انتشار خبر دستگیری روحالله زم، سوای گمانهزنیها درباره ارتباطات داخلی او و همچنین نحوه دستگیریش، بار دیگر موضوع زمینههای رشد «آمدنیوز» و بحث هایی مانند موازین خبررسانی و دلایل جذب مخاطب به کانالها و رسانههایی که از خبررسانی مسئولانه و حرفهای دور هستند را زنده کرده است.
به گزارش عطنا، در غیاب قانون دسترسی آزاد به اطلاعات و خبررسانی درست در کشور و نبود آزادیهای رسانهای، کانال آمدنیوز چطور در چنین فضایی سربرآورد؟ در روزگاری که کاربران ایرانی در سایه عدم اعتماد به صداوسیما و رسانههای داخلی، هر منبعی را برای دریافت اخبار درباره آنچه در ایران میگذشت، غنیمت میشمردند، روحالله زم، در سال ۹۵ وبگاه و کانال تلگرامی «آمدنیوز» را با هدف افشای اسناد سری و محرمانه راه انداخت.
کانال تلگرامی آمدنیوز که با شعار «آگاهی، مبارزه و دموکراسی» آمده بود و ترمینولوژیِ زبانی خاصی که برای مسئولان و خبررسانی به کار میبرد، بارها در موضوعهای جنجالی دست به افشاگری(درست یا غلط) زد و در پی این اقدام، شمار اعضای آن تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر افزایش یافت. اما عمر این کانال بیشتر از سه سال طول نکشید و آخرین پست این کانال تلگرامی هم از پایان فعالیت روحالله زم حکایت میکند.
به نظر میرسد بستر اصلی رشد چنین فیک نیوزهایی بیاعتمادی عمومی به رسانههای شناسنامهدار داخلی است. کاربران معتقدند در نبود رسانههای آزاد، فشارهای امنیتی روی خبرنگاران، نبود رسانه معتبر داخلی، فقدان سواد رسانهای مردم و نبود برنامههای آموزشی در این رابطه، قدرت تشخیص اخبار درست یا جعلی از افکار عمومی گرفته میشود. اما کارشناسان دراین باره چه میگویند؟
علی احمدی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی به چرایی روی آوردن مردم به «آمدنیوز» و تلگرام میپردازد و توضیح میدهد: اول باید بگوییم چرا مردم به تلگرام بیشتر مراجعه میکنند و بعد چرا به آمدنیوز مراجعه می کنند. ما در جامعه شبکهای زندگی میکنیم که رسانههای سنتی نقش گذشته خود را ندارند و مخاطبان پراکنده شدهاند. گسترش تلفنهای همراه هوشمند دارای دوربین فعال، افزایش دسترسی به دادههای ارزان موبایلی، ظهور شبکههای اجتماعی جهانی و بستر پیامرسانهای اجتماعی بهطوری که همگان بتوانند در آنها به انتشار محتوا و مخاطبسازی بپردازند، از ویژگیهای فضای رسانهای امروز است.
پس یکی از علتها گرایش مردم به استفاده از شبکهها و رسانههای اجتماعی به علت دسترسی آسانتر به رسانههای جدید است. علت اصلی دیگر از بین رفتن نسبی اعتماد به رسانههای رسمی و کم شدن مرجعیت خبری این رسانه هاست. وقتی رسانههای رسمی کشور برخی اخبار را منتشر نمیکنند اما در فضای مجازی منتشر میشود مسلما مردم در کانالهای غیررسمی دنبال این خبرها میگردند. گرایش مردم به خبرهای غیررسمی بیشتر از خبرهای رسمی است. در ضمن مردم گرایش به اخبار منفی بیشتر دارند؛ خبرهایی که افشاگرانه باشد، خبرهایی که لایههای پنهان را نشان دهد.
احمدی میگوید: آمدنیوز هم از این خلأ استفاده کرد و با تلفیق خبرهای درست و بیشتر نادرست، مخاطبان بسیاری را جلب کرد. علت دیگر نبود سواد رسانهای است. بسیاری از مخاطبان، خبرها را بدون راستی آزمایی میپذیرند. کسی هم در رسانههای رسمی، حاکمیت یا دولت خبرهای جعلی را تکذیب نمیکند یا واکنشی به آن نشان نمیدهد. بنابراین وقتی ابهام درباره موضوع مهمی بیشتر میشود انتشار این خبرهای جعلی و شایعات هم بیشتر میشود و برخی مخاطبان هم احتمال میدهند پس حتما خبری هست که کسی چیزی نمیگوید.
من فقط صداوسیما را مسئول نمیدانم. به اعتقاد من در مجموع رسانههای رسمی در ایجاد چنین کانالهایی نقش دارند. تلگرام از ابتدای شروع فعالیتش در ایران، با ۳۰ تا ۴۰ میلیون نفر مخاطب شروع نکرد. با تعداد کم شروع کرد. در همین زمان خلأهای فنی خود را نیز رفع کرد. اگر ما در کشور قصد راهاندازی کانالهای بومی داشتیم همان اوایل باید اقدام میکردیم نه اینکه صبر کنیم تلگرام ۳۰ میلیون مخاطب جلب کند بعد بگوییم تلگرام برای کشور تهدید شده است.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی ادامه میدهد: متاسفانه تازه بعد از فیلترینگ تلگرام، تبلیغ کانالهای بومی آغاز شد؛ آن هم کانالهایی که بههیچوجه از نظر فنی و ظرفیت و حتی اعتبار عمومی، قابلیت رقابت با تلگرام را نداشتند. پس بخشی از این مشکل در زیرساختهای شبکههای اجتماعی کشور است. بخش دیگر البته خود روزنامهنگاران هستند که خود را به خبرهای رسمی و گاهی سفارشی و سطحی محدود کردهاند. بنابراین مرجعیت را از دست میدهند و نگران کنندهتر اینکه به علت همه این مسائلی که گفتم مرجعیت خبری به خارج منتقل میشود. صداوسیما و رسانههای رسمی در فضای مجازی حضور فعالی ندارند که همین خود مسئله است. زمانی که تلگرام فیلتر شد رسانههای رسمی از این پیامرسان خارج شدند اما فعالیت تلگرام ادامه داشت این طرف هم در پیامرسانهای بومی اتفاقی نیفتاد که کسی برخی خبرهای غیررسمی را منتشر کند.
احمدی معتقد است: آمدنیوز تولیدکننده اخبار جعلی بود. این به معنای آن نیست که همه اخبارش دروغ بود. جزء کوچکی از اخبار بعضاً محرمانه را شنیده یا نشنیده برمیداشت و با تلفیق با اخبار دروغ، جریانسازی میکرد و با پارهای حقیقتگویی، توجه مخاطبان را جلب میکرد. اخبار جعلی فقط به معنای اخبار دروغ نیست، هرگونه اطلاعات گمراه کننده و فریب دهنده نیز اخبار جعلی است. هدف آمدنیوز به اشتباه انداختن و دستکاری ذهن مردم با تولید سازمان یافته اطلاعات نادرست و گاهی بخشی نادرست عمدی بود. این که فکر کنیم همه مخاطبان به اخبار آمدنیوز اعتماد داشتند، اینطور نیست. آمدنیوز با نشت دادن برخی اطلاعات جزئی و آمیختن آنها با خبرهای دروغ و جهتدار، تلاش میکرد مخاطب را همراه خود نگه دارد. حتی بسیاری میدانستند اطلاعاتی که آمدنیوز میدهد خلاف واقع است.
وی با اشاره به ضعف روزنامهنگاری حرفهای در کشور تصریح میکند: نبود روزنامهنگاری تحقیقی و تحقیقهای عمیق در میان روزنامهنگاران و خبرنگاران از دیگر دلایل این وضعیت است. وقتی روزنامهنگاری در کشور ضعیف شود، امکان نشت اطلاعات نادرست در نظام خبر واقعی بیشتر فراهم و بنابراین محیط اطلاعات آلوده میشود و اعتبار روزنامهنگاری نیز زیر سوال میرود. اضافه کنم کانال هایی مثل آمدنیوز که بهطور سازمان یافته اخبار جعلی و اطلاعات نادرست منتشر میکنند قصد متقاعد کردن مخاطبان را درباره حقیقت ادعاهای دروغشان ندارند، گاهی قصدشان سردرگمی مخاطب است و بعضاً هم ممکن است به این هدفشان برسند.
اگر مرجعیت رسانههای داخل حفظ شود چنین اتفاقی در میان مخاطبان نمیافتد. اگر روزنامهنگاران صدای مستقل داشته باشند، انصاف و دقت داشته باشند و در سوی دیگر، نهادها شفاف و پاسخگو باشند و بیشتر با رسانههای داخل تعامل داشته باشند، مرجعیت خبری به خارج منتقل نمیشود. گاهی برخی خودسانسوریها، برخی ملاحظات در میان مسئولان و نهادهای پاسخگو موجب میشود به این مرجعیت آسیب وارد شود. مثلاً رسانههای رسمی از پخش برخی خبرها منع میشوند یا برای مثال صداوسیما نمیتواند یک رویداد را پوشش دهد. چون برخی نهادها مانع میشوند. این موضوعات باید در کشور البته با رعایت مصالح و مسائل امنیتی و... حل شود.
احمدی میگوید: مسئولان بدانند که باید به نظام اطلاع رسانی کشور کمک کنند. خطوط قرمز خودساخته و محدودیتهای بیاساس در نظام اطلاعرسانی کشور موجب چنین مسئلهای میشود. وابستگی رسانههای رسمی به نهادهای حاکمیتی طبیعی است اما غیرطبیعی آن است که برخی نهادها و دستگاهها، خطوط قرمز را به قدری گسترده کردهاند که خبرهایی که میشود پخش کرد، بسیار محدود میشود. در حالی که همین خبرها از رسانههای دیگر پخش میشود بدون این که مشکلی ایجاد شود. به اعتقاد من خبر غیرقابل پخش وجود ندارد. مهم شیوه پرداختن به خبر است. مسلم است اگر رسانههای داخلی، اخبار را منتشر نکنند کسی مثل آمدنیوز با استفاده از این فرصت و سوءاستفاده از برخی مخاطبان زودباور همین اخبار را با تحلیل خودش و همراه با اطلاعات گمراه کننده دیگر منتشر می کند و چه بسا رسانههای داخل را مجبور کند واکنش نشان دهند و به جای اینکه خود تولیدکننده خبر و مرجع باشند باید اخبار این سایت و آن کانال و ... را تأیید یا تکذیب کنند. در واقع فضای آزاد اطلاعات با رعایت مصالح کشور به جلوگیری از رشد کانال ها و سایتهایی چون آمدنیوز و اختلال اطلاعاتی کمک خواهد کرد.