استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی گفت: بانکها فقط باید یک کار انجام بدهند و آن این است که سپرده بگیرند و تسهیلات بدهند. جای تعجب ندارد که چرا بانکهای ما امروز به این روز افتادهاند، به این دلیل که ساختارهای ما بسیار بد است و در ساختار نابسامان طبیعی است که مشکلاتی این چنین به وجود میآید
به گزارش عطنا، جمشیدپژویان اقتصاددان ایرانی، رئیس سابق شورای رقابت و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی یادداشتی درباره سپردهگذاری در بانکها نوشت و در روزنامه آرمان امروز به چاپ رساند. متن این یادداشت را در ادامه با هم میخوانیم:
بر اساس اعلام بانک مرکزی وام دهی نسبت به سپردهگذاری بیشتر شده است. آمارها نشان میدهد تسهیلات حدود ۳/۱۴ درصد افزایش داشته که نشانگر آن است که بانکها بیش از رشد سپردهها تسهیلات پرداختهاند و رقمی بالغ بر ۷۰۰ میلیارد تومان را در بر میگیرد که در مقایسه با رشد ۸/۴ درصدی سال گذشته، از رشد بالایی برخوردار است. به طور کلی باید گفت فعالیت اصلی بانک همین است که سپرده جذب کند و تسهیلات بدهد. معمولا ما دو پول داریم: اول پولهای کاغذی و اسکناس است که بانک مرکزی آنها را چاپ میکند و دوم پول بانکهای تجاری است که سپردهها و تسهیلات را شامل میشود. باید بپذیریم که بانکداری ایران به مفهوم واقعی بینالمللی نیست و اگرچه بانکها باید فقط واسطهگری مالی کنند، قسمتی از منابع خود را در شرکتهای وابسته به خودشان سرمایهگذاری کردهاند که این یک روند صد درصد غلط است. بانکها فقط باید یک کار انجام بدهند و آن این است که سپرده بگیرند و تسهیلات بدهند. جای تعجب ندارد که چرا بانکهای ما امروز به این روز افتادهاند، به این دلیل که ساختارهای ما بسیار بد است و در ساختار نابسامان طبیعی است که مشکلاتی این چنین به وجود میآید. تنگناهای مالی که بعضا برخی بانکها به آن اشاره دارند به کمبود سپردهگذاری بانکها مربوط میشود. در حال حاضر درصد قابل توجهی از منابع نظام بانکی نیز به بنگاهداری و املاک و مستغلات بانکها اختصاص پیدا کرده است. بر همین اساس حدود ۴۵ درصد از منابع بانکها بهصورت منجمد خارج از دسترس است که بر شدت تنگنای مالی میافزاید. به طور کلی بانکها بر اساس سپردهای که دریافت میکنند، با ضریبی مشخص، تسهیلات اعطا میکنند. البته به این نکته هم توجه داشته باشید که این میزان وامدهی بیشتر توسط بانکها از سوی بانک مرکزی کنترل میشود. آنچه به بحران مالی ۱۹۳۰ شهرت دارد به این دلیل است که بانکها آن مقدار تسهیلاتی که داده بودند بسیار بیشتر از سپردهها بوده است. یعنی آنکه بانکها کار خود را انجام نمیدادند. بانک باید نقدینگی قابل توجهی علاوه بر تسهیلاتی که پرداخت میکند، نگه دارد تا پاسخگوی نقدینگی سپردهگذاران باشد. اگر تسهیلاتی که بانکها میدهند نسبت به میزان نقدینگی زیاد باشد و ذخیره بانک را خالی کند، منجر به یک نوع بحران میشود. البته در کشورهایی که دارای بانکهای مستقل هستند هم این اتفاق میافتد. در این شرایط بانکها از بانک مرکزی پولی به عنوان قرض طلب میکنند تا مجبور نشوند اعلام ورشکستگی کنند. در این میان وظیفه بانک مرکزی هم این است که در مرحله اول از ورشکستگی بانک یا موسسه جلوگیری کند، اما در صورت بروز مشکلی از محل داراییها و داشتههای بانکی به سپردهگذار رد دیون کند. بانکها به این دلیل از بانک مرکزی پول قرض میکنند که زمزمه ورشکستگی به مردم نرسد. اگر مردم با شنیدن خبر ورشکستگی به بانک هجوم بیاورند، هیچ بانکی در هیچ جای دنیا نمیتواند به درخواست یکباره همه مردم برای پس دادن سپردههایشان تسلیم بشود. این موضوع نیز به دلیل آن است که بانک تسهیلات بیشتری نسبت به سپردههایی که جذب کرده اعطا کرده است.
* کارشناس اقتصادی