۲۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۲۶
کد خبر: ۳۰۳۱۸۳

عطنا - نشست هم‌اندیشی «چگونگی تحول در علوم انسانی» به مناسبت بزرگداشت علامه سیدمحمدحسین طباطبائی دوشنبه ۲۴ آبان در محل سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه‌ طباطبائی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
 
به گزارش عطنا، در این نشست دکتر رضا غلامی، رئیس شورای سیاست‌گذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با بیان اینکه اسلام پنجره‌های تازه‌ای را به روی فلسفه باز می‌کند و آن را وارد عرصه‌هایی می‌کند که فلسفه به تنهایی نمی‌تواند به آن ورود کند، گفت: «فلسفه می‌داند که قادر به پاسخگویی همه پرسش‌های بشر درباره هستی نیست و بدون استعانت از دین نمی‌تواند به رسالت خودش عمل کند.»
 
وی ادامه داد: «فلسفه بدون آنکه مجبور باشد از خط قرمز خود یعنی اثبات پذیری عقلی عبور کند، از کمک دین در خیلی از عرصه‌ها می‌تواند بهره‌برداری کند.»
 
غلامی اظهار کرد: «تنوع در مشرب‌های فلسفی یا اختلاف‌نظر در فلسفه اسلامی به‌منزله قائل بودن به چند حقیقت نیست، بلکه به معنای باز بودن راه‌های متعدد برای تقرب به حقیقت، ضمن وفاداری به هسته سخت فلسفه اسلامی است.»
 
هر تفاوت دیدگاهی به‌منزله شکل‌گیری یک مشرب تازه فلسفی نیست
وی با بیان اینکه این پرسش مطرح است که چه زمانی یک مشرب جدید در فلسفه اسلامی خلق می‌شود، عنوان کرد: «پاسخ آن است که وقتی راه جدیدی برای تقرب به حقیقت کشف بشود. باید تأکید کنم هر اختلاف‌نظر جزئی و هر تفاوت دیدگاهی به ‌منزله شکل‌گیری یک مشرب تازه فلسفی نیست. در واقع مشرب جدید فلسفی یک معماری تازه بر روی لایه سخت و جوهر فلسفه محسوب می‌شود.»
 
فلسفه نوصدرایی لایه زیرین در ساخت علوم انسانی است
وی اظهار کرد: «فلسفه نوصدرایی نقش ساخت لایه زیرین و مرکزی‌ترین نقطه علوم انسانی را بر عهده دارد و البته حضور در مرکز به منزله عدم حضور در لایه های دیگر نیست و در همه لایه‌ها حضور دارد.»
 
غلامی با تأکید بر اینکه تفاوت اصلی فلسفه اسلامی با فلسفه‌های یونان باستان را باید در خردگرایی ناب، مرزبندی بین فلسفه و برداشت‌های بی مبنا و حتی در مواردی برداشت‌های خرافی از هستی جستجو کرد، گفت: «تفاوت فلسفه اسلامی با فلسفه‌های غرب مدرن را باید اولاً در فطرت بنیان بودن و به ‌تبع آن در اصول موضوعی حاکم بر فلسفه اسلامی، ثانیاً در روش فلسفه اسلامی و ثالثاً در هدف فلسفه اسلامی در نظر گرفت.»
 
فلسفه‌های جدید غربی انسان را در سردرگمی فرو می‌برند
وی ادامه داد: «به بیان دیگر فلسفه مدرن گرچه با انقلاب فکری دکارت آغاز می‌شود و با اندیشه‌های کانت جلو می‌رود اما در مسیری که تا الان طی کرده بیش از آنکه جنبه 100 درصدی خود را حفظ کند به سمت علم یا پراگماتیسم گرایش پیدا کرده است. فلسفه‌های جدید غربی بیش از آنکه انسان را از سردرگمی نجات بدهند و آن را صاحب تکیه‌گاه کنند، بیشتر انسان را در سردرگمی فرو‌ می‌برند.»
 
غلامی با بیان اینکه میان فلسفه و آرای فلاسفه تفاوت وجود دارد، افزود: «فلسفه یک دستگاه فکری با معماری‌های متنوع است که بر اساس این دستگاه مجموعه‌ای از آرای متکثر فلسفی شکل می‌گیرد. آرای فلاسفه، مساوی یک مشرب فلسفی نیست که به عنوان مثال اگر رأی یک فیلسوف را باطل کردیم کل فلسفه باطل شده باشد که بعضی‌ها چنین نگاه خامی را دارند.»
 
وی با اشاره به اینکه وقتی نقد آرای فلسفی ممکن است، نقد فلسفه اسلامی و دستگاه فلسفه و مشرب‌های آن‌هم امکان‌پذیر است، گفت: «معمولا کسانی که با فلسفه اسلامی مخالفت می‌ورزند منشأ مخالفتشان نقد دستگاه فلسفه نیست، بلکه آرای خاص فلاسفه است و ضمن آنکه بخشی از نقدهایی که به آرای فلسفه اسلامی وارد است مربوط به عدم درک درست آرا است.»
 
وی ادامه داد: «در خیلی از موارد ملاحظه می‌کنیم که ناقد اصلاً متوجه منظور فیلسوف نشده است و بخش مهمی از موارد این‌گونه است.»
 
هنوز درباره‌ معنای تحول در فلسفه‌ اسلامی نظر شفافی ابراز نشده است
غلامی با بیان اینکه برخی‌ها از لزوم تحول در فلسفه‌ اسلامی سخن می‌گویند و به نظر می‌رسد هنوز درباره‌ معنای تحول در فلسفه‌ اسلامی نظر شفافی ابراز نشده است، عنوان کرد: «تحول در فلسفه را می‌توان در چند عرصه از جمله مواردی مانند پالایش فلسفه از آرای غیر فلسفی اعم از کلامی و عرفانی و همچنین در تقویت نقاط سست و ضعیف و غیراقناعی آن دنبال کرد. مورد بعدی در ورود به موضوعات جدید در قلمرو فلسفه است که فلسفه هنوز وارد آن نشده و آخرین مورد در امتداد بخشی به هستی شناسی فلسفی به زندگی اجتماعی است.»
 
10 نکته کلیدی و اساسی در باب فلسفه نوصدرایی
وی با بیان اینکه 10 موضوع کلیدی در رابطه با فلسفه نوصدرایی وجود دارد، افزود: «همچنان این فلسفه از اصلی‌ترین فلسفه‌های اسلام است چون باعث پیوند قرآن، برهان و عرفان شده و هم قدرت بینایی فلسفه را دو چندان کرده و قدرت حل مسائل و گره‌های هستی شناسانه را مضاعف ساخته است. در عین حال نقد فلسفه‌ صدرایی نفی نمی‌شود و هیچگاه هم از دستور کار طرفداران واقعی فلسفه صدرایی خارج نشده است.»
 
غلامی اظهار کرد: «آنانی که قاب نقد را می‌بندند معمولا جزو طرفداران فلسفه‌ صدرایی نیستند و یا درک درستی از این فلسفه ندارند. فلسفه‌ نوصدرایی در عرض فلسفه‌ صدرایی نیست، یعنی یک مشرب تازه نیست، بلکه با اذعان به قدرت و کارایی فلسفه‌ صدرایی مکمل و تداوم‌بخش فلسفه‌ صدرایی است. فلسفه‌ نو صدرایی را در طول فلسفه‌ صدرایی تلقی می‌کنیم.»
 
وی با بیان اینکه نخستین کار اصلی فلسفه نوصدرایی سرایت دادن فلسفه‌ صدرایی به مسائل اجتماعی است، گفت: «به عبارت دیگر نوصدراییان بدون آنکه فلسفه را عوض بکنند آن را وارد ساحت جامعه کردند، هرچند که هنوز فاصله‌ فلسفه‌ی نوصدرایی با نقطه‌ مورد انتظار زیاد است.»
 
غلامی با اشاره به اینکه کار دوم فلسفه‌ نو صدرایی مواجهه با مکاتب الحادی است، افزود: «تاکنون نه فقط رویارویی فلسفه نوصدرایی با این مکاتب بسیار وسیع و عمیق بوده، بلکه در اغلب این موارد مکاتب الحادی مغلوب فلسفه نوصدرایی شده است که نمونه بارز آن را در نقدهای بنیان افکن مرحوم علامه طباطبائی بر مارکسیسم باید جستجو کرد.»
 
وی با اشاره به اینکه مرحوم علامه طباطبائی هم در کشاندن فلسفه صدرایی به ساحت اجتماعی نقش کلیدی داشت و هم در رویارویی با مکاتب الحادی از پایگاه فلسفه صدرایی بوده است، تصریح کرد: «پالایش فلسفه صدرایی و خالص‌سازی یکی دیگر از کارهای نوصدراییان به شمار می‌آید.»
 
غلامی با بیان اینکه کار دیگر فلسفه نوصدرایی نقد، تکمیل و نوآوری در طول فلسفه صدرایی است، عنوان کرد: «در واقع فلسفه نوصدرایی نه تنها نقد فلسفه صدرایی را کنار نمی‌گذارد، بلکه قاب نوآوری را در متن فلسفه صدرایی هم نمی‌بندد، برای نمونه می‌توان به نوآوری‌های مرحوم طباطبائی اشاره کرد.»
 
وی اظهار کرد: «فلسفه نوصدرایی با تکیه به فلسفه صدرایی دارای ویژگی‌هایی است که از جمله آن فطرت محوری، نسبیت گریزی، وسعت دهی به منابع و روش‌های شناخت، خردسالاری، سکون و حرکت مندی، کمال‌گرایی و واقع‌گرایی است.»
 
فلسفه صدرایی و نوصدرایی از توان تمدن سازی برخوردار هستند
غلامی با بیان اینکه فلسفه صدرایی و نوصدرایی از توان تمدن سازی برخوردار هستند، گفت: «این فلسفه، هستی‌شناسی را از جهت نظری و عقلی توأما اجتماعی می‌کند. این فلسفه تعالی بخشی اجتماعی و هم افزایی اهالی جامعه برای کمال را لازمه تعالی بخشی فردی در مدار هستی می‌داند.»
 
وی ادامه داد: «این فلسفه در عین حفظ استدلال خودش، با دین رابطه تنگاتنگی دارد و همچنین در ساخت علوم انسانی و اجتماعی به عنوان مغز افزار تمدن نقش کلیدی دارد و این مشرب از سایر مشرب‌ها و از مکاتب غیر فلسفی در درون اتمسفر اسلامی کارایی زیادی دارد.»
 
امام خمینی و علامه طباطبائی بانیان اصلی فلسفه نوصدرایی هستند
غلامی با اشاره به اینکه امام خمینی و علامه طباطبائی بانیان اصلی فلسفه نوصدرایی محسوب می‌شوند، افزود: «شاگردان این دو بزرگوار در عمل بیشترین خدمت را به شکل‌گیری فلسفه نوصدرایی کردند. امام راحل در همه عرصه‌ها به ویژه در ساحت فلسفه سیاسی پایه‌گذار بخش مهمی از فلسفه نوصدرایی محسوب می‌شوند و همچنین علامه طباطبایی و شاگردان ایشان در حوزه هستی‌شناسی، معرف شناسی و در هسته انسان‌شناسی پایه‌گذار وجوه دیگر فلسفه نوصدرایی بودند.»
 
وی در پایان خاطرنشان کرد: «فلسفه نوصدرایی بخشی از راه را رفته اما هنوز راه های نرفته و کم‌کاری‌هایی در این ساحت وجود دارد. به عنوان مثال بعد از رحلت علامه طباطبائی و آیت الله مطهری رویارویی فکری با مکاتب بشری اعم از الحادی و سکولار با افت قابل‌توجهی روبه‌رو شد. هنوز نوصدراییان قدر و قیمت انقلاب اسلامی را نمی‌دانند و در راستای تئوریزه کردن این نظم جدید گام برنداشتند.»

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار