چندی پیش در مجله ساینس شاهد خبری با مضمون فروش مقالههای آیاسآی در رشتههای مختلف و گزارشی از فروشندگان پایاننامه و پروپوزال در خیابان انقلاب تهران بودیم. روندی که سبب گسترش کمیتگرایی و کالاییشدن دانش در سطح جامعه دانشگاهی شده است. اما همیشه هستند کسانی که راه درست را می پیمایند و اسیر این اعداد و ارقام نمی شوند. دانشگاه علامه طباطبائی هرساله به معرفی پژوهشگران برتر خود در تولید مقالات علمی کشور اقدام میکند. در این بین به سراغ یکی از پژوهشگران برتر دانشگاه علامه طباطبائی رفتیم. او که به تازگی آخرین کتاب خود با عنوان «پیشنگارش» را به چاپ رسانده است، همواره سعی داشته که در این راه قدم بردارد. دکتر حمیدرضا رحمانیزاده دهکردی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، در مصاحبه با عطنا از ملاکهای ارزیابی مقالات و راهکارهای مقابله با چاپ مقالات بدون محتوا میگوید.
* آقای دکتر ضمن تبریک از کسب عنوان پژوهشگر برتر، به نظر شما دلیل این انتخاب چیست؟
سپاسگزارم. در دانشکده ها معیارهایی وجود دارد که بر اساس آن، کسی که بیشترین امتیاز را بیاورد به عنوان پژوهشگر برتر انتخاب می شود ولی من واقعاً خودم را بیشتر «دانشجویی همیشگی» (یا به اصطلاح غربیها An Eternal Student) میدانم. پژوهشگر برتر اشخاصی نظیر حسین بشیریه، جواد طباطبائی، حمید عنایت، میر شمس الدین ادیب سلطانی هستند. پژوهشگر برتر کسی است که تأثیری اساسی و ژرف در یک حوزه علمی باقی می گذارد. بنابراین با این عناوین چندان موافق نیستم ضمن اینکه ملاک هایی که به عنوان پژوهشگر برتر تعیین شدند، بیشتر ملاک های کمی هستند. به عنوان مثال، سال قبل مقالهای داشتم که برای نوشتن آن حدود سه سال و نیم وقت صرف کرده بودم اما امسال به واسطة برخی از مسائل بوروکراتیک مجبور شدم که چند مقاله بنویسم ولی اهمیت و ارزش آن مقاله یا حتی مقالاتی که حدود 15 سال پیش در مجلاتی که هنوز عنوان پرطمطراق علمی-پژوهشی را ندارند، نوشتهام به نظرم خیلی بیشتر از این مقالاتی است که بنده را به جایگاه پژوهشگر برتر رسانده است.
* شما به عنوان منتقد کمیتگرایی در بحث مقالهنویسی، ملاک ارزیابی کیفیت مقالات را چه میدانید؟
مقالة پژوهشی نوشتن یعنی اینکه شما یک پژوهش مستقل انجام دادهاید. پژوهش هایی اساسی و بنیادی در علوم انسانی، معمولاً پژوهش های زمانبری هستند. برای اینکه شما بتوانید در آن حوزة نظری چیزی بر دانش موجود بیفزایید و یا آنکه نگاه جدیدی به مسئله داشته باشید، نیازمند جمع آوری داده و پیدا کردن شواهد مؤید بسیاری هستید. اگر این اتفاق نیفتد، به صرف چاپ شدن یک مقاله در مجلة پژوهشی، هیچ شأنی بر محتوای آن مقاله اضافه نمی شود. به عبارتی دیگر مقاله باید به اعتبار یافته های خود اهمیت داشته باشد، نه به اعتبار اینکه در کجا چاپ میشود و متأسفانه وقتی طی یکسال، انبوهی از این مقاله ها چاپ میشود، آدمی به این نتیجه میرسد که یا اینها مقاله پژوهشی واقعی نیست و یا همانند موتسارت که گفته میشود فرشتگان در خلق آثارش، او را یاری میرساندند، دستی از غیب یاریگر این عزیزان بوده است که توانسته اند در فرصتی محدود این همه مقاله و کتاب و گزارش بنویسند.
مقاله باید محتوا داشته باشد. علت اینکه کسی مجلات علمی-پژوهشی را نمیخرد و متأسفانه کسی آنها را نمیخواند، این است که در ایران این مجلات برایند فعالیتی اجتماعی و فکری نیستند که امری ارزشمند بوده و خریدار داشته باشند برخلاف دنیای غرب که در آنجا دانش، بنیادی اجتماعی دارد. بنابراین نویسندگان و مؤلفان باید تلاش کنند یافته هایی را که به دست می آورند اولاً یافته های مستندی باشد یعنی روایی کافی داشته باشند و ثانیاً به حوزه دانش کمک کنند و یا وجهی کاربردی داشته باشند تا بتوانند در حوزهای تاثیر بگذارند. وقتی که شما این مقالات را از بین ببرید و هیچ اتفاقی نیفتد یعنی یک جای کار ایراد دارد. وقتی هیچ کس حاضر نیست برای این مقالات پولی پرداخت کند و یا آنها را نمیخواند یعنی این تولید علم هیچ ثمره قابل توجهی ندارد.
وقتی طی یکسال، انبوهی از این مقاله ها چاپ میشود، آدمی به این نتیجه میرسد که یا اینها مقاله پژوهشی واقعی نیست و یا همانند موتسارت که گفته میشود فرشتگان در خلق آثارش، او را یاری میرساندند، دستی از غیب یاریگر این عزیزان بوده است که توانسته اند در فرصتی محدود این همه مقاله و کتاب و گزارش بنویسند.
* درباره مناسبات اداری که خودتان هم اشاره کردید، در بحث قبولی در مقطع دکتری یکی از معیارها داشتن مقاله علمی-پژوهشی است. نظر شما در این خصوص چیست؟
یکی از ملاکها این است که افراد توانایی انجام کارهای پژوهشی داشته باشند و در این زمینه تلاش کرده باشند. ولی وقتی ما به کمیت و تعداد مقالاتی که در مجله علمی پژوهشی چاپ شده است اهمیت میدهیم، دانشجو سعی میکند که از راه های صحیح و ناصحیح تعداد مقالات خویش را افزایش دهد تا امکان قبولی خویش در دکتری را افزایش دهد. بیتردید این امر باعث نوعی تولید بی محتوا میشود و از آن سو افرادی که این توانایی را دارند که مؤثر باشند و از این طریق شناخته بشوند و صداقت بیشتری دارند، به دلیل ناتوانی در «انبوه سازی علمی!» به حاشیه رانده می شوند. شما میتوانید در سطح شهر با پرداخت پول مقالهای علمی پژوهشی به نام خودتان منتشر کنید و این یکی از آسیب هایی است که متاسفانه گریبانگیر جامعه علمی ما شده است.
* راهکار شما برای جلوگیری از این آسیب ها چیست؟
راهکار من این است که باید به محتوای مقالات پژوهشی که تولید می شود، توجه شود نه به فرم آنها. اینکه مقالات در یک مجله علمی پژوهشی چاپ شود ولی فاقد محتوای علمی و یک دید جدید باشد به هیج دردی نمیخورد. هرچند که اگر این کار را هم بر عهده هیئتی که درباره دانشجو تصمیم می گیرند بگذاریم، امکان دارد آنها هم سلیقه خودشان را اعمال کنند ولی یکی از راهها این است که مقاله به صورت مشخص بتواند بگوید در فلان حوزه نظری چه کار مهمی انجام داده که در گذشته انجام نشده است. اگر چنین کند، چه این مقاله در مجلهای علمی پژوهشی چاپ شده باشد و یا خیر، فی نفسه دارای ارزش است. به عنوان مثال دانشگاههای بزرگی مثل آکسفورد از شما نمیپرسند که سن شما چقدر است و یا مدرک شما چیست، بلکه کسی که از آزمون کتبی و شفاهی سربلند بیرون بیاید و آنها تشخیص بدهند که توانایی ادامه تحصیل در مقطع دکتری را دارد، او را می پذیرند.
انباشتن رزومهها از مقالات چاپ شده سفارشی و مقاله و کتابسازی، فاجعهای است که دامن دانشگاه را گرفته و امید است که بزرگان عرصهی دانش، دستی در این زمینه از آستین همت بیرون بیاورند و تمهیدی درخور برای برونرفت از این بحران بیابند.