رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی که برای برگزاری دوره آموزشی به سیستانوبلوچستان سفر کرده است، گفت: من اینجا را سرزمین استعدادها میدانم و فکر میکنم ما در این استان بیش از هرچیزی نیاز به یک «انقلاب استعدادی» داریم. اینجا استعداد سرزمینی و استعداد نیروی انسانی بسیار بالاست و ظرفیت بالایی برای گردشگری دارد. همچنین در ظرفیت کشاورزی انواع میوهها در این منطقه قابل کشت است.
به گزارش عطنا، دکتر حسن طائی، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی سالهای زیادی است که چیزی فراتر از یک معلم بوده است. او در کسوت یک فعال اجتماعی هر سال اقدام به برگزاری دورههای آموزشی برای جوانان و اهالی محلات توسعهنیافته و به اصطلاح مرکزنشینان مناطق محروم، میکند. او در این دورهها به میان جوانان میرود و از لزوم تکیه بر استعدادها، خودباوری و تلاش برای رسیدن به اهدافشان صحبت میکند. کارگاههایی نظیر از «ایده تا کسب و کار» از نمونههایی است که استاد دانشگاه علامه طباطبائی برای جوانان سیستان و بلوچستان برگزار میکند.
بعد از اتمام این دوره که با عنوان توانمندسازی جامعه محلی و توسعه روستایی، خبرنگار عطنا گپوگفت صمیمی با دکتر حسن طائی دارد که در ادامه میخوانیم؛
دوره امسال هم بعد از فشردگی زیاد سرانجام به پایان رسید؛ شما خستهاید؟
خسته نیستم. اگر منظورتان خستگی جسمی است به هرحال با برگزاری کلاسهای فشرده در طول سه روز و خستگی راه و سفر ممکن است جسمم یک مقداری کم بیاورد اما با انرژی و روحیهای که از این مردم میگیرم، به کارم امیدوار میشوم.
من یک معلمم و وقتی میبینم کسی برای یادگیری مشتاق است همه خستگی و کاستیهای جسمی را فراموش میکنم. روحیه و انگیزهای در من شکل میگیرد که این کار را ادامه دهم و همیشه امیدوار باشم که یک اتفاق در این زمینه بیافتد و به عنوان یک معلم بذری دارم و هرجای این سرزمین برسم سعی میکنم این بذر را بکارم.
شما علاوه بر کسوت استادی، ریاست دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی و سابقه حضور در بدنه دولت هم دارید، چه خلائی را احساس کردید که تمرکزتان را بر آموزش جوانان محلی گذاشتید؟
در بحث توانمندسازی و تربیت یک انسان توانا و خلاق که بتواند کاری را انجام دهد، یک پروژه اجتماعی را جلو ببرد و یک امر واقع اجتماعی را سامان بدهد، دچار یک خلا مهم هستیم. از این رو، دانشگاه این رسالت را دارد که در این امور دخالت کند و یک گام رو به جلو بردارد.
دانشگاه در کنار وظیفه اساسی خود که آموزش و پژوهش است یک مسئولیت مهم هم دارد که ورود در حوزه کارآفرینی است.
دانشگاه باید کارآفرینی را به عنوان یک مسئولیت اجتماعی برای خود تلقی کند. اگر ما به این مسئله پی ببریم که امروزه کارآفرینی که این همه در جامعه از آن صحبت میشود با چه مشکلاتی مواجه است بهتر میفهمیم که از لحاظ علمی و نظری چگونه با آن برخورد کنیم.
در این زمینه هرکاری که دانشگاه انجام میدهد باید در نهایت به توسعه انسان توانمند برگردد که سرمنشا تغییرات اجتماعی است. از این رو، ما به میان جوانان استان سیستان و بلوچستان آمدیم که به نظر من ادامه کاری است که من در دانشگاه انجام میدهم.
چرا خود دانشگاه و دیگر چهرههای دانشگاهی این حرکت را انجام نمیدهند؟
من هر بار که چنین برنامهای در نظر دارم از مدتها قبل دانشجویان به ویژه مقطع ارشد و دکترا، استادان و همکاران را در جریان قرار میدهم و گاهی کسانی ابراز تمایل میکنند که ما را همراهی کنند. با این حال، به نظرم این یک مسئله شخصی و داوطلبانه است که از روحیات و انگیزههای فردی هم نشئت میگیرد.
شما فرمودید که این یک کار داوطلبانه و دلی است، سوال من این است که چرا دانشگاه ترتیبی اتخاذ نمیکند که این برنامهها مداوم و با شرکت سایر استادان و دانشجویان باشد و چیزی مانند اردوهای جهادی که در تعطیلات تابستان میسر است، از این جنبه هم اتفاق بیافتد؟
اردوهای جهادی دانشگاه علامه طباطبائی یک طرح موفق است که در چندین دانشکده رواج دارد. اما این اردوها بیشتر دانشجویی است و در زمینه استادان کمی کمرنگ است. به همین دلیل ما این موضوع را در دانشگاه مطرح کردیم که میتوان رسالت و یک مسئولیت اجتماعی برای حضور دانشگاه در مناطق محروم تعریف کرد. این موضوع مطرح شده است و به مرور باید جدی گرفته شود.
چرا سیستان و بلوچستان را برای برگزاری دوره آموزشی خود انتخاب کردید؟
من اینجا را سرزمین استعدادها میدانم و فکر میکنم ما در این استان بیش از هرچیزی نیاز به یک «انقلاب استعدادی» داریم. اینجا استعداد سرزمینی و استعداد نیروی انسانی بسیار بالاست و ظرفیت بالایی برای گردشگری دارد. همچنین در ظرفیت کشاورزی انواع میوهها در این منطقه قابل کشت است.
با وجود اینکه اصلا به نظر نمیآید اما باید بدانیم که زمینه پاسخگویی به بسیاری از نیازهای ما در زمینه محصولات کشاورزی را دارد. برای مثال، وقتی کشور در سرمای سوزان به سر میبرد این منطقه مثل بهشت برین میماند.
در اینجا انسانها، روحیات، طبیعت و جغرافیای سیاسی و اقتصادی نیاز به یک انقلاب استعدادی دارد. باید کاری کنیم این استعدادها از درون به بیرون و از بالقوه به بالفعل دربیاید و شکفته شود که هم در سطح استانی و هم در سطح ملی تاثیرگذار باشد.
با اینکه الان وضعیت این انسانها خوب نیست اما ثروتهای نهفته این استان است که برای ما اهمیت دارد. من باور دارم که چه گنجهای عظیمی در این سرزمین نهفته است.
از تجربهای که دارم چیزی که مرا ناراحت میکرد این بود که بسیاری از این استعدادها در مسائل بسیار کمبازده صرف میشود و به واقع هدر میرود، لذا رویکرد من در این دوره، هدفمند شدن این استعدادها به یک مسیر بهتر است.
هدف شما از برگزاری این دوره در استان سیستان و بلوچستان چیست؟
من بیشترین بحثی که با جوانان اینجا دارم بحث خودباوری است. خودباوری اولین گام توانمندسازی انسانها است. در طول 10 ساعتی که اینجا کارگاههایی مثل توانمندسازی محلی و از ایده تا کسبوکار داشتم تلاشم این بود که این امیدواری را ایجاد کنم که شما میتوانید و باید باور کنید که میتوانید.
من در این کارگاهها تاکید داشتم که خودباوری عنصر مهمی در این استان است؛ وقتی قبلا کسان زیادی در شهرهای مختلفی مثل زابل، ایرانشهر، چابهار و زاهدان توانستهاند کارهای مهم و ماندگاری انجام دهند پس تک تک شما هم میتوانید.
شما چند سال است که این دورهها را برگزار میکنید؟
من نزدیک 10 سال است که به عنوان یک فعال اجتماعی به این استان رفتوآمد دارم.
از این دوران اگر خاطرهای در ذهنتان ماندگار شده است بفرمایید.
من هر باری که اینجا میآیم اتفاقات خوب و شیرینی میافتد که من را رغبت میدهد که سال آینده هم به این کار ادامه دهم.
یکی از خاطراتی که هیچوقت فراموش نمیکنم به اردیبهشت 1391 باز میگردد که برای همین امور به اینجا آمده بودم. در مسیر ایرانشهر به نیکشهر به منطقه اسپکه رسیدم. یک پیرمردی را کنار خیابان دیدم که بساط صنایع دستی مثل سوزندوزی و حصیربافی و عسل داشت. به ایشان گفتم: «اجازه میدهید از شما عکسی بگیرم؟» گفت: «عکس بگیر.. اما عکس گرفتن تو شکم من را سیر نمیکند!»
آن شاید کوبندهترین جملهای بود که همیشه عین پتک در روح من میخورد. نمیدانم آن پیرمرد الان در قید حیات هست یا نه اما با آن جمله آتشی در جان من ریخت که مرا همیشه به این سرزمین میکشاند و امیدوارم که این تلاشهای من روزی شکم امثال این پیرمرد را سیر کند.
حرفی با دانشجویانتان در دانشگاه علامه طباطبائی دارید؟
من همه دانشجویان عزیز را به مسئولیتپذیری و وظیفهشناسی دعوت میکنم. یادمان نرود همه کشورهای توسعهیافته برای اینکه رشد کنند به افرادی تکیه کردند که مسئولیتپذیری را به عنوان وظیفه و نه فضیلت انتخاب کردند و تا پای جان کار کردند تا آن مسئولیت به سرانجام برسد و این مهمترین درخواست من از دانشجویان است.
مصاحبه: ایمان کهوری