عطنا - هدف این نوشتار، شناخت امیل دور کیم و نگاه جامعه شناسانهی وی به خودکشی است و به خودکشی نه به عنوان امر فردی بلکه به مثابه یک امر اجتماعی نگریسته شده است. این نوشتار در شهریور ۱۴۰۲ برای رسانه ی تحلیلی دانشجویی عطنا تهیه شده است.
مقدمه
دیوید امیل دورکیم، جامعهشناس بزرگ قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم است. دورکیم را میتوان بنیانگذار جامعهشناسی نامید. اگرچه آگوست کنت به عنوان واضع واژهی جامعهشناسی شناخته میشود، ولی اولین کسی که توانست کرسی استادی جامعهشناسی را تأسیس کند، دورکیم بود. از او به عنوان موسس سال نامه ی جامعه شناسی فرانسه میتوان یاد کرد.
اندیشهی امیل دورکیم پیرو مکتب اثبات گرایی است.واحد تحلیل مورد نظر دورکیم پدیده های اجتماعی یا واقعیت های اجتماعی است. ویژگیهای این مفهوم عبارتند از:
· شیوه عمل را گویند، چه ثابت و چه غیر ثابت، که قادر باشد خود را بر فرد تحمیل کند.
· واقعیت تا زمانی که هستی ای بیرون از ما نداشته باشد، نمی تواند خود را بر ما تحمیل کند.
· میزان بالایی از اجبار در ان است.
· در جامعه معین عمومی باشد.
· در عین حال قائم به خود و مستقل از نمودهای جزئی، وجود داشته باشد.
· علت تعیین کننده یک واقعیت اجتماعی را باید در میان واقعیت های ماقبل آن جستجو کرد و نه در حالات آگاهی فردی.
· قواعد اجتماعی مشخص و مبرز از پدیده هاست و به آن مانند شیء می نگرد. (شیء نگری)
در واقع نخستین اصل جامعه شناسی دورکیم این است که: " وقایع اجتماعی را باید همچون اشیا مطالعه کرد"
اندیشه های امیل دورکیم در سه محور اصلی و عمده را در بر میگیرد که این سه محور شامل:
1) اهمیت جامعهشناسی به منزله یک علم تجربی
2) پیدایش فرد و فردیت و شکلگیری نظم اجتماعی نوین
3) در اخر هم ریشهها و خصوصیات اقتدار اخلاقی در جامعه است
در این نوشتار قصد پرداختن به نظریهی خودکشی امیل دورکیم را داریم.
دورکیم نگاهی جامعه شناسانه به خودکشی دارد و برای ارائه نظریه خودکشی، به جمع اوری امار دقیقی از خودکشی زنان، مردان، افراد متاهل و مجرد، کاتولیک ها و پروتستان ها و یهودیان پرداخته است. امیل دورکیم معتقد است خودکشی یک عمل اجتماعی با دلایل اجتماعی است. از نگاه امیل دورکیم هر انسان دارای دو بُعد یکپارچگی و انتظام است.
یکپارچگی را میتوان به همبستگی جمعی نیز تعبیر کرد چراکه همبستگی میزان روابط اجتماعی یک فرد یا یک گروه را به دیگران مرتبط میکند و از میزان احساس تعلق فرد یا گروه حکایت دارد.
انتظام، تقاضاهای اخلاقی و هنجاری هر فرد با توجه به عضویت او در یک گروه است.
اکنون دورکیم با توجه به ابعاد پیوستگی و انتظام ۴ نوع خودکشی را معرفی می کند:
1- خودکشی خودخواهانه، ناشی از کم شدن میزان همبستگی اجتماعی
2- خودکشی دگردوستانه ناشی از زیاد شدن میزان همبستگی اجتماعی
3- خودکشی بی هنجاری ناشی از نابسامانی اجتماعی، ضعف یا فقدان نظم یا تنظیم هنجاری
4- خودكشی قضا و قدری یا جبرگرایانه ناشی از ضعف سنتهای اجتماعی.
خودکشی خودخواهانه
خودکشی خودخواهانه یا Egoistic که بخش اول آن از Ego یا منیّت تشکیل شده، زمانی رخ میدهد که فرد احساس تعلق خود را از دست میدهد. در این نوع از خودکشی، رابطه فرد با جامعه و محیط بسیار ضعیف و کمرنگ بوده و فرد در بافت جامعه حضور چشمگیری ندارد و به انزوا روی می آورد. به عبارت دیگری چنین افراد دست به خودکشی میزنند، چون تعلقی به جامعه ندارند و خود را تنها میبینند. این تنهایی و عدم تعلق و هم بستگی میتواند منجر به بیمعنا شدن، بیعلاقگی، مالیخولیا و افسردگی و در نهایت اقدام به خودکشی و مرگ شود.
خودکشی دگر دوستانه
خودکشی نوعدوستانه یا ایثارگرایانه، نقطه مقابل خودکشی خودخواهانه است؛ یعنی زمانی اتفاق میافتد که فرد نسبت به گروه، یکپارچگی و تعهد بیش از حدی را احساس میکند و این خودکشی را وظیفه خود میداند. خودکشی زنان پس از فوت همسر، خودکشی افراد قبیله پس از فوت رئیس قبیله و هاراکیری در ژاپن از این نوع خودکشیها محسوب میشوند. نمونه دیگری از خودکشی نوعدوستانه، ممکن است شامل سربازانی باشد که خود را فدای کشورشان میکنند، یا افرادی که دست به خودکشی میزنند تا عزیزان خود را (در مقیاس بزرگتر، تمام هموطنانشان را از رنج نجات دهند برای مثال شهید حسین فهمیده که خود را به زیر تانک دشمن انداخت تا آن را منهدم کند.
خودکشی آنومیک
خودکشی آنومیک، در غیاب مقررات اجتماعی رخ میدهد؛ یعنی زمانی که افراد در زندگی خود فاقد جهت و هدف هستند و انحطاط اخلاقی و عدم جهتگیری اجتماعی درون ان ها رخ داده است. این نوع خودکشی در شرایطی از اجتماع رخ میدهد که استانداردها ، ضوابط و ارزشهای اجتماعی فروریخته و عدم ثبات اجتماعی فراگیر میشود. شکست بازار بورس در سال ۱۹۳۰ در آمریکا، مواردی از چنین خودکشیهایی را رقم زد.
خودکشی جبرگرایانه یا بی هنجاری
در آخر به مورد چهارم یعنی خودکشی جبرگرایانه میرسیم. این مورد هم زمانی اتفاق میافتد که احساس ناتوانی، ناامیدی و پوچ گرایی بر فرد غلبه میکند و فشار ضوابط، قوانین و ارزشهای اجتماعی چنان بر او سنگینی میکند که راه نجاتی به جز مرگ برای رهایی از اسارت سختی ها و ناملایمات خود نمییابد. این نوع خودکشی در جوامعی انجام میشود که شهروندانش ترجیح میدهند بمیرند تا زندگی کنند. برای مثال، ممکن است که برخی از زندانیان مرگ را ترجیح بدهند تا در یک زندان با سوءاستفاده مداوم و نیز مقررات بیش از حد سخت زندگی کنند. البته دورکیم معتقد بود خودکشی جبرگرایانه تنها یک بحث نظری است و احتمالاً در واقعیت وجود ندارد.
علاوه بر همه ی مطالب گفته شده؛ دور کیم در نظریه خود از ارتباط مذهب و خودکشی سخن میگوید و اعتقاد دارد مذهب، قدرتی حمایتی دارد که میتواند فرد را پوشش دهد که منجر به کاهش احتمال خودکشی فرد میشود. همچنین تحلیل و تحقیق اثرات مذهب بر نرخ خودکشی در گروههای جمعیتی جامعه آمریکا در سال 1970 نشان میدهد که مذهب به واقع بر نرخ خودکشی تأثیر میگذارد. به این صورت که نرخ گرایش به خودکشی در میان مذاهب کاتولیک و پروتستانهای انجیلی پایین و در میان مذاهب پروتستانهای بنیادی بالا است. حضور پیروان یهودی اثر حمایتی کم، اما ناپایداری ایجاد مینماید.
دورکیم سه کتاب بزرگ نوشته که در هر یک نمودار مرحله ای از مسیر فکری او و صورت متفاوتی از اجماع اجتماعی در نظر اوست.
درکتاب تقسیم کار اجتماعی، مشکل مورد بحث این است که در جامعه جدید، وظایف و مشاغل بینهایت متنوع اند؛ برای حفظ انسجام فکری و اخلاقی لازم در چنین جامعه ای که به متخصصان بیشمار تقسیم شده است چه باید کرد؟
در کتاب خودکشی که به تحلیلی یک نمود بیمارگون اختصاص دارد و هدف آن روشن کردن شری است که جوامع جدید و صنعتی را تهدید می کند یعنی شر بی نظمی و نابسمانی.
در کتاب صورت های بنیادی حیات دینی، هدف این است که نظم دینی را در تاریخ بشر پیدا کند. برای آنکه راز اساسی جوامع بشری را در ساده ترین آنها بیابد و دریابد که اصلاح جوامع جدید در پرتو واقعیت جوامع بدوی مستلزم ایجاد چه نوع شرایطی است.
نتیجه گیری
دورکیم نخستین جامعه شناسی است که به طور جدی کوشش کرد، روش های علوم طبیعی و به ویژه بهره گرفتن از تحلیل ها و روش های آماری را در علوم اجتماعی به کار برد. دور کیم اثبات اگوست کنت را به حد اعلای تجربه گرایی و علم گرایی رساند. وی از این راه توانست بزرگترین پژوهش علمی را با به کاربستن آمار و تحلیل های آماری در سده نوزدهم پیرامون «خودکشی» انجام دهد.
منابع:
گیدنز،آنتونی. جامعه شناسی .ترجمه منوچهر صبوری .نشرنی چاپ 12. شماره 512
دورکیم، امیل. قواعد روش جامعهشناسی. ترجمه کاردان. 1383. انتشارات دانشگاه تهران
توسلی، غلام عباس نظریه جامعه شناسی. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت) نشر لیلی.
استاد : دکتر لیدا کاووسی
دانشجو : مهسا اجلالی
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: