استاد دانشگاه علامه طباطبائی: تاریخ آمریکا به دلیل جوان بودن از کاستیها و معضلاتی که جوامع کهن تجربه کردهاند، بری است که این کمک فراوانی به انسجام اجتماعی و یکپارچگی نخبگان کرده است، اما در میان کشورهای غربی به این سرزمین باید به عنوان یکی از نوادر قلمروهایی نگاه کرد که با بردهداری و نژادپرستی محرز و قانونی در طول تجربه تاریخی کوتاه خود به طور روزمره روبهرو بوده است.
به گزارش عطنا، دکتر حسین دهشیار، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در یادداشتی در روزنامه جام جم تحلیل از وضعیت امروز کاخ سفید ارائه داده است که در ادامه میخوانیم؛
در قلمرو سیاست، وزن تصمیمات و گفتهها بشدت در شکل دادن به اعتبار و تاثیرگذاری تعیینکننده بوده و سیاستمدار در پی آن است. هویت بخش وزن، جوهره اعتقادات و باورهایی است که سیاستمدار آن را متجلی میسازد و از سوی دیگر در نظر گرفتن حساسیتها و ملاحظات اجتماعی است.
تاریخ آمریکا به دلیل جوان بودن از کاستیها و معضلاتی که جوامع کهن تجربه کردهاند، بری است که این کمک فراوانی به انسجام اجتماعی و یکپارچگی نخبگان کرده است، اما در میان کشورهای غربی به این سرزمین باید به عنوان یکی از نوادر قلمروهایی نگاه کرد که با بردهداری و نژادپرستی محرز و قانونی در طول تجربه تاریخی کوتاه خود به طور روزمره روبهرو بوده است. اینکه بخشی از جمعیت فقط به صرف میراث الهی رنگ پوست از حقوق طبیعی خود محروم شوند و شهروند بودن را تجربه نکنند، تاریکترین جنبه حیات در این سرزمین قلمداد میشود و این واقعیتی است که اکثر قریب به اتفاق ساکنین این جغرافیا جدا از اینکه دارای چه جایگاهی در جامعه هستند، پذیرا گشتهاند.
در جامعهای که منبع قدرت سیاسی رای شهروندان است، بسیار واضح و آشکار باید تصویر شود که بخشی از رایدهندگان سیاهپوست هستند و از سوی دیگر از نظر اخلاقی حمایت از دغدغههای سیاهپوستان نهتنها برای نخبگان اعتبار اجتماعی ایجاد میکند؛ بلکه دستاوردهای وسیع را در معادلات سیاسی رقم میزند. با توجه به این نکته تاریخی که بردهداری برای نزدیک به 250 سال یعنی از آغاز ورود اولین قایق سیاهپوستان به سواحل جنوب شرقی تا اتمام جنگ داخلی یک نهاد قانونی، فعال و معتبر اجتماعی بود، باید توجه داشت چه کاستی اخلاقی گسترده و عمیقی را جامعه آمریکا تجربه کرده است، اما شاید مهمتر از این واقعیت به این نکته باید توجه کردکه برای یکصد سال تا برنامه جامعه بزرگ لیندون جانسون به اشکال گوناگون و از طریق دور زدن روزمره قانون، سیاهپوستان از تغییرات در قانون اساسی که به دنبال پایان جنگ داخلی به تدوین درآمد، بهرهمند نشدند. با در نظر گرفتن این واقعیات تلخ که سیاهپوستان آن را در طول چهار سده و اندی تاریخ آمریکا با روح و جسم خود تجربه کردهاند، به ضرورت باید توجه شود که جایگاه اخلاقی سیاهپوستان در مقام مقایسه با سایر گروههای اجتماعی در آمریکا کاملاً متمایز و برجسته است. دونالد جان ترامپ، اولین رئیسجمهور آمریکاست که از نظر حزبی «خودی» محسوب نمیشود و قلیلترین شبکه حمایتی را در میان صاحب منصبان جمهوریخواه و رهبران حزب برخوردار است.
این نکته الزامی میسازد که رئیسجمهور متوجه باشد در هنگام غلیان بحران در قلمروهای مختلف از سیاسی گرفته تا اقتصادی و اجتماعی نباید انتظار حمایت حزبی را برای مواجهه با بحران داشته باشد. از سوی دیگر چهل و پنجمین و اولین رئیسجمهور از زمان آیزنهاور محسوب میشود که در بیان مطالب و تفسیر پدیدهها کمترین توجه را به ملاحظات سیاسی و تفاوتهای اخلاقی دارد.
خیلی از نکات هستند که بر همگان آشکار و واضح است، اما بهدلیل حساسیتهای تاریخی و توجیهات اخلاقی در بیان و آشکار ساختن آنها نیاز فراوان به درایت و نکتهسنجی است. تظاهرات گروههای نژادپرست و گروههایی که خواهان حفظ مجسمههای رهبران جنگ داخلی در محلهای عمومی بودند، در ایالت ویرجینیا به کشته و مجروح شدن افرادی منجر شد که تظاهرات مخالفان را ساماندهی کردند. رئیسجمهور در تقبیح رفتار گروههای نژادپرست در عین حال مطرح کرد نباید افراطگرایی گروههای دیگر اجتماعی را نادیده گرفت. این بیانات، اعتراضات وسیع را در میان نخبگان منجر شد و جامعه را ملتهب کرد. آنچه دونالد جان ترامپ به آن توجه کامل نشان نداد، این است که از نظر اخلاقی و انسانی صدمات روحی و مادی که بر بدنه جامعه سیاهپوست آمریکا وارد شده به هیچ وجه قابل مقایسه با دیگر گروهها در جامعه ـ که معترض به چالش ارزشها و جایگاهشان هستند ـ نیست.
اگر ضرورتی برای نفی گروههای افراطی دیگر است هیچگاه نباید همزمان با رفتار گروههای نژادپرست و تبعیضگرا باشد. جدا از اینکه در جامعه آمریکا سیاهپوستان چه جایگاهی دارند و بدون در نظر گرفتن اینکه اولین رئیسجمهور در جهان غرب در آمریکا به قدرت رسید، باید همیشه و در همه حال آگاه بود که تجربه تاریخی سیاهپوستان در آمریکا به ضرورتهای کاملا اخلاقی و انسانی، آنان را در جایگاهی قرار میدهد که مخاطبان خود را در موضع کاملا دفاعی ببرند. تاریخ مشحون از تبعیض نژادی مردم آمریکا، چارهای جز پذیرش این موقعیت برای آنها باقی نمیگذارد.