۲۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۰۲
کد خبر: ۴۱۳۲۷

Sarhanh-Ghanei-rad


شهرستان پارسيان در استان هرمزگان شاهد برگزاري يك همايش علمي فرهنگي با عنوان نقش سازمان‌هاي مردم نهاد در توسعه پايدار بود. اين همايش به ابتكار انجمن تازه‌تاسيس «انديشه پويا و همگامان راه توسعه» با حضور محمدامين قانعي‌راد، رييس انجمن جامعه‌شناسي ايران برگزار شد. ابتدا يكي از فعالان اجتماعي و عضو اين انجمن ضمن خوشامدگويي به مهمانان و حاضران به معرفي و تشريح اهداف انجمن پرداخت. سپس يكي از دانش‌آموختگان جامعه‌شناسي و ديگر اعضاي انجمن در سخناني به تاريخ توسعه در كشور و شكست توسعه آمرانه اشاره و همچنين از نقش مركز مطالعات استراتژيك در تدوين سياست‌هاي توسعه ياد كرد اما سخنران اصلي اين همايش علمي، سيد محمدامين قانعي‌راد رييس انجمن جامعه‌شناسي ايران بود.


قانعي راد در ابتداي سخنراني خود با استناد به تحقيقات علمي در استان هرمزگان گفت: هرمزگان از نظر شاخص اميدواري در بين استان‌هاي كشور رتبه اول را دارد و به تفكيك رتبه استان را كه از نظر پاسخ به بهبود وضعيت فقر، بيكاري، نابرابري، فساد مالي و ارتشا، گراني، تورم و اعتياد پرداخت و نشان داد در اين شاخص‌ها در رتبه‌هاي بالايي قرار دارد. همچنين استان هرمزگان از نظر حرمت افراد به يكديگر، حفظ آبروي همديگر، انصاف و خير خواهي در رتبه‌هاي بالا قرار دارد. ايشان اشاره كرد اينها بر خلاف تصور اوليه ما بود كه فكر مي‌كرديم اينجا يك منطقه محروم هست كه ميزان سرمايه اجتماعي پايين و ميزان آسيب‌هاي اجتماعي بالاست. من در ٢٤ ساعتي كه اينجا بودم و با افرادي گفت‌وگو مي‌كرد، اين فرضيات و آمارها تاييد شد. قانعي راد از سويي ديگر نشان داد كه استان هرمزگان در مواردي همچون استفاده از فرصت‌ها، حقوق مالكيت، اميد به بهبود ناامني، بهبود وضعيت مراقبت از محيط زيست وضعيت خوبي در آمارها ندارد.



فوايد و مضرات گسترش آموزش عالي


استاد جامعه‌شناسي دانشگاه تهران در بخش ديگري از اظهاراتش با بيان اينكه برايش جالب است كه ٥٥ درصد اين سالن را در اين وقت شب خانم‌ها تشكيل مي‌دهند، افزود: اين نشان مي‌دهد كه خانم‌هاي اينجا چقدر مسائل اجتماعي براي‌شان اهميت دارد و ممكن است يكي از عواملش گسترش آموزش عالي باشد كه اين يك فوايدي دارد كه ميل به مشاركت را زياد مي‌كند و يك مشكلاتي هم دارد كه توقع و انتظار ايجاد مي‌كند.



امكان برگزاري همايش‌ها ميراث سياسي امروز ما است


وي ابتدا چنين همايش‌هايي را بيشتر فرصتي براي يادگيري خود دانست و با اشاره به محدوديت‌هايي كه در سال‌هاي قبل از ٩٢ براي برگزاري چنين همايش‌هايي وجود داشت، افزود: در سال‌هاي گذشته به علت شرايط سياسي حاكم بر كشور و امنيتي بودن فضا اجازه برپايي چنين جلساتي داده نمي‌شد. ولي اكنون فضا تا حدودي تغيير كرده است و توصيه كرد قدر اين دستاورد را بدانيم و از آن محافظت كنيم و به عنوان يك ميراث سياسي آن را پاس بداريم چرا كه اين وضعيت هنوز پايدار نشده و در حالت لرزاني قرار دارد.



مثلث طلايي توسعه پايدار


رييس انجمن جامعه‌شناسي ايران در بخش ديگر سخنان خود گفت: من اينجا آمده‌ام كه به شما بگويم توسعه نياز به يك مثلث طلايي دارد كه شامل ١- بخش عمومي، ٢- بخش خصوصي و ٣- نهاد‌هاي مدني است. امروزه بدون مشاركت، ارتباط و تعامل اين ٣ اصل به نوعي اداره جوامع امكان‌پذير نيست اما اينجا من مي‌بينم كه شما اين مثلث طلايي را تشكيل داده‌ايد. در همين جلسه مي‌بينم كه از مسوولان، بخش خصوصي و فعالان اجتماعي، هنرمندان همه هستند و من اين را به شما تبريك مي‌گويم.



شكاف‌هاي سياسي فرصت است؛ مشروط بر اينكه به هم پشت پا نزنيم


وي با اشاره به همزيستي مسالمت‌آميز شيعيان و اهل تسنن در اين استان افزود: يكي از موضوعاتي كه رشك‌برانگيز است رابطه شيعه و سني در اين منطقه است و سعي كنيد اين اتحاد را حفظ كنيد و اجازه ندهيد تا افرادي با مقاصدي خاص اين وحدت را از شما بگيرند. ديدن چنين شهرهايي با توجه به اينكه ما در مناطق اطراف كشورمان شاهديم كه كساني به نام عقايد يا سياست همديگر را سر مي‌برند، براي ما خوشحال‌كننده است. قانعي‌راد همچنين گفت: پرس و جوهاي من حاكي از اين است كه در منطقه شما شكاف‌هاي طبقاتي چندان زياد نيست همچنين شكاف‌هاي زباني و قومي وجود ندارد. در مورد شكاف‌هاي سياسي نيز توضيح داد كه اين شكاف‌ها براي جامعه خيلي خوب است به شرطي كه قاعده را رعايت كنيم و به هم پشت پا نزنيم.



اصلاح‌طلبي و اصولگرايي  ستون‌هاي سياست و فرهنگ ما هستند


وجود اصولگرايي و اصلاح‌طلبي براي كشور يك سرمايه است. من خودم يك اصلاح‌طلبم اما هيچگاه دعا نمي‌كنم اصولگرايي بميرد. چه كسي حاضر است دعا كند سرمايه‌هاي كشورش بميرند؟! اينها هر كدام ستوني در سياست و فرهنگ كشور هستند اما نه كساني كه به نام اصولگرايي سه هزار دانشجو را بدون آزمون وارد دوره دكترا مي‌كنند. قانعي‌راد ويژگي انتخابات را ايجاد شور و انرژي اجتماعي دانست و اضافه كرد: انسان‌ها ٤ سال دچار ركود مي‌شوند بعد يك باره به تحرك مي‌افتند و يك احساس تعلق مشترك درون‌شان پيدا مي‌شود. حتي دعواي‌شان براي كشور ارزشمند است تا جايي كه اين مبارزه سالم باشد و بايد جهت آن داد تا


سالم باشد.



سياست، عرصه تجديد حيات انسان ها


وي با اشاره به اهميت انتخابات براي كشور و مردم افزود: بنابراين سياست يك عرصه مهم است كه انسان‌ها مي‌توانند درونش تجديد حيات كنند. اين را هم عرض كنم كه در بسياري از كشورهاي دنيا به هزار و يك وسيله تلاش مي‌كنند تا شرايط انتخاباتي را داغ كنند.


قانعي راد در ادامه با تمركز بيشتر بر بحث توسعه پايدار گفت: در موضوع توسعه پايدار من نكته‌اي را عرض كنم. يك كتابي هست «جزيره خارك در يتيم خليج فارس» نوشته جلال آل احمد. آل‌احمد در اين كتاب مساله‌اي را طرح كرده است. حال ببينيم اين مساله چقدر در كشور ما هنوز باقي مانده است. او مي‌گويد كه خارك به عنوان يك واحد فرهنگي دارد مضمحل مي‌شود و اين چيزي است كه نگرانش است. مي‌گويد حرفي نيست كه جزيره خارك روبه ثروت و آبادي مي‌رود و قدم به عصر جديدي مي‌گذارد كه عصر نفت و ارقام نجومي است. اين جزيره كه تاكنون گمنام بوده است كه آخرين گذشته قابل ذكرش پناه دادن به زندانيان سياسي بود به عنوان نقطه‌اي پرت و بد آب و هوا شناخته مي‌شد. بعد جلال اضافه مي‌كند كه الان ٢، ٣ سالي است اين منطقه مركز جنب و جوش شده است تا در آن صدور نفت خام را در حوالي راس خليج بنيان نهد؛ بندري كه قادر خواهد بود خمره شكم هيولاي كشتي‌هاي صد هزار تني را در يك نيمه روز بي‌انبارد. باز اينجا مي‌گويد كه خارك مي‌شود بندر بين‌المللي، بندر گناوه و بعد هم يك رونقي پيدا مي‌كند و كارگران به يك رفاه نسبي مي‌رسند و گشايشي در زندگي و ذهن مردم پيدا مي‌شود. رفاه اقتصادي مي‌آيد. ذهن آدم‌ها يك مقدار گشوده‌تر مي‌شود. بالاخره نفت، رفت و آمد، ارتباطات اتفاق مي‌افتد و ناچار مصرف بيشتري و دستي آسان‌تر به دهان رسنده و عاقبت در هر خانه‌اي پنكه‌اي، يخچالي و گهواره چرخ داري پيدا مي‌شود.



نگراني آل احمد در دهه ٤٠


اينها را آل احمد در سال ١٣٣٧ نوشته است. مي‌گويد اينها قدم بزرگي هم هست اما آل احمد نگران است. مي‌گويد كه در اين بين يك چيزي دارد از بين مي‌رود، يك واحد اقتصادي فرهنگي كه خارك باشد در دل اين تحول از بين مي‌رود. تعبير جالبي كه به كار مي‌برد مي‌گويد كه وقتي من آنجا بودم مي‌ديدم كه خارك چگونه از دم جارو به بلديزرهاي بزرگ روفته مي‌شود. از خانه‌ها و نخل‌هاي‌شان گرفته كه مزاحم باندهاي فرودگاه‌ها و باراندازها بودند تا بزهاي‌شان كه دست و پاگير شده بودند و حتي ساكنان‌شان كه در چنان گرم بازار مهندسان و مقاطعه كاران هيچ كاره بودند و گيج و گول مانده بودند. نخل‌ها را مي‌انداختند و خانه‌ها را خراب مي‌كردند و صاحبان آنها را به پولي راضي مي‌كردند تا به جاي آن همه مهمان سرا يا زمين تنيس بسازند.



تحول ماشيني به مثابه بلاي نازل


اينجا مطرح مي‌كند كه تغيير بايد اتفاق بيفتد ولي آنچه به عنوان تحولي معقول و حساب شده است هم خارك و هم تمامي نقاط دور افتاده مملكت را به راه تمدن جديد بيفكند به صورت استحاله‌اي درآمده است كه همچون ديوي خارك را در كام خود فرو مي‌برد. به تعبير آل احمد اين تحول ماشيني دارد به صورت يك بلايي نازل مي‌شود. در حالي كه مي‌شود اين تحول ماشيني گشايش در ذهن و زندگي انسان‌ها ايجاد كند و اين عوارض هم نداشته باشد. ولي به اين دليل كه اين تحول معقول و حساب شده نيست در آينده عوارض و پيامدهايي را ايجاد مي‌كند.


 حال بعد از ٦٠ سال ما در چه موقعيتي قرار گرفته‌ايم؟ من مي‌بينم كه هنوز دغدغه آل احمد وجود دارد. وقتي مي‌بينم در منطقه يك فضايي به طول صد كيلومتر تبديل به يك كارگاه صنعتي بزرگ شده است كه از آن دود و آلودگي هوا خارج مي‌شود و اينجا با اين فاصله نسبتا زيادي كه وجود دارد اين بوي گاز دارد استشمام مي‌شود، آدم نگران مي‌شود كه اين تحولي كه دارد در پارس جنوبي ايجاد مي‌شود با بزها و نخل‌هاي مردم چه خواهد كرد. قانعي راد سپس در ادامه سخنان خود افزود: واقعا اين يك صد كيلومتر شده يك كارگاه دهاتي‌وار. در بعضي كشورها كه من رفته‌ام، شما وقتي وارد كارگاه‌هاي آنها مي‌شويد لذت مي‌بريد. كار روي استاندارد انجام مي‌شود. مساله فقط پول درآوردن نيست. من نمي‌دانم ٢٥ فاز پارس جنوبي از حداكثر ظرفيت‌هايش استفاده مي‌شود


يا نه؟



بخشي از معضلات اجتماعي نتيجه توسعه مشكلات زيست‌محيطي


اينكه شما مرتب تاسيسات جديد بسازيد بدون اينكه از تاسيسات قبلي بهره وري كافي كنيد، ممكن است براي خيلي‌ها اين طرح‌هاي عمراني نان و آب باشد. همين طور فقط بسازيم و بعد اسمش را بگذاريم توسعه! اين كارها بايد حساب‌شده‌تر باشد. اكنون زمان دولت روحاني است كه خودشان مي‌گويند بياييد مرا نقد بكنيد. اين كارگاه بزرگ با اين درآمد عظيمي كه دارد چند درصد از اين درآمد صرف مطالعات زيست‌محيطي، فرهنگي و اجتماعي مي‌شود؟ آيا پيامدهاي اجتماعي اين را در زندگي مردم بررسي كرده‌ايد؟ چه تاثيري اين اقدامات روي محيط زيست و جسم مردم دارد؟ سونامي سرطان ايجاد خواهد شد. بعد شما چگونه مي‌خواهيد محاسبه كنيد هزينه‌هايي كه وقتي يك نفر مريض مي‌شود؟ يك نفر خودكشي كند، يك خانواده‌اي طلاق مي‌گيرد، اينها همه نتيجه تحول ماشيني نسنجيده است. اينها را چگونه مي‌شود محاسبه كرد؟ يعني يك طلاق را شما چند تومان محاسبه مي‌كنيد؟ اصلا نمي‌شود محاسبه كرد، يك انساني اگر نااميد شد، اگر فروپاشيد، اگر مهاجرت كرد؟



يادگيري و ياد دادن، تنها راه تغيير است


من به عنوان رييس انجمن جامعه‌شناسي ايران عرض مي‌كنم كه هيچ خبري ندارم از اينكه وزارت نفت دارد يك ريال صرف ارزيابي پيامدهاي اجتماعي خودش مي‌كند. اگر هم دارد اين كار را مي‌كند در يك جمع بسته و محدودي است كه روي ميز اجتماع علمي نيست. اجتماع علمي يعني جايي كه ما بياييم روي اين طرح‌ها صحبت بكنيم و تلاش كنيم و در عين حال به مسوولان كمك كنيم كه بتوانند كاري انجام دهند كه توسعه پايدار باشد. ما به جز يادگيري و ياد دادن هيچ راهي براي تغيير نداريم. توسعه پايدار يعني اينكه از هم ياد بگيريم. نياز به هيچ‌ هاي و هويي هم ندارد. ما يك ظرفيتي داريم. ادارات محيط زيست، «ان.جي.او»ها، مراكز تحقيقاتي همه يك ظرفيتي دارند. از آن طرف فعالان اجتماعي، پژوهشگران علوم اجتماعي، انجمن‌هاي جامعه‌شناسي همه يك ظرفيتي دارند كه در فرآيند يادگيري بايد از آنها استفاده شود تا بتوانيم زمينه‌هاي توسعه را پايدار كنيم و با همديگر حرف بزنيم. اصلا همين گفت‌وگو‌ها عين پايداري و عين توسعه است.


قانعي راد در پايان با اشاره به وضعيت شهرسازي پارسيان افزود: شهر شما را خيلي بد قواره ديدم و از يك الگوي مشخصي پيروي نشده است. ظرفيت‌هاي فرهنگي و گردشگري مي‌توانند پولساز باشند و منطقه شما از ظرفيت‌هاي گردشگري خوبي برخوردار است. براي استفاده از اين ظرفيت‌ها و اعتلاي شهر و استان‌تان وارد گفت‌وگو، تعامل و يادگيري شويد.


منبع: روزنامه اعتماد

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار