عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در نخستین جشنواره زن خانواده و رسانه گفت: زنان در شبکه های اجتماعی موبایلی اگرچه کمتر وارد حوزه های پرمناقشه ای همچون سیاست می شوند اما در عرصه های دیگر حضوری جدی دارند. برای نمونه، در حوزه علم و پزشکی، آنها توانسته اند کل دانش جدید پزشکی را به چالش کشیده و روایتی از پزشکی سنتی را احیا کنند تا جایی که امروز شاهد ظهور قارچ گونه عطاری ها در همه خیابان های شهرها هستیم.
به گزارش عطنا به نقل از شفقنارسانه، هادی خانیکی که در این پنل حضور نداشت متنی را در اختیار مدیر پنل(نژاد بهرام) قرار داده بود که ضمن اشاره به مباحث زنان، شبکه های اجتماعی و چالش ها و فرصت ها به شرح ذیل است :
حداقل در مورد ایران، عوامل زیادی باعث شده است که اثرگذاری رسانه ها بر جنسیت، هیچگاه دامنه و شدت رسانه ها و شبکه های اجتماعی را نداشته باشد. در واقع به خاطر تفاوت عملکردی رسانه ها در کشورهایی مثل ایران باید از ابتدا اثرگذاری هر یک از رسانه های سنتی و مدرن را در این خصوص بررسی کرد. برای مثال نیاز به آن هست که جدای از اثرگذاری رسانه ها بر کلیت جامعه، فرهنگ، علم، اقتصاد، سیاست و آموزش، میزان و نوع اثرگذاری آنها بر زنان، کودکان، یا قومیت ها را هم موضوع یک مطالعه جدی قرار داد .
موج اول اینترنت- یا همان چیزی که بعدها به عنوان «حباب دات کام» مشهور شد- کمتر مجالی برای تمایزهای جنسیتی به دست می داد. حضور و نمود زنان در این عرصه تفاوت چندانی با رسانه های پیشین یعنی تلویزیون و مطبوعات نداشت و در عمل کمابیش همان ساختارها و رفتارها در ابتدای ظهور اینترنت و تا انتهای دهه 1990 جریان داشت. با ظهور وبلاگ ها که خبر از آغاز موج موسوم به وب 2 می دادند، شاهد حضور متفاوت زنان در اینترنت بودیم؛ وبلاگ های زنانه اولین جاهایی بودند که به روایت و تفسیر رویدادها از منظری بیشتر زنانه و بیان تجربیات زنانه می پرداختند. به این ترتیب، در این دوره در کنار جریان غالب در فضای مجازی که یا مردانه بود یا روایت ها و کنش های عمومی و کلی جامعه را بازنمایی می کردند، شاهد بیانگری های زنانه تری بودیم که امور را از منظری بیشتر زنانه روایت می کردند. در دوران وبلاگ نویسی معدودی از زنان در این عرصه فعال شدند اما این ابتدای راه بود. وبلاگ با همه قابلیت هایی که داشت، محدودیت هایی هم داشت،از جمله مهم ترین این محدودیت ها که در مراحل بعدی خود را نشان داد، امکان ساخت هویت های جعلی و از جمله هویت های زنانه جعلی بود .
جریان وب 2 پس از وبلاگ نویسی با ظهور «اور کوت» و «زندگی دوم» به رسانه های اجتماعی انجامید. تفاوت عمده در این دوره، از نظر فنی و اجرایی، بر آن بود که افراد در شبکه هایی متشکل از افراد مختلف به بیان بپردازند و مطالب تولید شده برای گروهی از افراد که علاقمندی خود را اعلام کرده اند منتشر شود. در این مرحله، قابلیت های بیشتری همچون امکان ایجاد پروفایل های تصویری ایجاد شد که با استقبال بیشتر زنان مواجه شد، اما باز همان مسأله تأیید هویت واقعی و امکان حضور با هویت های جعلی باقی ماند .
همزمان با پیشرفت شبکه های اجتماعی، پدیده دیگری در حال ظهور و تکامل بود که در میانه دهه 2010 میلادی با شبکه های اینترنتی پیوند خورد: تلفن همراه، گوشی های تلفن همراه در ابتدا فقط برای تماس تلفنی و حداکثر، ارسال پیام کوتاه طراحی شده بودند، اما نسل جدید تلفن های همراه توانستند به اینترنت وصل شده و به این ترتیب میان کل فضای اینترنت و تلفن همراه به هم پیوند خوردند .
توئیتر (2004) اولین شبکه اجتماعی بود که توانست پیام های کوتاه تلفن های همراه را دریافت کرده و در فضای وب منتشر کند. اگرچه این همگرایی در ایران رخ نداد و در عمل کسی نتوانست پیام کوتاه خود را به صورت پیام توییتری منتشر کند، اما تکنولوژی و پیامدهای آن در عرصه های جهانی متوقف نماند و همچنان رشد کرد .
در کنار توتیئر، فیسبوک (2004) اولین شبکه اجتماعی است که بیشترین تلاش را برای تأیید هویت کاربران خود به خرج داد. جالب اینکه این شبکه در ابتدا فعالیت گسترده ای نداشت و تنها در کنار توییتر و سایر شبکه های اجتماعی بود که گستره کامل تری از ظرفیت های خود را نشان داد. مهم ترین ویژگی فیسبوک در آن بود که به روش های مختلف افراد را وادار به استفاده از هویت شخصی خود می کرد. کار با هویت های جعلی در فیسبوک بسیار دشوار است، چراکه علاوه بر پست الکترونیک و شبکه دوستان واقعی، فرد باید مشخصه های خاص و یکتایی همچون شماره تلفن همراه خود را هم به ثبت برساند .
به این ترتیب، فیسبوک اولین شبکه اجتماعی شد که در آن زنان شفاف ترین حضور را پیدا کردند. فراگیر شدن فیسبوک در عرصه های جهانی و ملی هم عامل مهمی شد تا همه با هویت واقعی اجتماعی خود به بیان پرداخته و محفلی از دوستان و همفکران را دور خود جمع کنند .
فیلتر شدن فیسبوک در کنار امکان آسان و آزاد دور زدن فیلترها عامل دیگری برای خاص شدن این رسانه اجتماعی شد. اگر این شبکه فیلتر نمی شد چه بسا افراد تا این حد احساس آزادی نمی کردند و درونی ترین خواسته ها و تفسیرهایشان را بیان نمی کردند .
این مورد را به ویژه در مورد زنان می توان بهتر دید که در فیسبوک احساس آزادی بیشتری می کنند و چنان به بازنمایی خود و ایده های خود می پردازند گویا در محیط خانه و در جمع خویشاوندان نزدیک خودشان هستند .
با این وجود، باز هم فیسبوک فراگیری لازم را برای پوشش لایه های بیشتری از جمعیت نداشت و تنها در دسترس بخشی از جمعیت قرار داشت. افزون بر این، فیلترهای اجتماعی شدیدتری برای جلوگیری از استفاده از این شبکه فعال شد .
از آن طرف، فناوری های تلفن همراه با سرعت رشد می کرد و بسترهای تازه ای برای رسانه ها و شبکه های اجتماعی مهیا می کرد. گوشی های هوشمند جدید که ترکیبی از تلفن و دوربین های پیشرفته و کارآمد بود که به اینترنت وصل شد. به این ترتیب، زیرساخت های تازه ای برای شبکه سازی اجتماعی فراهم آورد .
خوب است برخی امکانات خاص موبایل را مرور کنیم :
1- گوشی تلفن همراه برخلاف کامپیوتر همیشه و در خصوصی ترین لحظات روشن و در دسترس است .
2- دوربین کارآمدی و قدرتمندی دارد که می تواند هر لحظه را به ثبت برساند .
3- کار با آن نیازی به دانش فنی و پیچیده یا میز و تجهیزات جانبی ندارد .
4- به خوبی با زبان های بومی و از جمله زبان فارسی همخوانی دارد .
5- با این گوشی ها، بدون نیاز به تجهیزات اضافی می توان در قالب های مختلف متنی، تصویری و صوتی به بیانگری پرداخت .
6- از راه های متنوع و مختلفی به اینترنت وصل می شود .
7- فهرست افراد موجود در دفترچه تلفن را می توان به عنوان یک شبکه اجتماعی واقعی به کار برد .
8- حس گرهای مختلف و متنوعی دارد که از جمله امکان شناسایی موقعیت جغرافیایی و مکانی را فراهم آورده است .
همه این امکانات، زمینه را برای ظهور نسل جدیدتری از شبکه های اجتماعی آماده کرد. وی چت اولین شبکه اجتماعی بود که با استفاده از این امکانات در ایران فعال شد. برای نمونه، امکان جدیدی که این نرم افزار موبایلی فراهم می آورد، ایجاد فوری شبکه ای از دوستان مبتنی بر شماره های ثبت شده در تلفن همراه افراد بود. همچنین، این شبکه با استفاده از موقعیت مکانی فرد، افرادی دیگری را برای افزودن به شبکه اجتماعی پیشنهاد می داد .
اگرچه داده های این دوره از دست رفته اما گستره و نوع کنش زنان در وی چت هنوز آشکار است، زنان در این شبکه حضوری به مراتب پررنگ تر و جدی تر از فیسبوک داشتند؛ کنش های آنها مبتنی بر هویت و علایق شخصی افراد بود و کمتر وارد فضاهای جمعی به معنای سیاسی یا اقتصادی کلمه می شدند؛ در پروفایل های ایجاد شده، چهره افراد نقش مهمی داشت .
برخی ویژگی های وی چت و از جمله عدم امکان نظارت بر این شبکه و بسیاری از شبکه های بعدی همچون وایبر، لاین، تانگو و واتساپ، باعث شد که دولت و بخش هایی از جامعه وارد شده به شکل های مختلفی به کنترل آن بپردازند. با این وجود، امکان آن خارج کردن این شبکه ها از دسترس جامعه هم نبود و در نتیجه دو شبکه تلگرام و اینستاگرام در طول سه سال گذشته با ثباتی نسبی به عنوان مهم ترین شبکه های اجتماعی در اختیار جامعه ایرانی بوده است .
زنان در این مدت تجربه های تازه ای در برپایی شبکه های اجتماعی جدید داشته اند. آنان وارد حوزه های مختلفی از کسب و کار و سبک زندگی شده اند و به تعریف های جدید و اختصاصی از زندگی، کار و فعالیت اجتماعی رسیده اند .
زنان همچون گذشته باز هم این فضا را همچون فضایی نیمه خصوصی تعریف کرده و اگرچه به گشودگی فعالیت های قبلی نیستند، هر یک عضو شبکه های مختلف خانوادگی، کاری، علمی، آموزشی و غیره هستند .
زنان در این شبکه ها اگرچه کمتر وارد حوزه های پرمناقشه ای همچون سیاست می شوند اما در عرصه های دیگر حضوری جدی دارند .
برای نمونه، در حوزه علم و پزشکی، آنها توانسته اند کل دانش جدید پزشکی را به چالش کشیده و روایتی از پزشکی سنتی را احیا کنند تا جایی که امروز شاهد ظهور قارچ گونه عطاری ها در همه خیابان های شهرها هستیم .
به همین ترتیب، در حوزه سبک زندگی هم شاهد فعالیت های جدی زنان برای ارائه تعاریف بدیع و متفاوت هستیم .