پرویز پیران، استاد پیشین دانشگاه علامه طباطبائی گفت: احمد اشرف از جامعهشناسانی است که در آثارش تلاش کرده تا به صورت تاریخی به موضوعات بنگرد و جریانات مختلف را در یک مدل بههم پیوسته تحلیل کند.
به گزارش عطنا به نقل از ایبنا، گروه علمی تخصصی انجمن جامعهشناسی ایران، چهارمین مرحله همایش جامعهشناسان ایرانی و جامعه ایرانی را با موضوع بررسی و نقد آثار و افکار و کوششهای علمی و اجتماعی سید احمد اشرف یکشنبه 21 آبانماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد.
پرویز پیران، استاد پیشین دانشگاه علامه طباطبائی با عنوان «دیالکتیک خاص و عام: نقدی گذرا بر برخی آثار دکتر احمد اشرف» سخنرانی کرد؛ وی در ابتدای این نشست با بیان اینکه جامعهشناسی از گرایشهای مسلط و احتمالی گزارش میدهد، گفت: من چشم خود را روی دستاوردهای اندک جامعهشناسان طی سالهای اخیر نمیبندم و اگر نقدی بر علوم انسانی وارد میکنم منظورم علوم انسانی است که طی سالهای گذشته دچار سترونی شده است.
در ایران هیچ گفتمانی وجود ندارد و افراد یکدیگر را نقد میکنند و دانشی که تولید میشود انباشته نمیشود تا براساس آن گفتمان شکل بگیرد.
وی ادامه داد: علوم انسانی در ایران مشتمل بر رشتههایی چون فلسفه و تاریخ طی صدسال گذشته دچار سترونی شده و هرچه زمان گذشته بر این سترونی اضافه شده است و هر روز خوشه علوم انسانی نسبت به گذشته نحیفتر شده است. ما در ایران علوم انسانی بیربط و باربط داریم که نزدیک به 80درصد علوم انسانی ما بیربط است که مملو از بدآموزی است و شامل گزارهها و جملاتی است که هیچ پشتوانه علمی و نظری ندارد. بهطورمثال سالهاست که گفته میشود اصلاحات ارضی سبب نابودی کشاورزی در ایران شده است در حالی که با مراجعه به آمار مشاهده میکنیم که اصلا چنین چیزی وجود نداشته است.
این استاد دانشگاه افزود: اگر هم امیدی به علوم انسانی وجود داشته باشد در گرو همان 20 درصد علوم انسانی با ربط است که احمد اشرف هم از استادانی است که در این پارادایم قرار دارد.
وی با بیان اینکه علوم انسانی در ایران از فقدان دیالکتیک خاص و عام رنج میبرد، افزود: در ایران هیچ گفتمانی وجود ندارد و افراد یکدیگر را نقد میکنند و دانشی که تولید میشود انباشته نمیشود تا براساس آن گفتمان شکل بگیرد. تمام بنیانگذاران علم جامعهشناسی اعم از دورکیم، وبر، مارکس و ... تاریخ بنیاد هستند. توکفیل هم یکی از جامعهشناسان تاریخبنیاد و سرآمد است که باید در دانشگاههای ما کتابهایش تدریس شود در حالی که اصلا چنین چیزی وجود ندارد و این هم یکی از مشکلاتی است که علوم انسانی ما از آن رنج میبرد.
پیران با تاکید بر اینکه جامعهشناسی که باید بیش از جای دیگر تاریخمحور باشد نیست و رها شده افزود: شما در تاریخ ایران دیالکتیک خاص و عام را میبینید تفکری که به مدرنیته در ایران میرسد 300سال سرکوب اندیشه و تفکر را با خود دیده است. طی 300 سال تغییرات و تحولات زیادی صورت گرفته و مدرنیته ایرانی در حالی متولد شده است که بریده بریده شکل گرفته است و ما برای اینکه مدرنیته را بفهمیم باید ابتدا غرب را بهعنوان مبنای زایش آن درک کنیم. چرا که اگر بدن ایرانی بخواهد مدرنیته را بهعنوان یک عضو پیوندی بپذیرد و آن را پس نزند باید ابتدا آن را درک کند و بفهمد.
متاسفانه اکنون بوی طبقه از نوکیسگی در ایران بلند شده چون اصلا فرد در جامعه ایرانی متولد نشده و ما از نظر جامعهای فرد نیستیم و از نظر قبیلهای خودمان را هویت میبینیم و از این نظر کتاب احمد اشرف بسیار اثر حائز اهمیتی است.
این جامعهشناس با بیان اینکه احمد اشرف از کسانی است که دیالکتیک خاص و عام را میداند بیان کرد: او از متفکرانی است که فلسفه، اندیشه و تاریخ ایران را میداند و اگر متنی را نوشته میدانسته که این متن چه سابقهای دارد و ماحصل آن چه نتیجهای خواهد داشت این در حالی است که امروزه ما فقط متون غرب را استفاده میکنیم بدون اینکه بدانیم جایگاه این متون چه چیزی است و به همین دلیل است که از این علوم انسانی سترونشده چیزی درنمیآید.
به گفته پیران، احمد اشرف از جامعهشناسانی است که در آثارش تلاش کرده تا به صورت تاریخی به موضوعات نگاه کند و جریانات مختلف را در یک مدل بههم پیوسته تحلیل کند. او همچنین موضوع هویت را بررسی کرده و در این مساله به بحث نگاه پستمدرن به هویت، نگاه تاریخمحور به هویت، الگوی طبقهمحور به هویت و ... پرداخته است. همچنین اشرف در کتاب «طبقات اجتماعی، دولت و انقلاب در ایران» روی طبقه، کار مهمی انجام داده و تنها نقص کار او این است که تفاوت بین قشر و طبقه را مشخص نمیکند گویی که این دو کلمه با یکدیگر مترادف هستند در حالیکه در غرب بین این دو کلمه تفاوت وجود دارد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: متاسفانه اکنون بوی طبقه از نوکیسگی در ایران بلند شده چون اصلا فرد در جامعه ایرانی متولد نشده و ما از نظر جامعهای فرد نیستیم و از نظر قبیلهای خودمان را هویت میبینیم و از این نظر کتاب احمد اشرف بسیار اثر حائز اهمیتی است. همانگونه که مطرح کردم اشرف از جامعهشناسانی است که بهصورت دیالکتیک عام و خاص موضوعات را میبیند و پیش میرود و در کتاب «موانع تاریخی رشد سرمایهداری در ایران» سوال او این است که چرا ایران سرمایهداری نشده است.
وی با اشاره به مقاله دیگری از احمد اشرف باعنوان ویژگیهای تاریخ شهر اسلامی بیان کرد: این اثر احمد اشرف نیز یکی از پرمرجعترین کارهای اوست اما یکی از اشکالات اساسیاش این است که الگویی که در جوامع اسلامی درباره رابطه بین مسجد جامع و بازار ارایه کرده است قابل تعمیم به همه دنیای اسلام نیست.
متاسفانه اکنون هم در حوزه جامعهشناسی کار جدی رسمی صورت نمیگیرد و اغلب میبینیم که جامعهشناسی بیشتر به توصیف بسنده میکند.
پیران در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به این پرسش که چرا احمد اشرف از منظر جامعهشناسی چپ موضوعات مینگریسته گفت: بههرحال در زمانهای که او میزیسته تمامی متفکران آن دوره عضو حزب توده بودند و هرکس بهنوعی متصل به این حزب بوده است. چرا که در آن زمان یا باید عضو حزب توده میشدید یا در مقابل چارچوب مدرنیته آمریکایی قرار داشته است و اگر در چارچوب دیالکتیک عام و خاص و مفاهیمی چون نابرابری و عدم توسعه و پیشرفت و ... میاندیشید در نتیجه به چنین نقطهای میرسیدید.
این جامعهشناس افزود: بههرحال اگرچه ما مارکس را نقد میکنیم اما بههرحال هیچکس به اندازه مارکس سرمایهداری را نفهمیده است و از این نظر کار او بسیار حائز اهمیت است. جامعهشناسی هم در ایران هیچگاه نقدانانه متولد نشده بوده است گویی همیشه کارکردش بهگونهای بوده که نه سیخ بسوزد و نه کباب و تنها جنبه پیمایشی داشته است.
پیران در بخش پایانی سخنانش گفت: متاسفانه اکنون هم در حوزه جامعهشناسی کار جدی رسمی صورت نمیگیرد و اغلب میبینیم که جامعهشناسی بیشتر به توصیف بسنده میکند.