عطنا - جعفر آقایانی چاووشی، عضو هيئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شريف، در نشست بازتاب اندیشه های ابن سینا در غرب با نگاهی به کتاب «پژوهش هایی در آثار علمی و فلسفی ابن سینا» مقالهای را تحت عنوان «تحلیل تاریخی و علمی از گذر زهره ابوعلی سينا» را ترجمه كرده است.
او در اين نشست، با اشاره به اينكه اين بحث فلسفی، علمی و تاريخی است، گفت: «سیارات منظومه شمسی در فواصل معینی از زمین قرار دارند. این مهم باعث میشود كه در گردشی كه حول مدار خود دارند یکی از آنها از مقابل دیگری عبور کند. بارزترين حالت از اين پديده همان خورشيدگرفتگی از نظر ساكنان زمين است؛ یعنی برای ناظر زمینی، خورشید برای ساعاتی به وسیله ماه پوشیده می شود. حالات دیگر هنگامی است که جرم كوچكی از نظر قطب ظاهری از مقابل جرم بزرگی عبور كند كه به این پدیده گذر می گویند كه نمونه شاخص آن گذر زهره از مقابل خورشيد است.»
چاوشی افزود: «زهره در طول هشت سال، پنج بار زمين را ملاقات می كند؛ اما به علت زاويه ای كه مدارش با مدار زمين دارد، این ملاقات ها جز در شرایط خاصی گذر خوانده نمی شود. تنها ملاقاتی را گذر می ناميم كه زهره در يكی از عقدتين یا گره هایی که محل برخورد مدار زهره با دايره البروج است ظاهر شود. هر 121 سال و نیم، یک جفت گذر خواهیم داشت. به علت وضعیت خاص زهره، بطلمیوس كه نظام منسجمی برای ترتيب سيارات در منظومه شمسی قرار داد نتوانست از گذر زهره آگاهی داشته باشد. البته او به طور قراردادی زهره و عطارد را پایین تر از خورشيد قرار داد. با این حال به علت محدودیت های ابزارهای نجومی در آن زمان، نه بطلمیوس و نه هیچ یک از منجمان اهل باستان از گذر زهره گزارشی نداده اند.»
اين استاد دانشگاه صنعتی شريف با اشاره به اينكه چالش مربوط به بالا و یا پایین بودن زهره از خورشید که از عهد باستان آغاز شده بود، گفت: «در قرون وسطی نيز بدون يافتن پاسخ قطعی ادامه يافت تا آنکه ابن سینا در قرن چهارم هجری، در گزارشی که برای نخستین بار از گذر زهره داد به فرضيه بطلميوس داير بر پايين بودن زهره از خورشيد صحه گذاشت.»
جعفر آقایانی چاووشی تصريح كرد: «در این نشست، پس از مروری تاریخی به پیشرفت دانش بشری درباره زهره، گزارش ابن سينا را درباره گذر اين سياره مورد تحليل قرار می دهيم. بخش اول، زهره در عهد عتیق اساتید است. بر خلاف سیارات بیرونی؛ يعنی مريخ، مشتری و زحل، سیارات زهره و عطارد بسیار به خورشید نزدیک هستند و بيش از فاصله معينی از آن دور نمی شوند؛ بنابراین زهره پس از ماه، درخشان ترین سیاره منظومه شمسی است كه گاهی پيش از خورشيد و گاه پس از غروب آن در نظر ساكنان زمين ظاهر می شود.»
چاوشی در تبيين گفتههايش افزود: «مردمان عهد باستان که هنوز آشنایی خوبی از علم نجوم نداشتند، این پدیده را نتیجه حرکت دو ستاره متمایز می دانستند. در نتيجه زهره برای آنان صورت دو ستاره صبحگاهی و شامگاهی را داشت. مثلا هومر، شاعر یونان باستان، آن را ستاره شامگاهی ناميده است.»
او گفت: «سالیان درازی گذشت تا برخی از اندیشمندان تمدن قديم سرانجام موفق شدند ستاره شامگاهی و ستاره صبحگاهی را یکی بدانند. يونانيان اين كشف را به فيثاغورس نسبت می دهند. در گذشته نه چندان دور، این سیاره به ستاره چوپان نیز شهره داشت؛ چراکه همزمان با طلوعش چوپانان گله خود را به صحرا می بردند و هنگام غروب به خانه باز میگشتند.»
وی در ادامه با اشاره به اينكه نگاه منجمين اسلامی نگاهی متفاوت از نگاه بطلميوس (زهره در زير خورشيد قرار دارد) به زهره بود گفت: «برخی منجمين اسلامی همانند بطلميوس، عطارد و زهره را پايين آورده و برخی ديگر بالاتر از آن قرار دادند و در اين باره به مجادلات لفظی شديدی با رقبای خود پرداختند. اين مباحثات تا عصر ابن سينا ادامه داشت. ابن سينا كه در اواخر عمرش، به رصد ستارگان و نجوم خود را مشغول كرده بود گزارشی از گذر زهره داد تا ثابت كند اين سياره زير خورشيد قرار دارد و حرف آخر را در اين باره زد. اين تنها گزارشی است كه با واقعيت تطبيق دارد. با اين حال زمان ابن سينا، بی بهره از تجهيزات مهم نجومی بود تا اين كشف را برای ديگر منجمين روشن سازد. از طرف ديگر ابن سينا در آن زمان درگير مسائل سياسی بود و تنها به گزارش مختصری درباره گذر زهره بسنده كرد. ابوريحان بيرونی، دانشمند معاصر ابن سينا، با آن كه همچون بطلميوس فكر می كرد؛ اما معتقد بود اين نوع سيارات به علت خردی در مقابل خورشيد می سوزند؛ يعنی ديده نمی شوند و اين گفته در حقيقت نوعی بی اعتنايی به گزارش ابن سينا بوده است.»
جعفر آقایانی چاووشی، در ادامه نشست گفت: «در قرن هفتم هجری، خواجه نصيرالدين طوسی، جزء معدود دانشمندانی بود كه از گزارش ابن سينا طرفداری كرد. يا از سويی ديگر، قطب الدين شيرازی، شاگرد و همراه خواجه در رصدخانه مراغه، يكی از مخالفين سرسخت ابن سينا بود. او زهره را بالاتر از خورشيد قرار داده است.»
وي در پايان افزود: «همچنين، هنگامی كه وجود لكههای خورشيدی بر دانشمندان محرز شد؛ از آن به عنوان سلاحی عليه نظر ابن سينا استفاده كردند. ابن سينا در مقاله يازدهم از بخش نجومی شفا، درباره جايگاه عطارد و زهره صحبت می كند و نظر آن گونه از منجمينی كه به علت نديدن اين دو سياره، آن ها را بالاتر از خورشيد قرار دادند متذكر می شود و می گويد چنين رويتی ضروری نيست؛ چراكه عبور آن ها می تواند زير فلك خورشيد انجام شود و در عين حال در صفحه ای كه از چشم ما و مركز خورشيد می گذرد واقع نشود. من توانستم زهره را همچون خالی بر سطح خورشيد مشاهده كنم. لازم است بدانيم ادعای ابن سينا به اتكای دلايلی همچون ارتباط زمانی و محل رصد گذر سياره زهره از مقابل خورشيد صحت دارد.»
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: