۰۷ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۴۷
کد خبر: ۱۵۳۶۷۲
aknoon shariati ghasemi abazari farasatkhah mesbahian raghfar(66)

مدرس دانشگاه تهران و مؤسسه پرسش در مورد فهم مردم ایران از مفهوم آینده، گفت: ما ایرانیان متأسفانه در فهم تاریخ دچار یک بیماری هستیم، تاریخ را یا ملی (باستان) یا مذهبی (اسلام) می‌فهمیم که ما باید به این گذشته بازگردیم، اما در نگاه شریعتی آینده به مفهوم ازسرگیری بوده است، برای خود من میراث شریعتی در یک جمله خلاصه می‌شود، همان طور که خود شریعتی گفت؛ «تمام جوهر اندیشه من مبارزه با زر و زور و تزویر بود».


به گزارش خبرنگار عطنا، سمپوزیوم علمی «اکنون، ما و شریعتی» روز چهارشنبه اول آذرماه در سالن شهید مطهری دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.


احسان شریعتی، فرزند علی شریعتی مدرس فلسفه در دانشگاه تهران و مؤسسه پرسش در این سمپوزیوم علمی، گفت: موضوع میزگرد تفکر آینده و نسبت آن با شریعتی است، بنابراین ما باید درکی از آینده، تفکر و نوشریعتی داشته باشیم، اینکه ذات تفکر چیست؟ از جمله کسانی که به این مبحث پرداخته‌ «هایدگر» است.


وی با اشاره به اینکه یکی از خصلت‌های روزگار ما این است که ما نمی‌اندیشیم و تفکر نمی‌کنیم، افزود: همان‌طور که هایدگر به ما آموخته است متفکر کسی‌ است که در برابر یک متفکر بزرگ می‌ایستد و می‌اندیشد، بنابراین به تعبیر «هابرماس» باید با و‌علیه یک اندیشمند بزرگ باید بیاندیشیم.


مدرس دانشگاه تهران و مؤسسه پرسش با بیان اینکه بحث ما در مورد آینده است ما در چه موقعیتی هستیم و تفکر معاصر چه مشخصه‌ای دارد، اظهار کرد: ما می‌بینیم دوران پس از ما دوران پساها و پایان‌ها بود، پسا مدرن، پایان تاریخ و مورادی از این قبیل است.


وی اضافه کرد: ما اکنون در دوران پسا پساها هستیم، یعنی این دورانی که آغاز شده نسبت به دوره قبل که دوره انقلاب‌ها، ایدئولوژی‌ها و کلان روایت‌ها بود، تفاوت دارد به دلیل اینکه آنها در برابر سیستم‌ها و ساختارهایی قرار داشتند که در حال فرو پاشی بودند در حالی که ما امروزه به تعبیر ویگتنشتاین در برابر یک خرابه قرار داریم.


وی ادامه داد: یعنی ما با یک ویران شده‌ای و خراب آبادی از آنچه که از ایدئولوژی‌ها از گذشته باقی مانده است مواجه‌ایم، بنابراین در پایان این دوره پساپساها، بحث بازسازی یا نوسازی از سرگیری مطرح است، مفهوم ازسرگیری «کی‌یرکگور» به این اشاره دارد که باید از آنجایی که شروع کرده بودیم دو مرتبه برگردیم و آغاز نویی را شروع کنیم.


شریعتی افزود: بنابراین تفکر آینده، آن چیزی که درک شریعتی‌وار از زمان داریم یا در تفکر دینی که از مسیحیان اولیه می‌آمده انتظار ظهور قریب‌الوقوع است، یعنی وقتی از آینده صحبت می‌کنیم از آینده در راه از امکان ظهور و خطری که عنقریب به ما می‌رسد صحبت می‌کنیم، مثلاً از خدای آینده «هایدگر» یا دموکراسی راه «ژاک دریدا»، آینده فرا رسنده یا در راه یعنی یک امر ناممکنی که می‌تواند ممکن شود و دموکراسی موجود یک کمبودهایی دارد که با این دموکرسی در راه تکمیل می‌شود.


وی با مثالی ادامه داد: مثلاً یکی از ضعف‌های موجود در دموکراسی این است، به این باور دارند که می‌شود دموکراسی را صادر کرد و حملات آمریکا به کشورهای منطقه با این منطق بود درحالی که دموکراسی یعنی آنچه که مردم می‌خواهند و آن ساختار و سیادتی که از خود مردم برمی‌خیزد.


مدرس دانشگاه تهران و مؤسسه پرسش با اشاره به اینکه آینده برای کسانی است که می‌توانند تخیل قوی داشته باشند، گفت: دکتر شریعتی یکی از بحث‌هایش مفهوم تاریخ آینده بود، به نظرم ما همان‌طور که فکر می‌کنیم که تاریخ گذشته را بنویسیم کار مهم‌تر این است که باید تاریخ آینده را بنویسیم و این یک مفهوم متناقض است، چرا‌که تاریخ یعنی گزارش وقایعی اتفاق افتاده است و مگر می‌شود تاریخ فردا که هنوز اتفاق نیافتاده است را نگاشت؟ «اریکسون» می‌گوید آینده آن چیزی نیست که بر سر راه ما فرود خواهد آمد بلکه آن چیزی که به ما داده می‌شود، ما آینده را می‌سازیم، وقتی می‌گوید که تاریخ آینده را بنویسیم یعنی ما خود تاریخ آینده را رقم بزنیم، تخیل کنیم و آینده ناممکن را ممکن کنیم.


وی اضافه کرد: در این نگاه به نظرم اساس تفاوت ذاتی بینش آینده‌نگر و پیش‌رویی است که امثال شریعتی در برابر بنیادگرایان و سنت‌گرایان دارند که زندگی را در خدمت دیروز و در خدمت تاریخ می‌خواهند و تاریخ‌زده هستند، به قول «نیچه» زندگی در خدمت گذشته است.


مدرس دانشگاه تهران و مؤسسه پرسش در مورد فهم مردم ایران از مفهوم آینده، گفت: ما ایرانیان متأسفانه در فهم تاریخ دچار یک بیماری هستیم، تاریخ را یا ملی (باستان) یا مذهبی (اسلام) می‌فهمیم که ما باید به این گذشته بازگردیم، اما در نگاه شریعتی آینده به مفهوم ازسرگیری بوده است برای خود من میراث شریعتی در یک جمله خلاصه می‌شود، همان‌طور که خود شریعتی گفت؛ «تمام جوهر اندیشه من مبارزه با زر و زور و تزویر بود»، به‌خصوص تزویر که مفهوم‌سازی کرده بود از استحمار که می‌گفت، تمام بدبختی‌های ما نه استبداد، نه استثمار و نه استعمار بلکه دو چیز استحمار و استفغار است و این را از فرهنگ ملی و مذهبی ما گرفته بود.



دکتر شریعتی فیلسوف نبود اما متفکر پرسشگر بود



شریعتی با اشاره به اینکه مفهوم دیگر این سمینار تفکر است، بیان کرد: «هایدگر» می‌گوید پایان فلسفه آغاز تفکر است، اینجا اگر فلسفه هم به پایان برسد تفکر ادامه خواهد یافت و شریعتی یک فیلسوف نبود اما یک متفکر به معنای پرسشگر بود چون در کیش تفکر پارسایی در پرسشگری است و شریعتی به پسشگری می‌پرداخت، از تجدد و سنت سئوال داشت و در همین زمینه‌ها روحی بی‌قرار و اندیشه‌ای پویا بود، برخلاف اینکه گفته می‌شود شریعتی با فلسفه عناد خاصی دارد به خود من توصیه می‌کرد که فلسفه بخوانم.


وی با بیان اینکه موضوع میزگرد خود شریعتی نیست بلکه میراث شریعتی به عنوان نقطه عزیمت به آینده است، اظهار کرد: وقتی که می‌گوییم نوشریعتی‌ منظور این است که آن میراث شریعتی که در سه مفهوم زر، زور و تزویر و بدیل آن آزادی، برابری و عرفان است.


مدرس دانشگاه تهران درباره معنای عرفان شریعتی، گفت: معنی عرفان برای شریعتی خودآگاهی در برابر استحمار است، این نوع عرفان نشانگر یک نوع معنویت‌گرایی و یک نوع عقلانیت انتقادی-اجتماعی است.


شریعتی در محبث پایانی به روشن شدن مفهوم نوشریعتی پرداخت و خاطرنشان کرد: این نوشریعتی را اگر با واژگاه غربی معنا کنیم؛ می‌گویم اکنون شریعتی یعنی NOW شریعتی به این معنا که حالا می‌خواهیم خود شریعتی را تکرار کنیم، منظور این میزگرد این نیست، دیگر اینکه NOW شریعتی یعنی اینکه می‌خواهیم از شریعتی عبور کنیم که این معنا هم منظور ما نیست.


وی ادامه داد: دیگر اینکه new شریعتی که معمولاً در مکاتبی که مثل مارکسیست وقتی می‌گوییم نومارکسیست یا نوکانتی یعنی قبلاً تفکر سنتی مارکسیسم غالب شده است، بنابراین اکنون می‌خواهیم این new بیاید در برابر این تفکر ارتدوکسی یک تجدید نظری صورت بدهد، باز هم نوشریعتی به این معنا نیست چون تفکر ارتدوکسی شریعتی حاکم نشد که ما بخواهیم یکnew  بر آن بیافزایم.


شریعتی در پایان گفت: منظور ما از نوشریعتی این است که اکنون و اینجا شریعتی به معنای میراثی که از وی باقی مانده است مثل همان عرفان در برابر زرو زور تزویر که حالا ما خود باشیم خود بیاندیشیم و خود به نام این تفکر، پرسشگری کنیم و اعتراض کنیم و پاسخگو و مسئول اندیشه خود باشیم، بنابراین از اینجا دیگر شریعتی می‌شود نوشریعتی و نوشریعتی‌ای که ما باشیم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار