۱۷ مرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۲۳
کد خبر: ۴۵۷۴۷
forghani (3)


دیگر از آن تجمع اول صبح پای دکه‌های روزنامه فروشی خبری نیست. دیگر مردم شهر قبل از شروع کار با چشمان خود تند تند تیتر روزنامه‌ها را رصد نمی‌کنند که مبادا از خبری جا بمانند. حالا دستیابی به اخبار شکل دیگری به خود گرفته است؛ اخباری که در دنیای مجازی منتشر می‌شوند و در بسیاری موارد در آنها مرز واقعیت با شایعه مشخص نیست.


به گزارش عطنا به نقل از روزنامه آرمان، محمد مهدی فرقانی، دکترای علوم ارتباطات و استاد دانشگاه علامه طباطبائی درباره نقش مطبوعات در دنیای امروزی می‌گوید: من به انقراض روزنامه‌ها اعتقادی ندارم، چون رسانه‌های مکتوب به عنوان یک میراث فرهنگی در تاریخ دستاوردهای بشری ماندگارند، اما شبکه‌های اجتماعی به راحتی اخبار و اطلاعات جعلی، نادرست، غیر دقیق، جانبدارانه و غیر موثق را ترویج می‌دهند و متاسفانه وامدار این میراث نیستند.


در ادامه، متن گفت‌وگو با محمدمهدی فرقانی می‌خوانید:


*در حال حاضر بسیاری از کارشناسان وضعیت مطبوعات ایران را مناسب نمی‌دانند و عنوان می‌کنند با وجود اینکه حدود ۲۰۰ سال از انتشار اولین روزنامه در ایران می‌گذرد، مطبوعات ما همچنان با استاندارد‌های جهانی در این زمینه فاصله دارند. از نظر شما به عنوان یک پیشکسوت روزنامه‌نگاری و کسی که سال‌ها به تدریس روزنامه‌نگاری در دانشگاه‌ها پرداخته است وضعیت روزنامه‌نگاری و رسانه‌های مکتوب در ایران چگونه است و در این زمینه با وضعیت جهانی چه فاصله‌هایی داریم؟


به طور کلی وضعیت رسانه‌های مکتوب در جهان از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و حال خوشی ندارند. علت آن هم این است که هزینه تولید مطبوعات مکتوب و کاغذی بالا رفته، عادت مطالعه مخاطبان تغییر کرده و دسترسی مخاطبان به محتواهای فضای مجازی راحت‌تر از دسترسی به مطبوعات شده است. بنابراین کاهش تیراژ مطبوعات در جهان امروزی عادی شده، حتی تعدادی از روزنامه‌های معتبر جهان نیز نسخه کاغذی خود را تعطیل کرده‌اند. در ایران هم چون عادت به مطالعه از گذشته پایین بوده و امروزه شبکه‌های اجتماعی و استفاده از تلفن‌های همراه هوشمند متداول شده است، در واقع مردم دسترسی‌های آسان‌تری به شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی دارند. بنابراین خیلی‌ها ترجیح می‌دهند اطلاعات مورد نیاز خود را از فضای مجازی کسب کنند. به همین دلیل می‌بینیم که تیراژ مطبوعات کاغذی به شدت پایین است، در حالی که در گذشته تیراژ روزنامه‌ها آنچنان بالا بود که ما تیراژهای چند صد هزاری و گاهی میلیونی را تجربه کردیم، اما امروزه تیراژهای چند هزاری از سه هزار تا نهایتا ۱۵ هزار وجود دارد که جزو تیراژهای خوب در مورد برخی از مطبوعات به حساب می‌آید. به نظر من اصلا این تعداد تیراژ نیست. با وجود این، وقتی تیراژ نداشته باشیم، تاثیرگذاری‌ها به همان نسبت کاهش می‌ یابد. در واقع من قبول دارم که اگر مطبوعات امکان انتشار حقایق را بیشتر از حد فعلی داشتند، طبیعتا تیراژشان بالاتر بود و اقبال بیشتری توسط مردم نشان داده می‌شد، اما به هر حال روند کاهش تیراژ در مطبوعات مکتوب روند جهانی است و در ایران هم اجتناب ناپذیر است. با وجود این، باید در همین وضعیت هم هر روزنامه‌‌ای سعی کند تا هر چه بیشتر و بهتر به نیارها مخاطبانش پاسخ دهد و حقایق و اطلاعات بیشتری را جست‌و‌جو و منتشر کند. در این صورت می‌تواند مخاطبان فعلی را حفظ و شاید به تدریج به تعداد آنها اضافه کند.


*با توجه به اینکه شما در صحبت‌های خودتان گفتید تیراژ رسانه‌های مکتوب در وضعیت جهانی پایین آمده است، این اتفاق چه ضعف‌ها و آسیب‌هایی را در سطح جوامع ایجاد می‌کند؟


فضای جهانی در حال تغییر است و عادت نسل جوان هم به مطالعه و مشاهده متفاوت شده است. البته من به شخصه معتقدم که مطبوعات کاغذی آسیب‌های جدی به محیط زیست وارد می‌کنند، چون کاغذ خیلی از روزنامه‌هایی که دور ریخته می‌شود از درختان جنگل تهیه شده است. بنابراین تولید کاغذ در جهان هم از نظر قطع درختان و هم از نظر آلودگی هوا در کارخانجات کاغذسازی زیان آور است، اما کاغذ، چاپ و نوشتن روی کاغذ به نظر من یک «آنی» دارد که هیچ نوع دیگری از نگارش و مطالعه ندارد. به نظر من مطالعه مطبوعات و متون مکتوب اعم از روزنامه و کتاب فرایند تفکر، تولید فکر، امکان تامل و تعمق را فعال‌‌تر و بیشتر می‌کند. همچنین رسانه‌های مکتوب و کتاب‌های کاغذی یک میراث فرهنگی بشری هستند که نه می‌توانند و نه باید از بین بروند. بنابراین این میراث باید حفظ شوند، منتهی در شکل و محتوای آنها باید تغییراتی ایجاد کرد تا همخوانی بیشتری با نیازهای زمانه داشته باشند.


*در سال‌های اخیر شاهد گسترش استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی مثل تلگرام، شبکه‌های اجتماعی و ... هستیم که به نظر می‌رسد نقش رسانه‌های مکتوب را کمرنگ کرده است. وضعیت این رسانه‌ها در عصر ارتباطات جدید چگونه است؟ آیا به نظر شما ممکن است روزی برسد که دیگر روزنامه‌‌ای وجود نداشته نباشد؟


من جزو کسانی هستم که موافق و معتقد به انقراض روزنامه‌ها نیستم، یعنی با وجود اینکه تیراژ و تعداد عناوین مطبوعات کاغذی کاهش یافته و باید محتوای‌شان تغییر یابد، اما همیشه اساس آنها پا بر جاست، چون به عنوان یک میراث فرهنگی در تاریخ دستاوردهای بشری ماندگارند و ما باید آن را حفط کنیم، اما آنچه به نظر مهم‌‌تر از جنس کاغذ و مطبوعات کاغذی است، ساختار روزنامه‌نگاری حرفه‌‌ای است که باید در شبکه‌های اجتماعی و در مطبوعات کاغذی تقویت و حفظ شود. البته تحقق آن در فضای مجازی خیلی دشوارتر است و مطبوعات کاغذی دارند این میراث را با خودشان حمل می‌کنند، یعنی اخلاق حرفه ای، صداقت، دقت، امانت داری، روشنی، جامعیت و استناد به منابع معتبر میراثی است که روزنامه‌نگاری حرفه‌‌ای با خودش آورده و مخاطب به واسطه آنها اعتمادش جلب می‌شود، اما شبکه‌های اجتماعی وامدار این میراث نیستند. بنابراین شبکه‌های اجتماعی به راحتی اخبار و اطلاعات جعلی، نادرست، غیر دقیق، جانبدارانه و غیر موثق را ترویج می‌دهند و به شدت به تهمت، افترا، برچسب، توهین و هتک حرمت می‌پردازند و در واقع به نوعی رسانه‌های شخصی محسوب می‌شوند که بهترین شکل آن شبکه‌های گروهی است که توسط فرد یا تعداد محدودی از افراد اداره می‌شوند؛ به این دلیل که هیچ نظارت، ساختار و مدیریت روزنامه‌نگاری حرفه‌‌ای بر آنها اعمال نمی‌شود و این چیزی است که ما در آینده بیشتر به آن نیاز خواهیم داشت. گرچه روزنامه‌نگاری شهروندی نقاط قوت و دستاوردهایی از جمله حضور لحظه‌‌ای شهروندان به عنوان شاهد عینی، عدم سانسور و نظارت‌های محدود کننده، تنوع و تکثر، شنیدن صداهای مختلف از درون و ... دارد، اما در عین حال برخی از مزایای روزنامه‌نگاری حرفه‌‌ای را ندارد، یعنی از مزایایی که مخاطبان به واسطه آنها به مطبوعات و رسانه‌های سنتی اعتماد می‌کنند، برخوردار نیست، چرا که رسانه‌های مکتوب مورد مراجعه مردم قرار  می‌گیرند و مهم‌تر از هر چیزی پاسخگو هستند. این در حالی است که اگر رسانه‌های سنتی بر اساس قانون و اخلاق حرفه‌‌ای اخبار نادرستی را منتشر کردند یا باید اعتبار خود را از دست بدهند یا باید پاسخگوی مخاطبان خود باشند و بگویند به چه دلیل این خبر را منتشر کردند و منبع آن از کجا بوده است تا درصدد اصلاح و تصحیح آن بربیایند. به علاوه حق دفاعی که منابع خبری و در واقع ذی‌نفعان خبری در رسانه‌های سنتی دارند هرگز در شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد، یعنی اگر شما در رسانه‌های سنتی که اصیل‌‌ترین و قدیمی‌‌ترین آن مطبوعات است مورد توهین، تهمت، افترا و هتک حرمت قرار گرفتید، بر اساس قانون هم حق پاسخ برای شما محفوظ است و هم حق شکایت به دادگاه را دارید و مدیر مسئول، سردبیر و دست اندرکاران آن رسانه باید پاسخگوی آنچه که منتشر کرده‌اند، باشند. این یعنی مسئولیت و تعهد اجتماعی روزنامه‌نگاری که در شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد. همینطور که قبلا هم عرض کردم شبکه‌های اجتماعی با وجود داشتن مزایا به نوعی عوارضی هم با خود به همراه دارند و متقابلا مطبوعات و سایر رسانه‌های سنتی هم دارای مزایا، محدودیت و نارساهایی هستند، اما مطبوعات به عنوان میراث تمدنی باید حفظ شوند و آن میراث مسئولیت، تعهد اجتماعی، پاسخگویی، اخلاق حرفه‌ای، پایبندی به اصل صحت، دقت و امانت‌داری است که در همه جای دنیا وجود دارد.


*یکی از شاخه‌های روزنامه‌نگاری، روزنامه‌نگاری توسعه است. با توجه به اینکه در پسابرجام موضوع توسعه و رشد اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردار شده نقش رسانه‌ها در این زمینه چیست و چه کمکی می‌توانند بکنند؟


اصولا روزنامه‌نگاری توسعه و ارتباطات توسعه امروزه یکی از مهم‌ترین شاخه‌های ارتباطات و روزنامه‌نگاری در جهان هستند. به ویژه این شاخه از روزنامه‌نگاری در کشورهای در حال توسعه نظیر ما معنادار‌‌تر می‌شود. به این دلیل که ما و کشورهایی نظیر ما از یک طرف نیازمند اعمال نقد و نظارت عمومی هستیم که عمدتا از طریق مطبوعات آزاد، مستقل و کثرات گرا باید اعمال شود، از طرف دیگر دولت‌های کشورهای در حال توسعه نظیر ما نیز نیازمند آن هستند که با تکیه بر مطبوعات و رسانه‌ها بتوانند با مردم و شهروندان ارتباط مستمر و دائمی بر قرار کنند، به آنها برنامه‌های خود را معرفی کنند، مشارکت عمومی را در فرآیند توسعه جلب کنند و در عین حال از نیاز‌ها و مطالبات مردم آگاه شوند تا بتوانند به موقع به آنها پاسخ دهند که مردم دچار سرخوردگی نشوند. در واقع اینمسئله یک نوع همکاری و هم افزایی سه جانبه مطبوعات، دولت و مردم را طلب می‌کند. معنای این حرف این هست که نه دولت باید به استفاده تبلیغاتی از رسانه‌ها بسنده کرده و اعتقاد داشته باشد، نه مطبوعات اپوزیسیون دولت باشند. گرچه مطبوعات منتقد دولت هستند، اما اپوزیسیون نیستند. به ویژه مطبوعات باید به کشورهای در حال توسعه‌‌ای که دولت‌هایشان برآمده از آرای عمومی هستند، کمک کنند تا به پیشبرد و تحقق برنامه‌های واقعی توسعه ملی برسند. بنابراین نباید همزمان از نقد و نظارت بر این برنامه‌ها غافل باشند، چرا که در غیاب نقد و نظارت، برنامه‌های توسعه می‌توانند دچار رکود، توقف و فساد شوند، اما در عین حال باید به یاد داشته باشیم که روزنامه‌نگاری توسعه اقتضا می‌کند که رسانه‌ها پاسدار آداب و سنن، زبان، فرهنگ، تاریخ و میراث تمدنی جامعه باشند و از آن حمایت کنند. همچنین روزنامه‌نگاری توسعه از سوءمدیریت‌ها، ضعف‌ها و فسادها انتقاد می‌کند، آن هم انتقادی عالمانه و دلسوزانه نه انتقادی از موضع حرص و ولع کسب قدرت سیاسی و موضع جانبداری سیاسی برای کسب قدرت که امروزه می‌بینیم. البته روزنامه‌های حزبی مجازی هستند که چنین کنند، اما رسانه‌های آزاد از جمله مطبوعات که ادعای آزاد بودن را دارند، باید نقد و نظارت صریح و شجاعانه و در عین حال مشفقانه و دلسوزانه داشته باشند. متاسفانه این نوع کارکرد روزنامه‌نگاری در ایران هنوز به طور کامل شناخته شده نیست، چون از یک طرف رسانه‌ها فکر می‌کنند نقد و نظارت به معنای نفی، انکار و نادیده گرفتن است و از طرف دیگر دولت‌ها فکر می‌کنند رسانه‌ها از جمله مطبوعات وظیفه تبلیغ، پیشبرد دیدگاه‌ها و نظارت آنها را به هر قیمت و به هر شکلی دارند. در حالی که ما متعقدیم وظیفه رسانه‌ها اطلاع رسانی و آگاهی بخشی است و یک دولت قوی برآمده از ملت قوی خواهد بود و ملت قوی یعنی آگاه، هوشیار و موقعیت شناس که این ویژگی‌ها تنها از طریق رسانه قابل تحقق و تقویت است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
هنر و فرهنگ5
سبزترین گوشه دانشگاه
عشق به گل و گیاه در اتاق زهرا کمیجانی

سبزترین گوشه دانشگاه

عشق به گل و گیاه در امورمالی دانشگاه علامه طباطبایی، داستان زهرا کمیجانی و اتاقی پر از سبزی و طراوت، در قاب امروز دوربین خبرنگار عطنا قرار گرفت.
پر بازدیدها
آخرین اخبار