منطقه «ناگورنو قره باغ» از سال 1994 و بعد از جنگ خونبار سه ساله قره باغ، شاهد آتشبسی شکننده میان آذربایجان و جمهوری خودمختار مستقر در این منطقه است که تحت حمایت ارمنستان قرار دارد. با بالا گرفتن اختلافات آذربایجان و ارمنستان در مناقشه قرهباغ، اخیراً درگیریهای نظامی متعددی در این منقطه بین دو کشور صورت گرفته که تلفات انسانی قابل توجهی نیز داشته است. از این رو برای پی بردن به ریشههای این مناقشه با دکتر مومنی، عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی گفتگو کردیم. مومنی معتقد است مناقشه قره باغ ریشه در سیاستهای کمونیسم سابق دارد. مشروح این مصاحبه در زیر ارئه میشود.
درپاسخ به این سوال باید به این نکته تاکید کرد که شکل گیری بسیاری از دولت _ ملت ها جدای از مقوله مناقشات مرزی نیز حاصل مناسبات استعماری بوده اند تا جایی که اغلب این دولت _ ملت ها را با مشکلات ارضی و مرزی مواجه ساخته اند. شاهد مثال این تحولات را می توان در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس یافت که چگونه بعد از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی و به دنبال سیاست های استعماری فرانسه و انگلیس این کشورها تقسیم بندی شدند و امروز نیز تقریباٌ همه این کشورها با یکدیگر از مشکلات ارضی و مرزی جدی رنج می برند.
اگر که حزب کمونیست شوروی را یک قدرت استعماری یا بعضاً شبه استعماری قلمداد گردد ، بدون تردید آنچه که امروز به عنوان مناقشه قره باغ شناخته می شود ریشه در تاریخ استعماری حزب کمونیست دارد. حزب کمونیست در ابتدای حکومت خود در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی ، سیاست ها و اقداماتی را اتخاذ می کند که به مهندسی قومیت ها وملت های منطقه شناخته می شود که در قالب چنین مهندسی حزب کمونیست برای گسترش و تداوم حکومتش اقدام به ترکیب و جابه جایی قومیت ها و ملت ها می کند در این راستا بخشی از سرزمین برخی از ملت ها را به دیگر مردمان منطقه واگذار می کند. لذا ، این سیاست های حزب کمونیست منجر به شکل گیری بسیاری از اختلافات و منازعات در میان مردمان این منطقه شد که حتی امروز نیز با گذشت چندین سال از استقلال کشورهای منطقه آنها را با مشکلات عدیده مواجه کرده است که حتی در جریان تکامل دولت _ ملت سازی نیز رنج می برند. بنابراین باید اذعان داشت که مناقشه قره باغ نیز ریشه در سیاست های حزب کمونیست شوروی در گذشته داشته که در راستای تحقق اهداف و منافع کمونیست به وجود آمد.
با توجه به اینکه ایران مناسبات اقتصادی ، فرهنگی و ژئوپولتیکی قوی و غنی با این کشورها دارد ، می تواند به عنوان میانجی بین این کشورها به صورت دو جانبه یا چند جانبه ایفای نقش نماید و مصداق این امر نشست چند جانبه ایران و ترکیه و آذربایجان است که در روزهای اخیر در ایران برگزار شد که مسئله قره باغ نیز از جمله مسایل مورد گفتگو این نشست بود.
ترکیه جایگاه ویژه ای در بحث قره باغ دارد. ترکیه به صراحت اعلام کرده که ازآذربایجان حمایت می کند اما در برهه هایی از زمان هم سعی کرده نقش میانجی را ایفا کند. حتی در قالب دیپلماسی فوتبال با دعوت از تیم ملی ارمنستان برای بازی با تیم ملی ترکیه سعی کرده روابطش را با ارمنستان بهبود ببخشد ، چرا که ترکیه به روابط با ارمنستان نیازمند است البته این روابط برای مدتی بهبود یافت ولی پس از اعتراض شدید آذربایجان ، ترکیه دوباره مواضع خود را تغییر داد و کاملا از آذربایجان حمایت کرد.
اگر منظور از جنگ تمام عیار درگیری بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان به همراه حامیان این دو کشور شامل روسیه و ترکیه باشد ، به نظر می رسد که این اتفاق هرگز رخ نخواهد داد. چرا که در این منطقه مناسبات اقتصادی و ژئوپلیتیکی مهمی بین کشورهای منطقه و فرا منطقه مانند اتحادیه اروپا وجود دارد که هرگونه بی ثباتی و نا آرامی در این منطقه منجر به اختلال در چنین مناسباتی می شود که این امر نیز کاملاٌ در تضاد با منافع کشورهای منطقه و فرا منطقه اتحادیه می باشد.
آمریکایی ها به طور مستقیم وارد بحث مناقشه قره باغ نمی شوند.آمریکا در مقابل رقیبش روسیه که نمی خواهد از آن عقب بماند ، بیشتر از طریق اتحادیه اروپا و خود ترکیه در مناقشه قره باغ نفوذ دارد.