۰۴ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۵۲
کد خبر: ۳۰۳۹۸۸

عطنا - آتاتورک از همان بدو تشکیل جمهوری ترکیه، وظیفه حفظ ماهیت لائیک حکومت ترکیه را بر دوش ارتش این کشور نهاده و از طرفی کمی بعدتر، اردوغان تلاش دارد تا نظامیان را در عرصه سیاست مهار کند.

عثمانی با انگیزه های نظامی

در سال 1826 محمود دوم، سپاه ینی چری را منحل می کند، اما بنیان گذاری مدرسه های نظامی مدرن راه را برای دخالت ارتش در زندگی سیاسی هموار کرده و بعد از آن شورش 1876 در عثمانی با انگیزه های نظامی رخ می دهد. برخی سربازان که محدود کردن قدرت سلطان را نیاز فوری می پندارند، نقش اساسی در این شورش را بازی می کنند. این شورش به تاسیس پارلمان و سپس به انحلال آن توسط عبدالحمید دوم منجر می شود و حاکمیت مطلقه مجددا برقرار می گردد.

 با این حال شکل گیری نهضت تنظیمات از اوایل سده نوزدهم تا آن زمان موجب پیدایش طبقه جدید از فن سالار(تکنوکرات ها) ها گردیده که افسران ارتش جدید یکی از عناصر اصلی آن طبقه محسوب می شوند. حالا در عصر حکومت عبدالحمید دوم، نارضایتی افسران به پدیده ای آشکار تبدیل شده است. در زمان حیات امپراتوری عثمانی، ملی گرایان ترک(ترک های جوان) برای ایجاد ملت یکپارچه ترک تلاش زیادی می کنند ولی تنوع قومی و فرهنگی شدید امپراتوری، مانع از ایجاد هویت ملی یکپارچه گردیده است. حالا کمی گذشته و محدودیت ها کاهش یافته و امپراتوری فروپاشیده است و آتاتورک می تواند پروژه ملت سازی را در چارچوب ملی گرایی افراطی ترک آغاز کند. او ژنرال زبده ارتش عثمانی است که در جنگ با قوای انگلیس و فرانسه به موفقیت های بزرگی رسیده و از شهرت و محبوبیت زیادی در بین ترک ها برخوردار شده و در 29 اکتبر 1923 جمهوری ترکیه را بنیان نهاده است و در همان سال جمهوری دموکراسی پارلمانی را برقرار می کند. مهم ترین ویژگی حکومت او این است تا برای ایجاد جامعه ای مبتنی بر ارزش ها و اصول دموکراسی غربی تلاش کند و فرماندهان ارتش را از دخالت مستقیم در سیاست های حزبی بازدارد. اما با این حال آتاتورک از همان بدو تشکیل جمهوری ترکیه، وظیفه حفظ ماهیت لائیک حکومت ترکیه را بر دوش ارتش این کشور نهاده است.

آتاتورک و رژیم سکولار

 ترکان جوان در مقام رهبران جمهوری و در راس آن ها مصطفی کمال آتاتورک، با نگاهی رئالیستی، معتقدند که وجود ارتشی نیرومند و وفادار برای تداوم رژیم جمهوری سکولار، نقش حیاتی را بازی خواهد کرد. البته آن ها دخالت ارتش در سیاست را نیز مخل یکپارچگی و انضباط در این نهاد تلقی می کنند. آتاتورک گاه تفسیر موسع از نقش ارتش را تشویق می کند و تاکیدش بر آن است که افسران جوان باید خود را نگهبان انقلاب بدانند. در واقع، این اعمال زور از سوی رژیم آتاتورک به قدری است که عملا تمام رسانه های مستقل را از میان برداشته و ظهور تقریبا هر گونه اپوزیسیون پارلمانی را ناممکن ساخته و هیچ سازمان یا حزب سوسیالیستی نیز در این دوره قادر به شکل گیری نیست. آتاتورک قدرت را در دست گرفته و حالا جمله ی مشهورش را به زبان می آورد: ((ما از شرق آمده ایم اما بسوی غرب می رویم))

اما هر چند طبق دستور آتاتورک، ارتش از ورود به سیاست های حزبی منع شده ولی ارتش در عمل همچون ابزار حاکمیت تک حزبی رژیم سکولار مورد بهره برداری قرار می گیرد و حزب جمهوری خواه مردم در عمل، از ارتش برای سرکوب نیروهای مذهبی استفاده ابزاری می کند. آتاتورک سرسختانه به غربی کردن و سکولاری کردن جامعه معتقد است و  به نظر وی مستلزم گسست پیوندهای فرهنگی و مذهبی ترکیه جدید با گذشته عثمانی است. بنابراین سیاست هایی در دوران حکومت آتاتورک به اجرا در می آیند تا اسلام از حیات اجتماعی و سیاسی این کشور حذف شود.

با سیاست های آتاتورک، در انتخابات سال 1950و دو انتخابات بعدی ترکیه در سال های 1954 و 1957، مسئله اسلام به کانون مبارزه انتخاباتی بدل می شود. دموکرات ها، به توده های ناراضی از اصلاحات آتاتورک وعده احیای مدارس دینی و بازگشت آموزش های مذهبی به مدارس را می دهند. جلال بایار رئیس حزب دموکرات به مردم قول می دهد که استانبول را به مکه دیگری تبدیل کند. بنابراین آموزش های مذهبی، احیا و ساخت مساجد بسیار در دستور کار دولت عدنان مندرس قرار می گیرد. استفاده حزب دموکرات از ارتش برای سرکوب این حزب با استراتژی سیاسی مشابهی از سوی حزب جمهوری خواه خلق روبه رو می گردد. دور باطل سیاسی شدن ارتش همراه با اجرای یک سلسله سیاست های اقتدار طلبانه از سوی حزب دموکرات باعث تحریک ارتش ترکیه به تسخیر قدرت می شود.

ژنرال کنعان اورن، رهبر حزب میهن

ژنرال کنعان اورن، رهبر حکومت نظامی بین سال های 1980تا 1983، رئیس جمهوری ترکیه 1982-1989، در استفاده از اسلام برای برنامه نوسازی نظام سیاسی ترکیه بر مبنای تمرکز بر اصول اقتدارگرایانه جمهوری، مهارت بیشتری دارد. مدتی بعد او رهبر حزب میهن، پیروز انتخابات می شود. در دوران وی، ترکیه فضای سیاسی بازتری را تجربه می کند. مهم ترین موضوع امنیت داخلی در این زمان شعله ور شدن ملی گرایی است که با جمهوری ترک ناسازگار می کرد. وی قصد دارد از اسلام برای تقویت اهداف بنیادین برنامه نوسازی اقتصادی و اجتماعی خود استفاده کند. به هر حال توسل اورن به اسلام و قرآن بیشتر برای تقویت مفاهیمی چون سوادآموزی، علم و معرفت، تمدن و عقلانیت سیاسی می گردد. تلاش های او توسط سیاستمداران غیر نظامی بعدی تداوم می یابد. حاصل آن، رفتن به سوی نوعی الگوی مدرنیته با توسل به اصول اساسی دین است.

در میانه دهه 1990، در اثر ظهور اسلام سیاسی و نیز اختلاف نظر درباره نحوه مقابله با حرکت های جدایی طلبانه کردها، اجماع نخبگان نظامی و غیر نظامی کم رنگ تر می گردد. این شکاف، به کودتای ((نرم)) ارتش در 1997 منجر شده است. تقویت بازیگران اسلام گرا در جریانات سیاسی و اقتصادی که در نتیجه سیاست های اوزل آغاز شده، به شکل گیری هویت های اسلام گرا در اشکال مختلف منجر می شود.

اندیشه کمالیسم ساختار سیاسی، ناسیونالیستی و سکولاریستی به جمهوری ترکیه بخشیده که الزاما در نگاه ارتش ((حیطه قلمرو و حکومت)) می بایست از جانب قلمرو دولتمردان و سیاستمداران حفظ و مراقبت شود. بعبارت دیگر تمامی سیاست ها، علی الاصول وظیفه کنترل و نظارت بر جلوگیری از رشد اسلام و دیگر دسته بندی هایی که مخالف اصول بنیادی جمهور ترکیه باشند، به عهده ارتش است. بر خلاف مداخله های قبلی، مداخله 1997 ارتش با همکاری سازمان های غیردولتی و ارتش صورت می گیرد. این سازمان ها نقش مهمی در توجیه اقدام نظامیان در صحنه سیاسی بازی می کند. راهپیمایی کمالیست در استانبول علیه نیروهای ضد سکولار نیز به این امر یاری رسانده است.

پس از این کودتا مجموعه اقداماتی برای افزایش قدرت ارتش در حوزه های سیاسی و اداری به انجام رسید که یکی از آن ها تصویب قانون عمومی مدیریت بحران نخست وزیری می باشد. هنگامی که ارتش به تنهایی مفسر نوع تهدیدات و چارچوب تدوین سیاست گذاری امنیتی باشد، پس می تواند برای تضمین برقراری امنیت، خود تفسیر کند و بعنوان توجیهی برای کارکرد قدرت و اختیارات ارتش استفاده کند. در چهار مورد سال های (1980و1971و1960و 1997) ارتش به مداخله دست می زند و سیاست ترکیه را دوباره شکل می هد. حالا یک مسئله در ترکیه ثابت مانده و هنوز تغییر نکرده و آن این است که؛ تا زمانی که ارتش در شکل دهی به تعریف عناصر امنیت ملی بازیگر عمده باشد، می توان انتظار داشت که نقش ارتش در سیاست ترکیه، نقش محوری باقی بماند.

رجب طیب اردوغان

حالا اردوغان با سیاست های متفاوت به روی کار آمده و در اقدامی عبدالله گل را بعنوان وزیر خارجه معرفی می کند. معرفی  وی در ماه آوریل 2007 از سوی اردوغان برای پست وزارت خارجه با مخالفت شدید ژنرال یاشار بویکانیت، فرمانده وقت ستاد نیروهای مسلح، روبرو می گردد چراکه حجاب همسر گل به مثابه نمادی از ورود عناصر دین دار به عرصه سیاست ترکیه محسوب می شود که طبق قانون اساسی سکولاریسم ستون اصلی آن را تشکیل داده است. نتیجه این وضع، رویایی و بحرانی است که با اولتیماتوم شبانه به نخست وزیر همراه می شود. در این زمان واکنش اردوغان اعلام چهار ماه زودتر انتخابات برای حل بحران سیاسی پیش آمده است.
دگرگونی های سیاسی در ترکیه پس از سال 2007 چشم انداز بسیار مثبتی برای کاهش نقش ارتش بوجود می آورد. این تحولات از به قدرت رسیدن اردوغان، نخست وزیر اسلام گرای ترکیه آغاز می گردد.

مسئولیت اعلام خطرات عمومی، مهمتر از همه خطر اسلام گرایی و جدایی طلبی کردها به عهده افسران حاضر در هیئت امنای این سازمان ها گذاشته شده که از ورود آن ها به نظام آموزشی یا صدا و سیمای ترکیه جلوگیری بعمل آید. پس از آن مهترین تغییرات در شورای امنیت ملی ترکیه روی می دهد که مجرای اصلی تاثیر گذاری افسران ارتش بر سیاست ترکیه محسوب می شود. اردوغان تلاش زیادی برای مهار نظامیان در عرصه سیاست به عمل می آورد و در نهایت در سپتامبر 2011 با برگزاری یک همه پرسی مهم ترین بند مصونیت نظامی ها را ملغی می کند. بر اساس این بند باطل شده، نظامی ها از مصونیت قضایی برخوردار بوده در گذشته، دادگاه ها حق رسیدگی به اتهامات نظامیان ارشد را نداشتند. نخست، تعداد افسران شورا از پنج به یک-رئیس ستاد مشترک- کاهش می یابد. دوم، قانونی تصویب می شود مبنی بر این که یک فرد غیر نظامی باید ریاست این شورا را به عهده گیرد(در حالی که این پست قبلا در اختیار فردی نظامی قرار دارد که گزارش های خود را مستقیما به رئیس ستاد مشترک ارسال می کند). با احتساب این قانون؛ این شورا اختیار اجرایی خود را از دست می دهد و بودجه آن تحت کنترل نخست وزیر قرار می گیرد. حالا اردوغان توانسته است فوج فوج نظامیان را به انحای مختلف روانه زندان کند.شاخص ترین این زندانی ها، کنعان اورن است که رهبر کودتای دهه 80 این کشور محسوب می شود. از دیگر سو نیز یک پرونده دیگر علیه نظامی ها تشکیل شده که ((ارگنه کن)) نام می گیرد.

حالا نکته قابل توجه در دور دوم نخست وزیری اردوغان آن است که ارتش ناگریز به پذیرش تنزل جایگاه خود در سیاست گردیده است...

با سپاس از همکاری پژوهشی سرکار خانم زهیرا افغان؛ پژوهشگر روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
هنر و فرهنگ1
پر بازدیدها
آخرین اخبار