عطنا - استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در نشست «چگونگی تحول در علوم انسانی»، از لزوم توجه به علوم انسانی برای برون رفت از مشکلات کشور سخن گفت و راههایی عملیاتی برای بومی گری علوم انسانی غربی در ایران ارائه کرد.
در این نشست دکتر ابراهیم برزگر، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، ضمن اشاره به اینکه در مسیر تحول علوم انسانی باید از شعار دادن و بحثهای نظری فراتر رفت، گفت: «صاحب نظران و اندیشمندان علوم انسانی باید نشان دهند که دستشان خالی نیست و طی این سالها نتایج خوبی در حوزه علوم انسانی به دست آوردهاند. راه حل برون رفت از مشکلات امروز در نظام جمهوری اسلامی، با توجه به علوم انسانی حل شدنی خواهد بود. در رشتههای پزشکی، مهندسی، نظامی و ... دستاوردهای خوبی داشتهایم و اینکه اکنون درگیر مشکلات عدیدهای هستیم به دلیل نادیده گرفتن علوم انسانی طی این سالهاست.»
او با ذکر این نکته که جوامع غربی، در حوزه علوم انسانی در دو قسمت رهیافتها و نظریهها بسیار کار و پژوهش کردهاند گفت: «توجه به این مهم میطلبد که در ایران نیز در این دو قسمت سرمایهگذاری ویژهای داشته باشیم. در غرب، رهیافتها از حالت تکی خارج و به 15 رهیافت تقسیم شدهاند. جوامع غربی پذیرفتهاند که در علوم انسانی، دیدگاه واحد جوابگو نیست و باید تکثر منظر وجود داشته باشد. مهم نیست رهیافتها چقدر تفاوت دارند؛ بلکه نکته این است که رهیافتها بر مبنای تفاوت تعیین شدهاند و ممکن است هم پوشانی نیز داشته باشند.»
در ادامه برزگر از لزوم ایجاد رهیافتی متناسب با زیست بومهای ایرانی و اسلامی سخن گفت و افزود: «باید بدانیم در این راستا بومی سازی خطاست. بومی سازی یعنی میخواهیم به داشتههای غربی اکتفا کنیم و آنها را بومی کنیم؛ در حالی که بومیگری در علوم انسانی هم شامل زیست بوم ایرانی میشود و هم زیست بوم اسلامی.»
وی ادامه داد: «در دل رهیافتهای غربی، سه مقوله هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی است که در هر کدام سوالاتی وجود دارد. رهیافتهای پانزدهگانه غرب به این سوالات پاسخ دادهاند و این پاسخها در بعضی موارد مشابه و در بعضی دیگر متفاوت است. ما نیز می توانیم پرسشهای واحد را به رهیافتهای اسلامی و ایرانی وارد و پاسخ مطلوب را استخراج کنیم. این پاسخها میتواند زیربنای تمام رشتههای علوم انسانی باشد.»
استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: «هر رهیافتی در درونش نظریههایی دارد و با این مجموعه میتواند مسائل علوم انسانی را حل کند. رهیافتهای غربی مفروضاتی را تحمیل میکنند؛ اما نظریهها این ویژگی را ندارند. به همین دلیل است که ما لیبرال دموکراسی را نمیپذیریم؛ اما دموکراسی را قبول داریم.»
وی با اشاره به اینکه نظریههای علوم انسانی غربی، گنجینههای ارزشمندی هستند که باید با دید احترام به آنها نگاه کرد گفت: «اشاره کردم که بیشتر مشکلات ما با کمک حوزه علوم انسانی حل خواهند شد. بخشهایی از نظریههای غربی قدرت تعمیم دارد و میتواند مسائل ما را توضیح دهد و توصیف و پیش بینی کند. خیلی خوب است که نظریههای غربی را اهلی و استخدام کنیم و از نیروی آنها برای رسیدن به مقصد، توضیح و حل مسائل ایرانی بهره ببریم.»
برزگر در این راستا افزود: «اولین گام در این مسیر مهم، کاربست نظریه واحد بدون جرح و تعدیل است. بعضی اوقات نظریههای علوم انسانی بدون ایجاد جرح و تعدیل میتوانند مشکلات و مسائل را حل و فصل کنند. دومین گام، کاربست نظریه واحد بدون جرح و تعدیل اما از رشتههای دیگر است. برای مثال نظریه پخش در علوم سیاسی از جغرافیای علوم انسانی گرفته شده است. در این قسمت باید به مطالعات میان رشتهای توجه شود. مشکلات ایران همانند یک اژدهای هفت سر است که با یک رشته حل نمیشود.»
وی سومین کاربست را نظریه واحد با جرح و تعدیل نام برد که همچون یک جعبه ابزار برای حل مسائل ایرانی میتواند عمل کند و افزود: «گاهی شبهه ایجاد میشود که اگر نظریات را جرح و تعدیل کنیم دیگر نمیتوان نام آن را نظریه نامید. هیچ اشکالی ندارد که از نظریات مختلف، مدخلهای مهم و کاربردی را برگزینیم.»
این استاد دانشگاه افزود: «چهارمین حالت، نظریه ترکیبی از چند نظریه است. حتی گاهی نظریات ترکیبی میتوانند یک نظریه مستقل را تشکیل دهند. پنجمین حالت، چهارچوب متغیراتی است؛ یعنی از چهارچوبهای آماده متغیراتی برای حل مسائل استفاده کنیم. همانند توماس گرین که برای توضیح انقلاب ایران از این کاربست بهره برد.»
برزگر به حالت پنجم که قیاس قبل از تجربه است اشاره کرد و افزود: «این یک منطق عقلانی است. این چهارچوب عقلی می تواند رابطه تشیع و ایرانیت، دین و سیاست و ... را تبیین کند. حالت بعدی نظام پرسشها است. ما میتوانیم از نظریههای غربی برای نظام پرسشها استفاده کنیم. پرسشها را باید از نظریهها بگیریم و پاسخها را از متون دینی بگیریم.»
او با اشاره به اینکه حالت هشتم چهارچوب متغیراتی محقق ساخته است که یعنی خود محقق این چهارچوبها را میسازد، گفت: «نهمین و دهمین مورد چهارچوب مفهومی محقق ساخته و نظریه بومی سازی جزیی نظریههای غربی است. حالت یازدهم مفهومسازی قیاسی و استقرایی بر اساس آیات و روایات و حالت دوازدهم استخراج گزارههای اسلامی در قالب تحلیل تک خطی است، یعنی اینجا به نظریه در اسلام نمی رسیم ولی گزارههایی استخراج میشود که به تدریج میتواند آجرهایی برای ساخت یک نظریه اسلامی باشد. همچنین سیزدهمین حالت، منطق امتدادی است به این معنا که گزارههایی از فلسفه اسلامی، توحید، هستی شناسی اسلامی و ... را دریافت، در دکترین آن را بررسی میکنیم و در نهایت به یک تکنیک کاربردی میرسیم. در نهایت چهاردهمین حالت استعاره پروری است، به این معنا که استعارههای دیروز، تئوریهای امروز هستند و میتوان از آن استفاده کرد.»
به گزارش عطنا، نشست هماندیشی «چگونگی تحول در علوم انسانی» به مناسبت بزرگداشت علامه سیدمحمدحسین طباطبائی دوشنبه ۲۴ آبان در محل سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه طباطبائی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد و جمعی از اساتید و نخبگان در این نشست سخنرانی کردند.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: