عطنا - دکتر محسن حبیبی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار عطنا با تحلیل رویدادهای یک سال اخیر در مورد تبعات عدم درک دقیق روند تحولات آتی برای استقلال و تمامیت ارضی ایران هشدار داد.
وی در این مورد گفت: در یک سال و چندماه گذشته از شروع عملیات توفان الاقصی رویدادهای مهمی به سرعت در جهان رخ داده و جهان با دگرگونی های جدی مواجه شده است. ما در پیچ تاریخی مهمی قرار گرفته ایم و باید نقش خود را به خوبی ایفا کنیم. رنج و محاصره میلیون ها فاسطینی در غزه باعث خروش آنها شد و این منطقه را در صدر اخبار قرار داد.
وی افزود: اسرائیل هم از هیچ جنایتی فروگذار نکرد و زمان و کودکان زیادی را قتل عام کرد و همه امکانات زندگی آنها را از بین برد و سرانجام دادگاه لاهه هم نتانیاهو و وزیر جنگ او را به عنوان جنایتکار جنگی معرفی کرد. در این شرایط مردم دنیا هم آگاه شده اند، اما در ادامه جنگ حزب الله و لبنان با صهیونیست ها رخ داد و اتفاقاتی پشت سر هم رخ داد. در مقابل جبهه مقاومت و یمن هم در دفاع از فلسطین حاضر شدند و مقاومت عراق و ایران هم دخالت کردند.
دکتر حبیبی گفت: بعد از دو ماه جنگ شدید لبنان با صهیونیست ها و آغاز آتش بس، برنامه ریزی برای جنگ در سوریه به عنوان یکی از پل های مهم ارتباطی جبهه مقاومت صورت گرفت و بسار اسد به عنوان رئیس جمهور سوریه غفلت کرد و توصیه های ایران را نادیده گرفت و به قول و قرارهای غرب اعتماد کرد و در فرایندی سریع نظام اسد سقوط کرد و گروه های مسلح چندملیتی مورد حمایت ترکیه کل سوریه را تصرف کردند. ارتش هم مقاومت نکرد و دمشق هم سقوط کرد و بشار اسد به روسیه فرار کرد.
او ادامه داد: این تحولات به اسرائیل اجازه داد نیات شوم خود را در منطقه پیاده کند.صهیونیست ها به دنبال تصرف سرزمین های سایر کشورها و به خصوص سوریه بودند. با سقوط نطام سوریه این مساله در حال تحقق است و صهیونیست ها بدون مقاومت تا دمشق پیشروی کردند. صهیونیستها تمام امکانات دفاع هوایی و دریایی سوریه را نیز از بین بردند. این در حالی بود که صهیونیستها مدعی بودند ما فقط با نظام اسد مشکل داریم. با کشور سوریه مشکلی نداریم.
دکتر حبیبی گفت: اما واقعیت این است که رژیم صهیونیستی هیچ چیزی برایش مهم نیست. اسرائیل فلسطین را هم به تدریج با جنگ و توطئه و غارت اشغال کرد و گاهی با مذاکرات فلسطین را فریب داد و آنها به یک دولت جنایتکار اعتماد کردند. این بار هم همین اتفاق افتاد و بشار اسد علی رغم ۱۳ سال مقاومت و همکاری با جببه مقاومت و احیای نسبی خود در سال های اخیر و حل مشکلات، به علت بی توجهی به توصیه های ایران و کم توجهی به مردم و حل مشکلات اقتصادی و کم کاری برای جلوگیری از کاهش سرمایه اجتماعی و عدم حل مشکلات نظامیان نتوانست از سقوط نظام خود جلوگیری کند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: با این اتفاقات یک نظام سیاسی سقوط نکرد و شاهدیم که سوریه در حال از دست دادن هویت ملی خود است و نیروهای متنوع داعشی و مسلح و تروریست و سکولار و مذهبی سوریه که فعلا ائتلاف کرده اند، اما در آینده قطعا به مشکل برمیخورند، نمی توانند یک نظام مستقر تشکیل داده و یکپارچگی سرزمینی سوریه را حفظ کنند. در شرایط فعلی که جهان و منطقه غرب آسیا با آن مواجه است، سقوط هر نظام مساوی با سقوط آن کشور است. با وجود غده سرطانی به نام اسرائیل در منطقه، این طور نیست که سقوط یک نظام در غرب آسیا به جایگزینی نظام دیگر و بهتر منجر شود.
او اظهار داشت: در این شرایط، هویت سرزمینی نظامی که در منطقه ساقط شود باقی نمی ماند و اسرائیل از کوچکترین فرصت و تزلزل کشورهای منطقه استفاده خواهد کرد و هم خاک کشورهای دیگر را به خود ضمیمه می کند و هم تمام امکانات دیگر کشورها را می بلعد و نابود می کند. آنچه که در سوریه دیدیم باید هشیاری برای ما باشد و حتی موجب دقت و توجه ایرانیانی شود که ممکن است با نظام جمهوری اسلامی مشکلاتی داشته باشند و باید به آنها گوشزد کنیم اگر دل شما برای ایران می تپد و نگران کشور هستید، فرض اینکه با رفتن نظام جمهوری اسلامی، هویت و تمامیت سرزمینی ایران باقی خواهد ماند یک فرض غلط و ساده لوحانه است.
وی گفت: نمونه بارز این مساله لیبی است. صرف نظر از اینکه نظام های اسد و قذافی درست بوده اند یا خیر، واقیت این است که سقوط این دو نظام باعث تکه تکه شدن هر دو کشور و نابودی هویت آنها شد. لذا نقشه جغرافیایی و ژئوپلیتیکی منطقه عوض خواهد شد. این خیلی ساده لوحانه و غیرکارشناسی است که فکر کنیم با سقوط نظام های منطقه کشورها باقی می مانند. مخصوصا در ایران از سال ۱۳۹۸ به بعد ایده خطرناکی از طرف رسانه های مخالف جمهوری اسلامی به مردم القا شد که اوج این کار در سال ۱۴۰۱ صورت گرفت و به دروغ ادعا شد نظام جمهوری اسلامی، سرود و پرچم جمهوری اسلامی اصلا هیچ ربطی به ایران ندارد. این اتفاقات و القائات آرام آرام در ذهن بعضی از مردم نهادینه شد و برخی از نسل جوان تحت تاثیر این تبلیغات قرار گرفتند و این برایشان به عنوان یک موضوع جدی در پس زمینه ذهن قرار گرفت.
دکتر حبیبی خاطرنشان کرد: یعنی ما در یک جنگ شناختی قرار گرفتیم که برخی از مردم کشور ما این دو را جدا کرده و تصور کردند ارتباطی بین جمهوری اسلامی و ایران وجود ندارد. آنها می گفتند ما ایران پرست هستیم و دغدغه مردم و هویت و وطنمان را داریم. اما دغدغه جمهوری اسلامی را نداریم. در قبال این ساخت غلط در ذهن مردم و جوانان عده زیادی از کارشناسان که حتی منتقد جمهوری اسلامی بودند موضع گیری کردند و هشدار دادند که این تبلیغات دروغ است و نظام جمهوری اسلامی مساوی با ایران بوده و هرنوع خللی در جمهوری اسلامی مساوی است با خلل در ایران و سقوط نظام مساوی با سقوط و از دست رفتن هویت چندهزار ساله ایران و چندپاره شدن کشور است و چیزی از کشور باقی نمی ماند. اما برخی به این هشدارها گوش ندادند و گفتند اینها تبلیغات الکی است. در حالی که در نظام بین الملل این تحولات رخ داده و اسرائیل در حال تحقق هدف خطرناک خود و فتح سرزمینی و عملیاتی کردن شعار معروف نیل تا فرات است.
او ادامه داد: مصداق سوریه نشان داد که این صحبت ها متوهمانه نیست و اگر نظام مستقر برای دفاع نباشد، اسرائیل همه امکانات آن را از بین می برد و پیشروی می کند. لذا بدانیم که جدایی بین نظام جمهوری اسلامی و کشور ایران درست نیست و باید به این باور برسیم که اگر اتفاق بدی برای نظام جمهوری اسلامی بیفتد دیگر ایران قدرتمند و مقتدر و با هویت و با سابقه تاریخی باقی نمی ماند و این جبران ناپذیر است و کارشناسان باید این واقعیت را بیان کنند که با توجه به نقشه ای که برای منطقه ترسیم شده، هر ضربه ای به نظام جمهوری اسلامی، ضربه به ایران است. هر کسی با هر گرایش و اندیشه و مذهب که در ایران زندگی می کند و دلش برای ایران می تپد در این موقعیت حساس باید مدافع نظام جمهوری اسلامی ایران باشد تا حفظ هویت تاریخی و مذهبی و تمدنی آن ممکن شود.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: