بحث رسانه متعهد و وظایف آن در برابر رسانههای گمراهکننده صهیونیستی، از دیرباز مورد توجه صاحبنظران و دنبالکنندگان این مسأله بوده است. در جهان عرب با تأسیس شبکه عربی زبان المیادین، انحصار رسانهای که تا پیش از آن در دست شبکههایی چون العربیه، الجزیره و بیبیسی عربی بود، تا حد بسیار بالایی شکسته شد. این مسأله سبب شد که خبرنگار اعزامی «صبح نو» به بیروت، دیداری از دفتر شبکه المیادین داشته و گپوگفتی با غسان بن جدو، مدیر عامل این شبکه داشته باشد
به گزارش عطنا، «غسان بن جدو» که زاده کشور تونس در سال 1962بوده و مادر او لبنانی است، سالها در کشورهای مختلف جهان به فعالیت مطبوعاتی پرداخته و کار در رسانههایی چون روزنامه الحیات، شبکه بی بی سی و شبکه الجزیره قطر را در کارنامه خود دارد. از سال 2004 تا 2011 یعنی زمان استعفایش، مدیریت دفتر شبکه الجزیره در بیروت را بر عهده داشت. او دلیل استعفایش را، سوگیریهای این شبکه در رابطه با حوادث جاری در کشورهای عربی تعبیر میکند. پس از این مرحله، بن جدو سنگ بنای تأسیس شبکه المیادین را گذاشت. آنچه میخوانید مصاحبه خبرنگار «صبحنو» با این چهره سرشناس رسانهای در جهان عرب است.
در ابتدا باید به صراحت بگویم که تأسیس شبکه المیادین اتفاقی بود، به این معنا که ما برنامهای از پیش طرح ریزی شده برای بنیان گذاری آن نداشتیم. شخص من در شبکه الجزیره مشغول به کار بودم و برنامهای برای استعفا از آن نداشتم؛ اما چندی پیش از تأسیس المیادین، در کنفرانس ملی گرایی عربی به من پیشنهاد شد که پژوهشی پیرامون تأسیس یک شبکه در راستای اهداف این کنفرانس تهیه کنیم. از همان ابتدا برنامه بر این شد که من مسوولیت اشراف بر این شبکه را برعهده بگیرم. شاید بشود گفت که تشکیل چنین شبکهای از مدتها پیش در ذهن من بود، اما در این زمان هنوز تصمیمم جدی نشده بود، به هر حال از الجزیره استعفا دادم.
شما می دانید که در سال 2011، حوادثی که بهار عربی نامیده میشود آغاز شدند و در پی آن چند دستگیها و فتنههای فراوانی رخ دادند. در آن زمان به اعتقاد من دو انقلاب جدی در تونس و مصر شکل گرفته بودند و پس از این دو انقلاب، انحراف شدیدی در منطقه ایجاد شد. به هر حال مسایلی رخ داده بودند که سبب شدند بخواهم از الجزیره خارج شوم، چرا که میدانستم مراحل خطیر و خونینی پیش روست. در چنین شرایطی، انسان میبایست برای خود تصمیمی تاریخی گرفته و اطمینان حاصل کند که تصمیمش سلیم و صحیح است؛ حتی اگر در جبهه اقلیت قرار بگیرد. از شما پنهان نمیکنم، در آن زمان که من و همفکرانم این تصمیم را اتخاذ کردیم، جزو کوچکترین اقلیتها قرار گرفتیم.
در آن زمان، افکار عمومی جهان عرب، تفکر اکثریت را همراهی میکرد و جنبشهای مدعی اسلام گرایی روز به روز یکی پس از دیگری سر بر میآوردند و در چنین شرایطی، هر جنبشی که در هر کشور عربی رخ میداد، برچسب انقلابیگری و آزادی طلبی میخورد و دیگران چارهای جز تأیید آن نداشتند.
هیچ کس به فکر آن نبود که ایجاد این چند دستگیها و خون ریزیها چقدر به نفع اسرائیل است. همچنین کسی نمیدانست که توسعه اندیشه سلفی جهادی چقدر میتواند خطرناک باشد. کسی به آن فکر نمیکرد که صرفاً منهدم ساختن بنیانهای نظام در کشورهای عربی، منطقه را به چه سمت و سویی میبرد. در آن زمان برخی جهات متعمدانه به ایجاد تحریک مذهبی میان مردم، به ویژه تحریکهای شیعی- سنی شروع کردند؛ پر واضح بود که آنها میخواستند مسیحیان از خاورمیانه رانده شوند. من در آن زمان تمام این امور را میدانستم، اما اغلب افکار عمومی نظر دیگری داشتند.
در چنین شرایطی، تأسیس المیادین، ماجراجویی تمام عیار بود، چرا که به سختی میتوان در این اوضاع کسی را پیدا کرد که از چنین طرز تفکری حمایت مالی و معنوی کند. به هر حال مشغول به کار شدیم و به یاری خدا حامیان خود را یافتیم. نام آن را میادین (جمع میدان) گذاشتیم، چرا که به مقاومت و انقلاب حقیقی در میدانها ایمان داشتیم .
المیادین اکنون به رتبه بالایی در میزان مشاهده و تاثیرگذاری در جهان عرب رسیده است و بر اساس آمارهایی اثبات شده، ما می دانیم که این شبکه در سطوح مختلف جهان عرب از نظامها گرفته تا مردم عادی، جای خود را پیدا کرده است.
جالب است برای شما بگویم که تعداد نیروهای ما در المیادین بسیار کم است؛ کل نیروهای المیادین در دفتر اصلی بیروت و دیگر دفاترمان در سراسر جهان به حدود 450 نفر میرسد. این تعداد کمتر از 10 درصد نیروهای شبکههای عربی بزرگ (چون الجزیره و العربیه) است. در خصوص بودجه المیادین باید بگویم که بودجه یک سال یکی از این شبکههای عربی معروف، برای نیم قرن شبکه ما کفایت میکند و هیچ مبالغهای هم در کار نیست. البته ما راضی هستیم و پس از این چند سالی که کار کردهایم، میتوانم بگویم که به بخشی از اهداف از پیش تعیین شده خود رسیدهایم.
برادر عزیز! باید به صراحت بگویم که در شرایط فعلی ما فقط با رسانههای کلاسیک صهیونیستی مواجه نیستیم. ما در برابر امپراتوریهای رسانهای بسیار بزرگی قرار داریم؛ شاید این امپراتوریهای رسانهای صهیونیستی و تکفیری نباشند و در ظاهری عربی و اسلامی و با نیروهایی فوقالعاده حرفهای در جبهه مقابل ما قرار داشته باشند. من با اطمینان کامل میتوانم بگویم که بخواهیم یا نخواهیم آنچه اکنون در کشورهای عربی رخ میدهند، در راستای منافع اسرائیلاند.
آنچه در منطقه ما رخ میدهد، دلیلی واضح بر این مدعاست؛ اکنون در مرحلهای قرار گرفتهایم که یک ائتلاف عربی-اسرائیلی- آمریکایی علیه یک کشور مسلمان چون ایران وارد عمل و توطئه میشوند. به جایی رسیدهایم که مسأله فلسطین در اولویت صدم جهان عرب و اسلام قرار گرفته است. چندی پیش در فلسطین شاهد اعتصاب غذای اسرا در زندانهای صهیونیستی بودیم و فقط ما و چند رسانه انگشت شمار به این مسأله پرداختند؛ ببینید که چگونه اولویتها در افکار عمومی عربی تغییر میکند! مشابه این سانسورها را در کشتارهای وخیم چند ماه پیش در فوعه و کفریا شاهد بودیم. این سیاستهای رسانهای در سبد منافع چه کسی میریزد؟
اینجاست که من می گویم ما با امپراتوریهای بزرگ عربی و منطقهای روبهرو هستیم که در نهایت منافعشان با اسرائیل گره میخورد. ما در این راه، طی چند سال اخیر حرکت کردهایم و البته راه جانفرسایی است، چرا که از سوی مقابل تحت فشار بسیار سختی قرار گرفتهایم؛ اما همینکه میبینیم رسانههایی که در حوزه محور مقاومت مشغول فعالیت هستند و المیادین نیز جزئی از آنهاست و تأثیر بسزایی در افکار عمومی برجای میگذارند، به ما انرژی میبخشد.
المیادین اکنون به رتبه بالایی در میزان مشاهده و تاثیرگذاری در جهان عرب رسیده است و بر اساس آمارهایی اثبات شده، ما می دانیم که این شبکه در سطوح مختلف جهان عرب از نظامها گرفته تا مردم عادی، جای خود را پیدا کرده است.
این امر نیازمند امکانات مالی بسیار بالایی است؛ ما امکانات مادی و لجستیکی لازم را به هیچ وجه برای تأسیس دیگر شبکهها یا دیگر زبانها نداریم. با همین امکانات اندکی که برای شبکه عربی المیادین وجود دارد، به سختی در حال پیش بردن کارها هستیم. می دانید که ما تحت محاصره شدیدی از سوی امپراتوریهایی که اشاره کردم بوده و حتی در زمینه تبلیغات نیز فشار بسیار زیادی را بر ما تحمیل کردهاند.
از برخی جهات کمکهایی به لطف خدا میرسد، اما من به شخصه نمیدانم که پروژه المیادین با این ضعف شدید مالی تا به کی میتواند سر پا باقی بماند. بر این اساس ما مطلقاً به فکر تأسیس شبکه به دیگر زبانها نیستیم اما بخشی از آرزوهای ماست.
وقتی که ما المیادین را تأسیس کردیم، همانگونه که خدمتتان عرض کردم، کوچکترین اقلیتها را نمایندگی میکرد و به شکل خلاصه بر خلاف جهت افکار عمومی جهان عرب به حرکت پرداخت. از همان لحظات آغازین ما را شبکه ایران، نظام سوریه و حزب الله لبنان معرفی کردند.
مخالفان ما میخواستند که این شبکه را با این نامها و اتهامها تضعیف کرده و منزوی کنند. البته ما توجه خاصی به این تبلیغات منفی آنها نکردیم؛ بلکه از طرف مقابل در جهت مثبت به استفاده از آن پرداختیم. بدان معنا که گفتیم بهترین واکنش در این راستا صبر است. چندی بعد حمله ائتلاف سعودی به یمن تحت عنوان «توفانقاطعیت» آغاز شد و در پی آن المیادین به پوشش اخبار لحظه به لحظه این تجاوز پرداخت. نتیجهای که ما حاصل کردیم این بود که دریافتیم نسبت مشاهده المیادین در جهان عرب به ویژه در کشورهای حوزه خلیج فارس، روند صعودی به خود گرفت.
شاید بپرسید که چگونه به این نتیجه رسیدیم؟ چرا که آمار دقیقی از میزان مشاهده شبکههای تلویزیونی از طریق ماهواره نمیتوان به دست آورد. ما این مسأله را از طریق مشاهده آنلاین از طریق پایگاه اینترنتی المیادین کشف کردیم. در هفتههای اولیه حمله ائتلاف سعودی به یمن، به شکل فوق العاده زیادی میزان مشاهده شبکه از طریق اینترنت بالا رفت و این نشان میداد که میزان مشاهده ماهوارهای نیز بسیار بالا رفته است.
نکتهای که در این راستا برای ما اهمیت داشت، این بود که شهروندان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، با توجه به اینکه به شکل عام حامی حکومتهای خود علیه انصارالله یمن بودند، اما در نهایت زندگی و امنیت برایشان مهم بود و برای اطلاع یافتن از جریان جنگ در جبهه یمن، بهترین گزینه را شبکه المیادین یافته بودند.
در ابتدا اعلام شده بود که جنگ علیه یمن چند روز یا چند هفته بیشتر طول نخواهد کشید، اما با طولانی شدن جنگ، شهروندان عرب دریافتند که رسانههای مؤید این جنگ، در رابطه با تحولات آن صادق و دقیق نخواهند بود؛ بنابراین به دنبال رسانهای گشتند که این خلأ را برایشان پر کند و این شد که سراغ المیادین آمدند. این شد که نسبت مخاطبان این شبکه حتی در عربستان سعودی نیز به شکل چشمگیری بالا رفت تا جایی که این کشور رتبه اول را در مشاهده المیادین از طریق اینترنت به خود اختصاص داده و ریاض نیز در این طبقه بندی، اولین شهر و جده دومین شهر است. در امارات و دیگر کشورهای این حوزه نیز شرایط مشابه است. این نشان میدهد که ما در مسیر حرفهای خود، پیروزیهای خوبی به دست آورده و به اهداف خود تا حدود زیادی رسیدهایم، چرا که نقل واقعیات را در دستور کار خود قرار داده و از گفتمان ناسزا و فحش و تفرقه افکنی بیزاری جستهایم.