عطنا - در پنجمین همایش بین المللی اربعین به میزبانی دانشگاه علامه طباطبائی و با محوریت اربعین و هویت، به نقش پیاده روی اربعین در زندگی فردی و ابعاد آن پرداخته شد. این نشست روز دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ به صورت حضوری و با حضور دکتر عباسعلی رهبر، دکتر سید مهدی اعتمادی فر و آقایان حمید صالحی و محمد آقاسی، دکتر فاتحی و با حضور دبیر نشست اقای غلامرضا ذکیانی برگزار شد.
در این نشست دکتر اعتمادی فر در مورد مکانیزم های فردیت یابی در پیاده روی اربعین اظهار داشت: شکل گیری فرهنگ و هویت در پیاده روی اربعین می تواند اتفاق بیفتد. این لحظات لحظات کنده شدن از واقعیت و لحظاتی است که مردم از قواعد زندگی عادی و روزمره به صورت خود خواسته جدا می شوند. در سفر اربعین حتی خروج از زندگی روزمره به شکل غیر ارادی هم دیده میشود. کسانی که تا به حال سفر اربعین را تجربه نکرده اند، وقتی که در این سفر حضور پیدا میکنند، از نزدیک می روند و در آن فضا قرار میگیرند در ابتدا به صورت ارادی ولی بعد از مدتی به صورت کاملا غیر ارادی و پرتاب شده از زندگی روزمره کنده می شوند.
وی افزود: این شرایط روزنه ای ایجاد میکند تا ما بفهمیم در بستر هویتی، فرهنگی و اجتماعی انسان چه چیزهایی می گذرد و ما چگونه عمل می کنیم. در این شرایط ما عملاً پدیدارشناسی پیدا می کنیم که برخلاف آن چیزی است که ذهنیت انسان ها قائل به آن است. به نظر میآید در خلال این پدیده ی متوقف کننده و پرتاب کننده در پیاده روی اربعین مکانیزمهای هویت یابی را بفهمیم.
وی تصریح کرد: در پیاده روی اربعین به صورت اختیاری و ارادی تحمل رنج صورت می گیرد. افراد سه روز پشت سر هم راه می روند، برخی ممکن است بیشتر راه بروند و برخی شاید کمتر. اما به صورت میانگین این مسیر سه روز است و به صورت عادی و ارادی آدم ها یک رنج مقدس را بر خود می پذیرند و گاهی اختیار پا و بدن خود را ندارند. به این دلیل که مسافت بسیار بسیار طولانی راه رفته اند. نکته دوم علاوه بر تحمل این رنج، تلاش برای تشبه به خاندان اهل بیت است؛ چه در نگاه اسطوری خودمان، چه در نگاه عشیره های عراقی، چه در موکب هایی که دیگر عراقی ها زدند و چه موکب های ایرانی و... پس این رنج برای تشبه پذیر کردن یا یک جور تشبه پیدا کردن با رنج خاندان اهل بیت (علیه السلام) صورت می گیرد. یعنی یاد می گیریم چگونه رنج را نسبت به خودمان تحمیل کنیم تا بتوانیم ذرهای یا لحظهای یا در لحظاتی به لحظات زندگی خاندان اهل بیت نزدیک تر شویم.
او گفت: نکته دیگر محو شدن در یک جریان پوینده است. در اربعین اساسا هدف زیارت سیدالشهدا نیست. بیشتر هدف رفتن است ،خیلی ها از بیرون سلام میدهند و چون فضا به دلیل حجم انبوهی از جمعیت که در روز اربعین به کربلا می آید، مناسب نیست همانطور که علمای ما توصیه می کنند اکثر مردم سلام داده و حداقل زیارت را انجام می دهند و برمی گردند. این محو شدن در جریان جوینده ای که هدفش خود رفتن است و هدفی جز رفتن ندارد، باعث می شود افراد از حالات ارادی خود جدا شوند و با یک توده و فضای کلی آن همراهی کنند.
او اظهار داشت: در این روند چند مکانیزم مهم را می فهمیم. یک اینکه امکان برقراری نظم و هویت ها و معانی که بتواند این نظم را در زندگی روزمره به وجود بیاورد از طریق الگوبرداری ما ممکن است. آدم ها در جریان اربعین تلاش میکنند تا بر اساس یک الگوی درست یا نادرست یک رنجی را بر این اساس تحمیل کنند. نکته دیگر کنترل کردن غرایز طبیعی به واسطه رنج است ما در حالت طبیعی و عادی نمی توانیم این همه راه برویم و گرسنگی بکشیم و با سروصدا بخوابیم و از مناسبات عادیمان جداشویم. رنج غرایز را کنترل پذیر میکند. زیرا الگوهای اربعین چنین شرایط معناداری را که در حالت عادی وجود ندارد، فراهم می کند. یکی از مهمترین مکانیزم های لایه های پنهان گشایش پس از تحمل کردن سختی ها است، آدم ها زمانی مُزد خود را میگیرند که به کربلا می رسند و برمیگردند.
وی گفت: نکته این است که سوژه پس از تحمل رنج احساس راحتی می کند. جریان دیگر جریانی است که عمده کانون آن متمرکز بر عملکرد زیستی است. اقتضای زیستی و غرایز طبیعی و به تدریج امکانات تکاملی که به واسطه محیط و فضا و شرایط در برابر آن فرد یا پیکره زیستی قرار می گیرد. بنابراین در کنار جریان شناسی های رایجی که درمورد هویت یابی وجود دارد، پیاده روی اربعین موقعیتی است که خیلی خوب می تواند امکان تعاملات علمی در این لایه های پنهان را فراهم کند تا بهتر بفهمیم چگونه انسان ها در این زیست بوم و یا در این سنت امکان معنادار کردن و یا امکان تشخیص یا آزاد و رها شدن را پیدا می کنند.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: