مراسم اختتامیه سومین دوره جشنواره«نشان دهخدا» با نقد و بررسی وضعیت علوم انسانی کشور توسط اندیشمندان این حوزه برگزار شد. در این مراسم مسجدجامعی به عدم توجه برنامه ششم توسعه به مسئله «کتاب» اشاره کرد، ربیعی، وزیر کار دولت دوازدهم هم گفت: روشنفکران و پژوهشگران نباید از کار در ساخت قدرت اکراه داشته باشند.
فاطمه ملک محمدی-عطنا؛ مراسم اختتامیه سومین جشنواره «نشان دهخدا» به همت انتشارات علمی-فرهنگی و با همکاری وزارتخانههای «علوم، تحقیقات و فناوری»، «تعاون، کار و رفاه اجتماعی»، «فرهنگ و ارشاد اسلامی» و سازمان تأمین اجتماعی، چهارشنبه، 24 آبان ماه با حضور دکتر مسعود کوثری، دبیر سومین دوره جشنواره «نشان دهخدا» و مدیر انتشارات علمی-فرهنگی، احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران، دکتر علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و جمعی از استادان به نام حوزه علوم انسانی و اصحاب علم، فرهنگ و هنر در دانشگاه تربیتمدرس برگزار شد.
دبیر سومین دوره جشنواره «نشان دهخدا» در ابتدای مراسم گفت: ما به رشد جشنواره «نشان دهخدا» خیلی امید نداشتیم اما با تلاش و حراست جمعی، امروز این جشنواره بارور شده و به جایی رسیده که دستاورد فرهنگی دارد؛ از همه کسانی که در شکل دادن به این رویداد فرهنگی به ما کمک کردند سپاسگزارم.
دکتر مسعود کوثری افزود: سومین دوره جشنواره «نشان دهخدا»، سومین تلاش برای پاسداشت معرفت و دانش در حوزه علوم انسانی یا به عبارتی سومین آزمون تولیدات و نوشتههای بومی در حوزه تاریخ، دین، فلسفه، هنر، علوم اجتماعی و دیگر شاخههای علوم انسانی بود. دانشگاه و دیگر مراکز علمی، در مقام کانون تولید علم در این جشن علم و معرفت، داشتهها و تولیدات یک ساله خود را در معرض داوری و قضاوت میگذراند.
کوثری ادامه داد: این جشنواره آیینهای هر چند کوچک در برابر تالیفات دانشگاهی و مکتوبات پژوهشی استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاههای سراسر کشور است. نمیخواهیم دعاوی بزرگی چون تعیین معیار و آیینه تمامنمای کل آثار تالیفی داشته باشیم، راه و توشه ما را همین بس که چراغی کمسو بیفروزیم و گامبهگام روزنهای به فردایی روشنتر بیابیم. بدین منظور دبیرخانه جشنواره آثار تالیفی اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مراکز علمی در سال 1395 را پایش و جمعآوری کرده و شماری از آثار برتر را برگزیده است.
دبیر سومین جشنواره نشان دهخدا به اهداف برگزاری این جشنواره پرداخت و اظهار کرد: جشنواره «نشان دهخدا» با تعدیل و بازبینی اهداف مطرح شده طی دو سال گذشته، رئوس اهداف خود را، «پایش، گزینش و تشویق بهترین آثار تالیفی اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مراکز علمی کشور»، «تجلیل از پژوهشگران و محققان کشور»، «برقراری پیوند میان پدیدآورنده اثر و جامعه هدف»، «تشویق و توجه به رشد کیفی آثار علمی»، «ایجاد نگرش مثبت به ضرورت تولید علم در حوزه علوم انسانی»، «تحکیم و گسترش ارتباطات نظرورزانه میان نخبگان علمی»، «رشد و اعتلای فرهنگ تالیف، نظریهپردازی و تولید علم»، «آسیبشناسی و سنجش آثار پژوهشی و تحقیقی» و «حیات مادی و معنوی از پژوهشهای تالیفی بومزاد» میداند.
کوثری در بخش دیگر سخنان خود گفت: طبق فهرست «کتابشناسی ماه» خانه کتاب در سال 1395، 26 هزار و 460 عنوان کتاب بدون در نظر گرفتن کتابهای آموزشی، کمک آموزشی، زبانهای خارجی و ادعیه در حوزه علوم انسانی چاپ شده است که بیشترین بسامد آماری متعلق به حوزه ادبیات و کمترین بسامدها با اختلافی نه چندان زیاد از یکدیگر، متعلق به حوزههای فلسفه، روانشناسی و هنر است که با کم کردن تعداد کل آثار منتشر شده هر حوزه از بسامد آثار تالیفی همان حوزه به فراوانی و تعداد آثار غیر تالیفی(ترجمه) پی بردیم.
وی افزود: فراخوان سومین دوره جشنواره «نشان دهخدا» به 649 مرکز علمی و دانشگاهی، اعم از سراسری، آزاد، پیامنور و غیرانتفاعی ارسال شد. علاوه بر این، فراخوان جشنواره به انتشارات دانشگاههای مذکور نیز ارسال شد. یکی دیگر از مراحل اطلاعرسانی فراخوان جشنواره نشان دهخدا، ارسال فراخوان و نامه رسمی در قالب پست الکترونیکی به اعضای هیئت علمی دانشگاهها بود تا ایشان بدون واسطه با دبیرخانه جشنواره ارتباط برقرار کنند.
کوثری ادامه داد: اعضای علمی دبیرخانه جشنواره با استفاده از فهرست آثار منتشر شده «کتابشناسی ماه» خانه کتاب به گزینش و سپس درخواست آن آثار پرداخت و آثاری که از سوی مولفان، انتشارات خصوصی، مراکز علمی و انتشارات تابع به دبیرخانه ارسال نشده بود، مستقیما از سوی دبیرخانه خریداری شد.
وی در ادامه افزود: از پالایش اولیه آثار تالیفی، مجموعا 232 عنوان کتاب وارد مرحله دوم داوری شد و 187 عنوان حذف شد؛ میزان بالای حذف آثار در برخی حوزهها نشان داد، با وجود تعداد زیاد آثار در آنها تفاوت کیفی بسیار زیادی با دیگر حوزهها دارند.
کوثری اظهار کرد: بنابراین 45 عنوان کتاب باقی ماند که هر کدام از آنها در مرحله سوم توسط سه متخصص همان حوزه داوری شدند و در نهایت 5 کتاب به عنوان «شایسته تقدیر»، 2 کتاب به عنوان «برگزیده» و 1 کتاب به عنوان «قلم برتر» انتخاب و 1 کتاب برنده «جایزه ویژه هیئت داوران» شد.
دبیر سومین دوره جشنواره«نشان دهخدا» خاطرنشان کرد: همچنان در برخی حوزهها در سال 95 کتاب برگزیده نداشتیم و امیدواریم جشنواره «نشان دهخدا» به حضور پررنگتر، تلاش و فعالیت بیشتر این حوزهها کمک کند؛ ناشران در مرحله گذار از شیوه سنتی به شیوه جدید و مردد بین دو شیوه قدیمی و جدید کتابداری و عرضه کتاب هستند و بررسیهای ما نشان میدهد وضع دانشگاهها در حوزه کتاب نگرانکننده است، آشفتگی زیادی دیده میشود که باید به آن سامان داده شود.
مدیر انتشارات علمی-فرهنگی در پایان سخنان خود گفت: امیدوارم جشنواره «نشان دهخدا» موجب تشویق مولفان شود و زمینه پویایی دانش علوم انسانی، تعامل، رشد علمی و گفتوگو را در کشور فراهم کند؛ همچنین ارزیابی دقیق، نقد و تشویق آثار مولفان موجب بالا رفتن سطح کیفی آثار و ورود کتابهای ما به عرصه بینالمللی میشود.
در ادامه، مصطفی اسدزاده، مجری مراسم اختتامیه سومین جشنواره «نشان دهخدا» با قرائت متنی که حسامالدین آشنا، عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) در مراسم نکوداشت دکتر مهدی محسنیانراد در اردیبهشت ماه سال 1391 خوانده بود، از دکتر محسنیانراد دعوت کرد تا به سخنرانی بپردازد؛ این متن به شرح زیر است:
«ربع قرن پیش به مثابه شاگردی خوشهچین ولی نه چندان سختکوش با ایشان مواجه شدم و اینک سالهاست که از دور و نزدیک به تماشا و ستایش کوششهای پیگیرانه ایشان در خلق دانش و بینش ایرانی در حوزه فرهنگ و ارتباطات کشورم نشستهام، او در عرصه پژوهش و نگارش دارای تحقیقات ملی و بینالمللی است در نوزده حوزه تخصصی ارتباطات، این وسعت و عمق نه از سر کاغذ سیاهکنی و بساز بفروشی، بلکه با دغدغههای فکری و روشهای معتبر علمی در هر سه عرصه پژوهشهای بنیادی، راهبردی و کاربردی فراهم آورده است.»
دکتر مهدی محسنیانراد، عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) و استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: حضور شما در مراسمی که میخواهد از «علوم انسانی» تجلیل کند، قابل تقدیر است، چرا که سرنوشت و وضعیت رشته علوم انسانی خاص است. من تصور میکنم وضعیت علوم انسانی در هیچ جای جهان شبیه به ایران نبوده و مسیری که علوم انسانی در ایران طی کرده، خاص است.
محسنیانراد بستر علمی انتشارات علمی-فرهنگی را فراهم دانست و گفت: زمانی که انتشارات علمی-فرهنگی با نام انتشارات «فرانکلین» فعالیت میکرد، مدیرش استاد احسان یارشاطر بود که «ایرانیکا» در دانشگاه کلمبیا را راهاندازی کرد و شما، دکتر مسعود کوثری جشنواره «نشان دهخدا» را راهاندازی کردید.
عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به سخن دکتر کوثری در مورد ضعف آثار در برخی حوزهها و رضایتمند نبودن آنها گفت: با وجود شرایط خاص ایران در حوزه علوم انسانی این میزان از کیفیت، بسیار بیشتر از چیزی است که انتظار میرود و رضایتبخش است؛ نویسندگان و محققان بزرگ علوم انسانی و علوم اجتماعی در ایران دائم از سوی کسانی که واقعیت و حقیقت را یکی میدانند در معرض تهاجم است.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه گفت: خودتان میدانید که همه نویسندگان آثار دانشگاهی در حوزههای فنی، تجربی و انسانی به دنبال این هستند که محصول قدمهایی که برای نزدیک شدن به واقعیت برداشتهاند منعکس کنند؛ همه ما تفاوت بین واژه واقعیت و حقیقت را میدانیم، واقعیت چیزی است که وجود دارد و حقیقت چیزی است که ما فکر میکنیم وجود دارد اما چون در زبان فارسی حقیقت با حق همریشه است درک مفهوم آن سخت میشود.
وی گفت: در نظامهای مسلکی شیوه به این صورت است که حقیقت به جای واقعیت مطرح شود، آنچه که 70 سال در اتحاد جماهیر شوروی ادامه پیدا کرد، در نظامهایی از این قبیل یک سری بودنهای تابع ارزش که به شدت نسبی است تبدیل به یکسری پدیدههای بتون آرمهای میشود که نمیشود به آن دست زد؛ فردی که در حوزه علوم انسانی در ایران کتاب مینویسد گرفتار این ساختار است.
استاد محسنیانراد افزود: منشا این ساختار در اتحاد جماهیر شوروی و اندیشههای مارکس بود، زمانی که یک نفر و یک مانیفست بود.
عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) گفت: به نظر من اگر دانشگاهیان برای نزدیک شدن به واقعیت راه خودشان را بروند، وضعیت علوم انسانی در کشور رشد پیدا میکند؛ اصلا مهم نیست که این نزدیک شدن به واقعیت با پارادایم اثباتگرایی، برساختگرایی یا انتقادی صورت بگیرد، زیرا هر کدام از این پارادایمها میتواند به نحوی مسیر را برای نزدیک شدن به واقعیت تعیین کند.
وی اقدام انتشارات علمی-فرهنگی و ادامه روند برگزاری این جشنواره را به رشد علوم انسانی در کشور کمک کننده دانست و گفت: همانطور که میبینید در این جشنواره آثار حوزههای مختلف علوم انسانی انتخاب شده که نشان از بیطرفی هیئت داوران جشنواره «نشان دهخدا» دارد، امیدوارم نهادهایی که در ایران مدعیاند حرف آخر را در حوزه علوم انسانی و اجتماعی میزنند نگاهی به حوزههای دیگری که این ادعاها در آن مطرح شد بیندازند و ببینند کشور در آن حوزها در چه وضعیتی است و ما با ادعاهای سنگین حقیقت واقعیتنما در کجای جهانیم.
محسنیانراد با گریزی به واقعه اخیر تصریح کرد: تصاویر مسکن مهر مناطق زلزله زده و توجه به پروپاگاندای عظیم دوره ساخت اینها نشان میدهد که اصلا نباید اینطور فتواگونه در همه حوزهها مداخله کرد که سرنوشت کشور به گونهای جلو برود که دائم برگردیم و ببینیم مجموعهای از خطاها را داشتهایم.
و استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در پایان سخنان خود گفت: من دست تمام کسانی را که با وجود این شرایط خاص در حال تلاش در حوزه علوم انسانی و اجتماعی کشور هستند میبوسم، چرا که این شرایط، قدرت بیطرفی کامل برای رسیدن به واقعیت جامعه را از محققان و پژوهشگران میگیرد.
مصطفی اسدزاده، مجری مراسم اختتامیه سومین جشنواره «نشان دهخدا» با خواندن شعر زیر از «فریدون مشیری»، احمد مسجدجامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سابق را دعوت کرد تا به سخنرانی بپردازد.
«در پشت چارچرخه فرسودهای کسی خطی نوشته بود: من گشتهام نبود. تو دیگر نگرد، نیست! این آیه ملال در من هزار مرتبه تکرار گشت و گشت. چشمم برای این همه سرگشتگی گریست. چون دوست در برابر خود مینشاندمش. تا عرصه بگو و مگو میکشاندمش. در جستجوی آب حیاتی؟ در بیکران این ظلمت آیا؟ در آرزوی رحم؛ عدالت، دنبال عشق؟ دوست؟ ما نیز گشتهایم و آن شیخ با چراغ همیگشت آیا تو نیز چون او انسانت آرزوست؟ گر خستهای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست. پویندگی تمامی معنای زندگی است. هرگز نگرد نیست سزاوار مرد نیست»
احمد مسجدجامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سابق در ابتدای سخنانش گفت: بسیار به جا بود که در مراسم «نشان دهخدا» ابتدا دکتر مهدی محسنیانراد صحبت کنند چرا که وجه روزنامهنگارانه دهخدا در این مراسم مغفول مانده بود.
نماینده شورای شهر تهران با اشاره به سرگذشت میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل که در جریان انقلاب مشروطه به دار آویخته شد، افزود: اگر میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، روزنامهنگار دوره مشروطه، دهخدای 30 ساله را از آن مهلکه نجات نمیداد ما امروز جشنواره «نشان دهخدا» و لغتنامه دهخدا را نداشتیم؛ دهخدا پس از آن اتفاق به این نتیجه رسید که برای عمق بخشیدن به فضای سیاسی جامعه باید کار علمی اساسی انجام دهد.
وی همچنین به محمدحسن لطفی تبریزی، مترجم مجموعه آثار افلاطون اشاره کرد و گفت: دکتر لطفی هم از حوزه فعالیتش که عدالت اجتماعی بود وارد فضای علم فلسفه شد، وجه مشترک راه دهخدا و لطفی نتیجه مشترکی بود که آن رسیدند: «عمق بخشیدن به تفکر در جامعه میتواند حلال خیلی از مشکلات باشد».
مسجدجامعی با اشاره به نشریه ارغنون و کتاب ماه علوم اجتماعی که در حوزه علوم انسانی بودند و استادان به نامی در آنها مقاله مینوشتند، گفت: نشریه ارغنون از آن نشریاتی نبود که امتیاز دانشگاهی داشته باشد و مقاله نوشتن در آن امتیازی داشته باشد؛ ما هم در جایگاه یک موسسه علمی پژوهشی و آموزش عالی نبودیم پس چرا اعضا و اساتید هیئت علمی مقالههایشان را در این نشریه مینوشتند؟ این موضوع راجع به کتاب ماه علوم اجتماعی هم صدق میکرد.
وی افزود: یکی از اساتید بزرگ به من گفت، «نمیدانم چرا اقبال به نشریه کتاب ماه علوم اجتماعی بیشتر از نشریه دانشگاهی است که خودم سردبیرش هستم و در گروه درسی خودم منتشر میشود؟» شاید بتوان گفت به این دلیل که دانشگاههای علوم انسانی، ظرفیت، توان و موقعیت برای طرح موضوع ایجاد نمیکنند و مباحث علمی و فرهنگی به خارج از دانشگاه میل پیدا میکنند و در نشریاتی که فضا برایشان ایجاد شده مباحث را طرح میکنند.
مدیر مسئول نشریه ارغنون گفت: شاید بتوان گفت که در محیطهای خارج از فضاهای رسمی آموزشی، موسسات پژوهشی و نشستها بهتر میشود این حرفها را زد و زمینه بحث، گفتوگو و طرح نظریات بیشتر فراهم است.
وی ادامه داد: این پرسش وجود دارد که چرا ظرفیت طرح بحث و گفتوگو در نشریات دانشگاهی رشتههای علوم انسانی که محل طرح موضوع است وجود ندارد؟ آیا بهترین پروژههای دانشگاه صنعتیشریف هم نه در دانشگاه صنعتیشریف بلکه در جاهای دیگر عرضه میشود؟ ظاهرا در دانشگاه صنعتی شریف این مشکل وجود ندارد ولی در دانشگاههای علوم انسانی این مشکلات وجود دارد.
مسجدجامعی با اشاره به لغتنامه دهخدا گفت: دهخدا در یک نوار صوتی به تعبیری گفته است «من این کار را تقدیم میکنم به ملت ایران و این کار را برای ملت ایران انجام دادم»، دهخدا این کار را در شرایط سختی انجام داد؛ برای شکلگیری یک کار ملی همه باید دست به دست هم دهند مثلا مجتبی مینُویِ طهرانی، ادیب، نویسنده، مورخ و مترجم ایرانی میگوید «صادق هدایت مجموعهای از ضربالمثلهای ایرانی گردآورده بود که آن را در اختیار دهخدا قرار داد.»
وی در ادامه به اهمیت همکاری جمعی علمی برای کشور اشاره کرد و گفت: با نوشتن روی کاغذ سیگار لغتنامه دهخدا پدید نیامد بلکه کسانی مثل دکتر سید جعفر شهیدی، رئیس مؤسسه لغتنامه دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی، استاد تمام دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و پژوهشگر برجسته زبان و ادبیات فارسی، سیدمحمّد دبیرسیاقی، پژوهشگر، نویسنده، شاعر، مدرس ادبیات فارسی و مصحح متون کهن پارسی، محمّد معین، استاد زبان فارسی و پدیدآورنده فرهنگ معین و سید عبدالله انوار، مترجم ایرانی و از پیشکسوتان معاصر نسخهشناسی در ایران، دست به دست یکدیگر دادند و با دهخدا این اثر ارزشمند را پدید آوردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سابق گفت: هیچکدام از این افراد دیده نشدند و از خود گذشتگی علمی کردند، برخلاف فضای امروز ایران که مصداق این جمله عینالقضات همدانی است که «دریغا که مردم در بند آن نیستند که چیزی بدانند، بلکه در بند آنند که خلق در ایشان اعتقاد کنند که عالمند» که مصداق عینی این امر خرید مقاله و پایاننامه توسط افراد در جامعه امروز ایران است.
وی خاطرنشان کرد: به لحاظ «فرهنگ عمومی» وقتی اسم مرکز آموزشی «تربیت معلم» را تغییر میدهیم به چه معناست؟ مگر ما شغلی مهمتر از معلمی و چیزی برتر از علم داریم و این اتفاق دقیقا در دورهای میافتد که بیشتر شعارها را راجع به فرهنگ اسلامی میدهیم؛ باید به سرزمین ایران فکر کرد و برای آن فداکاری کرد.
احمد مسجدجامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سابق در پایان گفت: من معتقدم زمانی که به علم، عالمان، متخصصان و اندیشمندان در کشور بها داده شود کشور رشد میکند اما من در برنامه ششم توسعه ندیدم که هیچ اشارهای به مسئله «کتاب» شده باشد، برگزاری مراسماتی مثل جشنواره «نشان دهخدا» مصداق بها دادن به این مسئله است که امیدوارم بیش از پیش شاهد اهتمام مسئولان به این مسئله باشیم و زمانی برسد که هر پژوهشگر، اندیشمند و عالمی بتواند نتایجی که در علم و پژوهشش به آن رسیده به راحتی بیان کند تا جامعه راه درست را پیدا کند و اصلاح شود.
دکتر علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ادامه مراسم به سخنرانی پرداخت و گفت: من در این وزارتخانه خیلی بیشتر با واقعیتهای اجتماعی مواجه شدم، من بسیاری از پدیدهها را اجتماعی میدانم، سیاست هم در ایران پدیدهای اجتماعی است، حدود 20 سال پیش محققی که در حوزه مطالعات امنیت ملی کار میکرد و به ایران آمده بود به من گفت «در کشور شما این عادت بد وجود دارد که پدیدهها را در عرصه خودش بررسی نمیکنید؛ شما تمام حوزههایتان اعم از سیاست، فرهنگ و جامعهشناسی را امنیتی بررسی میکنید».
وی افزود: متاسفانه ما در ایران پروژههای فنسی را خوب انجام میدهیم، یک فنس دور میدانها میکشیم و چهره آن را تغییر میدهیم اما خوب بلد نیستیم پروژههای اجتماعی که ذینفعان و آثار مثبت زیادی دارد انجام دهیم و به همین دلیل در بسیاری امور مثل حل مشکل فقر و محرومیت ناموفق هستیم.
ربیعی یادآور شد: هدف انقلاب سال 1357 و گفتمانهای مسلط آن دوره غالبا حل مسئله فقر و محرومیت در جامعه بود؛ در حال حاضر مسئله افزایش روز به روز طلاق حل نشده، اعتیاد زنانه و به سنهای پایین کشیده شده و بیتفاوتی و بیاعتنایی افراد به سرنوشت اجتماعی اطرافیانشان زیاد شده است، دادههای زیادی در سازمان بهزیستی وجود دارد ولی مسائل اجتماعی هر روز عمیقتر میشود و به نظر من در ایران امروز علت افزایش روز به روز این آسیبهای اجتماعی عدم استفاده از پژوهشگران و اندیشمندان علوم اجتماعی در کارشناسی مسائل است؛ روشنفکران و متخصصان تمایلی به اینکه برای ساخت قدرت کار کنند ندارند و ساخت قدرت نیز تمایلی به استفاده از یافتههای روشنفکران و متخصصان ندارد.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به کتاب «انقلاب یا اصلاح» مارکوزه و پوپر گفت: وقتی از مارکوزه پرسیدند که تو چرا در سازمان اطلاعات امریکا کار کردی در پاسخ گفت من در زمان جنگ جهانی در مورد جامعه اروپا پژوهش میکردم، مارکوزه کار کردنش در سازمان اطلاعاتی امریکا را عار نمیدانست.
ربیعی در ادامه گفت: حتی کتاب بسیار ارزشمند «چرا انسانها شورش میکنند» را در حوزه جامعهشناسیسیاسی برای وزارت دفاع امریکا نوشت و در پاسخ به کسانی از او پرسیدند «تو این کتاب را برای وزارت دفاع نوشتهای تا یاد بگیرند چگونه سرکوب کنند؟» گفت: «خیر، شورشگر هم این کتاب را بخواند یاد میگیرد چگونه شورش کند».
وی افزود: منظورم از طرح این مثال این است که اندیشمندان، روشنفکران، متخصصان و پژوهشگران نباید از کار در ساخت قدرت اکراه داشته باشند و برای پیشرفت جامعهشان با وجود مشکلات ساختاری تلاش کنند؛ 200 هزار میلیارد تومان بودجه برای فقر هزینه شد ولی مسئله حل نشد که نشان دهنده عدم مطالعه و عدم استفاده از کارشناسان و فعالان اجتماعی در این حوزه است.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تصریح کرد: بیشتر تحقیقات و مطالعات ما بعد از اتفاقات است، اما ما باید قبل از وقوع حوادث و آسیبها مطالعه و پژوهش کنیم، متاسفانه از مطالعاتی که آینده را نشان میدهد فرار واقعیتها را انکار میکنیم، اما آیندهپژوهشی و پیشگیری عاقلانهتر از انکار و نفی واقعیت یا اقدام بعد از ایجاد بحران است.
ربیعی گفت: در متنی که برای مراسم تقدیر از پژوهشگر برتر دانشگاه در سال 1390آماده کرده بودم، نوشته بودم که «برای چه و که بنویسم؟ اولین سوالی است که هر پژوهشگر ایرانی از خود میپرسد اما من میگویم آنقدر مینویسیم که نادانی و جهل زیر نوشتههایمان دفن شود»؛ انقلاب صنعتی ناشی از نوشتههای اندیشمندان اروپایی بود، سرنوشت اروپا ناگریز از تفکر اندیشمندان و نوشتههایشان منجر به انقلاب صنعتی شد، بنابراین اندیشه شما و نوشتههای شما بیشکموجب اصلاح و تغییر جامعه خواهد شد.
ربیعی در پایان سخنان خود گفت: با توجه به مسئله «تامین اجتماعی» که فراهم کردن آن یکی از رسالتهای وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، از برگزارکنندگان این جشنواره که به «کتاب» که موجبات رشد فکری جامعه و کاهش ریسک اجتماعی را فراهم میکند، ارج مینهند، سپاسگزارم و به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی جلوی همه پژوهشگران علوم انسانی و علوم اجتماعی دست نیاز دراز میکنم.
مصطفی اسدزاده، مجری مراسم اختتامیه سومین جشنواره «نشان دهخدا» در پایان مراسم از دکتر برزین ضرغامی، مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران، دکتر حسین میرزایی، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دکتر رضایی، عضو شورای سیاستگذاری جشنواره«نشان دهخدا» تقدیر و قدردانی کرد و از حجتالاسلام و المسلمین سید محمود دعایی، سرپرست مؤسسه اطلاعات، احمد مسجدجامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سابق، دکتر حسین میرزایی، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دکتر علـی حیـدری، نایـب رئیـس هیـئت مدیـره سـازمان تأمیـن اجتماعی و دکتر مسعود کوثری، دبیر سومین دوره جشنواره «نشان دهخدا» دعوت کرد تا به اهدای هدایا و تقدیر از برگزیدگان این دوره جشنواره بپردازند.
ادامه مراسم و گزارش تصویری را اینجا ببینید.