دلایل سیاسی شامل جنبه روانی است که دشمنانمان ایجاد کردهاند و ثانیاً سیاستهای غیر کارآمدی است که در زمینه تعامل با جهان داریم. باید بدانیم همه دنیا آمریکا نیست و ارتباطمان میتوانست با شرکای اروپایی و کشورهای دیگر مانند ژاپن، استرالیا، کانادا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا بهویژه آلمان، فرانسه و بریتانیا خیلی بهتر و بیشتر باشد. دشمن ما نتانیاهو اخیراً سفرهایی را ترتیب داده و به انگلیس، آلمان و فرانسه رفت و سعی دارد آنها را به موضعگیری علیه ما وادار کند همین موضوع نشان میدهد تعامل با دنیا چقدر حائز اهمیت است. اما متأسفانه سیاست خارجی ما نواقص بسیاری دارد. در شرایط موجود رئیسجمهور باید سفرهایی را به کشورها اروپایی داشته و در این سفرها مواضع بهحق ایران در خصوص برجام را با شرکای اروپایی مطرح کند.
بههرحال قرار نیست دنیا در دستان یک تاجر منفعتطلب بچرخد، دست کسی که فقط به منافع اقتصادی خودش فکر میکند. ترامپ فردی تندرو است که بر اساس آخرین گزارشها بیش از 60 درصد مردم آمریکا هم او را قبول ندارند.
از نظر اقتصادی نیز راههای اشتباهی را طی کردهایم. وقتی حجم نقدینگی در اقتصاد 1500 تریلیون تومان است؛ کافی است 10 درصد این پول که 150 هزار میلیارد تومان میشود وارد فعالیتهای سفتهبازی، واسطهگری و دلالی در اقتصاد ایران شود. متأسفانه بخشی از آن قطعاً بازار را دچار تلاطم میکند.
متأسفانه قیمت سکه ظرف چند روز گذشته بیش از 100 هزار تومان افزایش پیدا کرده است. چرا این اتفاق میافتد؟ به این خاطر که از یکسو دشمنانمان میخواهند جنگ روانی ایجاد کرده و به عدم ثبات اقتصاد ایران دامن بزنند و از سوی دیگر تندرویهای داخلی و بخشی از اقلیت نمایندگان مجلس که درکی از منافع ملی ندارند جوی ایجاد کردهاند که اکثریت نمایندگان مصلحتجو از رأی به پیوستن ما به fatf واهمه دارند. ۱۹۴ کشور دنیا fatf را پذیرفتهاند. حتی سوریه نیز آن را پذیرفته ولی ما مدام در این خصوص تعلل میکنیم. هیچ دلیلی برای این تعلل وجود ندارد چراکه بالاتر از منافع ملی هدفی وجود ندارد.
بحران ارز و تورم پیشآمده و مردم نگرانند و طبعاً دولت نیز بیکار ننشسته اما راههای کارآمدی را برای متعادل ساختن بازار ارز در پیش نگرفته است. ایرادی که از نظر اقتصادی هم به دولت فعلی و هم به دولت قبلی و حتی به دولتهای قبل از آن نیز هست این است که همگی این دولتها خواستهاند از طریق سرکوب قیمتها جلوی تورم را بگیرند. سیاست سرکوب قیمتها یک سیاست شکستخورده است. باید بدانیم اگر میخواهیم جلوی تورم را بگیریم راهکار مبارزه با تورم سیاست تولید مناسب است نه سیاست سرکوب قیمتها. اشکال دیگر دولت این است میخواهد ارز را به قیمت اسمی ثابت نگه دارد. درحالیکه همه کارشناسان اقتصادی میدانند که باید قیمت واقعی ارز را و نه قیمت اسمی آن را ثابت نگهداریم.
همه میدانیم قیمت واقعی دلار چهار هزار و دویست تومان نیست. این قیمتگذاری نهتنها گرهگشا نیست که عرصه را برای دلالی و سودجویی بازتر میکند. بنابراین در حال حاضر چارهای نیست جز اینکه از طریق مدیریت شناور نرخ واقعی ارز را تعیین کرده و ثبات نسبی را به بازار هیجانی این روزها بازگردانیم. بیشک برای حفظ ثبات ارزی، اقتصاد ایران به اصلاحات نیاز دارد و این اصلاحات نیازمند تصمیمات شجاعانه، قاطعانه و غیر پوپولیستی است.
از سال 1384 تاکنون بسیاری از سیاستهای پوپولیستی برای اقتصاد ایران مشکلآفرین بوده است. باید بدانیم اگر با مشکلات و معضلات اقتصادی برخورد علمی و کارشناسی نکنیم قطعاً این مشکلات در بلندمدت میتواند منافع ملی ما را تحت تأثیر قرار دهد. در حال حاضر نیز مشکلات بازار ارز و بیثباتی اقتصادی را میتوان با تصمیمهای منطقی و نه احساسی و پوپولیستی مهار کرد. سیستم ارزی کشور این روزها به سمت امنیتی شدن و بهاصطلاح بگیروببند رفته است که بههیچوجه به صلاح نیست و حتی نتیجه عکس داده و قیمت ارز روزبهروز بالاتر میرود. نمیشود برای همیشه جلوی کار صرافیها را گرفت یا به مردم گفت ارز نخرند. در شرایط فعلی در کنار تصمیمات به بخردانه اقتصادی بهشدت نیازمند تعامل با دنیا هستیم. امیدوارم آقای روحانی بهسرعت سفرهایی را به کشورهای انگلیس، آلمان و فرانسه آغاز کنند تا جو روانی که دشمن علیه کشورمان ایجاد کرده کاهش یابد. پیشنهادم به آقای رئیسجمهور این است که از اظهارنظر و قیلوقال تندروها ترسی نداشته باشند. دنیای امروز دنیای تعامل است نه انزوا. به نظر میرسد به خاطر مشکلات اقتصادی که شاهد هستیم جو عمومی بسیار برای سفر آقای رئیسجمهور به کشورهای اروپایی مساعد است.