاهم رویکردهای معارض و مخالف را پیدا نکند، میتواند به عنوان مخزن بنزینی عمل کند که نسلهای جدید را که احیانا به دلیل سلطه دولتهای مرکزی، انقطاع چند دههای با این هویتهای مذهبی داشتند، به شدت تحت تاثیر قرار دهد که در این شرایط رسانههای افراطی درحال سوءاستفاده از تاریخ برای تحریک پیروان بسیار احساساتی عمل میکنند.
او با اشاره به اینکه اقتدار علمای سنتی در تمام جهان اسلام در حال فروپاشی است، تصریح کرد: در ایران و جهان شیعه، پایگاه مرجعیت در بین تودههای مردم و به ویژه نسل جوان در حال تضعیف شدن است و قطعا این وضعیت در جهان اهل تسنن نیز وجود دارد.
وی با بیان اینکه مبانی مشروعیتها در ساختارهای دینی در حال دگرگونی است، یادآور شد: به دلیل تحولات فرهنگی کلی و رویکرد بخش اعظمی از جامعه نسبت به دینداری و دینباوری، در جهان جدید مبانی کهن مشروعیت دینی در حال سست شدن و مبانی جدید با ظهور فرقهها، تفاسیر، اندیشهها و رهبران جدید درحال دگرگونی است.
مدیرگروه ارتباطات دانشگاه تهران به یکی از چالشهای بنیادین جهان جدید اشاره کرد و گفت: اگر این را بپذیریم که چالش بین حقیقت و مصلحت همواره در تاریخ بوده و اکنون در حال گسترش است، این وضعیت شرایطی را ایجاد میکند که رسیدن به راه حلها از اقدام فردی و برنامهریزیهای مقطعی و کوتاه مدت جدا میشود و این ضرورت احساس میشود که با هم و با مشارکت تمام اجزای جوامع خود به سمت مدیریت این تغییر بسیار بزرگ حرکت کنیم.
او در ادامه اظهار کرد: این چالش چندین تضاد در درون خود دارد؛ از یکسو نیاز به گفتوگوی متخصصان ارتباطات، دینی و تاریخ برای رفع تضادها و رسیدن به آگاهی در ورای این تضادهای اصولی ایجاد میشود و از سوی دیگر ساختارهای اقتدار و تبعیت در حال فروپاشی هستند بنابراین اگر متخصصان با هم گفتوگو کنند، سخن آنها در بین تودههای مردم و پیروانشان اثرگذاری کمتری نسبت به دهههای گذشته خواهد داشت.
وی خاطر نشان کرد: ما باید بپذیریم که هم علم و هم دین به عنوان گفتمانهای مسلط در جامعه در حال از دست دادن بخشی از اقتدار و مرجعیت خود هستند بنابراین اگر به سمت سیاستهای گفتوگو محور و نخبهگرایانه حرکت کنیم و تودهها را نادیده بگیریم، تودهها علیه نخبگان کودتا خواهند کرد و در نتیجه تمام برنامهها خنثی خواهد شد.
منتظرقائم تصریح کرد: اگر به سمت برنامهها و سیاستهای تودهگرا حرکت کنیم، خشونت و مصلحتاندیشیهای عوامانه میدان عمل را از دست نخبگان خواهد گرفت لذا پیدا کردن نقطه بهینه در این نخبهگرایی و تودهگرایی یکی از چالشهای سیاستگذاری در گفتوگوهای فرهنگی در بین مذاهب و ملل منطقه است.
او با اشاره به اینکه برای عبور ازاین چالش بزرگ نیاز به تفکر، نوآوری، تحقیق و اندیشههای جدید است، اذعان کرد: نیاز داریم تا گفتوگوها، گزارهها و دادههای جدیدی را وارد سیستمهای فکری و تبلیغی خود کنیم اما واردکردن هر تحلیل و تفسیر جدیدی به معنای مرکزیتزدایی از ساختارهای اقتدار پایینتر خواهد بود در حالی که ما برای عبور از این ساختار فعلی نیاز داریم تا این مرکزیتها را حفظ کنیم.
وی افزود: به معنای دیگر اگر نتوانیم نقطه بهینه را رعایت کنیم، در این تفکر و نوآوری امکان ظهور فرقهها و تفاسیر جدید وجود خواهد داشت که ما با سیاست به آنها مشروعیت میبخشیم بدین ترتیب خود آن مرکزیت مذاهب پنج گانه جهان اسلام دچار فروپاشی خواهد شد.
مدیرگروه ارتباطات دانشگاه تهران به چالش دیگر موجود در این راه اشاره کرد و گفت: تهدیدات درونی و بیرونی مسئله دیگری است که باید به آن توجه کرد. اگر بخواهیم برای عبور از تهدیدهای موجود ساختارهای قدرت سیاسی و مذهبی را تحکیم کنیم، باید به آنها ابزارهای اقتدار و کنترل رسانهای واگذار کرد در حالی که همین قدرتها در شرایط فعلی برای حفظ ساختار سلطه و پیروی خود از همین تکنولوژیها استفاده میکنند تا لبههای تیز تضادهای هویتی را کماکان زنده نگه دارند و به واسطه گفتمانهای تند بتوانند پیروان خود را در درون سرزمینها حول محور خود جمع کنند.
به بیان او تلاش برای پیدا کردن نقطه بهینه در بحث تضاد بین حقیقت و مصلحت یکی از مهمترین چالشهایی است که جهان اسلام با آن روبهرو است و اگر این اتفاق نیفتد تمام سیاستها و اقدامات دیگر مقطعی و موردی خواهد بود.
منتظرقائم تاکید کرد: این نقطه بهینه جز با اطلاعات، همفکری، هم اندیشی و مشارکت نخبگان و تودههای دینی، سیاسی و عالمان دانشگاهی در کل جهان اسلام عملی نخواهد بود.
او به راه حل دیگری در راستای دستیابی به نقطه بهینه اشاره کرد و گفت: سیاست دوم همفکری و هماندیشی رهبران دینی است که از جمله آنها نوآوران، روشنفکران دینی و افراد دارای اندیشههای جدید و پیروان هستند بنابراین ما ناچاریم با رعایت اصول منطقی مفاهیم مذهبی و دینی خود به سمت گفتمانهای جدید حرکت کنیم.
وی در پایان سخنانش اظهار کرد: گسترش ارتباطات افقی و عمودی درون و بین مذاهب و تودههای مردم، ایجاد تشکلها و مجامع بین جامعه مدنی در کشورهای منطقه از طریق گسترش گردشگر زیارتی، تسهیل عبور و مرور بین مردمان در سرزمینهای مختلف و گسترش روابط بین متخصصان ارتباطات در جهان اسلام از دیگر راهکارهایی است که میتواند در این راه مورد استفاده قرار گیرد.
لازم به ذکر است این نشست صبح دیروز، 3 بهمن در سالن شورای دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
گفتنی است این کمیسیون در راستای سلسله کمیسیونهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ایران با همکاری دانشگاههای شهید بهشتی، فردوسی مشهد، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشگاه الزهرا (س) و دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین از دوم و پنجم بهمنماه امسال در ایران برگزار شد.