عطنا - هفتمین نشست از سلسله نشستهای توصیه های سیاستی برای تحقق تحول در علوم انسانی به همت دکتر مهدی زارع بهرام آبادی، دانشیار پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبایی و با حضور سخنرانان این نشست دکتر احمدرضا نصر اصفهانی، استاد برنامه ریزی درسی دانشگاه اصفهان، دکتر حسن ملکی، استاد برنامه ریزی درسی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر محمدرضا نیلی، دانشیار تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی دکتر محمد آرمند، دانشیار برنامه ریزی درسی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی سازمان سمت روز سه شنبه ۱۰ خرداد در بستر فضای مجازی برگزار شد.
در ابتدای نشست دکتر نصر اصفهانی با اشاره به این که در دانشگاه ها بخش انتشارات داریم و وزارت علوم نیز اعضای هیئت علمی را به سمت تالیف منابع دانشگاه و کتابهای درسی ترغيب می کند تا از این طریق هم ارتقاء علمی پیدا کنند، هم منابع مناسب و مفیدی را بتوانیم در دانشگاه منتشر کنیم و در اختیار نظام دانشگاهی قرار دهیم، اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که در کنار مقالات در انتقال دانش خیلی مورد توجه است، بحث کتاب ها است. آیا کتابهای ما کارآمد هستند و کارایی لازم را در انتقال اهداف و سیاست ها و ماموریت هایی که برای آنها تعبیه شده است ایفا می کنند یا خیر. چه معیارها و استانداردهای را می توانیم برای بهبود این کارآمدی یا کیفیت کتاب های دانشگاهی داشته باشیم. اگر بخواهیم در راستای ماموریت نشست خود صحبت کنیم باید دید که چه کنیم کتابها متحول باشند، تحول در کتاب های دانشگاهی چه معیارها و شاخص هایی دارد و چه توصیه های سیاستی را میتوانیم به مجریان و سیاست گذاران در وزارت آموزش و از آن طرف چه توصیه ها و نکاتی را میتوانیم به مؤلفه ها و اساتید عزیز دانشگاهی داشته باشید.
وی بر اساس پروژه ای انجام شده توسط دکتر مصطفی باقریان و دکتر محمدرضا آهنچیان و خودش گفت: در ابتدا یک کار کیفی انجام شد و ما در اینجا روی محتوای کتاب درسی بحث داریم وگرنه کتاب درسی ویژگی های دیگر نیز دارد که باید ارزشیابی شود. این پروژه در مقطع کارشناسی انجام شده و مستحضرید اساتید معمولاً از یک یا دو منبع که کتاب هستند، استفاده می کنند. در سایر مقاطع از منابع دیگری مانند مقاله ها، فیلم ها، سایت ها و غیره استفاده میشود و تصور ما در اینجا این است که وقتی راجع به محتوا صحبت کرده و محتوای درس ها را ارزشیابی کردیم، به نوعی محتوای کتابهای درسی را ارزشیابی کردهایم. بعد از اینکه شاخصها حساب شد با مطالعه موضوعات دیگر یک پرسشنامه ۱۲ سوالی برای اجرا ساخته شد. ۳۶۰ نفر از دانشجویان سالهای سوم و چهارم کارشناسی به آن پاسخ دادند علت انتخاب آن ها این بود که اطلاع بیشتری پیدا کرده اند و دانشجویان سال های اول شده هنوز در حال و هوا دوره متوسطه هستند و نمی توانند جامعیت داشته باشند. رشته های ارزیابی شده نیز علوم تربیتی، روانشناسی، جغرافیا، اقتصاد هستند و از هر رشته فقط دو درس تخصصی ارزشیابی شده است. البته که این شاخص ها را باید در کنار هم دید چون برخی شاید ایراد بگیرند که دانشجویان انتظاراتشان بالاتر یا غیر منطقی است.
نصر اصفهانی افزود: از موارد دیگر میتوان به تناسب محتوا با نیازهای بازار کار و جامعه، ارائه محتوای متناسب با وزن واحد اختصاص یافته، تنوع و گستردگی موضوع و محتوا، کاربردی بودن محتوا، مطابقت محتوا با اهداف درس، به روز بودن بر اساس تغییرات علمی و فناوری، ارتباط منطقی و منظم بین محتوای دروس مختلف رشته، تناسب محتوا با توانایی های دانشجویان، قابلیت انطباق محتوا و تجربیات قبلی دانشجویان و همخوانی محتوا با فرهنگ و ارزشهای جامعه نام برد. یکی از رسالت های دانشگاه تربیت افرادی است که برای بازار مناسب باشند. روش های ارزیابی در محتوای کتب درسی دانشگاهی نیز باید بر اساس نظر متخصصان، دانشآموختگان و کارفرمایان مرتبط و مقایسه تطبیقی محتوا با مراکز علمی معتبر، میزان آموخته فراگیران و نظرات دانشجویان صورت گیرد. تاکید می کنیم یک ارزشیابی خوب جامع ارزشیابی است که سعی کند از موارد متعدد استفاده کند و تنها به نظرات دانشجویان بسنده نشود. نتیجه ارزیابی این گونه بود که رشته علوم تربیتی، روانشناسی، برنامه ریزی شهری رشته هایی عملیاتی هستند و دانشجویان انتظار دارند که عملیاتی تر تدریس شوند تا وقتی از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند کارآمدتر شوند در حالی که این گونه نبوده است. خوشبختانه نمره حقوق بالاتر بوده اگرچه مطلوب نیست. پس شاخصهای ارزیابی باید مرتب بازبینی شوند. به این دلیل که تحولات جدیدی در حال اتفاق افتادن است.
وی ادامه داد: برای مثال این پروژه قبل از کرونا انجام شد و عمده محتواهای ما کتاب و متون بودند در حالی که اگر بخواهیم در زمان کرونا ارزشیابی کنیم، عمده کتاب های ما دیجیتال شده است. پس باید به نوعی این ارزشیابی را اصلاح کنیم تا بعد از کرونا که داریم وارد آن می شویم روش تدریس و آموزش ما ترکیبی خواهد بود. نکته بعدی آن که ارزشیابی ها باید هر سال یک بار اجرا شود. می بینید که ما هر سال به صورت الزامی ارزشیابی از استاد را انجام میدهیم و این کار خوبی است. اما عمدتاً این ارزشیابی ها، ارزشیابی از استاد است و یک کاستی وجود دارد و برنامه ها و محتواها ارزشیابی نمی شود یا به آن کم توجهی می شود. پیشنهاد من این است همان فرم های الزامآور اصلاح شود و محتواها نیز به نوعی در آن سنجیده شود. بعد از به دست آمدن این نتیجه ها اصلاحات لازم توسط استاد درس و گروه آموزشی انجام شود.
صراط تحول، صراط نقد توأم با اخلاق است
در ادامه نشست دکتر ملکی در خصوص تجلی پیدا کردن چهار اصل یا شاخص کلی تحول در متن کتب درسی تاکید کرد: اگر این چهار اصل وارد برنامه های درسی ما شود و اثر گذار باشد، بخش قابل توجهی از این تحولات را در کتب درسی پیموده ایم. پس ۴ سوال می شود مطرح کرد؛ سوال اول این است که اسلامی سازی در کتاب های درسی به چه معناست و چه نکاتی در اینجا مطرح است. بومی سازی در کتاب درسی به چه معناست و همینطور کارآمدسازی و روزآمدسازی. جهت گیری اصلی بحث امروز من این است. من چند ویژگی برای کتاب درسی دانشگاهی از این منظری که اشاره کردم، بیان می کنم. اولین ویژگی کتاب درسی دانشگاهی این است که باید ضمن علمی بودن، دینی هم باشد. البته یکی از آن سخنانی که اگر به درستی فهم نشود، ممکن است منجر به مخالفتهایی شود این است که وقتی میگویم باید دینی شود نه به این معنا که کتابهای درسی حوزه های مختلف و در رشته های مختلف را دینی و به معارف اسلامی تبدیل کنیم. اگر قرار است ایران و دانشگاه هایی که در این نظام دارند فعالیت می کنند، دانشجویانی را پرورش دهند که نمونه باشند و ویژگی های آن ها پرورش پیدا کند پس اگر کتاب های درسی ما مقید به این مختصات نباشند، پس دیگر چه تفاوتی بین دانشجویان جمهوری اسلامی ایران با دانشجویان در کشور کانادا و کشورهای دیگر وجود دارد. پس باید نگرش توحیدی را از طریق متن آموزشی، در اختیار دانشجویی که دیروز در پشت صندلی های دبیرستان نشسته بود و الان به عنوان دانشجو نامیده می شود، قرار دهیم. البته که باید دید بر اساس کدام رویکرد می خواهیم دینی کنیم. برخلاف سال های گذشته این گونه نیست که ندانیم علم دینی چیست. پس در متن کتاب های درسی باید مداخلات منطقی توحیدی کنیم.
وی ویژگی دیگر کتاب درسی تحول گرا را تحلیلی بودن آن خواند و افزود: یعنی در متن کتاب، تفکر با داده های کتاب پیوند بخورد. پردازش قوی انجام شود تا دانشجو به دانش نظام یافته ای دست پیدا کند و به مرتبه ای از علم برسد. کتاب درسی پویا، فرآیندی است و روی اطلاعات آن دارد کار می شود. سومین ویژگی نافع بودن است که می دانید که چه قدر مقام معظم رهبری بر روی آن تاکید دارند. این علم نافع در دانشگاه نیز مدنظر است منتها نوع نفع فرق می کند. مثلاً در دوره ابتدایی محتوای نافع با محتوای کتاب های درسی دوره متوسطه یکی نیست. اشتراک مفهومی دارند ولی اشتراک مصداقی ندارند. ما اصلی به نام سودمندی داریم. اصل سودمندی، ضرورت عقلانی است. هیچ عقلی قبول نمی کند مطلبی را بخوانید که نفعی به حال شما ندارد. ویژگی چهارم نیز کاربردی بودن آن است. بین کاربردی بودن و نافع بودن نسبتی است ولی عین هم دیگر نیستند. کاربردی بودن، ادامه نافع بودن است. این مشکلی است که با آن در محتوای کتب درسی مواجه هستیم.
ملکی با اشاره به ویژگی پنجم کتاب درسی تحولی که اخلاقی بودن است و ما به آن کمتر توجه می کنیم، گفت: برای پاسخ به این سوال که چگونه میان متن و اخلاق پیوند ایجاد شود باید گفت که ما وقتی کتابی را تألیف می کنیم، نباید سارق باشیم. نکته دیگر اینکه در متون آموزشی تحولی نقد، باید یکی از ویژگی های بارز کار ما باشد. تحول منهای نقد به نظر من معنادار نیست. این درست نیست که بگوییم ما به سوی تحول انسانی در حال حرکت هستیم ولی کاری به کار دیگران نداریم یا نمی خواهیم نظریه غربی را نقد کنیم یا نمیخواهیم نظریه فلان دانشمند داخل کشور را که به نظر ما قابل نقد است، نقد کنیم آن هم در داخل کتابی که دانشجو می خواهد آن را بخواند. صراط تحول صراط نقد توأم با اخلاق است. ششمین ویژگی نیز پژوهشی بودن است. در متن دانشگاهی مسئله محوری یا به تعبیری معما محوری همه ی حرفها را نگفتن، همه حقایق را بیان نکردن یکی از ویژگیهای بارز کتاب تحولی است. کتاب درسی تحولی نباید همانند سفره کاملاً باز باشد که عده ای می خواهند بر سر سفره بنشیند و غذا بخورند. بلکه یکی از غذاها باید به وسیله خود افراد آورده شده باشد. پس به وسیله آن استاد باید بتواند دانشجو را برای پژوهش های معین آماده کند. ویژگی دیگر نیز داشتن تحول است. البته مسئله توازن و تعادل ویژگی بارز هر متن آموزشی است. پس باید توازنی بین مفاهیم، مهارتها، ارزش ها و نگرش ها و غیره برقرار شود.
در تدوین کتب دانشگاهی باید به سمت نگاه سازنده حرکت کنیم
در قسمت دیگر نشست دکتر نیلی با تاکید بر این که وضعیت نشر کتاب دانشگاهی نیاز به یک ساماندهی خوب دارد، گفت: در بازار نشر نیز وظیفه ما بود تا نقد و ارزیابی انجام دهیم. در خصوص جایگاه طراحی آموزشی در کتب درسی دانشگاهی باید گفت در حال حاضر دو منبع برای ارزیابی کتاب های درسی وجود دارد. خود ناشر نیز این کار را قبل از نشر انجام میدهد. اما این کتاب ها در دانشگاهها به عنوان منبع درسی تدریس خواهد شد و در موقعیت عملی کلاس درسی نقاط ضعف کتاب بیشتر خودش را نشان می دهد پس لازم است روی بحث داوری ها بیشتر تمرکز شود. مؤلف باید تکلیفش را با آن محتوا و نوع نگاه آموزش روشن کند و به او کمک کند تا با آن نوع نگاه، چگونه کتاب را تدوین کند تا به اهداف برسند. ما یک نوع نگاه سیستماتیک داریم. این نوع نگاه سیستماتیک متمرکز روی معلم محوری و محتوا محوری است. اما نگاه سازنده گرا فعالیت یادگیرنده را محور بحث می دهد و پیش بینی می شود در کتب دانشگاهی باید به این سمت حرکت کنیم ولی شما مستحضر هستید که انجام هر کدام از این الگوها گاهی کار سختی است.
وی افزود: توصیه های سیاستی کار ساده ای نیست ولی من در قالب چند پیشنهاد مطرح می کنم که اگر بخواهد عملیاتی شود، هر کدام کارگروه خودش را نیاز دارد. خیلی از مواردی که ما در بحث ضعیف کتب درسی می بینیم، در بحث آیین نامه ارتقا است. آیین نامه ارتقا باید به تالیف کتب آموزشی بها دهد و ارزیابی دقیقی از کتاب داشته باشد. امتیاز مناسب به آموزشی بودن کتاب در کنار محتوای تخصصی و با تأیید مراکز اعتبارسنجی باید صورت گیرد و سازمان سنجش باید در معرفی منابع استاندارد در آزمون سراسری دقت کافی را داشته باشد. کتب الکترونیکی نیز با توجه به فرصت و چالش های این منابع باید تعیین و تشویق شوند. در بحث دانشگاه باید ارزشیابی از کتاب درسی در کنار ارزشیابی از استاد محور قرار گیرد و اساتید را تشویق کنیم که از منابع متعدد به تفکیک منبع اصلی و فرعی استفاده کنند و نقد و بررسی کتب در مراکز دانشگاهی گسترش یابد. روی بعد گرافیکی و هنری کتاب خصوصاً در تصاویر اسکن شده نیز بیشتر دقت شود. جشنواره هایی مثل فارابی نیز وجود دارد ولی با توجه به حجم کتاب های موجود در بازار، این جشنواره ها کافی نیست. در بحث مرکز اعتبار سنجی نیز گفتم که مراکز اعتباربخشی باید وجود داشته باشد تا بر کتاب درسی صحه بگذارند که این نیازمند بودجه است. برای بهره مندی از فرهنگ نقادی نیز، پرتابل نقد کتب و اظهارنظر متقابل دانشجویان و اساتید و مولف باید تهیه شود.
اگر در تهیه و تدوین کتب درسی دقت لازم صورت نگیرد، به وقت و ذهن دانشجو آسیب می زند
در پایان نشست دکتر آرمند با اشاره به این که معیارها و استانداردهای مشخصی برای کتب آموزشی دانشگاهی نداریم تا کتابی را با آنها مقایسه کنیم و خلأ های آن را شناسایی کنیم، بیان کرد: قرار است جشنواره ای از این به بعد برگزار شود تا هر سال کتاب های برگزيده دانشگاهی که جنبه آموزشی دارد، انتخاب شود و به آن ها جایزه ای تعلق گیرد. در جلسات سال های گذشته با موسسه استاندارد مطرح شد کتاب یک محصول است و اگر در تهیه و تدوین آن دقت لازم صورت نگیرد وقت و ذهن دانشجو آسیب می زند و کارآمدی لازم را نخواهد داشت. معیارها در دو دسته کلی و جزئی مطرح می شود. کلی یعنی معیارها در هر رشته ای بخواهند نقش آموزشی خود را ایفا کنند، باید از ویژگی های کلی و عمومی برخوردار باشد. ویژگی ها و نیازهایی نیز وجود دارد که به رشته های خاص اختصاص دارد. کتاب درسی پیچیدگی های گوناگونی دارد و از ابعاد گوناگون می توان به آن نگاه کرد. گرچه خیلی اوقات ساده به آن نگاه می کنیم و پیچیدگی های زیادی دارد؛ جنبه هنری، روانشناسی، ساختاری، همینطور از نظر فنی و مجموعه این ها و غیره. اخیراً مطالعه ای در سازمان سمت انجام شد. ابزارها و استانداردهایی به صورت مقدماتی برای کتابهای درسی در نظر گرفته شد. این استاندارد ها عبارتند از؛ دقیق بودن، معتبر بودن، منابع مورد استفاده کتاب، جامعیت مطالب، استفاده از نقشه های مفهومی برای افزایش کیفیت یادگیری دانشجویان، استفاده از تصویر در کتابهای درسی دانشگاهی که خیلی به یادگیری مطالب کمک می کند ولی به دلیل مقرون به صرفه نبودن آن و گران بودن چاپ، امکانش وجود ندارد. البته با وجود کتب الکترونیکی این کار راحت تر شده است و این کار باید به صورت چند رسانه ای و ترکیبی باشد. مثلا از طریق بارکد مطالبی ضمیمه آن کتاب درسی شود. در کتاب ها باید از جدول های گوناگون برای طبقه بندی مطالب کتاب استفاده کرد که اغلب این کار انجام نمی شود.
وی افزود: باید از پرسش های گوناگون در جاهای مختلف کتاب استفاده کرد. اخیرا پژوهشی انجام شد و دو متن مختلف تهیه گردید. یک متن را انتخاب و آن را پرسش محور کردیم و با دو گروه از دانشجویان انجام دادیم. مشاهده شد متونی که در آنها از سوالهای مختلف استفاده شده بود، در یادگیری دانشجویان تاثیر بیشتری گذاشته بود. نکته های مهم و کلیدی را برجسته کردن هم می تواند مفید باشد. با رعایت قواعد نگارشی نیز کتاب بهتر خوانده می شود. باید دانست مؤلف کار بسیار سختی را بر عهده دارد. کتاب درسی دانشگاهی در اختیار تمام ادیان و قومیت ها قرار می گیرد پس باید مراقب باشیم که در آن توهینی صورت نگیرد. مورد دیگر که در آن پژوهشی صورت نگرفته این است آیا فونت هایی که ما در کتاب ها استفاده می کنیم به مناسب ترین شکل به کار می روند یا خیر. یا مثلاً در کتاب ها حاشیه در نظر گرفته می شود اما باید دید این حاشیه تا چه اندازه باید باشد و برای چه استفاده می شود. مطالعات تجربی بیشتری باید در این خصوص صورت گیرد و کتاب ها متناسب با قومیت ها و نیاز های جامعه ما اصلاح شوند تا بتوانیم برای بهبود کتاب های درسی دانشگاه از آن ها بیشتر استفاده کنیم.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: