عطنا - حتما براي خيليها اتفاق افتاده است كه خارج از منزل يا محيط كار، شارژ باتري تلفن همراه تمام شود. در اين شرايط چه ميكنيم؟ شايد استرس اولين حسي باشد كه به سراغمان ميآيد. اگر اينترنتمان تمام شود چه؟ امكان ندارد يك روز را بدون اينترنت سپري كنيم. حين پيادهروي، درس خواندن، رانندگي، آشپزي، حتي در لحظه بيدار شدن، تلفن همراهمان را چك ميكنيم. لازم است بدانيد چندي پيش نيز رئيس انجمن آسيبشناسي اجتماعي ايران نيز خبر از ابتلاي 76 درصدي جامعه ايراني به فابينگ داد.
فابينگ (Phubbing)؛ اختلالي كه شايد نامش كمتر به گوشتان خورده باشد؛ اما اگر به تلفن همراهتان وابستگي شديد داريد پس به آن مبتلاييد. توجه به اين مهم عطنا (رسانه تحليلي دانشگاه علامه طباطبايي) را بر آن داشت تا با دكتر اسماعيل سعديپور، استاد تمام رشته روانشناسي تربيت دانشگاه علامه طباطبايي گفتوگويي داشته باشد. در ادامه خواهيد فهميد فابينگ چيست و براي درمان آن بايد چه كرد.
اسماعيل سعديپور ميگويد كه ما در عصر ارتباطات زندگي ميكنيم. عصري كه فرزندانمان با فشردن چند دكمه ميتوانند به اطلاعات زيادي دستيابند و با سادهترين روشها ميتوانند با هر كسي در هرجاي دنيا ارتباط برقرار كنند. او در تبيين گفتههايش ميافزايد: «امروزه نقش و كاركردي كه رسانهها در تربيت و آموزش افراد دارند به مراتب از هر عامل اثرگذار ديگري بيشتر است. اگر زماني گفته ميشد كه در 6 سال ابتدايي زندگي هر فرد، والدين، در 6 سال دوم، معلمان و در 6 سال سوم، همسالان بيشترين نقش را در تربيت و آموزش افراد دارند، امروزه بايد گفت در تمام سالهاي زندگي و به خصوص 18 سال اول، نقش رسانهها از نقشهاي قبلي بسيار بيشتر است.»
روابط اجتماعي چگونه بود و چگونه شد؟
«قبل از رسانهها روابط افراد به خصوص در كانون خانواده روابط دايرهاي بود. به اين صورت كه افراد دور هم مينشستند و با هم گفتوگو داشتند. به واسطهي اين رابطهي رو در رو، عشق و صميميت خود به خود ايجاد ميشد.» اينها را سعديپور ميگويد و ميافزايد: «با روي كار آمدن تلويزيون و پس از آن شبكههاي ماهوارهاي، اين روابط از حالت دايرهاي خارج و مستطيلي شد. به اين معنا كه تلويزيون قبلهگاه اعضاي خانواده شد. افراد اگر وقت مشتركي در شبانه روز داشتند به جاي اينكه با يكديگر صحبت كنند و به تبادل نظر بپردازند، به تماشاي برنامههاي تلويزيوني مينشستند.»
اين استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا ميگويد: «همان زمان، همواره صاحب نظران در مورد عوارض تماشاي بيش از حد تلويزيون تاكيد داشتند و هشدارهاي جدي ارائه ميدادند. تضعيف روابط اعضاي خانواده، پرخاشگري، كاهش رشد ذهني بچهها و افت تحصيلي، كاهش ميزان مطالعه و... از جمله اين عوارضهاست.»
اسماعيل سعديپور در ادامه گريزي به دنياي امروزي ميزند و از فضاي مجازي سخن ميگويد. فضايي كه به گفته او، ارتباطات را حتي از حالت مستطيلي هم خارج كرد. او در تبيين گفتههايش ميافزايد: «انسان در عصر ارتباطات، بيش از هر زمان ديگري احساس تنهايي ميكند. وسايل ارتباط جمعي آمدند تا روابط ما را بهبود بخشند؛ اما نه تنها اين مهم حاصل نشد بلكه روابط و تعاملات چهره به چهره به حداقل ممكن رسيد. همچنين با آمدن شبكههاي اجتماعي، روابط نزديك دور و روابط دور نزديك شد.»
يتيمان اينترنتي
«يتيمان اينترنتي»؛ واژهاي كه شايد تا به حال به گوشتان نخورده باشد؛ اما امروزه با آن مواجه هستيم. اين يتيمان، كودكان و نوجواناني هستند كه پدر و مادر دارند؛ اما با بچههايشان وقت نميگذرانند و سر در دنياي مجازي فرو ميبرند.
وي ميافزايد: «در يك تحقيق از كودكان سوال شده بود كه دوست داشتيد به جاي چه كسي يا چه چيزي بوديد؟ 70 درصد ميخواستند جاي تلفن همراه والدين باشند. والدين آنقدر كه از تلفن همراه مراقبت و مواظبت ميكنند كه توجهشان از بچهها سلب ميشود. پدر و مادري كه به تلفن همراه بيشتر از فرزندشان ارج مينهند، مبتلا به فابينگ هستند.»
فابينگ؛ اختلالي كه دچارش هستيم
«با اينكه حدود 10سالي ميشود كه فابينگ عنوان شده؛ اما همچنان معادل فارسي براي آن در نظر گرفته شده است. اين اختلال به طور مختصر و ساده يعني اينكه ما با كسي به گفتوگو نشستهايم؛ اما حداقل بخشي از نگاهمان به فرد رو به رو نيست و حواسمان به موبايلمان است.» سعديپور با بيان تعريفي ساده از اين اختلال فراگير، به تشريح آن ميپردازد و ميگويد: «فابينگ، روابط فردي، خانوادگي، اجتماعي و سلامت رواني و عاطفي افراد را در معرض خطر قرار داده است؛ چراكه همه ما نياز به دوست داشتن و دوست داشته شدن را در خود احساس ميكنيم. وقتي كه ما از بامداد تا شامگاه تمام توجهمان در دنياي مجازي باشد، باعث ميشود نتوانيم به انسانهايي كه اطرافمان هستند محبت كنيم.»
وي گريزي به تحقيقات بينالمللي ميزند و آمار و ارقامي را ارائه ميدهد و ميگويد: «طبق تحقيقي كه بنياد كيسر (Kaiser) انجام داده است، يك انسان، تا 20 سالگي، 10 هزار ساعت با تلفن صحبت ميكند، 20 هزار ساعت تلويزيون تماشا ميكند، صدهزار آگهي تبليغاتي ميبيند، 10 هزار ساعت بازي يارانهاي انجام ميدهد و 50 هزار ايميل را ميبيند. اين انسان چند ساعت ميتواند با پدر و مادرش وقت بگذراند؟ مسلما خيلي كم.»
يك ساعت هم نميتوانيم روي يك موضوع تمركز كنيم!
استاد دانشگاه علامه طباطبايي ميافزايد: «طبق يك تحقيق ديگر، 73 درصد مردم، با تلفن همراه خودشان ميخوابند و با آن بيدار ميشوند. 50 درصد كودكان در اتاق خوابشان بازيهاي رايانهاي و ويديويي دارند. 53 درصد مردم وقتي باتري موبايلشان تمام يا اينترنتشان قطع شود، دچار اضطراب ميشوند. 50 درصد نوجوانان احساس ميكنند كه به تلفن همراه خود اعتياد دارند. 73 درصد نوجوانان و 48 درصد والدين احساس ميكنند وقتي پيامي برايشان ارسال ميشود، بايد فورا به آن جواب دهند. يك سوم مشاجرههاي خانوادهها با فرزندانشان، بر سر ميزان استفاده از تلفن همراه است.»
وی ادامه می دهد:« 36 درصد والدين در يك تحقيق اعتراف كردند كه در هنگام رانندگي موبايل خودشان را چك ميكنند و در 51 درصد موارد، فرزندان نوجوان آنها شاهد اين چك كردن در حين رانندگي بودند. افراد به طور متوسط در طول روز، 85 بار تلفن همراهشان را چك ميكنند. همه اينها يعني رسانههاي زندگي ما را احاطه كردهاند. ما حتي نميتوانيم يك ساعت روي يك موضوع متمركز شويم بدون اينكه تلفن همراه خود را چك كنيم. بزرگترين خطري كه بچههاي ما را تهديد ميكند اين است كه آنها در يك فضاي مجازي بزرگ ميشوند و با دنياي واقعي بيگانهاند. بچهها با محتواهايي در فضاي مجازي مواجه ميشوند كه از نظر فكري و جسمي، شرايطي براي درك آن ندارند و اين خطرناك است.»
از كجا بفهميم مبتلا به فابينگ هستيم يا نه؟
تشخيص مرز بين ابتلا داشتن يا نداشتن به فابينگ، آنقدرها هم سخت نيست. اگر كسي حين كارهاي روزمره خود به گوشي نگاه كرد به فابينگ مبتلاست. در اين راستا سعديپور ميگويد: «اگر بخواهيم به يك انسان توهين كنيم، كافي است هنگامي كه با ما صحبت ميكند سرمان را در تلفن همراه فرو ببريم. اين يعني من اولويتهاي ديگري جز تو دارم.»
او ميافزايد: «به طور كلي ميتوان با سه نگاه، به رسانههاي نوپديد نظر داشت. نگاه بدبينانه، خوشبينانه و واقعگرايانه. در نگاه بدبينانه، رسانهها را ابزاري تهديد آميزي ميبينيم كه سياستهايمان در برابرش فيلتر و مسدود كردن ميشود. با نگاه خوشبينانه، رسانه را تماما فرصت ميبينيم و سياستمان در برابرش ميشود رها كردن.»
اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي نگاه واقعگرايانه را برميگزيند و ميگويد: «اين نگاه ميگويد كه رسانهها هم فرصت هستند، هم تهديد. بايد براي آنها برنامه ريزي كردتا از جنبههاي مثبتش حداكثر استفاده را ببريم و جنبههاي تهديدآميز را به حداقل برسانيم.»
چه كنيم كه به اختلال فابينگ مبتلا نشويم؟
اسماعيل سعديپور در ادامه گفتگو با عطنا با ذكر اين نكته كه امروزه، رسانهها بخشي از زندگي ما نیستند بلكه تمام آن را احاطه كردهاند، ميگويد: «يادمان باشد پيامها و محتواهاي رسانهاي خنثي نيستند. با اين وجود وقتي هوا مسوم شد نميتوانيم به افراد بگوييم نفس نكش! محتواهاي شبكههاي اجتماعي و تبليغات طوري طراحي ميشوند كه افراد به آن مبتلا شوند و اينجاست كه فابينگ رخ ميدهد. در اين نقطه، فرد حتي به چهره افراد خانواده نگاه نميكند.»
«در گام اول براي گرفتار نشدن به اختلال فبينگ، بايد سواد رسانهاي خود را بالا ببريم. اين سواد مغفول مانده و به آن توجه زيادي نشده است؛ چراكه اگر سواد رسانهاي بالا بود ديگر 85 بار در روز به موبايل خود سرك نميكشيديم! سواد رسانهاي چهار مولفه و عنصر مهم دارد. نخست اينكه در استفاده از رسانهها رژيم مصرف داشته باشيم؛ يعني هر زمان كه خواستم از موبايل استفاده كنيم اين سه سوال را از خودمان بپرسم كه چه ميخواهيم؟ چه مقدار ميخواهيم؟ و از كجا ميخواهيم؟ درست مانند غذايي كه ميخواهيم سفارش دهيم. اين هم غذاي روانمان است.»
سعديپور اين نكات را ذكر ميكند و براي معرفي سه مولفه ديگر ميافزايد: «مولفه دوم تفكر نقادانه است. هر آنچه كه شنيديم و ديديم را نبايد باور كنيم. لازم است در هر مقامي كه هستيم تفكر نقادانه داشته باشيم و آن را به ديگران منتقل كنيم. مولفه سوم، توانايي تجزيه و تحليل پيام است. همچنين مولفه آخر، اين است كه ما يك مصرف كننده صرف نباشيم. بايد زندگي بدون موبايل را تجربه كنيم. سعي كنيم حداقل يك روز در ماه يا هفته را بدون تلفن همراه سپري كنيم.»
امير موبايلمان باشيم؛ نه اسير
وي در اين خصوص راهكار ديگري را معرفي ميكند و ميافزايد: «ما بايد بدانيم امير تلفن همراهمان هستيم نه اسير! اسير كسي است كه صبح خود با با تلفن همراه شب ميكند؛ اما امير، طبق زمانبندي كه براي خودش دارد، به تلفن همراهش سر ميزند، به برخي پيامها واكنشي نشان نميدهد و برخي را اصلا نگاه نميكند.»
اسماعيل سعديپور، مترجم كتاب «چگونه از كودكان در برابر اثرات مخرب وابستگي به تلفن همراه محافظت كنيم؟» نوشته توماس كرستينگ نيز است. سعديپور گريزي به يكي از سخنان كرستينگ ميزند و ميگويد: «كرستينگ افتخار ميكند كه به عنوان يك استاد دانشگاه، براي دو فرزندش تا سن 18 سالگي، تلفن همراه نگرفته بود. او ميگويد كه هيچ پدر و مادري را نديدم كه براي فرزندش موبايل گرفته باشد و پشيمان نشده باشد و هيچ پدر و مادري را نديدم كه نگرفته و راضي نباشد. در اين كتاب، كرستينگ از ميزي با عنوان «ميز مقدس» نام ميبرد.»
اين استاد دانشگاه در پايان گفتگو با عطنا ميافزايد: «ميز مقدس همان ميز غذاخوري است. دور اين ميز فقط غذا خوردن مطرح نيست؛ بلكه قرار است افراد به چشمهاي يكديگر نگاه كنند و محبت و مودت بينشان شكل بگيرد. آندرا ساليوان ميگويد كه طوري از رسانهها استفاده كنيم كه به خود بگوييم استفاده از آن به من كمك كرد تا انسان بهتري باشم؛ نه اينكه پيش از رسانهها انسان بودم.»
گفتگو از زهرا علی هاشمی
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید