*محمدعلی رحیمینژاد
با پیشی گرفتن نگاه اقتصادی ترامپ بر مسائل سیاسی، منافع اقتصادی آمریکا در قبال کشورهای ترکیه و عربستان دچار شکاف شده است. این موضوع فرصتی تاریخی برای اتحاد و همکاری قدرتهای خاورمیانه در جهت پیشگیری از دخالت قدرتهای بزرگ در امورات منطقه است.
با خروج آمریکا از شمال سوریه، ارتش ترکیه به اشغال نظامی با مردم کرد این مناطق پرداخت. علت این موضوع مقابله با شکلگیری دولت مستقل کرد در منطقه بود. در صورت شکلگیری دولت کرد، انگیزههای این قوم برای جدایی از کشورهای عراق، ترکیه و ایران تقویت شده، و مقدمهای بر تحرکات تجزیه طلبانه جدید قومی در این کشورها بود.
هرچند این حمله با اطلاع آمریکا، و تخلیه نیروهای آن از سوریه انجام شد اما در ادامه محکومیت حمله ترکیه توسط آمریکا و سایر کشورهای جهان صورت گرفت. آمریکا ضمن محکومیت حمله ترکیه، تعاملات تجاری با این کشور را لغو و به ایجاد تحریمهایی در قبال ترکیه واکنش نشان داد. همچنین اتحادیه اروپا طی اقدامی از ممنوعیت فروش تسلیحات به ترکیه خبر داد.
برای پی بردن به فرصت ایجاد شده تاریخی در خاورمیانه توجه به گزارههای زیر ضروری است:
اول. به لحاظ تاریخی و با نگاهی واقع بینانه کشورهای خاورمیانه از جمله ایران و ترکیه، تنها زمانی موفقیتهای مهمی داشتهاند که قدرتهای جهانی توان دخالت در امور این کشورها را نداشتهاند. به عبارت دیگر راهبرد کوتاه کردن دست قدرتهای جهانی از خاورمیانه همواره توسط ایران و ترکیه دنبال شده است؛ علت این موضوع توان این کشورها در تبدیل شدن به قدرت منطقهای و پیشرفت در ابعاد مختلف بوده است. از سوی دیگر قدرتهای جهانی و بطور خاص آمریکا نفع خود را در عدم شکلگیری قدرتهای منطقهای در سراسر جهان تعریف کرده است. در همین راستا با در پیش گرفتن سیاست اختلاف افکنی، آتش بیاری معرکه و جنگ همواره درصدد پیشگیری از اتحاد قدرتهای بالقوه در خاورمیانه از جمله ایران، عربستان و ترکیه بوده است. به دنبال تنشهای ایجاد شده نیز آمریکا همواره خود را به عنوان یک واسطه مطرح کرده است.
دوم. تنش روابط ایران و عربستان: به دنبال راهبردهای کلی دو کشور، همواره تنشهای مختلف در روابط ایران و عربستان انجام شده است. تلاش برای زعامت جهان اسلام، یکی از دلایل اصلی تنش روابط دو کشور در سالهای اخیر بوده است. نتیجه این تنشها حمایت ایران از جنبشهای آزادی خواه و حمایت عربستان از گروهکهای تروریستی در منطقه بوده است. نقطه عطف تنشهای ایران و عربستان در تقابل ایران با داعش و حمله عربستان به یمن بوده است. نتیجه این تحولات از بین رفتن داعش و گرفتاری عربستان در یمن بود. به دنبال عدم توان عربستان در مقابله با یمن، پاکستان را برای واسطهگری ترغیب کرده است. از همین روی عمران خان با حضور در تهران به مقدمه سازی در این زمینه پرداخت.
سوم. چرخش ترکیه در سیاست خارجی: ترکیه طی سالهای اخیر تلاشهای زیادی برای عضویت در اتحادیه اروپا داشته است. تلاشهایی که سرانجام نرسید و با بهانههای مختلف مورد قبول اعضا قرار نگرفت. از سوی دیگر آمریکا با ایجاد ائتلافهای مختلف در جنگ سوریه در رسیدن به اهداف خود ناکام بود و ترکیه به همراه ایران و روسیه ائتلافی جدید را رقم زدند. موفقیت این ائتلاف در روند صلح سوریه و تضعیف داعش موثر بوده و همچنان ادامه دارد. این تغییر به منزله همراهی ترکیه با منافع ایران یا روسیه نیست، بلکه نشانگر تغییر رویکرد ترکیه از اتکای صرف به آمریکا و دولتهای غربی است.
چهارم. نگاه اقتصادی ترامپ: به همان میزان که داشتن نگاه سیاسی و تقدم سیاست بر اقتصاد باعث عقب ماندگی بسیاری از کشورها در زمینه اقتصادی گردیده، به همین میزان تقدم اقتصاد بر سیاست برای دولت ترامپ در آمریکا موفقیت آمیز بوده است. نتیجه رویکرد اقتصادی ترامپ ایجاد کمترین آمار بیکاری طی چند دهه اخیر برای آمریکا در عرصه داخلی و تجارت پرسود خارجی بوده است. معاملات اسلحه با عربستان، دریافت هزینه تامین امنیت از کشورهای ذینفع از مصادیق نگاه اقتصادی دولت ترامپ بوده است. تنها در مورد حمایت از رژیم صهیونیستی نگاه اقتصادی صادق نیست و علت آن حمایت استراتژیک دولتها در آمریکا و نفوذ لابیهای صهیونیستی در این کشور است. عدم حمایت عملی از حمله عربستان به یمن، مصداق دیگر نگاه اقتصادی ترامپ است که علت آن در نداشتن منفعت برای آمریکا خلاصه میشود. بطور کلی نگاه اقتصادی ترامپ باعث دوری منافع متحدان آمریکا در خاورمیانه یعنی عربستان و ترکیه شده است. از همین روی پیشنهاد کمک 50 میلیارد دلاری ترامپ به مردم سوریه را میتوان در جهت نزدیک شدن به این کشور و وابسته کردن آن در سالهای آتی دانست.
نتیجه فاصله میان منافع اقتصادی آمریکا با کشورهای ترکیه و عربستان، ایجاد فرصتی تاریخی برای اتحاد و همکاری سه قدرت منطقه برای پیشگیری از دخالت قدرتهای بزرگ در امورات منطقه است. امری که هرچند دشوار و آرمان گرایانه به نظر میرسد اما در صورت تحقق میتواند منجر به ایجاد امنیت در این منطقه شود. در ادامه با توجه به تمرکز منابع نفتی و ظرفیتهای بالقوه تجاری در خاورمیانه باعث شکوفایی و رشد کشورهای منطقه بدون دخالت و حضور کشورهای بیگانه خواهد شد.
از مهمترین چالشهای اصلی در مسیر همکاری کشورهای ایران، ترکیه و عربستان تعارض منافع، زیاده خواهی و روی آوردن هر یک از کشورها به قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا، چین یا روسیه است. همچنین تمامیت خواهی و تاکید بر قدرت مطلق و برتر در خاورمیانه از دیگر عوامل شکاف بین سه کشور خواهد بود.