دغدغههاي خانوادهها قابل درك است؛ والديني كه به جهات مختلف نگران فرزندانشان هستند و ميخواهند ايشان را مطابق ارزشها و هنجارهاي به نظر خودشان درست تربيت كنند. سعيد رضا عاملي، استاد دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران به تازگي كتاب خانواده مسلمان و فضاي مجازي را نوشته كه دفتر نشر فرهنگ اسلامي آن را منتشر كرده است. به اين مناسبت موسسه شهر كتاب در نشستي با حضور نويسنده، يونس شكرخواه و شاهو صبار به بررسي اين كتاب پرداخت كه گزارشي از آن از نظر ميگذرد.
به گزارش عطنا به نقل از اعتماد، در روزگاري زندگي ميكنيم كه در جيب هر يك از ما پنجرهاي گشوده به جهان هست كه به سادگي مرزهاي ميان حوزه خصوصي و عمومي را از ميان برداشته و ضرورت بازتعريف اين مرزها را پديد آورده است. خانواده يكي از نهادهايي است كه در چنين شرايطي دستخوش تحولات اساسي شده و در بسياري موارد دچار معضلات و آسيبهاي اساسي شده است. سطح گسترده روابط در شبكههاي اجتماعي جديد، دسترسي فرزندان به فضاي مجازي، امكان آپلود كردن عكسهاي خصوصي و شخصي در اين فضا و... تنها شمار كوچكي از پديدههايي است كه كارشناسان رسانه و اصحاب علوم اجتماعي را واداشته به بازانديشي در نوع مناسبات ما با فضاي مجازي بپردازند. سعيدرضا عاملي معتقد است نحوه مواجهه ما با فضاي مجازي به دليل نشناختن ماهيت اين محيط مثل دوستي با خرس در دفتر دوم مثنوي معنوي مولانا است و متوجه تهديدات اين فضا نيستيم، اين در حالي است كه به تعبير يونس شكرخواه اگر آگاهانه با اين فضا برخورد نكنيم، اين فضا به راحتي ميتواند ما را كنترل كند؛ فضايي كه به نظر شاهو صبار مهمترين خطرش آن است كه اطلاعات غلط توليد ميكند و آدمها را بيسوادتر ميكند.
در چنين شرايطي دغدغههاي خانوادهها قابل درك است؛ والديني كه به جهات مختلف نگران فرزندانشان هستند و ميخواهند ايشان را مطابق ارزشها و هنجارهاي به نظر خودشان درست تربيت كنند. سعيد رضا عاملي، استاد دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران به تازگي كتاب خانواده مسلمان و فضاي مجازي را نوشته كه دفتر نشر فرهنگ اسلامي آن را منتشر كرده است. به اين مناسبت موسسه شهر كتاب در نشستي با حضور نويسنده، يونس شكرخواه و شاهو صبار به بررسي اين كتاب پرداخت كه گزارشي از آن از نظر ميگذرد.
علي اصغر محمدخاني، معاون فرهنگي موسسه شهر كتاب
در ابتداي نشست علي اصغر محمدخاني، معاون فرهنگي موسسه شهر كتاب به اقتضائات و شباهتها و تفاوتهاي زندگي در فضاي حقيقي و مجازي پرداخت و گفت: امروز انسان در دو فضاي مجزا زندگي ميكند؛ فضاي حقيقي و فضاي مجازي. پرسشهاي متعددي در اين زمينه قابل طرح است مثل اينكه آيا زيستن در فضاي مجازي براي يك مسلمان با پيروان ديگر اديان و آيينها متفاوت است؟ اين تفاوتها در چيست؟ آيا ميتوانيم سبك زندگي ايراني- اسلامي را كه در يك دهه گذشته راجع به آن بحث ميشود، بازتعريف كرد؟ فرصتها و تهديدهاي به سر بردن در زندگي مجازي كدام است؟ نكته ديگر قابل بحث اين است كه با ايجاد فضاي مجازي چه تغييرات بنياديني در جهان اجتماعي افراد و فضاي زندگي ايشان رخ داده است و اين تغييرات تا چه حد بر فضاي خانواده تاثير ميگذارد؟ در كتابي كه دكتر عاملي نوشته به قوتهاي فضاي مجازي براي خانواده مسلمان اشاره شده است: ١- دروني شدن زندگي روزانه و مركزيت يافتن خانه؛ ٢- تاثير فضاي مجازي بر حمايت هوشمند از سالمندان؛ ٣- حمايت هوشمند از اعضاي خانواده با بيماريهاي جسمي؛ ٤- مديريت مراقبت از سلامت اعضاي خانواده؛ ٥- دوركاري و كار از خانه؛ ٦- يادگيري مادامالعمر، توسعه هوش فرهنگي و كاهش شكاف ميان نسلي؛ ٧- توسعه حوزه ارادي و فرديت؛ ٨- به روز شدن و پويايي هويت؛ ٩- تقويت حس نوستالژيك؛ ١٠- ايجاد پرتالهاي خانوادگي شخصي شده. حالا سوال اين است كه اين نقاط قوت فضاي مجازي به خانواده مسلمان محدود شده و چه تفاوتي ميان انسان مسلمان با انسان باورمند به ساير اديان هست؟ پرتال خانواده مسلمان چه تفاوتي با خانواده غيرمسلمان دارد؟ چه مختصاتي بايد داشته باشد؟
سعيدرضا عاملي، استاد دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران
سعيدرضا عاملي بحث خود را با اشاره به چهار رويكرد به فضاي مجازي آغاز كرد و گفت: رويكرد نخست كه به خصوص در ايران پر رنگ است، رويكرد آسيبگرا است، يعني دايما فضاي مجازي را از منظر آسيبهاي آن مدنظر قرار ميدهد و آن را فضايي تهديدكننده براي ارزشهاي فرهنگي و سياسي و مذهبي و اجتماعي تلقي ميكند. اما اين رويكرد باعث ميشود كه دامنه گسترده قابليتهاي فضاي مجازي مغفول بماند و آن را صرفا از منظر فاضلاب آن ديده است. رويكرد دوم فاوا است، يعني از منظر فناوري اطلاعات به فضاي مجازي بنگريم. اين يك رويكرد ابزاري است. اما رويكرد سوم به فضاي مجازي، رويكرد راهبردي است، يعني ميكوشد مزيتها و نقاط قوت فضاي مجازي را ببيند و نقاط ضعف و چالشهاي آن را در نظر بگيرد و از اين دو يك برون رفت بيابد. اما رويكرد چهارمي كه من نزديك به ١٤ سال راجع به آن مينويسم، رويكرد دو فضايي است. اين رويكرد اساسا اين اصل را ميپذيرد كه فضاي جديدي به نام فضاي مجازي به زندگي انسان اضافه شده است و اين فضا آن قدر بزرگ است كه نميتوان به آن صرفا ابزاري نگريست و آن را تداوم تلويزيون و روزنامه و راديو ديد. اين فضا را صرفا رسانه نيز نميتوان ناميد، اين فضا امروز در صنعت، كشاورزي، خدمات، پزشكي، مهندسي، شهرسازي، كنترل ترافيك و بسياري از پديدههاي ديگر حضور قدرتمند دارد و فضاي بزرگي است. مثلا در پزشكي ١٨ تله پديد آمده است. شهرسازي نيز امروز دو فضايي شده است.
عاملي بعد از اشاره به گسترش بيسابقه فضاي مجازي به بحث خانواده پرداخت و گفت: نگاه ما به خانواده از اين منظر است، خانواده به عنوان يك واحد اجتماعي و اقتصادي كه خريد و فروش ميكند، خانواده همچنين يك واحد آموزشي است و در تمام مراحل آموزش فرد حضور دارد. در خانواده سبك زندگي نيز حضور دارد و به همين خاطر با مد و موسيقي و سينما و كتاب و سرگرميها سر و كار دارد. بنابراين خانواده يك واحد اجتماعي است كه تك واحد آن انسان است، بنابراين تجميع شده همه نيازهاي انسان با توجه به تفاوتهاي جنسيتي و گروههاي سني و گروههاي شغلي و عوامل مردم نگارانه ديگر در خانواده مطرح است. بر اين اساس به پرتالي تكپنجرهاي ميانديشيم كه بتواند به تمام نيازهاي خانواده پاسخ دهد.
وي در ادامه به تفاوت خانواده مسلمان با ساير خانوادهها اشاره كرد و گفت: خانواده مسلمان هنجارهاي ديني متفاوتي با ساير خانوادهها دارد و بر مبناي دين مسير زندگياش را تعيين ميكند. البته ميتوان اسم اين پرتال را خانواده ناميد و مسير را براي ساير افراد نبست، اما خاصگرايي (particularity) ايجاب ميكند كه به نيازهاي مشتريان خاص توجه كرد. به قول رولند رابرتسون عامگرايي در خاصگرايي و خاصگرايي در عامگرايي پديده مهمي است. امروز مسلمانان در جهان جمعيت قابل توجهي را تشكيل ميدهند. غلبه گفتماني در اينترنت اهميت دارد. ليبي لستر درباره رسانههاي جديد (new media) بحث مهمي دارد. رسانه جديد ديجيتال است و آنالوگ نيست، عددي است، شيئي نيست، تعاملي است، يكسويه نيست، هايپرلينك است و پنجرههاي باز به سوي ساير فضاها باز ميكند. فوريتهاي ارتباطي به وجود ميآورد و ميتواند محيط را در كليك يك ماوس فشردهسازي (capsulate) كند. بر اين اساس اين كتاب مانيفستي براي رسيدن به آن پرتال بزرگ است.
وي در ادامه به علت اهميت اين پرتال اشاره كرد و گفت: اينترنت و فضاي مجازي جاي ابرقدرتها است. روزانه ٢٦٠ ميليارد ايميل ارسال ميشود. فضاي ارتباطات به شكل انفجاري توسعه يافته است. تعداد وبسايتهاي جهان حدود يك ميليارد و سيصد و هفتاد ميليون است. با وجود تعداد بالاي اين وب سايتها اين گوگل است كه اگرچه در گاراژ خانه لري پيج با صد هزار دلار سرمايهگذاري شروع شد، اما امروز در قيمتگذاري گوگل و آلفابت كه كمپاني پدر گوگل است، بالاي ٤٥٠ ميليارد دلار ارزش دارد. گوگل دادههاي ١٣٠ زبان دنيا را ويرايش ميكند و يك ابرقدرت است و خبرگزاريهاي بزرگ دنيا در قبال آن بسيار كوچك محسوب ميشوند. نگاه ما نيز اين است كه يك ابرپرتال بسازيم كه مثلا ديجي كالا يكي از لينكهاي آن شود.
عاملي گفت: در فضاي مجازي سوررئال به رئال بدل شده است. در فضاي مجازي ذهنيت و خيال و آرمان يعني واقعيت زيرا جنس الكتريسيته مغز عددي است و اين محيط نيز عددي است، به همين خاطر هر چيز در ذهن ميآيد را ميتوان به يك واقعيت عددي كرد. امروز از عصر الگوريتم سخن ميگوييم. پايهگذار الگوريتم خوارزمي بوده و به اسم اوست. با الگوريتم آنچه در ذهن است به صورت صفر و يك بيان ميشود كه البته بين صفر و يك كوانتوم وجود دارد. اما فضاي مجازي محيط را به صفر و يك بدل ميكند. فضاي مجازي يعني فضاي متكثر.
وي گفت: به نظر باربارا شويك معماري اينترنت سه خصيصه دارد: نخست اينكه يك محيط خوشهاي است و اين خوشهها به هم متصل ميشوند، دوم اينكه لايه است، يعني مثلا ميتواند بگويد خانواده مسلمان يا پزشكان يا... يعني ميتواند محيط را مثلا براي يك پزشك شخصي (personalize) كند. همچنين در اينترنت فرامحلي شدن رخ ميدهد، يعني ديگر ديوار خانه مانع نيست. محيط اينترنت وجود همه جا حاضر است. به همين خاطر ما تلاش كرديم جايگاه خانواده را در اين فضا با اين ويژگيها نشان دهيم.
عاملي در ادامه به تحولات نهاد خانواده در جامعه جديد اشاره كرد و گفت: آنتوني گيدنز وقتي خانواده را تعريف ميكند، نميگويد كه خانواده از يك مرد و زن تشكيل شده است بلكه صورتهاي متفاوتي از خانواده پديد آمده است و با هم بودنهاي متفاوتي به عنوان خانواده شكل گرفته است. امروز ٣٠ درصد جوانان در شهرهاي بزرگ در آپارتمانهاي مجردي زندگي ميكنند. امروز با هم بودگي بدون ازدواج (cohabitation) رواج مييابد. به هر حال اين مسائل به جامعه ايران هم ورود پيدا كرده است. اينترنت محيطي ادامهدار (continuous) است، يعني ميتواند گسترش يابد و ساختار متصلبي ندارد. بنابراين در آن تكامل امري طبيعي است. محيط مجازي براي تكامل عددي طراحي شده است. امروز اقتصاد اينترنت پنج تريليون دلار است و پنجمين اقتصاد جهان است. بنابراين بسياري از تراكنشهاي اقتصادي از اين فضا در ميآيد. ٩٠ درصد كشورهاي پيشرفته خريدهايشان را از طريق اينترنت انجام ميدهند.
عاملي در پايان بعد از اشاره به فصلهاي كتاب تاكيد كرد: ايجاد تحول در جامعه از طريق نظام آموزشي مسيري طولاني است، راهبرد ما سيستم است. سيستم جبر خير توليد ميكند. براي مثال رفع فساد اداري با آموزش بسيار دشوار و زمان بر است، اما ميتوان سيستم و پرتال ايجاد كرد و با اين كار جلوي فساد را گرفت. بنابراين خانواده مسلمان مفاهيمي بالاسري دارد كه اگر بتوانيم آن مفاهيم را تبديل به سيستم و الگوريتم كنيم، ميتواند اين پرتال اختصاص به خانواده مسلمان و نيازهاي او داشته باشد؛ در عين حال ميتواند يك لايه عمومي هم تامين كند كه متعلق به همگان است.
يونس شكرخواه، پژوهشگر رسانه و فضاي مجازي
يونس شكرخواه سخن خود را با اشاراتي نسبت به كتاب و مباحث آن آغاز كرد و در ادامه گفت: آنچه به نظر من كتاب را از جهتي بسيار مهم ميكند، قرار دادن آن در چارچوبهاي نظري و ايدهاي آقاي عاملي است. ايده آقاي عاملي فضاهاي دوگانه جهاني و
dual cyber space است و به اين نظريه در جهان ارجاع ميشود. امروز ديگر جهان تكي نداريم. ايشان از رسانه نوين (new media) سخن ميگويد و كاري به رسانههاي قديمي ندارد. مساله ايشان سيستمهاي آنالوگ مثل راديو و تلويزيون نيست. مساله ايشان رسانه ديجيتال مثل ركوردري كه روي ميز است نيست، بلكه مساله ايشان رسانه آنلاين است. ما در ديدگاه ايشان با كهكشان گوتنبرگ و رسانههاي چاپي هم كار نداريم. البته من معتقدم كار ايشان در حوزه رسانه آنلاين نيز نيست. ما در رسانه آنلاين با شرايط يك سويه گرفتن قرار داريم. وقتي فرد در حالت عادي به اينترنت وصل ميشود، مظهر دانلود است، نه مظهر آپلود مگر اينكه فرد دست كم يك وبلاگ داشته باشد يا بخواهد مدخلي را در ويكيپديا اضافه كند يا وبسايت داشته باشد. در شرايط اخير فرد ديگر صرفا آنلاين نيست، بلكه رفتار سايبراسپيسي دارد.
شكرخواه با تاكيد بر اينكه كتاب خانواده و فضاي مجازي به سايبراسپيس تعلق دارد، گفت: در سايبراسپيس سيستم از فرد نقش بيشتري به عهده ميگيرد. در فضاي آنلاين فرد صرفا به صورت واكنشي و انفعالي دريافت ميكند و نسبت آپلود و دانلود قابل قياس نيست. به اين در دنيا سندروم دانلود گفته ميشود. ما در فضاي آنلاين دچار سندروم دانلود هستيم، اما در رسانههاي سايبر بحثهايي از اين دست مثل خانواده مسلمان بسيار جدي ميشود. مادري كه امروز در امريكا ميبيند فرزندش در داعش است سكته ميكند. در فضاي سايبري تلاش كاربرد به سمت صفر ميل ميكند؛ در حالي كه تلاش سيستم به سمت ١٠٠ گرايش مييابد. در فضاي سايبر به تدريج اختيار انسان به دست سيستم ميافتد و از دست خود او ميرود. سيستم فرد را هدايت ميكند.
اين استاد ارتباطات در ادامه گفت: در سايبر اسپيس ملاحظه اخلاقي (info ethics) اهميت مييابد. يعني اين نكات مهم ميشود كه چرا سيستم بر فرد و تصميمات او اثر ميگذارد؟ من كه در حوزه ارتباطات كار كردهام، نگران هستم. از منظر ارتباطي نظريه كشت (cultivation theory) داريم. تلويزيون خوب كشت ميدهد. اين نظريه در فضاي سايبر نيز كار ميكند. اين نظريه ميگويد فرد در معرض هر رسانهاي باشد، آن رسانه ميتوان فرد را كشت دهد. اما چه چيز را كشت ميدهد؟ بايد ميان سيستم باور و سيستم ارزشي تفاوت گذاشت. در سيستم باوري ما مثلا چهارشنبه سوري و سيزدهبدر هست، اما در سيستمهاي ارزشي خط قرمز حضور دارد. اين كتاب بايد راجع به سيستم ارزشي صحبت ميكرد، نه سيستم باوري. در اين كتاب سيستمهاي باوري و اسطوره و... منظور نيست. وب ميتواند سيستم باور افراد را هضم و حتي حذف كند. اما فرد نبايد ميان سيستم باور با سيستم ارزش خلط كند.
شكرخواه در ادامه گفت: آقاي عاملي بايد چند سال ديگر اين كتاب را بازنويسي كنند، زيرا امروز داستان واقعيت افزوده جديتر شده است. همچنين نظريه اين كتاب ميتواند نظريه مدار فرهنگ باشد. در اين نظريه ميگوييم چه كسي چه چيزي توليد و چطور اين محصول را توزيع كرده است؟ مرحله بعدي مصرف و مرحله بعد از آن بازتاب است، يعني چطور ديگران محصول را بازتاب ميكنند و به يكديگر چطور آن را توصيه ميكنند همچنين مهم است كه افراد چطور محصول را بازنمايي ميكنند. در نظريه مدار فرهنگ پايه پنجم هويت (identity) است، يعني چطور يك محصول يك هويت ميسازد. محصول بازنماييهاي متفاوتي از مخاطبان ميدهد. عنوان رولكس براي مصرفكننده ارزش افزوده ايجاد ميكند و به او هويت ميدهد. نظريه ديگري كه كار آقاي عاملي را پوشش ميدهد، (UG uses and gratifications) است كه ترجمههاي متفاوتي از آن شده مثل كاربري و اقناع يا كاربري و رضامندي. به هر حال منظور از اين عنوان اين است كه فرد از چيزي استفاده ميكند و از آن راضي است و به همين خاطر هميشه از آن استفاده ميكند.
وي در پايان گفت: يك اختلاف نظر هم با دكتر عاملي در اين كتاب دارم. كتاب نگران تاثيرات پرقدرت رسانهها است. من با اين موضوع كنار نميآيم و براي رسانهها اين حجم از قدرت را قايل نيستم و معتقدم كه خود مخاطبان هم اگر از سندروم دانلود فاصله بگيرند، ميتوانند يك جهان متفاوت ايجاد كنند. از اين حيث رسانههاي جديد از نظر من سراسر فرصت است. امروز كساني كه در حوزه محيط زيست سروكار دارند، توانستهاند در سياستگذاريهاي بزرگ دنيا اثر بگذارند. امروز محيط زيست است كه سياست اقتصادي را تعيين ميكند. بنابراين ميتوان ديد كه با اين رسانهها ميتوان تاثير گذاشت.
شاهو صبار، عضو هيات علمي دانشكده مطالعات جهان
شاهو صبار با اشاره به مغفول ماندن نهاد خانواده در بحثهاي مربوط به فضاي مجازي گفت: ما معمولا خانواده را به عنوان يك واحد تعامل در عرصه مجازي در نظر نميگيريم، از اين حيث كار دكتر عاملي اهميت دارد. همچنين نكته مهم ديگر كار اين است كه كار جهاني است، اما نگرشي بومي دارد؛ ضمن آنكه مخاطبهاي متنوعي دارد. وي در ادامه به رويكرد دوجهاني يا دو فضايي كتاب اشاره كرد و گفت: امروز به هر نهاد و سازماني مراجعه كنيد، ميبينيد كه در كنار فضاي واقعي، فضاي مجازي وجود دارد. اما نگاه كماكان آنالوگ فيزيكي است و انگار تنها نوعي اتوماسيون صورت گرفته است؛ در حالي كه بايد بناي كار دو فضايي ديده شود. صبار همچنين درباره مجهز كردن خانوادهها به سواد انتقادي گفت: ما بايد نگران سواد انتقادي فرزندان مان باشيم. امروز اطلاعات غلط، نادقيق و ناردست از طريق شبكههاي مجازي در حجم وسيعي دست به دست ميشود. حتي به ويديوها نيز نميتوان اعتماد كرد. ما تجميع اطلاعات در مغزمان را با فهيمتر شدن خلط كردهايم. اگر ما نسبت به انسانهاي گذشته واحد اطلاعاتمان بيشتر اما غلط باشد، اين به آن معناست كه ما بيسوادتر شدهايم. ما هرچه بيشتر مطلب ميبينيم، بيسوادتر ميشويم. ما اگر بتوانيم خانواده را به نگاه انتقادي مجهز كنيم، كار بزرگتري كردهايم. بحران عصر حاضر انبوه اطلاعاتي است كه از منابع غيرموثق ميآيد، تو گويي لشكري آدم نشستهاند و پول ميگيرند تا اطلاعات غلط توليد كنند!