عطنا - نشست هماندیشی «چگونگی تحول در علوم انسانی» به مناسبت بزرگداشت علامه سیدمحمدحسین طباطبائی دوشنبه ۲۴ آبان در محل سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه طباطبائی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
به گزارش عطنا، در این نشست آیتالله علیرضا اعرافی نماینده مجلس خبرگان رهبری و مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور به ضرورت تطور در علوم اسلامی برای پاسخ به مسائل علوم انسانی اشاره کرد و گفت: «اگر بخواهیم علوم انسانی پاسخگوی نیازهای جامعه باشد باید اقتضائات و شرایطی را در نظر بگیریم. یکی از شروط ارتقای علوم انسانی، بازسازی و تحول مثبت و عمیق در این علوم است. البته باید توجه داشته باشیم که این کار به دور از آسیبهای سطحینگرانه و شعارزدگی انجام شود. در چهار دهه گذشته نهادهایی در حوزه و دانشگاه در زمینه بسط و توسعه علوم انسانی تلاش کرده اند. اگر بخواهیم علوم انسانی را بر مبانی دینی استوار کنیم، باید پیش از هر کاری، با رویکردی عمیق و اجتماعی در قلمروی علوم انسانی نظریهسازی کنیم.»
اعرافی به مقدمهای درباره روابط متقابل علوم اسلامی و انسانی اشاره کرد و گفت: «در علوم انسانی نظریههای متعددی در باب این ارتباط وجود دارد که تعداد آنها نهایتا به 10 تا 15 نظریه میرسد؛ چراکه تاثیر و تاثر متقابل علوم انسانی و اسلامی کمتر مورد مناقشه است. علوم اسلامی و معارف دینی و حوزوی در محورهای گوناگونی بر علوم انسانی و اجتماعی تاثیر گذاشته است. این محورها عبارتند از: متدولوژی و روششناسی علوم انسانی، مبانی و مبادی علوم انسانی، غایات و اغراض علوم انسانی و طرح پرسش و ارائه نظریه.»
وی افزود: «علوم انسانی در این چهار محور تاثیر مستقیم از علوم اسلامی گرفته است. در واقع علوم اسلامی نگاهی فراعلمی به حقایق این جهان دارد و پارادایمهای جدیدی را خلق میکند و همچنین علم میتواند برای تعیین غایات و اغراض و هدفگیریها از علوم اسلامی بهره ببرد.»
خدمات متقابل علوم انسانی و اسلامی
وی ادامه داد: «در نقطه مقابل علوم انسانی نیز تاثیراتی بر علوم اسلامی داشته است که در سه محور مورد توجه است؛ ایجاد مسائل جدید در علوم اسلامی، تعیین گزارههای دینی و پیادهسازی آنها. پس علوم انسانی و علوم اسلامی دارای خدمات متقابلی نسبت به هم هستند. البته ما نیازمند تبیین بیشتری برای بررسی این خدمات هستیم.»
چگونگی تحول علوم انسانی بر مبنای علوم اسلامی
مدیر حوزههای علمیه کشور در ادامه گفت: «در بحث بیان روابط متقابل علوم اسلامی و انسانی به هیچ وجه قصد ما این نیست که علم را نادیده بگیریم یا برخورد سطحی نسبت به آن داشته باشیم. بلکه منطق ما یک منطق قابل دفاع، مبرهن و مستدل است. ما قبول داریم که در ریزهکاریهای این رویکرد که ناظر بر روابط متقابل علوم انسانی و اسلامی است، تنوع دیدگاه وجود دارد و این تنوع را میپذیریم. اما در این نشست ما قصد داریم راجع به چگونگی تحول در علوم انسانی بر مبنای علوم اسلامی صحبت کنیم.»
وی ادامه داد: «اگر ما بخواهیم که علوم انسانی پاسخگوی نیازهای جامعه باشد باید اقتضائات و شرایطی را در نظر بگیریم. یکی از شروط ارتقای علوم انسانی، بازسازی و تحول مثبت و عمیق در این علوم است. البته باید توجه داشته باشیم که این کار به دور از آسیبهای سطحینگرانه و شعارزدگی انجام شود. در چهار دهه گذشته نهادهایی در حوزه و دانشگاه در زمینه بسط و توسعه علوم انسانی تلاش کردند. اگر بخواهیم علوم انسانی را بر مبانی دینی استوار کنیم، باید پیش از هر کاری، با رویکردی عمیق و اجتماعی در قلمروی علوم انسانی نظریهسازی کنیم.»
به تولید فلسفههای مضاف با روش نقلی و عقلی بپردازیم
اعرافی افزود: «ما در این مسیر نیاز داریم که در برخی حوزهها به تطور، گسترش و توسعه علوم اسلامی معطوف به علوم انسانی بپردازیم: نخست این که در حوزه فلسفه اسلامی و امتداد آن مقام معظم رهبری و بعضی از بزرگان اشارههایی به اقدامات مورد نیاز کردهاند. در این زمینه گامهایی هم برداشته شده است، اما کافی نیست. هنگامی میتوانیم به گونهای درست و کارآمد به این موضوع وارد شویم که انواع فلسفههای مضاف را با یک روش عقلی و نقلی تولید کنیم. در این مسیر علامه طباطبائی، شهید مطهری و شهید صدر گامهایی برداشتند، اما کافی نیست. باید کارهای بیشتر با همان رویکرد انجام شود.»
این عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: «ما دست کم به 20 فلسفه مضاف ناظر به علوم انسانی که حاوی اندیشههای فلسفی، کلامی، عقلی و نقلی اسلامی باشد نیاز داریم. مسئولیت این بخشها بر عهده دانشگاه و حوزه است. اگر ما از منظر اجتهادی دنبال رشد و توسعه علوم انسانی باشیم، از برداشتهای سطحی در امان خواهیم بود.»
اعرافی در ادامه بیان کرد: «حوزه دوم حوزه فقه است. ما باید بر فقه معاصر که ناظر بر قلمروی جدید علوم انسانی است، معطوف شویم. ما اکنون پنجاه و اندی کتاب فقهی در دست داریم. فقه ما زمانی میتواند به بخشهای ناظر بر علوم انسانی پاسخ دهد که بسط یابد. این بسط و توسعه مستلزم این است که بین 10 تا 20 قلمرو و بخش جدید بر اساس منابع دینی و روش اجتهادی در فقه ما پایهریزی شود. تا کنون گامهایی برداشته شده است ولی همچنان کاستیهایی داریم. مهمترین بخشهایی که باید در آن به گسترش مرزها و توسعه نظریات بپردازیم نخست حوزه فلسفی و کلامی و دوم حوزه فقهی حقوق اسلامی و سوم حوزه علوم قرآن و تفسیر است.»
باید وارد مرحله جدیدی از تفسیر قرآن شویم
وی با بیان اینکه در حوزه تفسیر شاهد یک نقطه عطف با المیزان علامه طباطبائی هستیم، اظهار کرد: «در این حوزه، اندیشه دینی به مصاف پرسشهای جدید در دنیای امروز آمده است و با استفاده از نظریههای جدید ظرفیتهای خوبی از خود نشان داده و آفاقی نو به روی ما در بهرهگیری از آیات قرآن گشوده است. اما این آغاز راه است. زمانی میتوانیم به طور عمیق به علوم انسانی ورود کنیم که در تفسیر، پس از گذر از المیزان وارد یک مرحله نوین به عنوان تفسیر موضوعی و تخصصی علوم انسانی شویم. برای نمونه قرآن را با نگاهی به جامعهشناسی تفسیر کنیم.»
اقدامات صورت گرفته کافی نیست
این نماینده مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اهمیت احادیث و روایات در این زمینه افزود: «چهارم حوزه روایات و احادیث است. بحث گسترش فقهالحدیث با نگاه علوم انسانی در این جا برای ما حائز اهمیت است. ما اگر دنبال ایجاد منابع فربهی هستیم باید در حوزه تفسیر و حدیث کارهای جدی صورت بدهیم. باید گرایشها و تخصصهای جدید پایهریزی شود. پس از این چهار حوزه، ما نیاز به نظامسازی داریم که میتوانیم از آن به عنوان حوزه یا قاعده پنجم یاد کنیم. اینها مقدمات و شرایطی است که ما را به حضور قویتر علوم اسلامی در علوم انسانی نائل میکند و بین این دو پیوند درستی برقرار میکند.»
اعرافی در پایان گفت: «به رقم اقدامات مهمی که در دهههای اخیر صورت گرفته است، همچنان کاستیهایی داریم. حوزه در این زمینه هم باید مطالبهگر و هم پاسخگو باشد. امیدواریم رابطه صمیمی حوزه و دانشگاه در این زمینه گرهگشایی کند و در پرتوی این تعامل به توسعه علوم اسلامی بپردازیم و دستاوردهای خود را در اختیار همه مردم عزیز بگذاریم.»
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: