یکی از مباحث تازه در حوزه ارتباطات مطالعه و عمل در برقراری ارتباط تبلیغاتی اطلاعات بهداشتی، از جمله در کمپینهای بهداشت عمومی، آموزش بهداشت و در بین پزشک و بیمار است که با عنوان «ارتباطات سلامت» شناخته شده است.
«دستهایتان را مکرر بشویید»، «از دست دادن به یکدیگر پرهیز کنید»، «همدیگر را در آغوش نگیرید» و... . احتمالا شما این پیامهای بهداشتی را این روزها با بالاگرفتن تب ویروس کرونا به دفعات از رسانههای دیداری و شنیداری دریافت کردهاید. پیامهایی را که به تلفن همراهتان پیامک شده، نادیده میگیریم. اطلاعرسانی مکرر و البته قطرهچکانی و ناقص در یک ماه گذشته از طریق فضای مجازی، بیمها و امیدهایی را برای مردم ایجاد کرد. اما باید دید رسانهها در اینگونه مواقع اساسا وظیفهای دارند یا خیر و اگر دارند چه میزان آشنایی با این وظایف وجود دارد؟ ارتباطات و رسانه در موارد بحرانی چه نقشی در بالابردن سطح سلامت جامعه یا کاهش احتمالی آن دارد؟ «سواد سلامت» چیست و چه تاثیری در بهبود عملکرد افراد دارد؟ سواد سلامت را میزان توانایی افراد در به دست آوردن، تحلیل کردن و فهمیدن اطلاعات و خدمات اولیه بهداشتی که به آن نیاز دارند تا بتوانند در مورد مسائل مربوط به سلامتی خود مشارکت داشته و تصمیمهای درستی را اتخاذ کنند تعریف میکنند. اما باید توجه داشت که سواد سلامت مفهومی فراتر از تواناییهای فردی یک شخص است. یکی از مباحث تازه در حوزه ارتباطات مطالعه و عمل در برقراری ارتباط تبلیغاتی اطلاعات بهداشتی، از جمله در کمپینهای بهداشت عمومی، آموزش بهداشت و در بین پزشک و بیمار است که با عنوان «ارتباطات سلامت» شناخته شده است. این مبحث به همان اندازه که به حوزه تاثیر رسانهها در پیشگیری یا درمان بیماریها ورود میکند، به شکل و نوع رابطه افراد و مجامع در انتقال یک بیماری هم میپردازد.
دکتر شیرین احمدنیا، جامعهشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی که کتابی با عنوان «آشنایی با ارتباطات سلامت» را منتشر کرده است، درباره حوزه میانرشتهای ارتباطات سلامت میگوید: «ارتباطات سلامت یک رشته نوپا و در حال تحول است که دو حوزه ارتباطات و سلامت را به هم مرتبط ساخته و از دل آن رویکرد چندوجهی و میانرشتهای حاصل شده است که امروزه بهعنوان یک شاخه علمی میانرشتهای در مجامع علمی و سازمانهای جهانی به آن توجه میشود. در سالهای اخیر، رشته ارتباطات سلامت در جهان نهتنها بهعنوان بخشی از ارتباطات توسعه بلکه در مکانی همردیف با رشتههای ارتباطات سیاسی، ارتباطات انسانی و... قرار دارد و از اعتبار علمی و جهانی برخوردار شده است. این حوزه نوین، تمرکز خود را بر نقش قدرتمند ارتباطات انسانی و رسانهای در ارائه مراقبتهای بهداشتی و ارتقای سطح سلامت معطوف کرده است. ارتباطات سلامت، مطالعه و کاربرد راهبردهای ارتباطی است و بهمنظور اطلاعرسانی و تاثیرگذاری بر تصمیمهای فردی و اجتماعی در رابطه با سلامت و بهداشت بهکار میرود و بهعبارتی، زمینه پیوند ارتباطات و سلامت را برقرار میکند و بهعنوان یک عنصر ضروری در تلاش برای ارتقای بهداشت و سلامت فردی و اجتماعی شناخته میشود.»
براساس این تعریف و طبق گفته محققان این حوزه، هدف از انتشار اطلاعات بهداشتی این خواهد بود که با بهبود سواد سلامت بر سلامت انتخاب فردی (همانند نظافت فردی، دست دادن یا ندادن به افراد) تاثیر بگذارد. از آنجاکه ارتباطات بهداشتی موثر باید برای مخاطبان و وضعیت مناسب باشد، تحقیقات در ارتباط با سلامت بهمنظور اصلاح استراتژیهای ارتباطی برای اطلاع دادن به مردم در مورد راههای افزایش سلامت یا اجتناب از خطرات خاص سلامت است. بهطور علمی، ارتباطات سلامت یک رشته در مطالعات ارتباطات است. البته برخی از پژوهشگران، «برنامههای پزشکی»، «گفتوگوها و مصاحبههای بهداشتی»، «پیامها» و «زیرنویسهایی» که درخصوص سلامت از رسانهها پخش میشوند را بهعنوان چالش موضوع ارتباطات سلامت مطرح میکنند، زیرا معمولا رویکرد درمانی و بیمارمحور دارند و ارتباطات سلامت میخواهد با تغییر نگرش جامعه رویکرد فوق را به جامعهمحور و پیشگیریکننده تبدیل کند.
محمداسماعیل اکبری، استاد دانشگاه و مجید خلیفهسلطانی، عضو شورای سیاستگذاری سلامت صداوسیما در مقالهای که با عنوان «رسانهها و سلامت جامعه» منتشر کردهاند، اصولی را برای بهرهگیری از رسانهها برای ارتقای حفظ سلامت مردم مطرح کردهاند. این اصول که منطبق بر استانداردهای جهانی است، عبارتند از: «شفافیت»، «راست گفتن»، «همه راست را گفتن»، «بحث در جزئیات»، «امر به معروف»، «قانونمندی»، «استمرار و پیگیری فرآیندها»، «عملکرد عالمانه» و «جامعیت عملکرد».
فارغ از اینکه سه اصل اول چقدر در رسانه ملیمان در موضوع کرونا محقق شد، اما 6 اصل دیگر این مقاله قطعا میتواند مهم و تاثیرگذار باشد که در ادامه به برخی از این اصول میپردازیم. پرهیز از کلیگویی درباره اتفاقات مهم و بحرانها و توصیه به انجام کاری تا نهی از آنها دو عامل مهم در حفظ سلامت مردم و جامعه هستند. بدترین اتفاق ممکن زمانی رخ میدهد که رسانهها دانش و توانایی لازم را برای گفتن جزئیات مرتبط با سلامت یا بیماری نداشته باشند. عدم اکتفا به طرح موضوع بهتنهایی نمیتواند چارهساز باشد، بلکه عدم پیگیری آن توسط رسانهها حتی میتواند مشکلساز شود.
بسیاری از مردم به عملکرد صداوسیما درخصوص بیماری کرونا منتقد و معترض هستند، اما در مقابل این گروه، عدهای موافق رفتار این رسانه هستند و ترس و وحشت عمومی را نتیجه پرداختن مکرر تلویزیون و رسانهها میدانند و رسالت صداوسیما را عادی جلوه دادن شرایط سلامت کشور میشمارند.
حالا که مفهوم ارتباطات سلامت روشن شد، بهتر است برویم سراغ اصول و وظایف رسانهها در این تعریف. خانم احمدینیا معتقد است رسانهها با دو وظیفه اصلی اطلاعرسانی و آموزش و نیز کارکردهای ویژه خود بهترین عوامل اجتماعی هستند که انتظار میرود در تحقق اهداف راهبردی سلامت نقش اصلی را ایفا کنند؛ بهعنوان نمونه، جایگزین ساختن «پیشگیری» به جای «درمان» و درنهایت انتخاب یک رویکرد جامعهمحور که در آن به لزوم آموزش مطلوب تکتک افراد جامعه در زمینه سلامت و ارتقای سطح آگاهی بهداشتی توجه شود، یکی از چالشهای ارتباطات سلامت است که رسانهها میتوانند در هموار ساختن آن نقش بسزایی داشته باشند. درواقع موضوع ارتباطات سلامت قرار است حامی رسانهای حوزه بهداشت، درمان و محیطزیست باشد. از این نگاه، حمایت رسانهای جزء راهبردهای جامع و چندسطحی ارتقای سلامت محسوب میشود و شامل راهبردهای استفاده از رسانه معمولا رسانههای خبری بهمنظور شکلدادن به افکار عمومی، بسیج فعالان اجتماعی و تاثیرگذاری بر تصمیمگیرندگان برای تغییر در سیاستها میشود.
بر مبنای این رهیافت، حمایت رسانهای تمرکز خود را از مسئولیتهای فردی به سمت علل اجتماعی و محیطی مشکلات سلامت معطوف میکند.البته در مقاله «برساخت پیامهای سلامت و پزشکی در رسانه و تاثیر آن بر آگاهی مردم» که توسط سیدمجتبی رضویطوسی، رمضان آذرهمایون و سجاد یاهک گردآوری شده، وظایف اجتماعی رسانهها را اینچنین تقسیمبندی میکند: اول؛ وظایف ارتباط فکری، دوم؛ وظایف روانی-اجتماعی. و این دو وظیفه اصلی را به شاخههای دیگر تقسیم میکند. «اطلاع و آگاهی»، «پرورش»، «بیان» و «اجبار» زیرمجموعه وظایف ارتباط فکری معرفی میشوند و «همبستگی اجتماعی»، «سرگرمی» و «درمان روانی» را جزء دستهبندی وظایف روانی-اجتماعی عنوان میکنند. استفاده از زبان طنز در طراحی پیامها و پوسترهای اطلاعرسانی و حتی حضور چهرههای سرشناس بهعنوان یک پیامرسان (نه منبع علمی) زیرمجموعه سرگرمی و درمان روانی قرار میگیرند. به هر حال این وظایف در همه رسانههای جهان در مواجهه با بحرانهای سلامت مشترک هستند. بدیهی است در طول سالها، تحقیقات زیادی روی ارتباطات سلامت صورت گرفته است. بهعنوان مثال، محققان میخواهند بدانند که آیا مردم با یک پیام مثبت در مقابل یک پیام منفی موثرتر هستند. محققان معتقدند افراد با ایدههای ثروت و ایمنی یا ایده بیماری و مرگ موثر هستند. محققان بررسی میکنند چه ابعادی از انگیزههای متقاعدکننده تاثیرگذار هستند؛ سلامت جسمانی در مقابل اقتصادی، در مقابل روانشناختی، در مقابل اخلاقی، در مقابل اجتماعی.
براساس آنچه اشرف احدزاده در تحقیقاتش آورده از سال ۲۰۰۰ محبوبیت اینترنت بهعنوان منبع کسب اطلاعات سلامت شروع و طی سالهای بعدی بر این محبوبیت افزوده شده است. نتایج تحقیقات پیو نشان میدهد تعداد جستوجوگران اطلاعات سلامت آنلاین از ۵۵درصد در سال ۲۰۰۰ به ۸۰درصد در سال ۲۰۰۶ رسیده است (فاکس، رینی و هریگان، ۲۰۰۶). همچنین نتایج نظرسنجی هریس هم نشان میدهد در سال ۲۰۱۰، ۸۸درصد از آمریکاییها از اینترنت برای جستوجوی اطلاعات سلامت استفاده میکنند (هریس پل، ۲۰۱۰). هر چند در آخرین تحقیقات مرکز پیو از تعداد کابران اطلاعات سلامت آنلاین در سال ۲۰۱۲ کاسته شده است که دلیل آن هم افزایش حجم اطلاعات نادرست پزشکی و در پی آن کاهش اعتماد کاربران به اطلاعات سلامت اینترنتی گزارش شده است (فاکس و دوگان، ۲۰۱۳). از جمله فعالیتهای مرتبط با سلامت که در اینترنت انجام میشود میتوان به جستوجوی اطلاعات سلامت، برقراری ارتباط برای اهداف سلامت و خرید آنلاین محصولات و تولیدات پزشکی و بهداشتی اشاره کرد (آتکینسون و همکاران، ۲۰۰۹؛ دومیترو و همکاران، ۲۰۰۷؛ هال و همکاران، ۲۰۱۰).
قبل از پذیرش و استقبال گسترده از اینترنت بهعنوان منبع اطلاعات سلامت، افراد اطلاعات سلامت را از منابع اطلاعاتی مانند پزشک، اعضای خانواده و رسانههای جمعی دریافت میکردند. از سال ۲۰۰۰ افراد به موتورهای جستوجوی اینترنتی وابسته شدند زیرا این موتورهای جستوجو، دسترسی به کلیه صفحات وب موجود در سرتاسر دنیا را امکانپذیر میکردند. هرچند حضور اینترنت باعث دسترسی آسان کاربران شده، اما استفاده از سلبریتیها و چهرههای معروف بهعنوان منابع خبری از جمله آفات فضای مجازی است. جایی که اطلاعات غلط یک بازیگر یا خواننده به مراتب بیشتر از یک پزشک متخصص در یک شهر دورافتاده دیده و حتی به آن عمل میشود.
مثلا سال گذشته مهناز افشار در پیامی ویدئویی با استناد به آماری که میگوید شنیده است! مردم را به تزریق یک آمپول برای جلوگیری از سوءمصرف موادمخدر تشویق کرد. این بازیگر با اتکا به گفته یک خواننده لسآنجلسی میگوید تزریق نالوکسان میتواند معتادانی که دچار اوردوز شدهاند را از مرگ حتمی نجات دهد. این حرفهای یک بازیگر است که در حوزههای مختلف ورود کرده و بهعنوان یک منبع پزشکی خودش را مطرح میکند.
این علم در کشور ما همچنان غریبه است. شاید بهواسطه کرونا، تکانی به وضعیت رسانهها داده شود اما نمیتوان از ضعف رسانه ملی و دیگر رسانههای مکتوب و مجازی در بیان و همراهی مردم با بحرانها بهسادگی گذشت. نبود اتحاد و یکپارچگی میان مدیران تصمیمگیر، ترس از بهرهبرداریهای سیاسی در مواقع حساس و بحرانی، عدم اعتماد بخشی از مردم به رسانههای حاکمیت و نبود کارشناسان مطلع و با فن بیان مناسب از مشکلاتی است که مساله ارتباطات سلامت در کشور ما با آن مواجه است.فارغ از اینکه کشور ما تا چه زمانی میزبان این ویروس وارداتی باشد اما باید از این موقعیت برای اصلاح برخی رفتارهای رسانهای استفاده شود. رفتارهایی که در شرایط خاص مانند وقوع سیل یا زلزله از طرف رسانههای داخلی ظهور و بروز پیدا میکند اکثرا محلی برای تمسخر یا انتقاد بخش عمدهای از مردم بوده و کشاندن جامعه بهسمت حقیقت حتما انتخاب بهتری است.