عطنا - حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد محققنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمی با اشاره به مهندسی بازارهای تأمین مالی اظهار کرد: در مهندسی مالی که برای تشکیل بازارهای مختلف انجام شد، دو بازار پول و بازار سرمایه به وجود آمد. بازار پول برای کسانی است که ریسکگریز و حاضر هستند در ازای دریافت سود ثابت، مدیریت پولشان را به فعالان اقتصادی مانند بانک واگذار کنند، لذا وقتی پول را در بانک سپرده میکنیم عملاً مدیریت پول برعهده بانک خواهد بود و در مقابل نرخ سود ثابتی که از قبل تعیین شده، بانک به ما پرداخت میکند.
وی افزود: اما از سوی دیگر کسانی هم هستند که نمیخواهند مدیریت پولشان را به دیگران واگذار کنند و این افراد حاضر هستند مدیریت پولشان را برعهده بگیرند و ریسک آن را هم بپذیرند. سود متعارفی برای اینها تعریف نشده و هرطور که بتوانند کسب سود میکنند و اینها بیشتر در بازار سرمایه فعالیت دارند و به همین دلیل است که عملاً بازار سرمایه برای افراد ریسکپذیر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان این مطلب که فرهنگ اقتصادی مردم ایران به گونهای رقم خورده است که خیلی ریسکپذیر نباشند، گفت: مردم ایران عملاً ریسکگریز هستند مگر در مواردی که احساس کنند بازدهی ریسک پذیرفتهشده بیشتر است و به همین دلیل شاهد بودهایم در مقطعی میزان سرمایهگذاری در بورس به شدت افزایش پیدا کرد.
محققنیا در همین رابطه ادامه داد: فرهنگ مردم ایران خیلی با مشارکت سازگاری ندارد. ماهیت بازار سرمایه یعنی سهامداری و شریک سود و زیان یک شرکت، اما مردم ایران از این جهت خیلی دنبال شراکت نیستند و معمولاً هم مشاهده میکنیم خیلی از شرکتهای بزرگ و مشهور بعد از فوت مالک و به دلیل تکمالکی بودن از هم میپاشند، مفهومی بهنام شراکت به خوبی در ایران جا نیفتاده است. به عنوان مثال شرکتهایی مانند ارج، عالینسب، آزمایش و غیره زمانی جزء شرکتهای مطرح در ایران محسوب میشدند که بعد از فوت مالک به خوبی اداره نشدند.
وی افزود: اما اگر مالکان شرکت حاضر شوند با دیگری شراکت کنند یا افراد حاضر به شراکت با او میشدند چنین مشکلاتی به وجود نمیآمد. در فرهنگ مردم ایران جا افتاده اگر شریک خوب بود، خداوند برای خود شریک انتخاب میکرد! علیرغم اینکه فرهنگ کار توأم با شراکت خیلی مطلوب و کارساز است، اما در این به آن اهمیت داده نمیشود.
به گفته پژوهشگر اقتصاد اسلامی، دو عامل ریسکگریزی مردم ایران و عدم تمایل آن به شراکت باعث شده تا بازار سرمایه در کشور خیلی رونق نداشته باشد و پا نگیرد.
محققنیا درباره عدم تمایل جامعه به سمت اوراق صکوک به عنوان یکی از شیوههای تأمین مالی گفت: صکوک بهگونهای طراحی شده که از نرخ ثابت برخوردار باشد و ریسک کمتری در آن مشاهده میشود، اما مسئله این است در صکوک کسانیکه میخواهند تأمین مالی شوند، انگیزهای برای صکوک ندارند، چرا؟ چون بازار بانکی کشور عملاً با نرخ کمتری میتواند تأمین مالی کند که حدود ۱۸ درصد است اما برای انتشاردهندگان اوراق صکوک یا حتی اوراق گام این رقم به ۲۴ تا ۲۵ درصد میرسد.
رئیس انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه ادامه داد: به طور کلی هزینه انتشار اوراق صکوک و نیز اوراق گام بسیار زیاد است و در شرایط کنونی که بازار سرمایه شرایط خوبی ندارد نرخ عملی اوراق به ۲۷ تا ۳۰ درصد هم افزایش پیدا میکند، لذا شرکتها میگویند چرا با نرخ بالا اوراق تهیه کنیم و به جای آن وام بانکی دریافت میکنند، پس اوراق صکوک و اوراق گام از طرف تأمین شوندگان مورد استقبال قرار نمیگیرد، چون نرخ بازار اعتبارات بانکی بسیار پایینتر از صکوک است و شرکتها همیشه به دنبال این هستند که با کمترین نرخ بانکی تأمین مالی شوند.
وی معتقد است از میان انواع صکوک، نوع مرابحه آن با استقبال بیشتری روبهرو بوده، زیرا دست تسهیلاتگیرنده یا تأمین مالی شونده را باز میگذارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی متذکر شد: علیرغم اینکه نرخ انتشار اوراق صکوک بیشتر از نرخ وام بانکی است، اما تأمینشوندگان منابع باید در نظر بگیرند پرداخت وام بانکی ممکن است ماهها و حتی سالها به طول انجامد که در شرایط تورمی منطقی نیست در انتظار دریافت منابع بانکی بود، بنابراین در شرایط کنونی تأمین مالی از مسیر بازار سرمایه و انتشار اوراق صکوک به صرفه و منطقیتر از طریق وام بانکی است، زیرا سریعتر تأمین مالی انجام میشود اما در مقابل معلوم نیست طی ماهها یا سالهای آینده چند درصد تورم در اقتصاد وجود داشته باشد که در آن صورت اگر وام بانکی هم دریافت شود باز تأمین مالی شونده از تورم عقبتر است.
محققنیا با بیان اینکه فرهنگ اقتصادی در یک شب شکل نخواهد گرفت و در یک شب هم از بین نخواهد رفت، گفت: فرهنگ پدیده کندی است و شکلگیری آن در اقتصاد کندتر هم هست. در اسلام شیوههای متعددی برای تأمین مالی وجود دارد که یکی از پیشنهادات من به دولت «تأمین مالی جمعی مردمی» بود. فرض کنید یک میلیون معلم در کشور داریم و دولت به معلمان برای تأسیس یک پتروشیمی امتیاز خوبی بدهد و از سوی دیگر بانک مربوطه در قالب تسهیلات مرابحه ۱۵ میلیون تومان به هر معلم وام پرداخت کند و ۱۵ میلیون تومان هم خود معلمان آورده بیاورند و مجموعاً میشود ۳۰ هزار میلیارد تومان که با این مبلغ یکی از بهترین پتروشیمیها را میتوان احداث کرد، البته ضروری است به اعتماد معلمان خدشه وارد نشود حتی این شیوه را میتوان برای بازنشستگان تأمین اجتماعی اجرایی کرد و تا سالهای سال از سود پتروشیمی منتفع شوند.
وی پیشنهاد کرد: بهتر است قرارگاه خاتم و ستاد اجرایی فرمان امام(ره) که خیلی قوی عمل میکنند بانی اجرای پروژهها باشند تا پول مردم در حوزههای امن سرمایهگذاری شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان با اشاره به نقش شرکتهای سرمایهگذاری در تأمین مالی پروژهها گفت: هلدینگهای سرمایهگذاری که از سوی بخش خصوصی راهاندازی شده، کارکرد و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به هلدینگهای دولتی دارند. هلدینگهای تخصصی و خانوادگی در دنیا مرسوم شده و در پیشبرد پروژهها نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: