رئیس مرکزی فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی با تاکید بر اینکه دولت باید زمینه اعتماد مردم را فراهم کند و سپس دست آنها را باز بگذارد، گفت: این یک واقعیت در تمام دنیا است که در فناوری اطلاعات و ارتباطات نمیشود افراد را محدود کرد. باید به آنها اعتماد کرد و به عنوان کسانی که متولی امر هستیم کارمان را درست انجام دهیم، زیرساخت لازم را قرار دهیم، دسترسی آزاد به اطلاعات را ایجاد کنیم و اجازه دهیم مردم خودشان تصمیم بگیرند و در یک قالب مشخص قانونمدار با همدیگر تعامل و ارتباط برقرار کنند.
سارا رحیمی-عطنا؛ تلگرام به رغم میل عمومی فیلتر شد. هیچکس هم به طور صریح مسئولیت این کار را به عهده نگرفت. با این حال بازار تبلیغات پیامرسانهای داخلی داغ شده است. اما به راستی چهقدر از کاربران به محیط جدید و امن داخلی مهاجرت میکنند؟ ویژگیهای فنی تلگرام در مقایسه با پیامرسانهای داخلی چیست؟ برای عبور از این پیچ تاریخی فضای مجازی در ایران چه باید کرد؟ دسترسی آزاد به اطلاعات به عنوان یکی از دهها شعار دولت تدبیر و امید کجای ماجرا قرار دارد؟ برای حمایت از آنچه پیامرسان داخلی خوانده میشود چه باید کرد؟ دکتر سعید پورروستایی پاسخ میدهد. پورروستایی عضو هیئت علمی گروه تکنولوژی آموزشی و رئیس مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی که دکترای خود را از دانشگاه باث انگلستان گرفته است، شناخت وسیعی از دنیای بزرگ اینترنت دارد. او این را که پیامرسانهای داخلی را با تلگرام مقایسه کنیم اشتباه میداند و با دیدی واقعگرایانه میگوید باید اعتماد عمومی شکل بگیرد و مردم با شناخت قابلیت و مزیت هر نرمافزار آزادانه انتخاب کنند، و تاکید میکند نباید خطرات فضای مجازی همچون فرهنگ اجتماعی غلط و ترویج شایعه را نادیده گرفت. این گفتوگو را با هم میخوانیم؛
جناب دکتر، برای شروع بفرمایید پیامرسانها چگونه توانستهاند به چنین جایگاهی در زندگی روزمره مردم دست پیدا کنند؟
پیامرسانها مبتنی بر ارتباطات اجتماعی در دنیای مجازی امروز به ابزاری برای تبادل اطلاعات تبدیل شدهاند. در دسترسپذیری، قابلیتهای انتشار داده، سهولت نصب و استفاده، سادگی محیطهای کاربری و سکوهای سیار آنها باعث شده است تا این نرمافزارها به یکی از پرکاربردترین اپهای محیطهای سیار (موبایل) تبدیل شود.
اینکه افراد به سادگی در هر زمان که بخواهند با استفاده از گوشی تلفن همراه خود به راحتی و با لمس یک ایکون بتوانند به شبکهای از اطلاعات که مبتنی بر ارتباطات اجتماعی است دسترسی پیدا کنند بسیار جالب و پر استفاده خواهد بود.
اما با توجه به تعدد منابع اطلاعاتی شارژ کننده خوراک اطلاعاتی این شبکهها و قابلیت سادگی ایجاد آنها، اعتبار و صحت و سقم جریانهای اطلاعاتی در اینگونه پیامرسانها دچار تردیدهای میشود که میتواند این فناوری را به صورت یک تهدید بالقوه برای جامعه تبدیل کند. این بدان معنا است که حجم ارتباطات اجتماعی بسیار بالا و سطح دسترس پذیری گسترده پیامرسانهای اجتماعی که با توجه به سهولت کاربری به یک فرصت برای تبادل اطلاعات بصورت کلان در سطح جامعه تبدیل شده است، درصورت شارژ شدن بوسیله منابع اطلاعاتی فاقد اعتبار یکباره به یک منبع شایع برای انتشار اکاذیب، شایعات و موهومات تبدیل خواهد شد. این نکته مهمی است که در زندگی اجتماعی افراد بدان باید توجه شود.
یکی از این پیامرسانها تلگرام است. نظر شما در مورد آن چیست؟ آیا آماری به روز و دقیق در زمینه میزان استفاده از آن توسط مردم کشورمان و دنیا و یا حجم ترافیک آن دارید؟
قابلیتهای ویژه تلگرام از جمله سهولت نصب، محیط کاربری خوشدست و سرعت بالای ارسال ویدئو و صوت این پیامرسان را به یکی از پرطرفدارترین پیامرسانهای در کشور طی سه-چهار سال گذشته تبدیل شود. البته این پیامرسان در سطح جهانی نیز بسیار پرطرفدار است.
تلگرام از لجاظ فنی بسیار دقیق و برای سکوهای سیار خصوصاً تلفنهای همراه هوشمند طراحی شده است. البته نسخههای این اپلیکیشن برای دسکتاپ نیز بعدا تولید و ارائه شد. با توجه به المانهایی که در طراحی محیط تلگرام صورت پذیرفته، این اپلیکیشن سبک وزن به سادگی برای کاربران مورد استفاده قرار میگیرد و به وسیله زیرساخت بسیار قوی و کارآمد پشتیبانی میشود. تکنیکها و فناوریهای نوین کاربردی آدرس دهی، دسترسی و بازیابی اطلاعات استفاده شده در این اپلیکیشن قدرت و سرعت آن را نسبت به سایر رقبا بسیار افزایش داده است.
با توجه به آمارهای ارائه شده حدود 70 درصد ایرانیان از تلگرام استفاده میکنند. مردم ایلات متحده، روسیه، ایتالیا و آلمان دیگر استفادهکنندگان پروپاقرص این پیامرسان هستند.
چه انتقادات و آسیبهایی به پیامرسان تلگرام وارد است و چرا آنها را برطرف نمیکند؟
تلگرام یک پیامرسان خارجی است و تمامی زیرساختهای ارتباطی و پشتیبانی آن در خارج از کشور مستقر است. تلگرام هیچگونه دانش محلی نسبت به کاربران و ویژگیهای اطلاعاتی داخل کشور ما ندارد. ویژگیهای موثر در کاربرد اطلاعات مانند المانهای معنادار اطلاعاتی، میزان صحت، زمان اعتبار داده و همچنین کاراکترهای فردی و شخصیتی کاربران و شبکههای استفاده کننده از اطلاعات در فهم، انتشار و بکارگیری اطلاعات بسیار مهم و حیاتی هستند. با توجه به این موارد، عدم درک محلی از ویژگیهای اطلاعات و استفاده کنندگان آن باعث عدم اعتبارسنجی منابع اطلاعاتی و انتشار اطلاعات بدون توجه به قوانین و موازین رسمی و شرعی محلی یک کشور و یا یک جامعه میشود. این نکته به علاوه فراگیر شدن تلگرام، این بستر ارتباطی را به سکویی برای شایعه پراکنی تبدیل کرده است که میتواند تاثیرات بسیار منفی بر سلامت روانی جامعه داشته باشد.
سیاست استفاده و حمایت از پیامرسانهای بومی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا متوسل شدن به آنها برای روی گرداندن از انحصار تلگرام دیر نیست؟
این سیاست که ما به سراغ استفاده از تولیدات بومی نه فقط در حوزه پیامرسان بلکه در کلیه موضوعهای فناورانه و علوم دیگر برویم، درست و بسیار حائز اهمیت است. اما آیا پیامرسانهای داخلی قابلیت پاسخ به نیاز مردم را دارند؟ آیا واقعاً میشود از آنها استفاده کرد؟ آیا پاسخ به نیازهای ارتباطی و اطلاعاتی مردم در قالب پیانرسانهای داخلی اتفاق افتاده است؟
ما به مردم بگوییم به سراغ تلگرام نروید، درست! اما آیا محصول ایرانی پاسخگوی نیاز مردم است؟ مثلاً بگوییم شما گوشی تلفن همراه فلان شرکت خارجی مثلا اپل را نخرید و به جای آن از موبایل ایرانی استفاده کنید در حالی که گوشی ایرانی اصلاً کار نکند و مشکلات فنی عدیده داشته باشد. این روش درست است؟ چهقدر بر روی دستیابی به پیامرسان داخلی کارامد سرمایهگذاری شده است؟ چند سال است که روی آن کار میکنیم؟ چند سال است که روی آن سرمایهگذاری میکنیم؟ یک دفعهای میگوییم تلگرام نباشد، جایگزینش چیست و کجاست؟ یک آماری را خواندم که گفته بود فلان پیامرسان داخلی، با تعداد کاربر بالای سه میلیون نفر هنگ میکند. با این وضعیت میخواهیم یک جمعیت سی چهل میلیونی را به یک باره وارد یک پیامرسان داخلی کنیم؟! مردم چگونه باید به پیامرسانی اعتماد کنند که هنوز از نظر کاربری مشکل دارد و در حد یک استارتآپ شرکتی است؟ آیا برای این واقعیتها گوش شنوایی هست؟
دولت باید در ابتدا مردم را در انتخاب پیامرسان مورد نیاز خود آزاد بگذارد به طوری که مردم آزادی انتخاب داشته باشند و فقط بر روی یک یا چند پیامرسان داخلی تمرکز نکند، بستن و فیلتر کردن و محدود کردن هیچ جا جواب نداده است و اینجا هم جواب نمیدهد.
اینکه دیر شده، به نظر من دیر نیست، هر وقت ماهی را از آب بگیری تازه است، رفع انحصار از یک پیامرسان خصوصا خارجی است، نیاز است، چون هرجا انحصار باشد، فساد، اشتباه و شکست هم وجود دارد اما دیگر زمان آن گذشته که آزمون و خطایی برای حل مسایل جلو برویم و یک شبه تصمیم بگیریم که تلگرام باشد یا نباشد و بعد یک سری پیامرسانها را پیدا کنیم و به مردم بگوییم وارد آن شوند. این نوع کارها با عجله و بدون برنامهریزی جواب نمیدهد. نیاز است دولت و مسئولان با یک برنامهریزی دقیق و با مطالعه و با استفاده از افراد متخصص جلو روند تا موفق شوند.
در مورد پیامرسانهای بومی توضیح میدهید. کدام یک از آنها که استفاده بیشتری دارند و دارای چه قابلیتهایی هستند.
مطرح شدن مسئله مهاجرت کاربران به یک پیامرسان داخلی بسیار سریع اتفاق افتاد. در حالی که یک دفعهای نمیتوان یک بستر ارتباطی با بیش از چهل میلیون کاربر را قطع کرد و آنها را مجبور به وارد شدن به یک پیامرسان داخلی کرد چون در اصل این کار شدنی نیست و یک روش شکستخورده است و با دستور و بخشنامه نمیشود به جلو رفت.
همکاران بنده در مرکز فناوری دانشگاه طی تحقیقاتی اجمالی و دو هفتهای، لیستی حاوی مقایسه پیامرسانهای داخلی و خارجی ارائه کردند که در نتیجه آن 11 پیامرسان داخلی در یک جدول با معیارهای داشتن نسخه موبایل، داشتن نسخه دسکتاپ، داشتن نسخه وب، امکان سوپرگروپ، ارسال فایل، فورمتهای فایلها، تماس صوتی، تماس تصویری، داشتن قابلیتهای رمزنگاری برای امنیت بالاتر تبادل اطلاعات در داخل آن پیامرسان، تبادلات مالی، داشتن فضای ابری، کانالهایی که ساپورت میکند، داشتن کانالهای تبلیغاتی، اجتماعی و فرهنگی، سرویسهای مکانیابی و مالکیت داخلی یا خارجی با هم مقایسه شدند.
ما اینها را مقایسه کردیم و با همکاران دیگری در خارج دانشگاه از جمله سازمانهای نظارتی صحبت کردیم و به جمعبندی رسیدیم و نظر فنی خود را به مدیریتهای محترم دانشگاه انتقال دادیم. گوناگونی اپلیکیشن بسیار زیاد است و سرویسهای مختلفی میتواند وجود داشته باشد اما با توجه به حمایت دولت از این مسئله و دستور مبنی بر جایگزینی، پیامرسان سروش، بله و گپ را به عنوان جایگزین تلگرام معرفی کردیم و خودمان هم از آن استفاده میکنیم.
مزیت آنها نسبت به پیامرسانهای خارجی چیست؟
ما نباید به دنبال مزیت آنچنانی باشیم چون در فناوری عقب هستیم و واقعیت مسئله این است که ما نمیتوانیم از این نظرها از آنها جلوتر باشیم، تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم فراهم کردن نیازهای کاربرانمان در پیامرسانهای داخلی به مانند پیامرسان قبلی یعنی تلگرام است. ما در شبکههای اجتماعی کار تعریف میکردیم، مردم در آن فعالیت اقتصادی داشتند، کلاس درس و گروههای بحث و گفتوگو تعریف میشد و مردم در آن بسیاری از چیزها را یاد میگرفتند، مردم نیازهای سرگرمیشان را برطرف میکردند، لینکهای خبررسانی وجود داشت و طیف وسیعی از اطلاعات در قالبهای مختلف رد و بدل میشد، آیا ما میخواهیم مزیتی نسبت به اینها داشته باشیم؟ اگر واقعی به آن نگاه کنیم، پیامرسانهای داخلی نمی توانند مزیت چشمگیری داشته باشند. اما این امکانپذیر خواهد بود که نیازهای حداقلی مردم در پیامرسانهای داخلی پاسخ داده شود.
با توجه به در همتنیدگی پیامرسانها با زندگی روزمره مردم در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به خصوص موضوع اشتغالزایی در فضای مجازی و فعالیتهای خبری چه نظرات و پیشنهاداتی در این زمینه دارید؟
خیلی حساس است، واقعاً خیلی حساس است، بسیاری از افراد صبح قبل از بلند شدن از رختخواب، تلگرامشان را چک میکنند، استفاده از پیامرسانها به سریعترین روش تبادل اطلاعات و ارسال خبر تبدیل شده است، کوچکترین اتفاقی که در جامعه میافتد ثانیهها و دقیقههای بعد با یک موج یا یک گستردگی بسیار بالا در شبکههای اجتماعی منتشر میشود. مطمئناً اطلاعرسانی و استفاده از این بستر میتواند نقاط مثبت بسیاری داشته باشد و پیامدهای مثبت بسیاری برای جامعه، دولت و مردم داشته باشد، مسئله این است که مردم بتوانند از اطلاعات به نحو درست استفاده کنند اما در کنار این نقطه مثبت، چون این پیامرسان بستر وسیعی برای تبادل اطلاعات است انتشار شایعات، خبرهای کذب و دروغ هم امکانپذیر است.
در گروه تکنولوژی آموزشی که تدریس میکنم درسی با عنوان «بازیها و شبیهسازهای رایانهای» است که من در اینجا از بازیهای شبکه اجتماعی هم بحث میکنم، یکی از چیزهایی که ما در نرمافزارهای شبکههای اجتماعی و در طراحی آن بیان میکنیم این است که در طراحی آنها مته به خشخاش گذاشتن خیلی درست نیست چرا که قرار نیست زمان زیادی برای طراحی این نرمافزارها صرف شود. چون این نرمافزارهای قرار است که مسئولیت کاری را به صورت خیلی مقطعی و خاص انجام دهند و تمام شوند. به طور مثال، اگر بخواهید اطلاعاتی را با استفاده از شبکه اجتماعی برای یک نفر ارسال کنید، موقعی از آن استفاده میکنید که سرتان خلوت است، زمانی که در تاکسی نشستهاید یا زمانی که میخواهید بخوابید، برای همین چگونگی گرافیک آن و مسائلی که در طراحی و ساخت نرمافزار مطرح است نباید در آن دخیل باشد بلکه مهم این است که بتواند مسئولیت و وظیفه خود را انجام دهد، وظیفهاش چیست؟ وظیفهاش این است که بتواند اطلاعات، خبر و محتوایی را که قرار است ارسال شود و انتقال پیدا کند انجام دهد.
اگر همین اتفاق به صورت درست انجام شود مسئله ما در پیامرسانهای داخلی حل شده است، اما آیا این اتفاق میافتد؟ چهقدر از اخباری که میخوانیم اخبار درست است؟ چهقدر شایعه اتفاق میافتد؟ و در کنار آن چهقدر از اخباری که شما از طریق این پیامرسانها دریافت میکنید اخبار متناسب با ذائقه فرستنده است؟ کلیپی از یک سخنرانی موجود است اما فرستنده برای ضایع کردن فرد موردنظر فقط قسمتهایی از آن کلیپ را که متناسب با رویکرد خود است در شبکههای اجتماعی پخش میکند، تمامی اینها چالشهای موجود در پیامرسانها است، وقتی یک پیامرسان دست دولتهای خارجی قرار میگیرد مطمئناً رویکردهای خود را انجام میدهد با احترام به دسترسی آزاد به اطلاعات که حق هر انسانی است.
در راستای فرهنگسازی پیامرسانهای داخلی چه مشکلاتی وجود دارد؟
واقعاً بحث فرهنگسازی در استفاده، تولید محتوا و هم در انتشار اطلاعات مهم است، ببینید یک سری واقعیتهای اجتماعی در مملکت ما وجود دارد مثلاً اخبار سالهای قبل در نبود تلگرام چه اخباری بود؟ یک مسئول یک کاری را میکرد آبرویش را میبریم، با یک نفر موافق بودیم او را بزرگ میکردیم، همین اتفاقات که در زندگی اجتماعی گذشته بود اکنون هم در گروههای تلگرامی وجود دارد، چرا؟ چون این پیامرسانها جدا از جامعه نیستند و حتی نسبت به قبل این اتفاقات شدیدتر انجام میشود اما یک تفاوتی وجود دارد اینکه آدمها در شبکههای اجتماعی هویت دیجیتال پیدا کردهاند و ممکن است بسیاری از کارهایی که در شبکههای اجتماعی انجام میدهند در زندگی واقعی انجام ندهند بنابراین بسیاری از این رفتارها که در گذشته نبوده است و اکنون با هویت دیجیتال ظهور پیدا کرده است میتواند در خیلی از جاها تشدید یا تضعیف شود. فرهنگسازی در اینجا نیاز علیحده است. اگر قبلاً فرهنگسازی محدود به افراد واقعی یک جامعه بود، اکنون نیاز است تا کاراترهای احتماعی افراد پنهان شده در پشت هویتهای دیجیتال که خود واقعیشان نیستند نیز در نظر گرفته شود.
نظر خود شما به عنوان یک فرد متخصص در حوزه علوم انسانی چیست؟
دسترسی آزاد به اطلاعات حق انسانها است. مخصوصاً در علوم انسانی که مباحثه و مکاشفه اصول اصلی کار است، ما باید این بسترها را در قالبهای مشخص فراهم کنیم، باید به مردم این حق را بدهیم که بتوانند به راحتی با همدیگر ارتباط برقرار کنند، اگر این حق را با استفاده از پیامرسانهای داخلی به آنها ندهیم، چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند! کاربران شبکههای اجتماعی دیگر روشن هستند و زوایای مختلف را میشناسند، دیگر نمیشود آنها را محدود کرد. این یک واقعیت در تمام دنیا است که در فناوری اطلاعات و ارتباطات نمی شود افراد را محدود کرد. باید به آنها اعتماد کرد و به عنوان کسانی که متولی امر هستیم کارمان را درست انجام دهیم، زیرساخت لازم را قرار دهیم، دسترسی آزاد به اطلاعات را ایجاد نماییم و اجازه دهیم مردم خودشان تصمیم بگیرند و در یک قالب مشخص قانونمدار با همدیگر تعامل و ارتباط برقرار کنند.
من کاملاً نیاز به داشتن این شبکههای اجتماعی را احساس میکنم و اینکه چهقدر این فناوری میتواند در آینده ایران سازنده باشد. حصول این امر نیاز به رویکردی مبتنی بر اعتماد دارد. باید اعتماد متقابل وجود داشته باشد. مردم چهقدر به شبکههای داخلی اعتماد دارند؟ چه چیزی باعث این بیاعتمادی شده است؟ این بی اعتمادی را باید از بین ببریم. من فکر نمیکنم که مردم ایران خیلی تمایل داشته باشند تا از اپلیکیشنی به نام تلگرام یا ایکس یا هر چیز دیگر استفاده کنند. آنها میخواهند یک نرم افزار کآرامد و قوی، با ویژگیهای مورد نظرشان، بدون دخالت افراد ثالث و دستکاریها و کنترلهای دلواپسانه داشته باشند تا آزادانه به تبادل اطلاعات بپردازند. بنابراین مسئله اصلی همان بیاعتمادی است؛ اگر پیان رسان داخلی وجود داشته باشد که همان سرویسهای با کیفیت مشابه خارجی را ارائه دهد و امن و قابل اعتماد باشد چرا مردم نباید از آن استفاده کنند؟مگر مردم از محصولات داخلی که کیفیت مشابه یا بهتراز محصولات خارجی را دارند به وفور استفاده نمی کنند؟ مردم ایران بسیار به منافع ملی خود بیش از هر چیز دیگری پایند هستند و برای اعتلای آن میکوشند. فقط باید توجه کرد که آنها بسیار باهوش نیز هستند!
شاید این بیاعتمادی ناشی از این باشد که بودجه آن از طرف دولت تامین میشود پس به سمت منافع او است.
چرا باید اینطور باشد؟ مگر دولت راه و جاده میسازد منافعش فقط به خاطر خودش است؟ مردم باید اعتماد پیدا کنند و این اعتماد را باید دولت ایجاد کند، دولت باید در ابتدا مردم را در انتخاب پیامرسان مورد نیاز خود آزاد بگذارد به طوری که مردم آزادی انتخاب داشته باشند و فقط بر روی یک یا چند پیامرسان داخلی تمرکز نکند، بستن و فیلتر کردن و محدود کردن هیچ جا جواب نداده است و اینجا هم جواب نمیدهد. یک شبه نمیتوانیم چهل میلیون کاربر را به سمت پیامرسان داخلی بکشانیم، اجازه دهیم مردم یواش یواش با دریافت سرویس خوب ما، امکانات خوب ما، با اعتمادسازی و با دسترسی به اطلاعات آزاد وارد این پیامرسان شوند؛ چه کسی میگوید دولت از مردم جدا است؟ چرا باید دولت از مردم جدا باشد؟ چرا ما باید بگوییم چون دولت هزینه آن را میدهد پس قابل اعتماد نیست؟ دولت و مردم یکی هستند، مردم انقلاب کردند تا دولت و مردم یکی باشند و فلسفه حکومت اسلامی ما این است.
و سخن آخر...
باید خیلی قبلترها یعنی آن زمانی که میدیدیم مردم به سمت شبکههای اجتماعی میروند و این شبکهها فراگیر میشود به شبکههای اجتماعی و مخصوصاً پیامرسانهای داخلی فکر میکردیم نه الان و با استفاده از بگیر و ببند و فیلتر و ....! متاسفانه ما همیشه موقعی که باید بیدار باشیم، خوابیم! برای مثال ما یک پروژهای را دو، سه سال پیش در حوزه آیوتی شروع کردیم که آن زمان من خیلی تلاش کردم تا آقایان را قانع کنم که اگر میخواهید در این حوزه کاری انجام دهید باید الان و همگام با پیشرفت جهانی انجام دهید و آن را برای چند سال دیگر نگذارید چراکه ما در آینده بسیار نزدیک با هجوم غیر قابل انکار این فناوری در حوزههای مخلفت از صنعت گرفته، تا بهداشت و آموزش و کشاورزی مواجه خواهیم شد. اما کارشکنی کردند، به فکر خودشان و منافع محدود خودشان بودند، به هیچ چیز دیگری فکر نکردند! پروژهها علیرغم تمام تلاشهای شبانه روزی من و همکارانم خوابید و اکنون در آینده ای نزدیک باید دست دومها را از کشورهای دیگر بگیریم، یا صورت مسئله را پاک کنیم و فناوری را حذف کرده یا فیلتر کنیم؛ آن زمانی که باید کاری را انجام دهیم و برنامه ریزی کنیم، خوابیم و بعد یک دفعه بیدار میشویم و میخواهیم اتقلابی عمل کنیم! ما در حل مسئله فقط به حل مسئله به هرقیمتی فکر میکنیم نه به راهحل مسئله؛ اگر به راهحل و طراحی بهینه فکر کنیم حتما خیلی بهتر هستیم، من جمله در شبکههای اجتماعی و پیامرسان ها.