عضو مجمع تشخیص مصلحت در جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه ایجاد جنگهای نیابتی دیگر ترفندی است که آمریکا در راستای اعمال سیاستهای خود به کار میبرد، گفت: من این حربه را در جنگهای ویتنام شناختم، آمریکا جنگ آمریکا را ویتنامیزه کرد، یعنی به جای اینکه سرباز آمریکایی در ویتنام بجنگد و کشته شود، کاری کرد ویتنامی در مقابل ویتنامی بجنگد.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست «اعتماد به آمریکا از سعدآباد تا برجام» به همت بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی و با حضور سید مصطفی آقا میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
در این نشست، میرسلیم در رابطه با سختیهای ایران و پافشاری بر حق خود ضمن حفظ هویت اظهار کرد: طبیعتا کشورهایی که با ایران همکاری یا مذاکره میکنند این سابقه تاریخی را شناسایی و بر مبنای آن تصمیمگیری میکنند، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دهها موسسه تحقیقاتی برای ایرانشناسی و اسلام شناسی با دید شیعهشناسی ایجاد شد که مجموعه این بررسیها را مرکز بازشناسی اسلام و ایران در چند جلد چاپ کرده است.
وی ادامه داد: ما هم برای اینکه بتوانیم آمریکا را بشناسیم باید بررسی تاریخی داشته باشیم، نمیتوان بر مبنای اتفاقات ساده چند ماه اخیر آمریکا را شناخت.
این سیاستمدار با اشاره به اتفاقات چهل سال گذشته بیان کرد: با توجه به پافشاری مرحوم امام خمینی(ره) درباره شناخت آمریکا و دقتهایی که مقام معظم رهبری در رابطه با این کشور داشتند و دارند کاملا دریافتم که این شناخت برمبنای احساس نبوده بلکه بر مبنای یک شناخت قوی است و برای اثبات آن به چند نکته اشاره میکند، از نظر تاریخی آمریکا اوایل قرن شانزدهم وجود قابل ذکر پیدا کرد و اروپاییان به سرکردگی کریستف کلمب و آمریگو وسپوچی کاشفان این قاره بر آن تسلط یافتند.
میرسلیم در رابطه با تجدید حیات بردهداری در آمریکا گفت: اگر به غرب آفریقا سفر کنید، در غرب آمریکا بندرهایی که از آنجا بردهها را به آمریکا میفرستادند شناختهشده هستند، در اواسط قرن نوزدهم با اوج گرفتن بحث جدایی و جنگ داخلی صنعت بردهداری ملغی شد اما تبعیضها پابرجا ماند و کماکان صددرصد برطرف نشده است ما با چنین مردمی روبهرو هستیم که به خود اجازه میدهند در یک مقطع تاریخی بردهداری را احیا کنند.
وی ادامه داد: برای شناخت اهالی بومی آمریکا که به سرخپوست مشهور هستند، باید به فیلمهای وسترن رجوع کرد که اتفاقا این فیلمها به خوبی حقایق را نشان میدهد که چگونه نسلکشی کردند و ابا نکردند از اینکه نسلی از بشریت را به نابودی مطلق بکشانند و به خود اجازه دادند که اینکار را بکنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت با اشاره به بمباران هستهای دو شهر هیروشیما و ناکازاکی در سال 1948 اظهار کرد: تنها کشوری که از سلاح هستهای برای کشتار انسانها استفاده کرد آمریکا است، این را باید به خطر داشت که ما با چنین موجودی سر و کار داریم.
وی با تقسیم بندی واژه استعمار به سه دسته گفت: دسته اول استعمار کهن است که به پانصد سال قبل بر میگردد و برای اولین بار این روش از سوی کشورهای قدرتمند برای تسط بر منابع کشورهای ضعیف شروع شد.
وی ادامه داد: دسته دوم استعمار نو است که در آن حضور مستقیم کشور استعمارگر وجود ندارد بلکه در کشور مستعمره دولت دستنشانده ایجاد میکند یعنی کشورهای سلطهگر با استفاده از امتیازها منابع کشورهای مستعمره آنها را به صورت تک محصولی درآوردند.
میرسلیم با بیان اینکه در سال 1330 صنعت کشاورزی 60 درصد اقتصاد ما را تشکیل میداد، ادامه داد: ولی با کشف نفت این آمار روز به روز کاهش یافت تا امروزه که صنعت کشاورزی تنها بیست درصد از اقتصاد ما را شامل میشود.
او افزود: استخراج نفت و فروش آن ادامه کاری است که استعمار از ما میخواست یعنی اینکه ایران با صرفا استخراج نفت و صادرکردن آن یا به عبارتی تک محصولی شدن، به یک بازار مصرف گسترده برای تولیدات کشورهای سلطهگر تبدیل شد.
وی با بیان اینکه بعد از دوران استعمار نو دوران جنگ سرد آغاز میشود، اظهار کرد: که از مختصات آن میتوان به مسابقه تسلیحاتی هستهای بین آمریکا و شوروی اشاره کرد که این نظام دو قطبی تا زمان فروپاشی امپراطوری شوروی در سال 1991 بر جهان حکمفرما بود.
وی ادامه داد: در اواخر قرن بیستم ما وارد صحنه استعمار فرانو میشویم، در این نوع استعمار با اتکا به علم و فناوری تغییراتی نامحسوس در اندیشهها و باورها ایجاد میکنند که در ابعاد مختلف صنعتی، تجاری، هنری امنیتی و... نمود یافته که بسیاری از محققان روی آنها کارکردهاند.
وی در رابطه با راهبرد امنیت ملی در آمریکا و مشخص شدن آن در پنگاتون هم تشریح کرد: آنها حاکم اصلی هستند و روسای جمهور نمیتوانند خلاف آنچه در پنتاگون تصویب میشود، اقدام کنند، البته مجری اصلی طرحهای پنتاگون CIA است؛ به عنوان مثال توطئه آمریکا در دوران مصدق کار CIA بود.
میرسلیم افزود: معمولا کارهایی که آمریکا انجام میدهد غیر نظامی است مگر آنکه طرف خود را ضعیف ببیند آنگاه است که تیر خلاص را میزند، طراحی و برنامهریزی آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی ایران این است که آن را ضعیف کند و سپس اقدام نظامی انجام دهد، تضعیف جمهوری اسلامی در دو بعد تضعیف جمهوری و تضعیف اسلامی است و آمریکای روی هر دوی اینها کار میکند.
میرسلیم با طرح اینکه باید دید که آیا میتوان آمریکا را با این شناخت تاریخی و اجتماعی مرجع اعتماد قرار داد یا خیر، ادامه داد: در ترفندهای آمریکا ما ابتدا با یک موضوعی تحت عنوان تقسیمبندی مواجه میشویم آمریکا کشورها را به کشورهایی که در خدمت آن هستند و کشورهایی که در مقابل خواستهها و اهداف آمریکا قرار دارند تقسیم میکند.
وی افزود: ترفند دیگر آمریکا برای مواجه با دیگر کشورها معیارهایی است که آمریکا برای تعامل با کشورها ایجاد میکند، ترفند سوم تحقیر است یعنی دیگر کشورها در مقابل آمریکا باید محقر باشند و این آمریکا است که تصمیم میگیرد.
میرسلیم در رابطه با اینکه آمریکا استکبار خود را خدایی قلمداد میکند و از مستضعفان سواستفاده میکند، ادامه داد: دانش، قدرت اقتصادی و چیزهایی از این قبیل کاملا متعلق به آمریکا است و اگر ما در این امور توانایی کسب کنیم اگر در جهت آمریکا نباشد ارزش آن را انکار میکنند.
وی ادامه داد: سیاستمداران آمریکایی خود را دارای کیش شصیت میدانند یعنی خود را خیر مطلق چو هر آنچه در مقابلشان قرار دارد را شر مطلق میدانند، همچنین آنان همواره از حربه تهدید چه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم استفاده میکنند، تبلیغ سبک زندگی غربی ترفند دیگری است که آمریکا از آن بهره میبرد.
وی در انتها با بیان اینکه ایجاد جنگهای نیابتی دیگر ترفندی است که آمریکا در راستای اعمال سیاستهای خود به کار میبرد، افزود: من این حربه را در جنگهای ویتنام شناختم، آمریکا جنگ آمریکا را ویتنامیزه کرد یعنی به جای اینکه سرباز آمریکایی در ویتنام بجنگد و کشته شود از خود ویتنامیها استفاده شود و ویتنامی در مقابل ویتنامی بجنگد.