عطنا - محسن حبیبی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، شامگاه ۱۲ مردادماه در نشست علمی «سیری در سیره اخلاقی و رفتاری امام حسین(ع)» گفت: ما در طول تاریخ اسلام تعداد زیادی عارف درجه یک مانند بایزید و فیلسوفی مانند ابن سینا و ابوالحسن خرقانی سراغ داریم که به مراحلی از عرفان و سلوک راه یافتند. نقل است که ابن سینا با خرقانی دیدار کرده است و عرفان را در این دیدارها دریافت کرد.
وی افزود: یک فیلسوف درجه یک مانند ابن سینا، وقتی با عرفان روبرو میشود تلاش میکند تا آن را اثبات کند. به این دلیل کتابی را در اواخر عمر نوشت که به آن الاشارات گفته میشود و نمط نهم آن در این باره هست که یک عارف چه مراحلی را در نفس و روح طی میکند تا به درجه عرفان میرسد.
حبیبی اضافه کرد: در این کتاب تفاوت بین زهد و عرفان و عارف و زاهد را بیان کرده و جالب اینکه به زیبایی توانسته از محتوای دینی استفاده کند از جمله به روایتی استناد کرده که امام علی(ع) میان عبادت احرار با عبادت بندگان و علاقهمندان بهشت فرق گذاشته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: ملاصدرا در اسفار اربعه به سفرهای چهارگانه عرفا اشاره کرده است و همین سیر چهارگانه تفاوت بین عرفان با دیگران را نشان میدهد؛ بنابر این عارف کسی است که رشد درونی دارد و متحول میشود و تفاوت علم اخلاق و عرفان هم که شهید مطهری توضیح داده است در همین است. بنابر این عرفا فقط دنبال فراگیری یکسری مفاهیم نیستند، بلکه سیر و حرکت دارند.
وی با برشمردن اسفار اربعه از نگاه ملاصدرا گفت: خواجه نصیر هم که از اعجوبههای تاریخ ایران است، دقیقاً در سه حمله مغول به ایران زیست کرده است و تمدن اسلام و ایران را نجات داد و مخصوصا در حمله هلاکو با درایت او هلاکو در مشت وی قرار گرفت و خرابی و کشت و کشتارها به حداقل ممکن رسید و حتی رصدخانه مراغه به دست همین مغولها ساخته شد و به تدریج دانشمندان و بزرگانی در همین شیراز مانند حافظ و سعدی و قطب الدین شیرازی و ... تربیت شدند.
وی اضافه کرد: خواجه در اوصافالاشراف و اخلاق ناصری به بحث در این باره یعنی منازل عرفان پرداخته است. برخی مانند عطار منازل را به هفت شهر عشق و خواجه این منازل را به ۳۱ منزل تقسیم کرده است. یعنی پنج قسمت که هر کدام شش بخش است و منزل آخر هم فنا هست که مجموعا ۳۱ عدد است و باز تمام چیزی را که خواجه ذکر کرده معادل سفر اولی است که ملاصدرا ذکر کرده است. فنا مرحلهای است که انسان عبد حقیقی میشود و عبد حقیقی ملکیتی از خود ندارد و هر چه دارد از مولای او هست. به همین دلیل عبدالله از صفات اصلی حضرت محمد(ص) است و البته انبیاء و اولیاء الهی، عبودیت اولین گام آنهاست.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: وقتی عارف به فنا رسیده تازه گام در سفر دوم میگذارد، مرحله بعد اتصال به منبع لایزال است و سفر سوم هم بازگشت به این عالم است و در سفر چهارم سفر در خلق است که همان مقام انبیاء است؛ مقام انبیاء مقام دستگیری است؛ گاهی اوقات انسان کامل به جایی میرسد که در بین مردم برای او مکاشفه صورت میگیرد و باطن و ظاهر او با هم جمع شده و مانند حضرت حق که هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن است، انسان کامل هم اینگونه است.
وی افزود: یعنی حضرت امام حسین(ع) در همان لحظه که شمشیر میزند باطن عالم را هم میبیند. انسان کامل جمع مراتب میکند و از این رو ولی الهی، منبع رسیدن فیض به عالم است و به یمن او خلائق روزی میخورند. ابن عربی هم گفته است که اولیاء الهی به همت عالیه رسیدهاند.
وی ادامه داد: مقام ولی کامل الهی و امام زمان دستیابی همت عالیهای است که چیزی او را از چیز دیگر باز نمیدارد؛ این شبها میلیونها انسان در مکانهای مختلف با امام حسین(ع) راز و نیاز میکنند و درخواست دارند و طلب حاجت میکنند. اینکه در روایت بیان شده امام زمان از گناهان ما ناراحت و از اعمال خوب ما خوشحال میشود چیز عجیبی نیست و در راستای این باور و اندیشه است.
حبیبی تصریح کرد: ما میگوییم خلیفةالله ولی آن را شوخی میگیریم؛ در آیه ۳۱ بقره بیان شده که انی جاعل فی الارض خلیفه؛ نماینده خدا هم در عالم بالا و هم در عالم ماده کار خدایی میکند و به همین دلیل در برابر محاجه فرشتگان میایستد و میفرماید من چیزی میدانم که شما نمیدانید.
وی در بخش دوم سخنانش با بیان اینکه کسی مانند وجود مقدس پیامبر و امیرالمؤمنین و امام حسین(ع) اصلا قابل مقایسه با عرفا نیستند، گفت: البته شاگردان انبیاء شاگردان امامان و ادامهدهندگان راه ایشان مانند علما و عرفایی که ما در دوره معاصر شناختیم مراتبی را طی کردند. به همین دلیل برای شناخت آن بزرگان خوب است امام حسین(ع) را از ناحیه حبیب بن مظاهر و قاسم بن الحسن(ع) و ... ببینیم، امام علی(ع) را از ناحیه مالک اشتر بررسی کنیم که البته آئینه وجودی آن خورشیدها هستند و آنها آئینه تمامنمای حقتعالی.
وی افزود: امام علی(ع) در حکمت ۱۵۰ نهجالبلاغه به ذکر خوبیهای یکی از یارانش که احتمالا ابوذر است پرداخته و آورده است که من رفیقی دشتم که فرد ویژهای بود و بعد هم صفات ایشان را متذکر شده است بنابراین گاهی اوقات بد نیست برای شناخت امام حسین(ع) از زاویه یارانش وارد شویم یا ما در دوره معاصر با نگاه به کسانی چون امام و علامه طباطبایی و شهید چمران و ... به شناخت اندکی از امام حسین(ع) برسیم. شهید برونسی که سواد دوره ابتدایی داشته و بنا بوده است انسان ویژهای در اخلاق و عرفان است و اتصال او به ملکوت صورت گرفته بود.
حبیبی ادامه داد: مگر یاران واقعی پیامبر(ص) اجتهاد به معنای امروز یا مدارک حوزوی و دانشگاهی داشتند، خیر ولی به واسطه وجود مبارک پیامبر(ص) به خدا وصل شده بودند؛ یکی از جوانانی که یار پیامبر(ص) بود وارد مسجد شد و پیامبر او را رنگپریده دید و وقتی سؤال کرد گفت من در حال یقین هستم و گویی الان بهشتیها و جهنمیها را میبینم. بسیاری از شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم وصل بودند و هستند.
حبیبی بیان کرد: روایتی داریم که «خیر الامور اوسطها» و در روایت دیگری داریم «خیرالامور اوفرها و اکثرها» یعنی بهترین چیز آن است که فراوانتر و بیشتر باشد؛ آیتالله جوادی آملی در جمع بین این دو روایت گفته اولی یعنی اینکه ما در مسیر قرار بگیریم، فرض کنید جاده بزرگی در کوهستان وجود دارد و کافی است اتومبیل ما در درون جاده باشد تا سالم بمانیم و اگر منحرف شود به دره سقوط میکنیم، ولی وقتی در جاده باشیم باید تا جایی که اجازه داریم تند برویم و توقف نکنیم؛ عرفان به ما میگوید مقصد ما رسیدن به امام حسین(ع) است؛ اوسطها این است که در این مسیر باشیم و وقتی در جاده قرار گرفتیم باید با سرعت به سمت امام(ع) حرکت کنیم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: ما فکر میکنیم امام حسین(ع) در عاشورا، وصل شد؛ این جسارت به امام(ع) است زیرا او از ابتدا واصل بود، دعای عرفه امام، بی نظیر و شاهد بر این مدعاست. دعای عرفه چند سال قبل از عاشورا در ایام حج از سوی حضرت بیان شده است و درک و فهم آن برای ما افراد عادی خیلی سخت است.
حبیبی اظهار کرد: همانطور که قرآن دارای محکم و متشابه و ظاهر و باطن است سخنان معصومین(ع) هم این طور است و فهم عمیق از آن دشوار است مخصوصا ادعیه و به ویژه مناجاتها. در حکمت ۱۴۷ نهجالبلاغه بیان شده که حضرت دست کمیل را گرفت و به صحرا برد و نفسی از عمق جان کشید و گفت: ان هذة القلوب اوعیه ...؛ قلبهای ما ظرف هستند و بعد همان روایت مشهور را فرمودند که مردم سه دسته هستند و بعد سه دسته را نام میبرند که توصیه میکنم این حکمت را حتما مطالعه کنید.
وی اضافه کرد: امام حسین(ع) سرسلسله همه عرفای عالم است. در عاشورا جلوه خلیفة اللهی امام حسین(ع) تبلور بیشتری پیدا کرد و گرنه امام(ع) همه سفرهای عرفانی را طی کرده و در عاشورا سفر چهارم را تکمیل کرد. دستگیری او فقط برای ۳۳ نفری نیست که از سپاه عمرسعد توبه کردند که یکی از آنها حر بود بلکه دستگیر همه مردمی تا قیامت شد که اراده خوب شدن دارند به همین دلیل گفته شده همه ائمه(ع) کشتی نجات هستند ولی سرعت کشتی حسین(ع) سریعتر است.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: