به گزارش رسانه تحلیلی دانشگاه علامه طباطبایی (عطنا)، دومین نشست تخصصی آماده سازی فضای آموزشی و پژوهشی دانشگاهها برای دوران پسا کرونا در حالی برگزار شد که نشست نخست به چالشهای روانشناختی دوراه پساکرونا اختصاص داشت.
برگزارکنندگان این نشست هدف از برگزاری سلسله نشست های تخصصی را برداشتن گامهای بازگشایی امینتر و مطمئنتر توسط دانشگاهها میدانند. بر این اساس فرصتهای شکل گرفته و تهدیدهای به وجود آمده مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت متخصصان با بررسی ارزیابیها مهمترین کارها و اقداماتی که بیشترین اطمینان را برای بازگشایی دانشگاهها به دنبال دارند، انتخاب می کنند.
گزارش پیش رو مشروح کامل این نشست است که دبیر آن دکتر مهدی وجدانی همت، مدیر مرکز مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی بود.
دکتر مهدی واحدی، معاون دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست گفت: این نشست بر آمادهسازی دانشگاه برای دوران پسا کرونا روی مسائل آموزشی و پژوهشی تمرکز دارد. جلساتی از این دست به دلیل اینکه دانشگاهها و نهادهای آموزشی بدون آمادگی لازم به طور ناخواسته با آن مواجه شدهاند، اهمیت مضاعفی دارد. شرایط دانشگاهها در این تجربه دو ساله، کاملاً تغییر کرده و تحولاتی هم شکل گرفته است. البته امیدواریم به زودی از سرگیری آموزش حضوری دانشگاهها در دستور کار قرار گیرد. طبیعتاً اگر شرایط حضوری فراهم شود و دانشجویان به دانشگاه ها برگردند، در حوزههای مختلف با چالشهایی مواجه میشویم هر چند که فرصتهایی هم در این زمینه شکل خواهد گرفت.
وی افزود: طبیعی است که آموزش در دانشگاهها در دوران پسا کرونا از جهات مختلف همچون ماهیت آموزش، روشن آموزش و فناوریهای آموزشی دگرگون میشود. تحولات علوم انسانی با تغییر در آموزش همراه است. تمام همیاران علمی و عوامل انسانی که دخیل در فرآیند یادگیری در دانشگاهها هستند با تغییرات نگرشی، مَنشی و روشی در دانشگاهها مواجه میشوند. لاجرم و ناگزیر هستیم که با شرایط جدید شکل گرفته، منطبق شویم. ماهیت آموزش و مقوله یادگیری که سالها معلم محور بود در دو سال اخیر به تاثیر از اپیدمی کرونا به صورت دانشجومحور، سرعت بیشتری یافته است.
دکتر واحدی تصریح کرد: آموزشهای ما در دوران پساکرونا آموزشهایی خواهد بود که با محور بیشتر یادگیرندگان و دانشجویان رقم خواهد خورد؛ بدین معنا که کلاسهای درس کمتر محتوا محور و استاد محور خواهد بود و شرایط ما را به سمت دانشجو محوری و یادگیری محوری سوق خواهد داد. تغییرات در ماهیت آموزش به نوعی دستاورد به حساب میآید. در حوزههای فناوری و آموزش، همهگیری کرونا شرایطی را به طور ناخواسته به ما تحمیل کرد که شاید یک دهه دیگر هم دانشگاهها و جریان آموزش و پرورش در زمینۀ برخورداری از آموزش مجازی از آن بهره نمیبردند. افت در زمینه کیفیت آموزش ناشی از همهگیری کرونا و آموزش مجازی محل بحث خود را دارد اما نکته اساسی اینجاست که تحولاتی در ماهیت آموزش در حال رُخ دادن است که شکل و شمایل آموزش را تغییر داده و میدهد. روشهای آموزش، فضای جدیدی را شکل داد که این فضای جدید باید متناسب با عادت و مهارتهای استادان و دانشجویان تنظیم شود.
او گفت: در آموزش به شیوه جدید، هستی شناسی جدیدی شکل گرفته که غالباً همه چیز از دریچه فناوری نگریسته میشود. در این معنا، رسانهها و فناوریها تا عمق جان یادگیرندگان، نفوذ کردهاند. در این مبنا و منطق، یادگیرندگان اساساً بدون فناوری، با نگرانی و اضطراب مواجه میشوند. بدین معنا که اگر آنها نتوانند از ابزار فناوری استفاده کنند، مضطرب و نگران میشوند. شرایط آموزش غیرحضوری به یادگیرندگان تمرین استقلال آموزشی داد. با آموزش غیرحضوری، یادگیرندگان خودشان در مقام راهبر میتوانند برنامههای آموزشی را تنظیم کنند. اگرچه یادگیرندگان با افت تحصیلی مواجه شدند اما در مجموع مهارت خود راهبری و تنظیمگیری برنامههایشان تقویت شد.
وی در ادامه افزود: اینها نمونهای از عادتهای شکل گرفته است که یادگیرندگان و یاد دهندگان هر دو باید در نحوه ارائۀ آموزش، تحولاتی را در کلاس درس و فضای آموزشی دانشگاه ایجاد کنند. در فضای جدید پساکرونا، شیوههای ارائۀ درس تغییر میکند و معلمان و استادان به سمت ارائههای چندگانه و متکثر میروند. در مختصات شکل گرفته، روش شناس سنتی و تک ساختی فضای جدید نیست. ضرورت کسب مهارتهای تدریس چندگانه، الزام گریزناپذیری است؛ یادگیری بیش از پیش به سمت تدریسهای مشارکتی حرکت خواهد کرد. در ارزشیابی در حال تغییر در فضای دانشگاهها، ارزشیابیها متنوع و تکوینی خواهد بود.
معاون دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: مقوله فناوریهای آموزشی در دوران کرونا محور آموزش خواهد بود که در دوران پسا کرونا میتواند به صورت اجتناب ناپذیری ماهیت آموزش را دگرگون کند. با فناوریهای جدید، هم استادان و هم دانشجویان بخشی از بازآرایی در نحوه آموزش را بر عهده خواهند گرفت و یادگیری از قالب سنتی خود به قالب جدیدی در خواهد آمد. با تحولات جدید و آمادگی نهادهای آموزشی، باید در ساحتهای مختلف آموزش نیازها برطرف و همه ارکان آموزش در دوران پساکرونا با آستانه و تحمل بیشتر، صبورانه با رویدادها مواجه شوند.
دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی، معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در دورهبندیهای مربوط به دوران قبل از کرونا، دوران کرونا و دوران پسا کرونا نکتۀ نخست اینجاست که این دورهبندیها هم معنای عینی و هم معنای تاریخی و شاید معنای اجتماعی و بینا ذهنی نیز داشته باشد. لازم است در مراحل سیاستگذاری به دو وجه سخت افزاری و نرم افزاری حتماً توجه شود. برای تحلیل تاثیرات کرونا در مقوله پژوهش در دانشگاهها، باید بررسی کنیم که این تاثیرات چگونه خواهد بود و چه الزاماتی به دنبال خواهد داشت. تاثیرات مربوط به کرونا را در اینجا در چهار محور تاثیرات بر محتوا، تاثیرات مربوط به روش، تاثیرات مربوط به سوژه انسانی پژوهش و تاثیرات مربوط به فرآیندها مورد بررسی قرار میدهیم.
وی ادامه داد: در بخش نخست، تاثیرات محتوایی بر پژوهش در حالی تاثیر گذاشته که این تاثیرات در آینده آشکارتر خواهد بود. تحولات و تغییرات محتوایی که در خود علم صورت گرفت، پارادایم علمی را با تغییر مواجه میکند. در این خصوص البته بحث مهمی مطرح شده که تاثیرگذاری کرونا به تداوم دانایی بشر میافزاید. کرونا نوعی تأمل و خود اندیشی در علم و پژوهش ایجاد کرد و نشان داد پژوهشهای انجام داده کافی نیست. با اثرگذاری همهگیری کرونا، ضرورت پژوهشهای نوین در حوزههای مختلف شکل گرفت.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: علاوه بر تاثیرات روانی، با اپیدمی کرونا، ابزارهای جدیدی در اختیار پژوهشگران قرار گرفت. استفاده از ابزار هوش مصنوعی به کمک پژوهشها آمد. پژوهشهای پیمایش برخلاف گذشته که در میدان و حضوری انجام میشد، به صورت مجازی انجام شد. روش پژوهش متاثر از کرونا با بهرهگیری از ابزارهای تکنولوژی گام در مسیر جدیدی گذاشتند.
وی افزود: سوژۀ انسانی پژوهش و پژوهشگر نیز هر دو متاثر از اثرگذاری کرونا در موقعیت جدیدی قرار گرفتند. روالها و رویههای پژوهش نیز متاثر از کرونا فرهنگ جدیدی را شکل دادند که هم پیامدهای مثبت و هم پیامدهای منفی را به دنبال داشت. نکته دیگر در خصوص تاثیرات کرونا و تبعات آن این است که تاثیرات و تبعات در همه حوزههای دانشگاهی و نهادهای آموزشی و پژوهشی متناسب با رشتههای تحصیلی، نوع دانشگاهها یا اساتید دانشگاهها یکسان نیست. به طور مثال تاثیر کرونا در شیوه آموزش علوم پزشکی با علوم فنی و مهندسی و علوم انسانی کاملاً متفاوت بوده و به فراخوز رستهها و دانشگاهها، فضاهای آموزشی دگرگون شدند. البته دامنه و گسترش دگرگونیهای ناشی از کرونا نیازمند انجام پژوهشهای جدی است.
معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبائی بیان کرد: دیگر چالشهای کرونا در زمینه پژوهش، چالشهای لجستیکی و فیزیکی است. چگونگی استفاده از آزمایشگاهها یا کتابخانهها یا چالشهای مربوط به حضور فیزیکی یا بازگشایی دانشگاهها و نهادهای آموزشی نیز مهمترین چالشها در دانشگاهها بودهاند. چالشهای سخت افزاری مربوط به حضور و غیاب دانشجو و استاد در کلاس درس از دیگر مسایل مهم اثرات کرونا بود. چالشهای روحی و روانی استاد و دانشجو یا حتی کارمندان دانشگاهها که در دو سال اخیر همیدگر را ندیدند، عادتهای سلبی را شکل دادند که در فرهنگ عادتهای کرونایی، استمرار مییابند و برای آنها باید چاره اندیشی کرد.
وی افزود: من معتقدم در چالشهای نرم افزاری و مشکلات روحی و روانی باید بیشتر چاره اندیشی کنیم. تبعاً کرونا در کنار چالشها و تهدیدها، فرصتهای بی نظیری هم برای ما در بخش آموزش و پژوهش شکل داد که باید آنها را استمرار ببخشیم، چرا که تنها به زمانه کرونا مربوط نیست. پژوهشهای مجازی در حوزههای بینالملل و دانشگاهی، فرصت بینظیری ایجاد کرد که نمونه آن را میتوان در عملکرد رسانهها دید. بهرحال کرونا با تشکیل وبینارهای علمی فرصتی را حتی گاهاً در سیاستگذاری رسمی پژوهشی یا کرسیهای نظریهپردازی شکل داد که پیش از کرونا تشکیل آنان گاهی اوقات با چالش همراه میشد اما اکنون بسیار تسهیل شده است و البته باید مراقبت کنیم با نظارت بیشتر، این سهولت آموزشی و پژوهشی به کیفیت پژوهش آسیب نرساند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبائی تاکید کرد: کرونا فرصتهای جدیدی را به کمک فناوریهای جدید و هوش مصنوعی برای ما شکل دادند که در زمینه پژوهش کار را بسیار آسان و توسعه داد. فضاهای آموزشی مجازی جدید و بکارگیری ابزارها و امکانات جدید، مسیر پژوهش را بسیار دگرگون و بهینه و بهرهورتر کرد. بازسازیها و بازبینیها در زمینۀ آموزش و پژوهش در دوران پساکرونا باید به صورت تدریجی و پلکانی انجام شود. مهمترین نکته در شرایط فعلی، بازسازی روحی و روانی هم اساتید و هم دانشجویان است. در خصوص روالها و رویههای عادات کرونایی باید بتوانیم بر شرایط سلبی غلبه کنیم و چالشهای مربوط به شرایط اضطرار را به شرایط عادی تعمیم ندهیم.
دکتر رضامراد صحرائی، استاد تمام زبان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: در این نشست در خصوص دو روش فلیپ لرنینگ flip learning (یادیگری تلنگر) و بلند لرنینگ blended learning (یادگیری ترکیبی) نکاتی را عرض میکنم. در شرایط کنونی به نظر میرسد با تاثیرات کرونا و روشهای جدید در ماهیت آموزش، ما باید ماجراجویانه به اصلاح نظام آموزشی نگاه و ماهیت آموزش در درسها را هم کاربردی و هم علمی کنیم. در یادگیری جدید در دوران پسا کرونا یادگیری در کلاس نخواهد بود، بلکه شیوه یادگیری متفاوت خواهد بود.
وی ادامه داد: در یادگیری به شیوه فلیپ انواع سبکهای یادگیری، پوشش داده میشود و معلم فضای کلاس را به طریقی به پیش میبرد که نتیجه کار، استقلال در ماهیت یادگیری است. در این نوع از یادگیریها دانشجو تصمیم میگیرد در چه زمانی و در کجا یاد بگیرد و به همین دلیل نحوه یادگیری کاملاً منعطف است. همانطور که قبلا هم مطرح شد ما در حال عبور از کلاسهای استادمحور به سمت کلاسهای دانشجو محور خواهیم بود.
پژوهشگر برتر کشور بیان کرد: دانشجو خودش روی ارزشیابیها تصمیم گیرد. نتیجه کار در فرهنگ یادگیری جدید، محتوای هدفمند است، چرا که دانشجو نقش آفرین است و خودش انتخاب میکند که کدام بخش از محتوا را با کدام استراتژی یاد بگیرد. در این سبک یادگیری، دانشجو خودش محتوا را تعدیل هم میکند. در فضای یادگیری با آموزشگر حرفهای مواجه میشویم که کلاس را نه تحت کنترل، بلکه مشاهده میکند.
او گفت: در روش فلیپ، معلم درسها رو به صورت ویدئوهای آموزشی در اختیار دانش آموزان قرار میدهد و آنها در منزل با تماشای این ویدئوها به یادگیری میپردازند و مدرسه جایی برای انجام تکالیف و رفع اشکال است. این روش آموزش و یادگیری باعث تغییر جایگاه دانش آموز و معلم نیز میشود. دراینگونه کلاسها، معلم دانای کل نیست بلکه نقش تسهیل کننده در یادگیری را به عهده دارد و دانش آموزان نقش اصلی و محوری را در کلاس درس دارند.
دکتر صحرایی تاکید کرد: اگرچه روش فلیپ مزایای بیشماری دارد اما چالش در نحوه و شیوه اجراست که به راحتی هم قابل رفع است. نخستین سود جدی این روشهای جدید آموزش و یادگیری این است، زمانی که آموزشگر به هر دلیلی در کلاس حضور نداشته باشد، مشکلی برای یادگیرنده پیش نمیآید. مزیت مهم دیگر این است که فرصت بیشتری به آموزشگر خواهد داد تا بیشتر بشناسد و زبان آموز و یادگیرنده هم بتواند بیشتر یاد بگیرد. در نتیجه بیشتر وقت کلاس به کاربردهای علم اختصاص خواهد یافت.
عضو هیئت علمی دانشگاه اظهار کرد: در شیوه فلیپ، همانطور که قبلاً اشاره شد، معلم از قبل فایل تصویری و ویدیویی را در اختبار دانشجویان قرار میدهد و کلاسها بیشتر جنبه کاربردی دارد. این نوع شیوه یادگیری برای دانشگاههای صاحب رشته همچون علامه طباطبایی میتواند مزیت باشد؛ بدین معنا که این نوع درسها در استودیو دانشگاه تولید شوند و سایر دانشگاهها و نهادهای آموزشی از این محتواهای ضبط شده استفاده کنند.
وی بیان کرد: آمورش ترکیبی یا یادگیری تلفیقی البته به معنای آموزش در کلاس و آموزش در بیرون از کلاس است که مزایای بسیاری دارد. مزیت نخست این است که یادگیری آمیختهای از تکنولوژی و آموزش حضوری است. مزیت دوم این است که مهارتهای نرم افزاری دوران کرونا به مهارتهای دوران حضوری اضافه میشود.
دکتر صحرائی تصریح کرد: در این دوره سواد پایه دانشجویان بیشتر شده است و به لحاظ هزینه – فایده بسیاری از هزینههای اضافی در همایشها، نشستها و یا کلاسهای درس از بین خواهد رفت. به طور مثال، همین اکنون به تعداد همایشهای بین المللی در مرکز آزفا (مرکز یادگیری آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان در دانشگاه علامه طباطبایی) اضافه شدند؛ به طوریکه تعداد زبان آموزان مرکز از دوره کرونا بیشتر شدهاند. مزیت سوم این نوع از آموزشها این بوده که والدین هم درگیر مسئله آموزش شدهاند که ببینند و بدانند معلم و استاد در مدارس و دانشگاهها چه کار میکنند. در واقع والدین در آموزشها به شیوه جدید نقش کلیدی ایفا میکنند و به نوعی یادگیری، محصول مشترک مدرسه و والدین است.
وی در پایان بیان کرد: در روش ترکیبی آموزش، افراد و یادگیرندگان به شدت درگیر آموزش میشوند و با فعالسازی، مهارت افراد تقویت میشود. در یادگیری ترکیبی، فعالیتهای دیجیتال نقش پُررنگ خود را حفظ خواهد کرد اما کلاس حضوری جای خود را به تکنولوژی نمیدهد، بلکه تکنولوژی یادگیری را عمیق و وسیع خواهد کرد. در پایان توصیه میکنم که دانشگاه ها دو روش یادگیری تلنگر یا یادگیری آمیخته و ترکیبی را در دستورکار قرار دهد.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید