عطنا - یک استاد مطالعات فرهنگی معتقد است: «دروغگویی از سوی مسئولان اعتماد عمومی را خدشهدار میکند و تنظیمات جامعه را بر هم میزند. اینگونه میشود که هر کسی سعی میکند با هزینه دیگران منفعت شخصی را تأمین کند. این مرحله خطرِ سست شدن هنجارها و تنظیمات اجتماعی در جامعه است.»
چند هفته پیش دکتر علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونای شهر تهران در اظهاراتی گفته بود: «وقتی کارشناسان سازمان جهانی بهداشت به ایران آمدند، ما به جای مشورت با آنها مدام از آنها میخواستیم در رسانهها از نظام سلامت ایران تعریف کنند. ما آمارهای مرگ و میر را از سازمان جهانی بهداشت پنهان کردیم.» این در حالی است که در یک سال و نیم گذشته مسئولان مدام بر صحت آمارهای اعلامی درباره مرگ و میرهای ناشی از کرونا تاکید می کردند.
از سوی دیگر اخیرا در رسانه ها مطلبی در یکی از درسهای کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم تحصیلی مورد توجه قرار گرفته که در آن نوشته شده: «ایران توانست جزو کشورهای برتر جهان در درمان کرونا باشد.» آیا در دنیای امروز که بسیاری از واقعیتها به وسیله گردش سریع اطلاعات سریعا نمایان میشود؛ فریبکاری میتواند راه سودمندی برای برون رفت از بحرانها باشد؟ جامعه چه واکنشی به دروغ از سوی مسئولان نشان میدهد؟
در این باره دکتر آرمین امیر، استادیار مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی در گفتگو با عطنا میگوید: «حاکمیت مهمترین نهاد جامعه مدرن است و غالب تنظیمات زندگی مدرن را فراهم میکند. در رفت و برگشت با حاکمیت مردم تنظیمات را میپذیرند، به آن اعتماد میکنند و در زندگی روزمره به کار میگیرند.»
وی میافزاید: «در هیچ دورهای از تاریخ نبوده که تا این حد، زندگی افراد توسط حکومتها تنظیم شود. وقتی حاکمیتها در مواردی که واقعیات مسلم پیش روی مردم وجود داشته باشد، بازنمایی غلط کنند و دروغ و فریب را به کار ببرند، اعتماد مردم سلب میشود. حال تصور کنید حاکمیت بخواهد تنظیماتی در اقتصاد، سیاست و ... وارد کند تا جامعه را قاعدهمند نماید و فرایندهای رو به جلوی جمعی را پیش ببرد. فکر میکنید واکنش مردم چیست؟ دیگر حاکمیت هر قدر هم اطلاعات درست بدهد، با بیاعتمادی مردم مواجه میشود؛ لذا تنظیمات عادی زندگی روزمره شکل نخواهد گرفت. چراکه همواره پسِ ذهنها این است که برنامهها جهت پیشبرد جامعه نیست و دروغ، فریب و منفعتطلبی در آن نهفته است.»
این استاد دانشگاه گریزی به وارد کردن مطلبی خلاف واقعیت در کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم میزند و میگوید: «وقتی از حاکمیت حرف میزنیم، صرفا از یک کلِ منسجم صحبت نمیکنیم؛ برای مثال وقتی در کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم، با مطلبی دال بر اینکه ایران در مقابله با کرونا جزو کشورهای موفق بوده است مواجه میشویم باید بدانیم این مطلب ممکن است مورد تایید کل حاکمیت نباشد و صرفا بخشی از حاکمیت از آن استفاده کرده است. اگر بگوییم تمام حرفهای حاکمیت راست است مثالهای نقضش را میبینیم و برعکس؛ بنابراین باید دید کدام بخش از حاکمیت، چه قسمتی از حرفهایش و با چه درجه تاثیرگذاری راست نیست؛ سپس میتوان در مورد آن قضاوت و صحبت کرد.»
با ارائه دروغ، دستاوردهای حقیقی نیر غیرقابل باور می شوند
آرمین امیر با اشاره به اینکه وقتی دانشآموزان مطلبی را در کتاب درسی یا رسانه میخوانند، در خصوص آن با خانواده و دوستانشان به گپوگفت میپردازند و با مشاهده بازخوردها، متوجه میشوند که اطلاعات راست است یا دروغ، میافزاید: «وقتی دانشآموز به بخشی از اطلاعات کتاب درسی شک کند یا موارد غیر واقعی ببیند، سایر اطلاعات کتاب درسی برایش شک و شبهه ایجاد میکند و در این زمان است که حکومت خلاف غرض خودش عمل کرده است. برای مثال در همین مورد یاد شده، میتوانستند سایر دستاوردهای پزشکی ایران را به منظور تکیه بر توان داخلی برجسته کنند. با این حال وقتی مطلب دروغی ارائه شود؛ نه تنها دانشآموز در حوزههای دیگر به کتب درسی بدبین خواهد شد، بلکه سایر دستاوردهای حقیقی را نیز نمیتواند بپذیرد.»
این استاد دانشگاه بر این باور است که علاوه بر واقعیاتِ پیش روی جامعه، اینترنت نیز یکی از مراجع مهمی است که افراد در آن راستی آزمایی میکنند و اینجاست که دوباره فریبکار بازنده میشود. او میگوید: «جامعه باید بتواند برای تمام قدمهایی که در زندگی روزمره بر میدارد به حاکمیت اعتماد کند. آنچه که در چند سال اخیر شاهدش هستیم بحران اقتصادی است. حاکمیت در زمان این بحران از جامعه انتقاد میکند که چرا به سراغ خرید طلا، دلار و یا سایر اجناس میروند؟ علت این رفتار جامعه، چیزی جز عدم صداقت حاکمیت نیست. حاکمیت مرتب به مردم سیگنال میدهد که اجناس گران نخواهد شد و برای فردای شما اتفاق بدی نخواهد افتاد؛ ولی فرد در میان مدت متوجه میشود اگر تاکنون نفع شخصی خودش را در نظر نگرفته، ضرر کرده است.»
عدم صداقت، دیگرخواهی را از بین می برد
وی میافزاید: «دلیل این آشفتگی این است که حکومت نتوانسته چشم انداز پایداری از وضعیت ارائه دهد. همچنین در همین چشم انداز ناپایدار نیز با مردم رو راست نبوده است؛ لذا مهمترین واکنشی که جامعه به مرور زمان نشان میدهد، رفتن فزاینده در لاک بقا است. جامعه ناچار میشود که به فردای خودش فکر کند و تا جایی که میتواند به جمع آوری امکانات بپردازد. زمانی جامعه سِیر عادی و مثبت دارد که دیگرخواهی در آن جریان داشته باشد؛ اما با وجود این روندهای عدم صداقت، ناخواسته جریان دیگرخواهی از بین میرود.»
امیر در پاسخ به این سوال که آیا فرهنگسازی جایی در از بین بردن سیر باطل دروغگویی در جامعه دارد یا خیر؟، میگوید: «در اجتماع (community)، که متشکل از جماعتهای کوچک انسانی است، فرهنگسازی میتواند موثر واقع شود؛ اما در جامعه بزرگ (society)، تنظیمات، نقش اساسی را بازی میکنند. اگر افراد از بقای خودشان در جامعه مطمئن شوند، یعنی توانایی تأمین نیازهای اولیه و ثانویهشان را داشته باشند، بعد از آن است که باید بدانند که هر چقدر در جامعه صحیحتر زندگی کنند، بازخورد مثبتش به خودشان بر میگردد.»
قسمت اعظم جامعه به مرحله تلاش برای بقا برگشته اند
وی با اشاره به اینکه با زندگی بهتر افراد در جامعه، شرایط کل جامعه مطلوبتر خواهد شد، تصریح میکند: «اگر اختلاف طبقاتی کمتر باشد جرم و جنایت کمتر است؛ بنابراین خود فرد و اطرافیانش در جامعه بهتر زندگی میکنند. جدایی افتادن بین افراد جامعه، تعرض آفرین است. در حال حاضر قسمت اعظم جامعه به مرحله تلاش برای بقا برگشته اند و کرونا نیز مزید بر علت شده است. از سوی دیگر برای دیگرخواهی، باید ضمانت اجرایی وجود داشته باشد. شهروند باید بداند اگر کاری در جامعه میکند که خلاف است برایش هزینهزا است؛ لذا با یک چرخه رو به رو هستیم. دروغگویی حاکمیت، اعتماد عمومی را خدشهدار میکند و تنظیمات جامعه را بر هم میزند. اینگونه میشود که هرکسی سعی میکند با هزینه دیگران منفعت شخصیاش را تأمین کند. این مرحله خطرِ سست شدن هنجارها و تنظیمات اجتماعی در جامعه را به همراه دارد.»
این استاد دانشگاه معتقد است که راهکار درست برای عبور از چنینی شرایطی، تعدیل وضعیت تلاش برای بقا است. وی میافزاید: «با کاهش اختلاف طبقاتی، فراهم کردن امکانات برای برطرف کردن نیازهای ثانویه، احترام به تنوع و تکثر در جامعه و در نهایت ترویج ایدهی زندگی خوب دیگران، زندگی خوب خودمان است میتوان از چنین موقعیتی خارج شد.»
آرمین امیر در پایان میگوید: «ضمانتهای اجرایی باعث میشود شهروندان بدانند اگر شهروند دیگری اقدام به خطا یا خودپسندی منفی میکند تاوان عملش را خواهد داد و شخصی که خوب عمل میکند پاداشش را میگیرد.»